محمدحسن قدیری ابیانه متولد تهران ۱۳۳۳ دارای تحصیلات دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی است. او یک دیپلمات انقلابی است که سابقه سفارت در استرالیا و مکزیک را در کارنامه فعالیتهای خود دارد. سفر به فرانسه و ملاقات با امام در دوران تحصیل درخارج را میتوان شروع ورود جدی او به سیاست ساختارمند دانست.
مهمترین اثر مکتوب او به انگلیسی کتاب "آیا محمد یک پیامبر بود؟" است که از آثار برگزیده در اولین جشنواره فرهنگی هنری اهل بیت (ع )[جایزه بزرگ پیامبر اعظم(ص)] است. این کتاب در ایالت میشیگان امریکا با نام لاتین "?Is MOHAMMAD A PROPHET" منتشر شد و مورد استقبال جامعه پژوهشی امریکا واقع گردید و کتاب دیگر او "سبک اقتصادی و فرهنگی زندگی، از خودتحریمی در اقتصاد معتاد به نفت تا مدیریت جهادی در اقتصاد مقاومتی، فرهنگ کارآفرینی" به زبان فارسی است. وی در حوزه اقتصاد نفتی حرفهایی برای گفتن دارد به همین دلیل با او به گفتگو نشستیم تا به صورت تفصیلی و موشکافانه اقتصاد نفتی که از اصلی ترین بلاهای اقتصاد ایران است تشریح کند.
برعکس خیلیها بی تکلف تلفنش را خودش جواب داد ودر اولین تماس تلفنی حاضر به مصاحبه شد؛ بی تکلف بودن او در مصاحبه را میگذاریم به حساب دغدغه هایی که او این روزها در مجامع و محافل مختلف از آن صحبت میکند؛ دغدغههایی که بخشی از آن را در مصاحبه زیر در خصوص اقتصاد نفتی و آسیبهای آن خواهیم خواند.
گزیده ای از مطالب:
- در خاطرات "آنتونی پارسونز" آخرین سفیر انگلیس در دوران شاه که پنج سال قبل از انقلاب به ایران آمده بود و پنج روز قبل از سرنگونی رژیم شاه ایران را ترک کرد، او کتابی نوشته به نام غرور و سقوط، در آنجا میگوید که "اولین کاری که من به عنوان سفیر انگلیس کردم {پنج سال قبل از انقلاب در اوج روابط با ایران}، این بود که تجار را جمع کنم و بگویم که مبادا در ایران سرمایهگذاری کنید. فقط در ایران کالای مصرفی بفروشید."
- کارکردهای حکومتهایی مثل رژیم شاه، مثل آل سعود، مثلاً شامل خیلی از کشورها در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین به پیگیری همین سیاستهای استعمارگونه بود. منتها این سیاستها به تخریب فرهنگ خاص و ترویج مصرفگرایی و به خصوص کشورهای خارجی خلاصه نشد. اینها مقدرات کشور در اختیارشان بود. مثلاً در ساخت بنادر ما طوری طراحی کردند که محل تخلیهی بار باشد نه بارگیری. یعنی در حقیقت زمینه برای واردات کالا فراهم باشد نه صادرات
- اما در زمینهی نفتی باید بگوییم که اقتصاد ما متأسفانه وابسته به نفت هست و برخی از سیاستهای غلط هم به این دامن زده است. این آسیب هم در بعد کسب درامد و هم در بعد هزینه کردن ها وجود دارد.
- یارانهی پنهان، ارزشش مقدارش بیش از این است که از زمان حضرت مسیح تا حالا سالی یک تن طلا گذاشته باشند کنار، این مقدار طلا کمتر از یک سال یارانهی پنهان سوخت بود. و این یک فاجعه است.
- ما یک موقعیت استراتژیک ترانزیتی داریم. اما از این موقعیت ما ضرر میکنیم. چرا؟ چون یارانهی پنهانی که برای سوخت خودروها که از ایران عبور میکنند، پرداخت میکنیم، بیش از حق ترانزیتی است که دریافت میکنیم. در حالیکه کشورهای دیگر از سوخت مالیات میگیرند، دو بار سود میکنند. یک بار بابت مالیات بر سوخت، یک بار هم بابت حق ترانزیت.
- انتخاب مدیران هم با مردم است. یعنی اگر ما مدیران ضعیفی داریم برمیگردد به اشتباه مردم در دادن رأی و در انتخاب مدیران. نمیشود که مردم مدیری را انتخاب کنند بعد بیایند بگویند ضعیف است؟ خوب چرا مدیر ضعیف انتخاب کردی؟! رئیس جمهور را مردم انتخاب میکنند، نمایندهها را مردم انتخاب میکنند.
- ما باید فرهنگ کار را از مدارس شروع کنیم. معتقد هستم کسی که سیکلش را میگیرد باید مهارتهای زندگی را بلد باشد و بتواند روی پای خودش بایستد. ما باید در فیلمها و در سریالهایمان و در تبلیغاتهایمان کار کردن را عزت و موجب شرف بدانیم. در حالیکه بنده معتقد هستم بسیاری از برنامههای تلویزیونی و رادیویی ما و تریبونهای ما و کتابها و نوشتهها و مقالات ما عکس این عمل میکنند. رعایت انضباط اجتماعی اقتصادی نیز یک موضوع ضروری است برای پیشرفت.
- مطابق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، در ادارات دولتی ما 22 دقیقه در روز است. در کل کشور ما بخش خصوصی یا دولتی، هفتهای کمتر از 11 ساعت، تقریباً روزی 2 ساعت است. در حالی که در ژاپن ساعت مفید کاری 8 ساعت در روز است و در کرهی جنوبی 9 و نیم ساعت در روز است
- اگر بخواهیم مقایسه کنیم با کشورهای عربی مثل کویت و قطر و عمارات باید بگوییم صادرات نفت به ازای هر تبعهی کویت و قطر و امارات در سال مساوی با حدود 60 سال صادرات نفت یک ایرانی است. در حالیکه بسیاری از مردم خودشان را مقایسه میکنند، امکاناتی که در ایران دارند با امکاناتی که در آن کشورها هست، بدون توجه به این نکتهی بسیار مهم.
- تصور مردم از اندازهی درآمدهای نفتی خیلی بالاتر از واقعیت است و این یک فاجعه است به نظر من. و این یک نمرهی منفی برای آموزش و پرورش و دانشگاههای ما و برای کل رسانههای ما و مسئولین دولت ما هست. تصور مردم از اندازهی درآمدهای نفتی صدها و هزاران برابر واقعیت است.
- اختلاس و حقوق نجومی و ریخت و پاش و حیف و میل و بیتدبیری متاسفانه در دولت آقای روحانی به طور بیسابقهای وجو دارد و اصلاً قابل مقایسه با 40 سال گذشته نیست و بیسابقه است، اگر اینها نبود باز هم این مبلغ درامد نفتی برای ادارهی امور جاری قوهی مجریه، مقننه، قضائیه، نیروهای نظامی و انتظامی و...کفایت نمیکرد.
مشروح مصاحبه: