پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

اطلاعیه : جهت عضویت و مطالعه مطالب، به آدرس ghadiri1404@ در تلگرام، بپیوندید
محمد حسین قدیری ابیانه
فیلم معرفی قدیری ابیانه در کادر زیر:
Loading
پیوندها
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
محمد حسین قدیری ابیانه
آخرین نظرات

يكشنبه, ۳ آذر ۱۳۹۲، ۰۵:۱۵ ب.ظ

متن کامل اقدام مشترک ایران و غرب به شرح زیر است:

برنامه اقدام مشترک

Mona Hoobehfekr (1 of 1)-41.jpg

مقدمه
هدف این مذاکرات رسیدن به یک راه حل جامع مورد توافق و بلند مدت است به نحوی که تضمین کند برنامه هسته‌ای ایران کاملاً صلح آمیز باقی خواهد ماند. ایران اعلام می‌نماید تحت هیچ شرایطی به دنبال دستیابی یا گسترش سلاح هسته‌ای نیست. راه حل جامع مذکور مبتنی بر این اقدامات اولیه بوده و به یک گام نهایی منجر خواهد شد که دوره زمانی آن مورد توافق قرار گرفته و به رفع نگرانی‌ها می‌انجامد. این راه حل جامع، ایران را قادر می‌سازد تا به‌ طور کامل از حقوق خود در بهره‌گیری از انرژی هسته‌ای برای اهداف صلح آمیز بر اساس مواد مرتبط در معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای و با رعایت تعهدات خود بر طبق معاهده از آن برخوردار شود.

این راه حل جامع متضمن یک برنامه غنی‌سازی با تعریف مشترک و محدودیت‌های عملی و اقدامات شفاف ساز به منظور تضمین ماهیت صلح آمیز برنامه هسته‌ای می‌باشد. این راه حل جامع به مثابه یک مجموعه منسجم خواهد بود که هیچ بخشی از آن مورد توافق قرار نمی‌گیرد مگر آنکه در مورد تمامی بخش‌های آن توافق حاصل شود. این راه حل جامع شامل یک فرایند متقابل و قدم به قدم می‌باشد و به رفع همه جانبه تمامی تحریم‌های شورای امنیت، تحریم‌های چندجانبه و تحریم‌های ملی مربوط به برنامه هسته‌ای ایران می‌انجامد.

در فاصله میان گام‌های اولیه و گام آخر، گام‌های دیگری از جمله پرداختن به قطعنامه‌های شورای امنیت با هدف پایان رضایت بخش بررسی موضوع توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود خواهد داشت. سه کشور اروپایی / اتحادیه اروپا به اضافه سه (۳+۳ یا ۱+۵) و ایران مسئول نهایی کردن و اجرای قدم‌های مورد توافق میان‌‌مدت و راه حل جامع با حسن نیت خواهند بود. یک کمیسیون مشترک از ۳+۳ و ایران برای نظارت بر اجرای اقدامات میان مدت و بررسی مسائلی که ممکن است پدید آیند، تشکیل خواهد گردید، در حالی که آژانس مسئولیت راستی آزمایی اقدامات مربوط به موضوع هسته‌ای را بر عهده خواهد داشت. این کمیسون مشترک برای تسهیل حل و فصل مسائل مورد نگرانی گذشته و حال با آژانس همکاری خواهد کرد.

عناصر گام اول


گام اول دارای دوره زمانی شش ماهه خواهد بود و با توافق متقابل قابل تمدید می‌باشد. در این دوره همه اعضاء، با حسن نیت، در جهت حفظ فضای سازنده در مذاکرات فعالیت خواهند کرد.

ایران اقدامات داوطلبانه زیر را به انجام خواهد رساند:


ــ نیمی از اورانیوم موجود غنی شده ۲۰ درصد را به صورت اکسید ۲۰ درصد برای تولید سوخت راکتور تحقیقاتی تهران ذخیره نماید. بقیه UF۶ ۲۰ درصد را به مواد کمتر از ۵ درصد رقیق نماید. خط برگشت پذیر نیز وجود نداشته باشد.

ــ ایران اعلام می‌کند که برای این دوره ۶ ماهه، اورانیوم را به سطح بالا‌تر از ۵ درصد غنی‌سازی نکند.

ــ ایران اعلام می‌کند که فعالیت‌های خود در تاسیسات سوخت هسته‌ای نطنز، فوردو و یا راکتور اراک را که توسط آژانس با نام IR ـ ۴۰ شناسائی می‌شود، بیش از این گسترش نخواهد داد.

ــ همان گونه که ایران در برنامه عملیاتی کردن تاسیسات تبدیل مواد، به آژانس اعلام کرده است، با آغاز خط تبدیل مواد UF۶ غنی شده تا ۵ درصد بهUO۲، ایران تصمیم دارد موادUF۶ جدیدا غنی شده تا سطح ۵ درصد طی ۶ ماه آینده را به اکسید تبدیل کند.

ــ محل‌های جدید برای غنی‌سازی ایجاد نمی‌شود.

ــ ایران برنامه تحقیق و توسعه (R & D) تحت نظارت، از جمله برنامه تحقیق و توسعه جاری غنی‌سازی خود را که با هدف انباشت اورانیوم غنی شده صورت نمی‌گیرد، ادامه خواهد داد.
ــ عدم بازفرآوری یا ساخت تاسیساتی که توانایی بازفرآوری داشته باشند.
ــ نظارت‌های بیشتر‌

* ارائه اطلاعات مشخص به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، شامل اطلاعات در خصوص طرح‌های تاسیسات هسته‌ای ایران، توصیف ساختمان‌ها در هر یک از سایت‌های هسته‌ای، توصیفی از سطح عملیاتی که در هریک از اماکن که به فعالیت‌های هسته‌ای مشخص اشتغال دارند، اطلاعات در خصوص معادن و تخلیص و اطلاعات در خصوص منابع اولیه.

* ارائه پرسشنامه جدید فنی راکتور اراک به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که توسط آژانس با نام IR ـ ۴۰ شناسایی می‌شود.

* اتخاذ گام‌های لازم برای موافقت با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای انعقاد «رهیافت پادمان» در مورد راکتور اراک که توسط آژانس با نام IR ـ ۴۰ شناسایی می‌شود.

* دسترسی روزانه بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به فردو و نطنز با هدف بررسی فایل‌های ضبط شده دوربین‌ها در مواقعی که آن‌ها برای بازرسی‌های دوره‌ای موسوم به DIV، IIV، PIV و بازرسی‌های سرزده در سایت حضور ندارند.

ــ دسترسی هدایت شده بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به:


o کارگاه‌های مونتاژ سانتریفیوژ
o کارگاه‌های تولید روتور سانتریفیوژ و محل‌های نگهداری، و
o معادن اورانیوم و تخلیص اورانیوم

در مقابل، ۳+۳، اقدامات داوطلبانه زیر را انجام خواهند داد:


ــ توقف تلاش برای کاهش خرید نفت خام ایران به نحوی که مشتریان فعلی بتوانند میانگین میزان کنونی خرید نفت خام خود از ایران را کماکان ادامه دهند. بازگشت مبالغ مشخص از عواید فروش نفت ایران در خارج از کشور به ایران. در مورد معاملات نفتی مذکور، تحریم‌های اتحادیه اروپا و آمریکا بر بیمه و خدمات حمل و نقل مرتبط، تعلیق می‌شوند.
ــ تعلیق تحریم‌های امریکا و اتحادیه اروپا بر:

o صادرات پتروشیمی ایران و نیز تعلیق تحریم‌ خدمات مرتبط
o طلا و فلزات گران‌ب‌ها، و تعلیق تحریم‌ خدمات مرتبط

ــ تعلیق تحریم‌های آمریکا بر صنعت خودرو و تعلیق تحریم‌های خدمات مرتبط
ــ صدور گواهی عرضه و نصب قطعات یدکی برای ایمنی پرواز هواپیماهای غیرنظامی ایران و خدمات مرتبط. صدور گواهی بازرسی‌های مرتبط با ایمنی و تعمیرات در ایران و همچنین خدمات مرتبط
ــ عدم صدور قطعنامه‌های جدید تحریم هسته‌ای توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد
ــ عدم صدور قطعنامه‌های جدید تحریم هسته‌ای از سوی اتحادیه اروپا
ــ دولت امریکا، در چارچوب اختیارات قانونی رئیس جمهور و کنگره از تحمیل تحریم‌های جدید هسته‌ای خودداری خواهد کرد.
ــ یک کانال مالی به منظور تسهیل تجارت امور انساندوستانه برای تامین نیازهای داخلی ایران با استفاده إز درآمدهای نفتی ایران در خارج از کشور ایجاد خواهد شد. تجارت امور انساندوستانه شامل مراودات تجاری مرتبط با تولیدات غذایی و کشاورزی، دارو، تجهیزات دارویی و مخارج پزشکی بیماران خارج از کشور خواهد بود. این کانال مالی شامل بانک‌های خارجی مشخص و بانک‌های ایرانی غیر تحریم شده خواهد بود که به‌هنگام ایجاد این کانال مالی مشخص خواهند شد. کانال مزبور همچنین موارد را دربر می‌گیرد:

* نقل و انتقال‌های مالی مورد نیاز برای پرداخت تعهدات ایران به سازمان ملل متحد
* پرداخت مستقیم شهریه به دانشگاه‌ها و دانشکده ـ ‌ها برای دانشجویان ایرانی شاغل به تحصیل در خارج از کشور تا مبلغ توافق شده برای یک دوره شش ماهه.
ــ افزایش آستانه برای اخذ مجوزهای اتحادیه اروپا جهت تبادلات مالی تجارت موارد غیرتحریمی تا مبلغ مورد توافق.

عناصر گام نهایی راه حل جامع‌


 گام نهایی راه حل جامع که اعضا قصد دارند مذاکره در خصوص آن را در کمتر از یک سال بعد از تصویب این سند، به پایان رسانده و اجرای آن را شروع کنند، عبارتند از:

ــ دارای دوره زمانی بلندمدت مشخصی خواهد بود که مدت آن مورد توافق قرار خواهد گرفت.
ــ بیانگر حقوق و تعهدات اعضاء معاهده عدم گسترش سلاح‌های هسته‌ای و موافقت‌نامه‌های پادمان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی باشد.

ــ به‌ طور همه‌جانبه تحریم‌های هسته‌ای شورای امنیت سازمان ملل متحد و تحریم‌های چندجانبه و تحریم‌های ملی را برداشته و از جمله گام‌هایی برای دسترسی به حوزه‌های تجاری، فن آوری، مالی و انرژی را بر مبنای یک برنامه تنظیمی که در خصوص آن توافق به عمل خواهد آمد را اتخاذ نماید.

ــ متضمن یک برنامه غنی‌سازی باشد که توسط طرفین تعریف می‌گردد، برنامه‌ای که شاخصه‌های آن با موافقت طرفین و منطبق با نیازهای عملی، با محدودیت‌های مورد توافق در خصوص دامنه و سطح فعالیت‌های غنی‌سازی، ظرفیت غنی‌سازی، محل‌هایی که در آن غنی‌سازی انجام می‌شود و ذخایر اورانیوم غنی شده برای دوره زمانی که مورد توافق قرار می‌گیرد، تعیین می‌گردد.

ــ نگرانی‌های مرتبط با رآکتور اراک که توسط آژانس با نام IR ـ ۴۰ شناخته می‌شود، را کاملا برطرف نماید. بازفرآوری و یا احداث تاسیساتی که قادر به بازفرآوری باشد، ایجاد نخواهد شد.

ــ اقدامات شفاف ساز و با نظارت بیشتر مورد توافق را به طور کامل به اجرا‌ درآورد. پروتکل الحاقی در چارچوب اختیارات رئیس جمهور و مجلس شورای اسلامی تصویب و به اجراء درآید.
ــ شامل همکاری بین‌المللی هسته‌ای غیر نظامی باشد، که این همکاری‌ها از جمله در خصوص دستیابی به راکتورهای مدرن آب سبک قدرت و تحقیقاتی و تجهیزات مرتبط و نیز عرضه سوخت هسته‌ای مدرن و برنامه‌های تحقیق و توسعه (R&D) مورد توافق می‌باشد.



به دنبال اجرای موفق گام نهایی راه حل جامع و با سپری شدن کامل دوره زمانی گام نهایی، با برنامه هسته‌ای ایران مانند برنامه هر کشور غیرهسته‌ای دیگر عضو NPT رفتار خواهد شد.

* در خصوص گام نهایی و هر یک از گام‌های میانی، این اصل اساسی که «تا در مورد همه چیز توافق نشود، در خصوص هیچ چیزی توافق حاصل نشده است» اعمال می‌شود.

متن انگلیسی سند را اینجا ببینید.

۹۲/۰۹/۰۳

نظرات  (۱۱)

 باسلام  همان خدایی  که درطبس قدرت نمایی کرد  در توافق نامه  هسته ای   ظالمانه امریکا علیه ایران نیز   قدرت نمایی خواهد کرد اگر اخلاص باشد    بنابر این  از حق شرعی وقانونی ایران دفاع کنید  تا مورد سرزنش نسل های بعدی قرار نگیریم   حق نگهدارتان انشا اله

کارشناس و تحلیلگر آلمانی در گفت‌وگو با مشرق:
بزرگترین مشکلِ سیاستِ سازش ایران اینجاست که اولاً به‌اشتباه، در تبلیغات انتخاباتی قول‌هایی داده شد که بر اساس توافق با قدرت‌هایی است که ماهیتاً با ایران دشمنند بنابراین آمریکا و متحدانش فقط باید تکیه می‌دادند و صبر می‌کردند تا آقای روحانی بر سر میز مذاکره بیاید.

گروه‌ بین‌الملل مشرق - کریستوف هورستل (Christoph Hörstel) مشاور دولتی و تجاری ساکن شهر پوستدام آلمان در نزدیکی برلین است. هورستل از رهبران مخالفان در آلمان بشمار می آید. وی در سال 2006 تلاش کرد به دولت تازه‌ منتخب حماس کمک کند. اما از آن پس دولت آلمان راه‌های ورود وی به سیاست را بست. به گفته آقای هورستل، مقامات دولت آلمان و کمپانی‌ها، سفارت‌خانه‌ها و دولت‌های خارجی از استخدام او و یا حتی تماس و مشاوره گرفتن نهی شده‌اند.

با این سیاست‌مدار و محقق آلمانی درباره توافق ایران و شش کشور در ژنو گفت‌وگویی انجام دادیم. به اعتقاد آقای هورستل، ایران در توافق ژنو چندان دست پر بیرون نیامده است و راهی که آمریکا آغاز کرده، تا توقف کامل برنامه‌ هسته‌ای ایران ادامه خواهد داشت. وی به عنوان یک کارشناس سیاسی آلمانی معتقد آلمان در این توافقنامه برخلاف 5 کشور دیگر، هیچ دستاوردی نداشته است.

- امتیازاتی که ایران می‌دهد فرصت بی‌نظیری برای جاسوسی وسیع غرب ایجاد می‌کند

- ایران راستی‌آزمایی بی‌حد و مرزی را به طرف مقابل داده است

- ایران دستاوردهایی را که با تلاش و هزینه بسیار به دست آورده، در این توافق از دست می‌دهد

- افشای اطلاعات تأسیسات هسته‌ای ایران، فرصت خرابکاری را فراهم می‌کند

- در ان‌پی‌تی چنین تعهداتی برای ایران وجود ندارد

- این توافق آغازی است بر از بین بردن کامل برنامه هسته‌ای ایران

- توافق ژنو یعنی به رسمیت شناختن حق جامعه جهانی برای تبعیض علیه ایران

- ایران در شرایطی این پیروزی را تقدیم آمریکا کرد که این کشور در همه‌جا شکست خورده است

- تمرکز سیاست خارجی ایران باید بر رابطه با دوستان خود ازجمله چین و روسیه باشد

- آمریکا و ناتو هنوز ایده جنگ با ایران را بطور کامل کنار نگذاشته‌اند

- تنها فایده توافق ژنو تغییر وجهه ایران در جهان است

- ایران در نظر کشورهای غربی دیگر "منزوی" نیست

- آلمان هیچ دستاوردی در توافق ژنو نداشت

- آمریکا در جریان هسته‌ای‌شدن پاکستان قرار داشت اما از آن جلوگیری نکرد

مشرق: تفسیر شما به عنوان یک خبرنگار و سیاستمدار آلمانی از توافق هسته ای میان ایران و کشورهای 1+5 چیست آیا این توافق یک پیروزی تاریخی برای ایران محسوب می‌شود؟

کریستوف هورستل: پیروزی تاریخی؟ بهتر است بگویم یک شکست تاریخی برای ایران بود. دست‌کم آمریکا در صحبت با لابی صهیونیستی که جز نابودی ایران چیزی نمی‌خواهد، این‌گونه می‌گوید. و به نظر می‌رسد همین‌طور هم باشد: این «معامله» موقت شش ماهه هزینه زیادی برای ایران خواهد داشت. غربی‌ها برای رسیدن به این توافق ظاهراً نیازی به تغییر دولت در ایران نداشتند و تنها کافی بود حس «اطاعت» در مقامات این کشور ایجاد شود. برخی تحلیلگران هم معتقدند منافع اقتصادی برخی اشخاص و گروه‌ها در داخل ایران، می‌تواند عامل تن دادن دولت به این توافق باشد.

اولاً، ایران تقریباً حق بی‌حد و مرز «راستی‌آزمایی» به طرف مقابل داده که به معنای شکست بزرگی در حق حاکمیت ایران و پیروزی بزرگی برای کنترل آمریکا [بر این کشور و منطقه] است. دوماً، امتیازات هسته‌ای که می‌پردازد حتی نیمی از امتیازاتی نیست که از غرب می‌گیرد.

امتیازاتی که ایران می‌دهد باعث می‌شود تا طرف مقابل بتواند جاسوسی وسیعی درباره توانایی‌های فنی این کشور انجام دهد، که با توجه به تهدیدهای کنونی به جنگ، برای منافع دفاعی ایران مخرب است. آمریکا در گذشته هم بارها فشار آورده بود تا بتواند تأسیسات نظامی ایران را تحت نظر بگیرد، در حالی که این تأسیسات هیچ رابطه مشهودی با برنامه هسته‌ای این کشور ندارند. در دولت آقای احمدی‌نژاد این امتیازها یکی‌یکی و بعد از مذاکرات بسیار به طرف غربی اعطا می‌شد؛ اما اکنون یک‌جا و احتمالاً به عنوان یک قانون دائمی به غرب واگذار شده است.

حق نظارت بر مکان‌هایی که تدارکات و ماشین‌های هسته‌ای، از جمله سانتریفیوژها را تولید و مونتاژ می‌کنند به علاوه افشای جزئیات برنامه هسته‌ای به این معناست که فرصت‌های زیادی برای خرابکاری یا حتی نابود کردن این قطعات به طرف مقابل داده شده است؛ به خصوص با توجه به تاریخ دخالت‌های آمریکا در ایران، از جمله تهدید و اجبار و اخاذی از یک خانواده سوئیسی با هدف وارد کردن مواد مخرب به ایران.

ایران دارد دستاوردهایی که را که با تلاش و هزینه فوق‌العاده به دست آورده، در قالب این توافقنامه از دست می‌دهد، در حالی که ان‌پی‌تی به هیچ عنوان چنین اجبارهایی را علیه ایران نخواسته است. روزنامه آسیا تایمز مفاد توافقنامه را این‌گونه می‌نویسد: «محدود کردن غنی‌سازی به 3 تا 5 درصد، در مقایسه با 20 درصد کنونی؛ خنثی کردن ذخیره سوخت 20 درصد برای جلوگیری از غنی‌سازی بیش‌تر؛ عدم استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته IR-M2 برای غنی‌سازی؛ فعال نکردن رآکتور آب سنگین اراک.» یعنی نه تنها توقف برنامه هسته‌ای ایران بلکه به عقب بردن آن. مطمئن باشید این آغازی است برای از بین بردن کامل برنامه هسته‌ای ایران، در شرایطی که اسرائیل برنامه خود را ادامه می‌دهد، و هیچ مخالفتی هم با برنامه هسته‌ای هند نمی‌شود.

توافق ژنو یعنی به رسمیت شناختن حق جامعه جهانی برای تبعیض قائل شدن در برابر ایران. به یک دلیل بسیار ساده: چون آمریکا می‌خواهد. هیچ قرارداد بین‌المللی به رسمیت‌شناخته شده‌ای ایران را مجبور به اعطای این امتیازات نمی‌کند. به علاوه، در مقابل چه چیزی نصیب ایران می‌شود؟ آزاد کردن تنها 7 میلیارد دلار از مجموع 100 میلیارد دلار ایران در بانک‌های خارجی. این مبلغ انعام است، پول واقعی نیست. تقریباً همه تحریم‌های دیگر سر جای خود هستند. دور جدیدی از تحریم‌ها هم در راه است، چون اوباما نمی‌تواند جلوی تصویب آن‌ها در کنگره را بگیرد.

اما بزرگ‌ترین مشکل، سیاست «سازش» ایران این جاست که اولاً، به اشتباه در تبلیغات انتخاباتی قول‌هایی داده شده است که بر اساس توافق با قدرت‌هایی است که ماهیتاً با ایران دشمن هستند. بنابراین آمریکا و متحدانش فقط باید تکیه می‌دادند و صبر می‌کردند تا آقای روحانی بر سر میز مذاکره بیاید. دوماً، پس از نشستن بر مسند ریاست‌جمهوری به اشتباه خود را مشتاق نشان داد که به «هر» توافقی دست پیدا کند، بنابراین آمریکا و متحدانش را تشویق کرد تا هر چه می‌توانند امتیازات بیش‌تری طلب کنند. و سوماً، متأسفانه در شرایطی آن همه امتیاز داد که آمریکا در همه جای دیگر دنیا دارد شکست می‌خورد: افغانستان، جزایر دیائویو چین، اختلافات ارزی با ژاپن و کره جنوبی که از سال گذشته هر دو از یوان چین استفاده می‌کنند، سوریه که روسیه در آخرین لحظات آبروی آمریکا را خرید.

بنابراین حتی یک دلیل هم وجود ندارد که ایران یک‌باره حاضر به تسلیم شود. البته این اتفاق در گذشته آقای روحانی هم افتاده است. به هر حال، اگرچه این بار نتوانست توافق رهبر ایران را برای بستن کامل برنامه هسته‌ای جلب کند، اما تا همین جا هم بیش از حد امتیاز داده است.

این‌ها همه در شرایطی است که ایران تعمداً از صحبت با افرادی خودداری می‌کند که 80 تا 90 درصد ملت‌های غربی را تشکیل می‌دهند و با هر گونه جنگی، از جمله جنگ بر ضد ایران، مخالف هستند؛ و همچنین گفت‌وگو با روؤسای مخالفان در این کشورها با بی‌اعتنایی به کنفرانس‌هایی مثل «افق نو» و آسیب زدن به جشنواره فیلم عمار.

دولت آقای روحانی باید هر چه سریع‌تر دو گام مهم را بردارد: اول، ایران باید با دوستان خارجی خود رابطه برقرار کند. دوم، از قدرت مردم استفاده کند، به جوانان بیکار توانایی و انگیزه بدهد تا با نیروی خود به کشور خدمت کنند. بیکاری در ایران به هیچ وجه توجیه‌پذیر نیست.

و اما نکته آخر: هر چه هم که برخوردها در نیویورک و ژنو دوستانه باشد، آمریکا و ناتو هنوز نظریه جنگ علیه ایران را به طور کامل کنار نگذاشته‌اند. عاقلانه نیست که فراموش کنیم روند مذاکرات نباید به آمریکا و ناتو کمک کند و آن‌ها را قادر سازد بر سیاست‌های ایران کنترل پیدا کنند. به علاوه باید به صراحت بگوید که جنگ‌طلبان در طرف مقابل میز مذاکره نشسته‌اند و هیچ مشروعیتی برای حضور در این مذاکرات و اخاذی از ایران ندارند.

مشرق: دولت جدید ایران به دنبال توافق با کشورها و دولت‌هایی است که در طول تاریخ بیش‌ترین دشمنی را با جمهوری اسلامی و مردمش داشته‌اند. به نظر شما امید داشتن به کمک کشورهایی مثل آمریکا و انگلیس چقدر می‌تواند واقع‌بینانه باشد؟

کریستوف هورستل: ایران دچار اشتباه بزرگی در سیاست خارجی خود شده است. باید بر آن کشورهایی تمرکز کند که دوستش هستند: روسیه، چین، دوستان دیگرش، و اعضای جنبش غیر متعهدها که ایران اکنون رئیس آن است.

آمریکا می‌خواهد بر همه دنیا مسلط شود. بنده هم با عنوان «یک استراتژی بین‌المللی جدید اروپایی» در سال 2009 به این مطلب اشاره و تأکید کرده‌ام که اروپا باید روابط خود با آمریکا را کاهش دهد و بیش‌تر بر روسیه و کشورهای اسلامی در اطراف این قاره از جمله ایران تمرکز کند.

بخشی از این سیاست جدید باید اتحاد علیه ناتو برای تشکیل توازن جدید بین‌المللی بوده و هست. این سیاست تنها استراتژی موجود برای رسیدن به توازن مورد نیاز است تا از افزایش احتمال بروز جنگ‌های بیش‌تر جلوگیری شود. البته برخورد با آمریکا و ناتو نیاز به دقت نظر بسیار زیادی دارد؛ اما تأکید باید روی حفظ استقلال و رشد همکاری‌ها باشد تا روابط دوستانه گسترش پیدا کند، نه این‌که دشمنی و جنگ‌طلبی قانون روابط بین طرفین باشد. بگذارید غرب برای پیروزی در مقابل ایران تلاش زیادی کند، مثل وضعیت کنونی اوکراین البته در موضعی بسیار ضعیف‌تر. این کشور کوچک اروپایی دارد به همه یاد می‌دهد چگونه باید در مقابل فشار غرب ایستادگی کرد.

مشرق: آمریکا و دو متحد اصلیش انگلیس و فرانسه می‌گوید جامعه جهانی درباره ایران نگران است، و برخی درون ایران هم همین صحبت‌ها را تکرار می‌کنند. از نظر شما تعریف این «جامعه بین‌المللی» چیست؟ مشکل اصلی درباره ایران چیست ؟

کریستوف هورستل: ایران باید جامعه جهانی را از نظر استراتژیکی به کشورهای مختلف تقسیم کند؛ بر اساس آمادگی برقراری روابط دوستانه، فواید روابط تجاری، توان بالقوه، و آمادگی این کشور برای برقراری دیپلماسی عمومی با این کشورها. روسیه، چین، و اعضای جنبش غیر متعهدها از مهم‌ترین این کشورها هستند. ذکر نام بقیه کشورها در این‌جا لازم نیست. اما اگر جامعه جهانی را در قالب نهادهای ملی تعریف کنیم، با این مسئله برخورد بسیار بد و اشتباهی کرده‌ایم. جریانی از آگاهی بین‌المللی در حال شکل گرفتن و تشدید روزافزون است که افق‌های جدیدی را در فرصت‌های بین‌المللی ایجاد می‌کند:

· این جریان انقلابی فرهنگی در فیس‌بوک ایجاد کرد. مردم نماد یک قلب را می‌گذاشتند و می‌نوشتند من ایران را دوست دارم. چرا دولت ایران توجهی به این جریان نکرد؟

· جریان فوق همچنین شامل مذاکرات آزاد در این‌باره بود و هست که نتانیاهو رئیس «دیوانه» اسرائیل، با تماس‌هایش با روؤسای‌جمهور فرانسه و آمریکا، آن‌ها را در مذاکرات سرد می‌کرد. آیا دولت ایران راهی نداشت که از این اشتباهات بزرگ جنگ‌طلبان در سیاست خارجی‌شان به سود خود استفاده کند؟

· ایران درباره جنگی که از سال 1979 تا کنون زیر میز مذاکره علیه این کشور در جریان است، هیچ صحبتی نمی‌کند: کشتار، جنگ تروریستی (از طریق گروه جندالله)، مسلح کردن کردها، انواع عملیات نیروهای ویژه، اخیراً ترور دانشمندان هسته‌ای، ارتباطات هدف‌دار با ایرانیان ساکن خارج از این کشور، و به گزارش آسیا تایمز، تأمین میلیون‌ها دلار بودجه برای حمایت از عملیات‌های ویژه با هدف «تغییر رژیم از داخل».

· آمریکا، اروپا و ناتو در سیاست خارجی خود در همه جای دنیا اشتباهات بزرگی دارند: شکست در جنگ‌های مجرمانه و بحران‌زا، آزاد کردن قدرت «السیاده» (همکاری سیا با القاعده)، ورشکستگی کشورها، و همچنین رسوایی وحشتناک آژانس امنیت ملی آمریکا. چرا ایران تابستان گذشته کمپین تبلیغات توریستی برگزار نکرد؟

مشکلی که درباره ایران وجود دارد این است: ببخشید که این‌قدر راحت می‌گویم، اما وزارت امور خارجه‌ای مملو از پرسنل ناکارآمد است. این تجربه شخصی خود من است. سفیرانی که حقوق بسیار بالا دارند، بیش‌تر به تجارت خود می‌اندیشند تا مصالح کشورشان. کارکنان بی‌انگیزه این سفارت‌خانه‌های ایران نمی‌توانند مدیریت امور را به دست بگیرند.

زمانی که یک مسئول رسانه‌ای عوض می‌شود، به نفر بعدی گزارش کار نمی‌دهد. ژورنالیست‌ها باید درباره هر فرد تازه‌ای از ابتدا تحقیق کنند، که هم خسته‌کننده است، هم غیر ضروری و هم افراد را بی‌انگیزه می‌کند. تقریباً همه افراد درباره شیوه برخورد با رسانه‌ها بی‌تجربه هستند؛ در حالی که رسانه‌های غربی مثل ارتشی علیه ایران می‌جنگند. البته ژورنالیست‌های زیادی آماده هستند تا کار خود را صادقانه انجام دهند و باید به آن‌ها فرصت‌های لازم داده شود. خود من تا به حال با چهار سفیر ایرانی برخورد داشته‌ام که هیچ‌کدام این‌گونه رفتار نکرده‌اند و یا پاسخ‌های غیرمؤدبانه به من داده‌اند و یا اصلاً از پاسخ دادن خودداری کرده‌اند.

دوست دارم یک «کلوپ طرفداران ایران» با نام سازمان دوستی آلمان-ایران تأسیس کنم. وب‌سایت را تهیه کرده‌ایم، لوگوی فوق‌العاده زیبایی هم طراحی کرده‌ایم؛ اما چهار سال است سفارت ایران با ما همکاری نمی‌کند.

منبع بزرگی از قدرت در کشورهای غربی، و حتی در اسرائیل، مردم هستند که 80 تا 90 درصدشان از جنگ فراری هستند و آرزو دارند کشورشان با ایران رابطه صلح‌آمیز داشته باشد؛ اما هیچ‌کس نیست که این آرزوها را محقق کند. ایران هیچ اقدامی نمی‌کند و سفارت‌های غربی هم که مسلماً در این زمینه قدمی برنمی‌دارند.

دولت ایران می‌تواند در عرصه بین‌المللی بسیار فعال‌تر باشد و سرمایه‌گذاری مالی بیش‌تری کند تا تصاویر زیبایی از این کشور فوق‌العاده را به نمایش بگذارد. نتیجه آن هم درک بیش‌تر دیدگاه‌های سیاسی جمهوری اسلامی خواهد بود. برخی تحلیلگران می‌توانند از کمپین‌های تبلیغاتی منافع امنیتی استخراج کنند، و این سیاست بسیار خوبی هم هست.

مشکل ایران عدم برخورداری از پرسنلی است که بتوانند این‌گونه کمپین‌ها را حرفه‌ای مدیریت کنند. این تلاش‌ها باید یکپارچه باشد، مثلاً ترکیبی از نیروهای فعال مردمی، تبلیغات رسانه‌ای و فعالیت‌های روابط عمومی. در عوض آن‌چه در ایران مشاهده می‌کنیم، اشتباه و عدم درک شیوه‌های عملکرد جوامع غربی و رسانه‌های آن‌ها است.

مشرق: به نظر شما به نفع ایران نیست که مستقیماً با مردم دنیا گفت‌وگو و توافق کند؟

کریستوف هورستل: وقتی وقایعی که اهمیت زیادی ندارند توسط رسانه‌های غربی بزرگ‌نمایی می‌شوند، مسلم است هر کشوری نتواند با ملت‌های فریب‌خورده و بی‌اطلاع غربی صحبت کند، شکست می‌خورد و کسانی که این‌گونه روابط را بیاموزند پیروز خواهند شد.

خود من هر چه از دستم برمی‌آمده انجام داده‌ام تا دولت سوریه را به استفاده از این روش تشویق کنم، اما نهایتاً به این نتیجه رسیدم که هیچ‌کس نیست که بتوانم در این‌باره با تو صحبت کنم؛ صرفاً به دلیل کمبود پرسنل آموزش‌دیده. درون ایران افرادی هستند که بتوان با آن‌ها صحبت کرد؛ اما دولت همیشه از برداشتن قدم‌های ضروری خودداری می‌کند؛ مسئله به ضعف اخلاق کاری و بی‌میلی به برداشتن گام‌های بی‌سابقه برمی‌گردد.

ایران سازمان‌های مدنی غیر رسمی یا نیمه‌رسمی بسیاری دارد. با توجه به مدیریت صحیح در تهران، آن دسته از این سازمان‌ها که به درستی انتخاب شده باشند، می‌توانند تحت کنترل شدید استراتژیک و با بررسی روش‌ها، با احتمال موفقیت بالا در غرب به دنبال شریک بگردند. اکنون بهترین زمان برای اتخاذ این سیاست‌‌های جدید است، زیرا:

· اگر توافق ژنو یک فایده داشته باشد، همین است که ایران از طریق توافق با دولت‌ها اکنون می‌تواند با مردم کشورهای دیگر ارتباط برقرار کند.

· ایران در چشم دوستان محافظه‌کار دولت‌های غربی «دیگر منزوی نیست.» دیدگاه غالب در غرب اکنون این است که می‌توان با ایران حرف زد.

· برگزاری کنفرانس‌های مختلف درباره فرصت‌های تجاری در ایران بعد از لغو تحریم‌ها به یکی از موضوعات اولویت‌دار در پاییز و زمستان امسال در پایتخت‌های غربی و محافل تجاری تبدیل شده است.

· اگر مقامات ایران می‌خواهند خود را برای موضعی قوی‌تر در دور بعدی مذاکرات با 1+5 آماده کنند، باید زمینه را برای برقراری ارتباط قوی‌تر و بهتر با کشورهای غربی آماده کنند.

اگر ایران این سیاست‌ها را اعمال کند، در دور بعدی مذاکرات می‌تواند با از دست دادن امتیازات بسیار کم‌تر، موفقیت بسیار بزرگ‌تری کسب کند.

مشرق: شما خودتان ژورنالیست هستید. به نظر شما بهانه غرب و ابراز نگرانی از برنامه هسته‌ای ایران چقدر با واقعیت‌های برنامه هسته‌ای ایران منطبق است؟ غرب چه تاکتیک‌هایی را برای تخریب تصویر ایران به کار می‌گیرد و ایران برای اصلاح این تصویر چه اقداماتی می‌تواند بکند؟

کریستوف هورستل: همان‌طور که در سخنرانی‌ها، کنفرانس‌ها و مصاحبه‌های خود و همچنین در گفت‌وگو با همکارانم در صدا و سیمای ایران صراحتاً گفته‌ام، تمام داستان «بمب هسته‌ای» صرفاً یک فریب است. قدرت‌های مخالف ایران از گذشته به دنبال ماجرایی بوده‌اند تا ایران را منزوی و ترس را در ذهن مردم از همه جا بی‌خبر خود نهادینه کنند.

آمریکا از سال 1975 تا کنون درباره تجارت بین‌المللی هسته‌ای پاکستان اطلاع کامل داشته، اما از همان ابتدا تصمیم گرفته تا کاری به این کشور نداشته باشد. اولاً، به این دلیل که برای مقابله با پتانسیل شوروی در افغانستان به پاکستان نیاز داشت، و دوماً، چون تنها کشورهایی با پاکستان وارد معامله می‌شدند که توانایی مالی آن را داشتند. بنابراین آمریکا می‌توانست به راحتی این کشورها را مجازات و از آن‌ها بهره‌کشی کند. لیبی و ایران اولین کشورهایی بودند که در این دام آمریکا گرفتار شدند. لیبی از نظر فنی توان استفاده از بسته هسته‌ای یک میلیارد دلاری را نداشت که از آقای «عبدالقدیرخان» پاکستانی خریده بود اما ایران یک برنامه هسته‌ای کامل و موفق بر اساس آن ساخت.

همان‌طور که ژورنالیست‌های غربی می‌گویند سیا، آژانس اطلاعات آلمان و دیگران کاملاً از مأموران خرید دولت پاکستان در بازارهای هسته‌ای غرب حفاظت کرده‌اند. به گفته دو منبع کاملاً قابل اعتماد در روزنامه گاردین، سیا تا آن‌جا پیش رفت که از اقدام اف‌بی‌آی در دستگیری مأمورین پاکستان هنگام خرید در آمریکا جلوگیری کرد. نه حتی یک بار!

همه رؤسای‌جمهور آمریکا هم از سال 1975 درباره پیشرفت‌های هسته‌ای پاکستان به کنگره دروغ گفته‌اند. آن مأمور سیا هم که این فریب‌کاری را افشا کرد، زندگی خود و خانواده‌اش را از هم پاشید؛ اکنون با یک لپ‌تاپ و گوشی قدیمی در یک خانه تریلری زندگی می‌کند. خود من چندین بار با او صحبت کرده‌ام. صراحتاً انکار می‌کند که سرنوشت شومش بخشی از نقشه بزرگ‌تر واشینگتن بوده برای اشاعه ترس و بدنام کردن ایران و لیبی، به خاطر معاملات هسته‌ای که خود آمریکا مخفیانه از آن‌ها حمایت کرده بود. همین اتفاق برای ژورنالیست‌های غربی هم افتاد که تمام ماجرا را افشا کردند.

این شیوه عادی ژورنالیست‌های غربی است: دقیقاً به همان اندازه اطلاعات منتشر می‌کنند که اجازه دارند. به ندرت تمام ماجرا را گزارش می‌کنند. نظام غربی «آخرین خط دفاع» را معین می‌کند؛ هرکس از این خط عبور کند همه چیزش را از دست می‌دهد. این‌جا است که وظیفه من آغاز می‌شود.

هدف کمپین اشاعه ترس و بدنام کردن ایران چیست؟ هدف این است که یک «منطقه تجارت ممنوع» علیه ایران تعیین شود. یعنی نظاره می‌کنند که چگونه ایران همه فعالیت‌های اقتصادی خود را در برنامه هسته‌ای خلاصه می‌کند؛ و تا آخرین لحظه صبر می‌کنند، که ایران دیگر راهی برای تغییر رویه نداشته باشد و به این نتیجه برسد که توقف سرمایه‌گذاری هسته‌ای رفاه مردم این کشور را به شدت تهدید خواهد کرد. آن زمان است که آمریکا با فشار، تهدید و اخاذی از کشورهای دیگر آن‌ها را مجبور به حمایت از تحریم‌های شدید اقتصادی علیه ایران می‌کند. بنابراین یک بن‌بست ایجاد می‌شود: اگر ایران بخواهد طبق حقوق خود برنامه هسته‌ای مشروع را دنبال کند، قربانی اقداماتی می‌شود که آمریکا و متحدانش صلاح می‌دانند. اگر هم نخواهد برنامه هسته‌ایش را دنبال کند با خطر سقوط اقتصادی مواجه می‌شود.

این سیاست‌ها مثل همه سیاست‌های دیگر غربی، از حمایت قوی برخوردار نیستند. ملت‌ها در غرب از این سیاست‌های پشتیبانی نمی‌کنند؛ و اگرچه دولت‌های فاسدشان آن‌ها را فریب می‌دهند؛ اما متوجه می‌شوند که یک جای کار می‌لنگد. به همین دلیل بی‌توجهی به دیپلماسی عمومی در این مقطع تاریخی اشتباه بزرگ دیگری از جانب ایران است که ممکن است پیامدهای مخربی داشته باشد.

مشرق: آلمان در پیروی از سیاست‌‌های آمریکا در قبال ایران چه منافعی به دست می‌آورد و چه امتیازاتی از دست می‌دهد؟

کریستوف هورستل: مردم آلمان قلباً و ماهیتاً دوست ایران هستند؛ بخش تجاری آلمان هم به شدت طرفدار همکاری با ایران است. متأسفانه صدراعظم ما خانمی است که تحسین واشینگتن را نسبت به منافع ملی آلمان در اولویت قرار می‌دهد. خود من علناً او را به «خیانت بزرگ» متهم و سخنان او درباره حمایت بی‌قید و شرط از «امنیت» اسرائیل را نقل قول کرده‌ام؛ که خانم صدراعظم آن را تا حد بسیار اعلای «دکترین ملی آلمان» هم بالا برده است، بدون آن‌که نگاهی کرده باشد که قانون اساسی و سوگند رسمی وی چه وظایفی را از صدراعظم آلمان خواسته است. این نوع سیاست تا میلیاردها دلار به منافع اقتصادی آلمان آسیب می‌زند، سیاست‌های جنگ‌طلبانه را پیش می‌برد و میان مردم تفرقه می‌اندازد.

پاسخ درست به سؤال شما این است که آلمان هیچ منفعتی به دست نمی‌آورد. اما نام خانم مرکل در لیست آژانس سخنگویی «هری واکر» ثبت می‌شود؛ در کنار کلینتون‌‌ها، چنی‌ها، آقای شرودر آلمانی که معامله قایق‌های U-Boat با اسرائیل را در آخرین روز حضور خود در مسند صدراعظمی تأیید کرد. آژانس هری واکر توسط یک صهیونیست افراطی به همین نام در سال 1946 تأسیس شد و سخنگوهای ارشد را به رویدادهای مهم اعزام می‌کند. ثبت‌نام خانم مرکل بعد از پایان دوره‌اش انجام می‌شود و قیمت قراردادهای سخنگویی او را به 100 هزار دلار به ازای هر سخنرانی می‌رساند. یک سخنرانی تنها! هزینه‌های سفر هم جدا حساب می‌شود.



این مطلب به نقل از سایت دکتر قدیری ابیانه www.ghadiri.ir می باشد.
دیوید کوهن معاون وزیر خزانه‌داری آمریکا درمقاله ای  از سوی روزنامه وال‌استریت ژورنال منتشر شد،  می‌نویسد: «ایران در شش ماه آینده در تحریم‌های شدیدتری فرو می‌رود» و بخش اعظم امتیازهای مالی که در ژنو به ایران داده شد چنان با دقت و مهارت طراحی شده که نه تنها امکان تحقق ندارند، بلکه وعده تحریم‌های جدیدی را داده که از راه می‌رسند.
کوهن در این مقاله خاطرنشان کرده است: ایران در حال حاضر فقط به 4/2 از درآمدهایش دسترسی دارد که برای اداره کشور مبلغ ناچیزی است. تعلیق تحریم پتروشیمی ایران بر اساس توافقنامه ژنو موقتی است و حداکثر در شش ماه 1/2 میلیارد دلار درآمدهای ایران را افزایش می‌دهد. اما طرف ایرانی این را نمی‌داند که برای کالای شش ماهه مشتری پیدا نمی‌شود و عملا آن 1/2 میلیارد دلار درآمد برای ایران تحقق پیدا نمی‌کند. در ضمن، به ایران اجازه فروش قطعات یدکی ماشین داده شده اما با پیش‌بینی‌هایی که انجام شده است ایران مشتری برای قطعات یدکی نخواهد یافت. طبیعت قرارداد خرید برخی از کالاها طوری است که حتما باید بیش از شش ماه باشد و ایران نمی‌تواند مشتری شش ماهه برای این دو کالا بیابد.
همچنین به ایران اجازه خرید و فروش طلا داده شده است، اما ایران برای خرید و فروش فلزهای قیمتی مانند طلا نیاز به مبالغ قابل توجهی ارز دارد. همه مجاری که به ایران اجازه دسترسی به ارز را می‌دهد همچنان بسته است. به این ترتیب، ایران نه به ارزی برای خرید طلا دسترسی دارد و نه به لحاظ محدودیت‌های بانکی، که همچنان برقرار است، امکان انتقال ارز ناشی از خرید یا فروش طلا را دارد.
سید محمدعلی عبداللهی - کارشناس ارشد حقوق و ناظر ترجمه «ترجمان»

مقابله متن انگلیسی «برنامه اقدام مشترک» با ترجمه فارسی رسمی منتشر شده در پایگاه اینترنتی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران

چندی پیش از روی کنجکاوی علمی و بنا به ضرورتی بر آن شدم تا متن رسمی انگلیسی «برنامه اقدام مشترک» موسوم به توافق‌نامه ژنو، مورخ ۲۴ نوامبر ۲۰۱۳[۱]، را با ترجمه رسمی فارسی آن که از سوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران منتشر گردید[۲]، مقابله نمایم.

متأسفانه، بررسی این دو متن نشان‌ می‌دهد که ترجمه فارسی وزارت امور خارجه دارای اشتباهاتی است که اگرچه ممکن است در برخی موارد متأثر از برخی ملاحظات سیاسی باشد، در سایر موارد به سختی می‌توان چنین احتمالی را پذیرفت.

در ادامه قسمت‌هایی از متن انگلیسی که از نظر نگارنده به درستی و یا با دقت کافی به فارسی برگردانده نشده‌است به همراه متن رسمی ترجمه فارسی آورده می‌شود و توضیحات لازم نیز به طور مختصر ارائه می‌گردد.

البته پیش از پرداختن به اصل مطلب، ملاحظه چند نکته حائز اهمیت است:

-        نخست: نوشته حاضر صرفاً به جهت تحقیق علمی و ارتقاء سطح فن ترجمه انگلیسی به فارسی صورت گرفته‌است و از هرگونه اهداف یا سوگیری‌های سیاسی مبرّی است.

-        دوم: در برخی موارد، انتقاداتی که مطرح گردیده‌است چندان موجب تفاوت مفهومی میان این دو متن نگردیده‌است، با این حال از آن رو که دقت علمی در ترجمه متون اقتضا می‌کند تا تمامی ظرایف معنایی زبان مبدأ حتی‌المقدور در زمان مقصد نیز منعکس شود، توجه به این‌گونه نکات خالی از لطف نیست.

۱- سطر دوم از پاراگراف نخست متن انگلیسی:

Iran reaffirms that under no circumstances will Iran ever seek or develop any nuclear weapons.

ایران اعلام می‌نماید تحت هیچ شرایطی به دنبال دستیابی یا گسترش سلاح هسته‌ای نیست.

 واژه reaffirm در زبان انگلیسی به معنای «اذعان یا اعلام مجدد یک نظر، عقیده یا قصد است، به ویژه زمانی که نظر یا عقیده مذکور از سوی فرد یا افرادی مورد تردید قرار گرفته‌است.» این واژه در متن فارسی صرفاً به «اعلام‌کردن» ترجمه شده‌است. بدیهی‌است این معنا معادل دقیق واژه مذکور به شمار نمی‌رود، چه آن‌که در زبان انگلیسی نیز reaffirm با واژگان مشابهی مانند declare, pronounce, announce, state تفاوت معنایی دارد. حداقل این امکان وجود داشت که در ترجمه فارسی با افزودن قید «مجدداً» اندکی به دقت ترجمه افزود.

نکته دیگر این‌که با توجه به سیاق جمله مذکور و قید‌های موجود در آن، باید گفت متن انگلیسی این جمله بسیار مؤکدتر از ترجمه فارسی است. کلماتی مانند ever یا any قیود دیگری هستند که علاوه عبارت قیدی under no circumstances تأکید بیشتری را به جمله و اجزای آن می‌افزایند.

البته بعید نیست، این مورد از جمله مواردی باشد که تحت تأثیر ملاحظات داخلی و سیاسی دولت‌ها صورت گرفته‌باشد.

۲- سطر چهارم از پاراگراف نخست متن انگلیسی:

This comprehensive solution would enable Iran to fully enjoy its right to nuclear energy for peaceful purposes under the relevant articles of the NPT in conformity with its obligations therein.

این راه حل جامع، ایران را قادر می سازد تا به طور کامل از حقوق خود در بهره گیری از انرژی هسته‌ای برای اهداف صلح آمیز بر اساس مواد مرتبط در معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای و با رعایت تعهدات خود بر طبق معاهده از آن برخوردار شود.

در این جمله، واژه right که در زبان انگلیسی جزو واژگان قابل شمارش است، به صورت مفرد آمده‌است، با این حال در ترجمه فارسی به صورت جمع برگردانده شده‌است. این در حالی‌است که این واژه یکی از واژگان پرکاربرد در ادبیات حقوقی است و غالباً در متون حقوقی جمع یا مفردبودن آن حائز اهمیت است.

علاوه بر این‌که آوردن عبارت «معاهده مذکور» در ترجمه دقیق‌تر می‌نماید، به نظر می‌رسد ویرایش جمله مذکور به صورت زیر در زبان فارسی روان‌تر باشد: « این راه حل جامع، ایران را قادر می‌سازد تا با رعایت تعهدات خود مطابق معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای، به طور کامل از حق خود بر انرژی هسته‌ای در جهت اهداف صلح‌آمیز بر اساس مواد مرتبط معاهده مذکور بهره‌مند گردد.»

۳- سطر سوم از پاراگراف دوم متن انگلیسی:

The E3+3 and Iran will be responsible for conclusion and implementation of mutual near-term measures and the comprehensive solution in good faith.

۳+۳ یا ۱+۵ و ایران مسئول نهایی کردن و اجرای قدم‌های مورد توافق میان-مدت و راه حل جامع با حسن نیت خواهند بود.

واژه mutual در زبان انگلیسی به معنای «متقابل و طرفینی» است. بدیهی است که این مفهوم با مفهوم «مورد توافق» متفاوت است. البته ممکن است گفته‌شود که اثر حقوقی خاصی بر این تفاوت معنایی بار نمی‌گردد و مسلم است که چنین توافقی شامل تعهدات طرفین است نه صرفاً تعهدات ایران در برابر دیگران. در پاسخ باید گفت ضمن پذیرش این نکته، باید توجه داشت که مسلماً در صورت لحاظ‌نمودن چنین دقت‌هایی در ترجمۀ متون، ضرر حقوقی‌ای نیز متوجه ایران نخواهدبود.

۴- نخستین مورد از تعهدات ایران:

Dilute the remaining 20% UF6 to no more than 5%.

        بقیه UF6   بیست درصد را به مواد کمتر از ۵ درصد رقیق نماید.

یکی از ایرادات ساختاری در ترجمه فارسی، در این قسمت است. عبارت no more than به لحاظ ساختاری کاملاً با عبارت «کمتر از» در زبان فارسی متفاوت است. مفهوم جمله انگلیسی این است که «ایران بقیه UF6 بیست درصد را به گونه‌ای رقیق نماید که بیش از پنج درصد نباشد»؛ نه اینکه کمتر از پنج درصد باشد. تفاوت ظریفی میان این دو ساختار وجود دارد که شایسته بود مورد توجه قرار می‌گرفت. البته با توجه به این‌که هدف این بند تقلیل غلظت ذخیرۀ اورانیوم ۲۰ درصد ایران به زیر ۵ درصد است، تفاوت معنایی این دو ساختار قابل اغماض است؛ لکن مسلماً چنین اغماضی توجیه‌کننده اشتباه موجود در ترجمه نیست.

۵- هشتمین مورد از تعهدات ایران:

نکته جالب توجه در ترجمه منتشرشده از سوی وزارت خارجه ایران این است که در انتهای بند هشتم از مواد تعهدات ایران، جمله‌ای آمده که در ترجمه فارسی حذف گردیده‌است. مشخص نیست چنین حذفی آگاهانه صورت گرفته‌است یا نا‌آگانه؛ با این حال جمله مذکور و ترجمه فارسی آن چنین است:

This information would be provided within three months of the adoption of these measures.

“اطلاعات مذکور ظرف سه ماه از اتخاذ این اقدامات ارایه خواهد‌ شد.”

۶- بند نخست از تعهدات کشورهای ۱+۵:

Pause efforts to further reduce Iran’s crude oil sales, enabling Iran’s current customers to purchase their current average amounts of crude oil. Enable the repatriation of an agreed amount of revenue held abroad. For such oil sales, suspend the EU and U.S. sanctions on associated insurance and transportation services.

توقف تلاش برای کاهش خرید نفت خام ایران به نحوی که مشتریان فعلی بتوانند میانگین میزان کنونی خرید نفت خام خود از ایران را کماکان ادامه دهند. بازگشت مبالغ مشخص از عواید فروش نفت ایران در خارج از کشور به ایران. در مورد معاملات نفتی مذکور، تحریم‌های اتحادیه اروپا و آمریکا بر بیمه و خدمات حمل و نقل مرتبط، تعلیق می‌شوند.

دو نکته در خصوص ترجمه این بند قابل توجه است: نخست این‌که واژه «sale» که در زبان انگلیسی به معنای «فروش» است، در ترجمه فارسی به «خرید» برگردانده‌شده‌است، تفاوت معنایی این دو واژه آشکار است. جالب‌تر این‌که در سطر بعدی ترجمه فارسی، به این نکته توجه شده و واژه فروش به کار رفته‌ است (عواید فروش نفت ایران…).

دیگر این‌که عبارت agreed amount در ترجمه فارسی به عبارت «مبالغ مشخص» برگردانده‌ شده‌است. agreed amount به معنای «مبلغ یا مبالغ مورد توافق یا توافق‌شده» است. تفاوت میان این دو ترجمه، در این‌ نکته است که در ترجمه اخیر، بر این معنا تأکید می‌شود که میزان مبالغی که باید از عواید فروش نفت ایران در خارج از کشور باید به ایران بازگردانده‌شود، می‌بایست مورد توافق طرفین قرار گیرد و این از جمله وظایف هیأت‌های مذاکراتی طرفین است که وظیفه دارند پس از تصیوب این موافقت‌نامه، در خصوص شرایط اجرای مفاد آن مذاکره کنند و به توافق رسند.

۷- مورد هشتم از تعهدات ۱+۵:

Establish a financial channel to facilitate humanitarian trade for Iran’s domestic needs using Iranian oil revenues held abroad. Humanitarian trade would be defined as transactions involving food and agricultural products, medicine, medical devices, and medical expenses incurred abroad.

یک کانال مالی به منظور تسهیلات تجارت امور انسان‌دوستانه برای تامین نیازهای داخلی ایران با استفاده از درآمدهای نفتی ایران در خارج از کشور ایجاد خواهد شد. تجات امور انسان‌دوستانه شامل مراودات تجاری مرتبط با تولیدات غذایی و کشاورزی، دارو، تجهیزات دارویی و مخارج پزشکی بیماران خارج از کشور خواهد‌بود.

در ترجمه این عبارت نیز دو اشتباه صورت گرفته‌است: نخست این‌که عبارت مصدری « to facilitate» که می‌بایست در فارسی نیز همان صورت مصدری و با استفاده از واژه «تسهیل» برگردانده‌ می‌شد، به صورت «تسهیلات» آورده شده‌است. البته بعید نیست که چنین اشتباه فاحشی به صورت سهوی صورت گرفته‌ باشد که البته چنین سهو و خطایی نیز در شأن یک ترجمه رسمی از سوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران نخواهد بود.

نکته دیگر این‌که در ادامه جمله، عبارت «medical devices» آمده که همان‌طور که مشاهده می‌شود در متن فارسی به «تجهیزات دارویی» ترجمه شده‌ است. ترجمه صحیح این عبارت «تجهیزات پزشکی» است. توجه به این‌که عبارت «تجیزات پزشکی» گستره معنایی بسیار وسیع‌تری از «تجهیزات دارویی» دارد، اهمیت این ایراد در ترجمه را دو چندان می‌سازد.

۸- پاراگراف آخر متن انگلیسی:

…the Iranian nuclear programme will be treated in the same manner as that of any non-nuclear weapon state party to the NPT.

                … با برنامه هسته‌ای ایران مانند برنامه هر کشور غیرهسته‌ای دیگر عضو NPT رفتار خواهد شد.

عبارت « non-nuclear weapon state» به لحاظ ترجمه لفظی به معنای هر «کشور عاری از سلاح‌های هسته‌ای» است که با مفهوم «کشور غیرهسته‌ای» متفاوت است. با این حال، با توجه به این‌که در برخی دیگر از متون حقوقی و سیاسی، گاه با اغماض منظور از عبارت کشور هسته‌ای یا غیرهسته‌ای، دولتی است که دارای یا فاقد سلاح هسته‌ای باشد و نه تکنولوژی صلح‌آمیز هسته‌ای، شاید بتوان این اشتباه در ترجمه را به گونه‌ای توجیه نمود.

در پایان، مجدداً بر این نکته تأکید می‌شود که نوشته حاضر تنها به منظور تلاشی علمی در جهت ارتقاء فن ترجمه صورت گرفته‌است و به همین دلیل با آغوش باز، پذیرای نظرات و انتقادات متخصّصان و اساتید فن خواهدبود.



[2]  برای مشاهده متن اصلی این ترجمه نگاه کنید به:

http://www.mfa.gov.ir/index.aspx?siteid=1&siteid=1&pageid=176&newsview=267856

۱۸ آذر ۹۲ ، ۰۳:۳۶ نامه ناصر نوبری
ناصر نوبری دیپلمات با سابقه کشورمان که می‌توان از سوابق وی به سفیر ایران در شوروی ، مشاور وزیر خارجه و اولین مدیر بخش سخنگوئی وزارت امور خارجه، مشاور استراتژیک وزیر امورخارجه، سفیر برگزیده ج.ا. ایران برای کانادا و رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اشاره کرد در نامه‌ای سرگشاده به دکتر حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان ضمن نقد موافقتنامه ژنو به مسائل مهمی اشاره کرد، متن کامل این نامه به شرح زیر است:

بسمه تعالی

« و اجعل لی لسان صدق فی الاخرین » (84س 26)

جحت الاسلام و المسلمین جناب اقای دکتر روحانی ریاست محترم جمهوری 
با سلام و احترام 

• دیپلمات موفق یعنی احمد قوام نه ...
«ایرانیان سر استالین را شیره مالیدند » این عنوان مطلبی بود که رادیو مسکو در سال 1326 یکسال و نیم پس از خروج ارتش سرخ از شمال ایران پخش کرد. ماجرا از این قرار بود که ایران با یک سیاست ورزی فوق العاده هوشمندانه در بدترین و وخیمترین و فلاکت آمیزترین اوضاع ایران که مدتها تحت اشغال نیروهای اشغالگر روس و انگلیس از شمال و جنوب بود ابتدا انگلیسی‌ها را با ترفندهای سیاسی وادار به خروج از ایران کرد، اما بعد از آن، روسها مانند خرسی که دستش به عسل رسیده روی نفت شمال نشسته بودند و حاضر به خروج ارتش سرخ از شمال ایران نبودند که کشورمان با یک سیاست ورزی بسیال حرفه ای عسل را از دهان خرس گرفته و گرسنه آن طرف مرز او را رها کرد. توافقنامه ایران و شوروی سه بند داشت، بند اول روس‌ها را موظف میکرد که ظرف یک ماه و نیم ارتش خود را از ایران خارج سازند و در بند دوم دولت ایران متعهد شده بود که قرارداد امتیاز نفت شمال را ظرف هفت ماه به مجلس جدید پیشنهاد دهد و در بند سوم تأکید شده بود که مسائل آذربایجان داخلی است و رسیدگی به آن در اختیار دولت ایران است. توجه فرمائید که در ضعیفترین دوران ایران چگونه سیاستمداران ایرانی (احمد قوام نخست وزیر وقت ایران) توافقنامه را تنظیم میکنند، در زمانبندی ابتدا ظرف یک ماه و نیم باید روسها از ایران خارج شوند که خارج شدند و سپس کشورمان مطابق قرار داد موظف بود ظرف مدت هفت ماه صرفاً قرارداد نفت شمال را به مجلس جدید پیشنهاد دهد؛ حال به جمله بندی بند دوم توجه فرمائید: «قرارداد ایجاد شرکت نفت مختلط شوروی و ایران مزبور که بعداً مطابق این نامه عقد میشود به مجردی که مجلس شورای ملی ایران تازه انتخاب شده و به عملیات قانونگذاری خود شروع نماید نه بیشتر از هفت ماه برای تصویب پیشنهاد خواهد شد.» 
اما با ترفندهایی تشکیل مجلس جدید تا یکسال و نیم به تعویق افتاد و داد روسها درآمد، بالاخره و در تاریخ 30/7/1326 مجلس تشکیل و قرارداد را تصویب نکرد و آنرا مردود اعلام کرد روسها شدیداً اعتراض کردند و دولت هم گفت وظیفه ما صرفاً پیشنهاد به مجلس بود، رادیو مسکو فردای آنروز گفت : " ایرانی ها سر استالین را شیره مالیدند! "

• توافقی که برای مجلس و شورای نگهبان تکلیف مشخص کند خلاف قانون اساسی است
اکنون همه میدانیم که پروتکل الحاقی حاکمیت ملی را میتواند خدشه دار کند و به همین دلیل مجلس شورای اسلامی نسبت به آن ملاحظات جدی دارد اما به جمله ای که در توافقنامه ژنو در این خصوص آمده است توجه فرمائید که ایران موظف میشود : « پروتکل الحاقی در چاچوب اختیارات رئیس جمهور و مجلس شورای اسلامی تصویب و به اجرا درآید. » این جمله خلاف قانون اساسی و تعیین تکلیف و الزام آور برای تصویب در قوه مقننه است و حتی شورای نگهبان نیز حق بررسی و رد آنرا ندارد و باید تصویب کند وگرنه براساس بند " یا همه با هم و یا هیچ کدام " عملاً تمام موافقتنامه و فشار تحریم ها معطوف به تصویب این پروتکل می‌گردد و مجلس و شورای نگهبان در یک فشار و مخمصه بزرگ قرار میگیرند و مجبور میشوند تصویب کنند. این مانند آنست که احمد قوام موافقتنامه را طوری تنظیم می کرد که براساس آن اول باید مجلس قرارداد امتیاز نفت شمال را تصویب می کرد و بعد ارتش سرخ از ایران خارج می شد که در چنین شرایطی دیگر مجلس مجبور بود تصویب کند و این امتیاز را به روسها بدهد تا ارتش شوروی خارج شود. الان هم اول باید مجلس، پروتکل را تصویب کند تا آنها تحریم‌های اصلی که مربوط به گام نهایی است را بردارند. حال آن جمله، که صرفاً کلمه "پیشنهاد به مجلس" در موافقتنامه قید شده توسط احمد قوام که در تاریخ مواضع غیر قابل تایید هم دارد و در فلاکت آمیزترین دوران تحت اشغال ایران تنظیم شده است و این جمله که در موافقتنامه ژنو قول داده شده که توسط « مجلس تصویب و به اجرا درآید »، در اوج قدرت هسته ای ایران که موجب هراس اجانب گردیده و در حالی که ایران ابر قدرتی منطقه ای است و نفوذش از مرزهای چین و افغانستان تا عراق و سوریه و لبنان و فلسطین گسترش یافته، درج گردیده است!

• چرا موافقتنامه ژنو به دنبال خشکاندن درخت هسته‌ای است
استراتژی طرف مقابل در موافقتنامه ژنو این‌بار بجای قطع درواقع خشکاندن درخت هسته ای ایران است که در سه بخش به اجرا درمیاید، بخش اول محدود سازی تولید محصول (غنی سازی)، بخش دوم محدودسازی تأسیسات و صنایع خط تولید و بخش سوم جمع آوری اطلاعات از کلیه بخشهای عملیاتی است. 

بخش اول: محدودسازی غنی سازی تا رساندن به مرز صفردرصد بطوریکه در شش ماهه اول غنی سازی به کمتر از 5% تقلیل داده می شود و در گام بعدی با مقید کردن ایران برای تأمین توافق طرف مقابل در تمام موارد از جمله (تعریف غنی سازی، انطباق غنی سازی با نیازهای عملی ایران، محدودیت در دامنه و سطح فعالیت های غنی سازی، ظرفیت غنی سازی، محل های غنی سازی و ذخائر اورانیم غنی شده) و با همه این محدودیت‌ها آنهم صرفاً برای دوره زمانی مورد توافق، یعنی در دوره دوم، غنی سازی زیر 5% ایران نیز در تمام موارد فوق به موافقت طرف مقابل مشروط میشود، یعنی ما باید تعریف آنها را در مورد غنی سازی بپذیریم، ما باید با نظر آنها در مورد اینکه اساساً ایران تا چه حد عملاً به غنی سازی نیاز دارد توافق کنیم . که این یعنی نقض حاکمیت ملی و سیاسی و استقلال ایران و اینکه در مورد نیازهای ایران، ملت ایران و دولت و مجلس به تنهایی نمی تواند تصمیم بگیرد و باید نظر آمریکا و دیگر قدرتهای جهانی را نیز تأمین نمائیم. در مورد مکان غنی سازی هم خاک ایران قید نشده و باید با موافقت آنها اقدام نمائیم و همه اینها در یک دوره زمانی محدود است که محدوده زمانی را باید با آنها توافق کنیم. اینکه در توافق نامه در دو جا به غنی سازی و برنامه مربوطه تصریح شده و ما خوشحالیم و فکر میکنیم این یعنی برسمیت شناخته شدن غنی سازی در ایران، برعکس است و هدف از قراردادن آن در موافقتنامه محدودتر کردن ایران حتی در فاز کمتر از 5% است. آنها سعی خواهند کرد از غنی سازی شیر بی دم و یال و کوپال و اشکم بسازند و نهایتاً هم منت بگذارند که با غنی سازی موافقت کرده اند. اگر در موافقتنامه در آن دو قسمت اصلاً به غنی سازی اشاره نشده بود بنفع ایران بود و ما میگفتیم که کم کردن غنی سازی از20% به 5% خود بمنزله پذیرش 5% است اما آنها با مشروط کردن زیر 5% به این همه قید و بند و با الزام بر موافقتشان عملاً هدف به صفررسانی و در حد آزمایشگاهی کردن غنی سازی را دنبال می‌کنند. اگر آنها غنی سازی صنعتی زیر 5% در خاک ایران جهت تأمین نیاز نیروگاه‌هایمان را پذیرفته اند دیگر این همه قید و بند در دوره گام نهائی که دوره اش دراز مدت هم هست برای چیست ؟

• حتی از حق NPT هم تنازل کردیم
خودشان هم که مکرراً تأکید میکنند که غنی سازی در ایران را به رسمیت نشناخته اند نشان دهنده همان است که هدفشان در گام نهائی به صفر رسانی غنی سازی و آزمایشگاهی کردن آن است. درواقع ما با پذیرش آن قید و بندها در مورد غنی سازی زیر 5% عملاً از حقی که NPT به ما داده نیز تنازل کرده ایم و برگ برنده مان یعنی ماده 4 NPT را از دست داده ایم و دیگر به آن نمی توانیم استناد کنیم و من بعد برای ذره ذره اقداممان توافق و اجازه آمریکا و متحدانش را باید بگیریم درحالیکه برای دیگر اعضاء در استفاده از ماده 4 NPT ، توافق و اجازه آمریکا و متحدانش وجود ندارد.

بخش دوم: محدود سازی تأسیسات و صنایع خط تولید است که محدود کردن سانتریفوژها به نوزده هزار فعلی مؤید استراتژی صفر رسانی آنهاست چرا که این تعداد برای تولید صنعتی وتأمین نیروگاهایمان کافی نیست و برای کارآزمایشگاهی هم زیاد است. بنابراین در درازمدت بلامصرف شده و خودبخود از رده خارج خواهند شد. گرچه آنها حتی برای گام نهائی بدنبال کم کردن از همین تعداد هم هستند. در مورد راکتور آب سنگین هم وقتی که هنوز بطور کامل تکمیل نشده توقف در همین نقطه به منزله بلامصرف شدن دراز مدت آنست و این هم تنازل از NPT است که ممنوعیتی برای داشتن راکتور آب سنگین ندارد. ولی بی سروصدا و در درازمدت، راکتور آب سنگین ما که حاصل ابتکار و نبوغ فوق العاده و معجزه دانشمندان ماست متروکه میشود. در موافقتنامه توقف درحد کنونی برای تأسیسات نطنز و فردو نیز تصریح شده است. 
بخش سوم: بعنوان مکمل تمام این محدود سازی های تأسیساتی و تولیدی، عملیات اطلاعاتی است که در موافقتنامه این اجازه از ابتدای کار، یعنی از معادن و تخلیص آنها و طرحهای تأسیسات هسته ای و سطحهای عملیاتی کلیه اماکن که در هر نوع فعالیت هسته ای اشتغال دارند و تکمیل با پادمان مربوطه و ... را دربرمیگیرد. عملیات اطلاعاتی آن بخش از موافقتنامه است که برگشت ناپذیر و ترمیم ناپذیر است زیرا وقتی آنها اطلاعات لازم را از هرموردی کسب کنند و بعد اجرای موافقتنامه به هر دلیلی متوقف شود، اطلاعات ارائه شده از دست رفته و برگشت ناپذیر است. (برای همین به عنوان اولین اقدام میخواهند فوراً برای بازرسی از راکتور اراک به ایران بیایند.) درواقع طرف مقابل به رهبری آمریکا براساس این توافقنامه در سه جبهه محدود سازی (سطح و حجم غنی سازی) محدودسازی صنایع و تأسیسات و خط تولید غنی سازی وعملیات جمع آوری اطلاعات در گام کوتاه مدت شش ماهه، مرحله « ایست» برنامه هسته ای ایران و در گام درازمدت مرحله «حذف» برنامه هسته ای را هدف گذاری کرده است. این هدفی است که مقامات آمریکایی صریحاً و علناً برآن تأکید و اعلام میکنند اما ما اصرار داریم بگوئیم که این اظهارات برای آنها جنبه خوراک داخلی دارد. درواقع این بار آمریکایی‌ها به جای قطع درخت هسته ای ایران در کوتاه مدت، به دنبال خشکاندن درخت هسته ای ایران در درازمدت براساس موافقتنامه هستند. چرا تأکید شده که گام دوم درازمدت خواهد بود؟ ایران که تقریباً تمامی کارهای مربوط به خود را در گام اول شش ماهه انجام میدهد، عملاً کار چندانی نمی ماند، می شد بقیه کارها را هم در شش ماهه دوم انجام و کل موضوع فیصله میافت، اما آمریکایی ها بخش اصلی و عمده اقدامات خود را اعم از تحریم های نفتی و بانکی و قطعنامه های شورای امنیت را موکول به گام نهایی و درازمدت کرده اند و حتی حد و اندازه این درازمدت هم معلوم نیست دو یا سه یا پنج سال یا ده سال و یا بیست سال است؟ و این یعنی اینکه آمریکایی ها با اهرم تحریمهای اصلی و کم کردن قطره چکان آنها در یک پروسه درازمدت ایران را قدم به قدم وادار به عقب نشینی از برنامه هسته ای تا مرزهای صفر خواهند کرد. ما هم بدلیل نیاز مالی مان قدم به قدم در طول زمان به دنبال روی از آنها کشیده خواهیم شد، البته اگر آنها به گامها و امتیازات هسته ای ما بسنده کنند و طمع گامها و امتیازات مربوط به موضوعات دیگر ( از جمله حقوق بشر و تروریسم و ...) را طلب نکنند. آنها در آخر موافقتنامه تصریح کرده اند که در نهایت ایران بعنوان یک کشور غیرهسته ای عضو NPT شناخته خواهد شد. آیا منظور از غیرهسته ای، غیرسلاح هسته ای می باشد و یا کشوری که چرخه سوخت و غنی سازی نداشته باشد غیرهسته ای محسوب میشود. آنها که به راحتی با مغلطه حقوق مصرح در NPT را انکار می کنند و تازه میخواهند کلمه غنی سازی را دوباره و جور دیگری باز تعریف کنند، مغلطه و باز تعریف دلخواهانه از کلمه "غیر هسته ای" برایشان سخت نخواهد بود. اساساً یکی از اشتباهات تاریخی ما که در بسیاری از قراردادها مرتکب شده ایم این است که اقدامات مشخص و عینی و روشن را از طرف خود پذیرفته ایم و اجرا کرده ایم ولی طرف مقابل اقدامات خود را با زیرکی مشروط به یکسری کلمات کلی و انتزاعی کرده که میتواند مصادیق متفاوت و نامشخص و مبهم و قابل دبه کردن داشته باشد.

• اشتباهات تاریخی که هرگز از آن عبرت نمی‌گیریم
قراردادهای1921 و ترکمانچای با روسها و قرارداد 1919 با انگلیسی ها و قرارداد الجزایر با آمریکایی ها بعد از انقلاب و موافقتنامه هسته ای پاریس و سعدآباد و موافقت نامه هسته ای برنامه مدالیته و بالاخره موافقتنامه فعلی ژنو، که مملو از این اشتباه تاریخی است. در دوره توافق سعدآباد، ما همه اقدامات را طی بیش از دو سال انجام دادیم ولی آنها اقدام خود در به رسمیت شناختن برنامه هسته ای ما را موکول به کلمه کلی "اعتماد" کردند و آخر سر، گفتند هنوز اعتماد ما کامل نشده و برای اعتماد کامل باید کل برنامه هسته ای را بجای تعلیق، تعطیل کنید، در برنامه ی تحت عنوان مدالیته نیز قرار شد ما شش اقدام مورد نظر آژانس را انجام دهیم تا پرونده مان عادی شود، ما شش اقدام مربوطه را انجام دادیم اما آنها در موافقتنامه مربوطه اقدام خود را معطوف به کلمه کلی « رفع ابهام » کردند که آخر کار آمریکایی ها با ارائه یک سی دی، مثلاً ابهام جدید ایجاد کردند و آژانس نیز به این بهانه طفره رفت و حاضر به عادی کردن پرونده ایران نشد و برعکس شورای امنیت یک قطعنامه جدید علیه ایران صادر کرد! در موافقتنامه فعلی ژنو نیز اقدامات ما واضح و روشن و بدون شرط در یک بازه زمانی کوتاه مدت شش ماهه لیست شده که باید فوراً انجام دهیم و تازه داور هم آژانس است که خود بانی همه مشکلات بوده و درواقع طرف مقابل ماست! اما اقدامات اصلی آنها اولاً موکول به یک دوره زمانی دراز مدت شده (نامشخص) و کلیه اقدامات خود را در گام نهائی مشروط به تحقق این کلمات کرده اند: «نگرانی ها باید کاملاً برطرف شود» (نامشخص)، « اقدامات شفاف ساز با نظارت بیشتر بطور کامل اجرا شود» (نامشخص )، حالا بعد از اینکه کلمات مبهم و دبه دار تحقق یافت چه خواهند کرد؟ «در فاصله میان گامهای اولیه و گام آخر» (نامشخص)، «گامهای دیگری از جمله «پرداختن» به قطعنامه های شورای امنیت با هدف پایان رضایت بخش بررسی موضوع توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود خواهد داشت.» دقت فرمائید که در کلمات بکار رفته مانند کلمه "پرداختن" به هیچ وجه از آن کلمه "لغو قطعنامه ها" نتیجه نمی شود، «پایان رضایت بخشی بررسی موضوع» رضایت بخش برای چه کسی خواهد بود چه چیزی موجب رضایت خواهد بود؟ صرفاً "بررسی موضوع!" کدام موضوع؟ "پرداختن" به قطعنامه ها! بااینکه در مقدمه موافقتنامه تصریح شده که راه حل جامع رفع همه جانبه تحریمها را دربردارد اما در پاراگراف اجرایی بعدی تأکید شده که در فاصله میان گام اولیه و گام آخر فقط به "بررسی" آنها "پرداخته" خواهد شد. همه کلمات و عبارات کلی و مبهم و قابل دبه کردن و موکول به محال و شامل مرور زمان کردن میباشد. بنده این اشتباه تاریخی را که بیش از یک قرن است ما مرتکب میشویم و با این حیله طرفهای مقابل سرمان کلاه میگذارند را دو سال پیش طی مقاله ای با عنوان « اشتباه صدساله » که در رسانه ها منتشر شد به دولت قبلی تذکر دادم. براساس واژگان دانشگاهی میگوئیم "مفاهیم انضمامی" و "مفاهیم انتزاعی" هم جنس نیستند و نباید متناسب دربرابر هم قرار گیرند.

اینکه گفته می شود همین‌که قبول کردند غنی سازی داشته باشیم عملاً پایه قطعنامه های شورای امنیت شکسته شد هم قابل استناد نیست، زیرا اولاً این پنج عضو نظرشان رسماً مساوی با قطعنامه های شورای امنیت نیست و باید جلسه شورای امنیت در محل سازمان ملل با کلیه اعضاء دائم و غیردائم مصوبه را حاصل نماید و رأی این پنج عضو در تأیید مصوبات هم ارز دیگر اعضا است و فقط در اعمال وتو، هرکدام حق ویژه پیدا می‌کنند و لذا تا کلیه اعضاء با این هدف ننشینند و رأی گیری و تصویب اکثریت اعضاء حاصل نگردد، خدشه ای در قطعنامه های قبلی ایجاد نخواهد شد. ثانیاً آنها هم میتوانند بگویند که ما در ژنو صرفاً با یک برنامه دریک بازه زمانی محدود جهت کاهش تدریجی غنی سازی در ایران موافقت کردیم تا آن را به صفر برسانیم و نهایتاً خواست شورای امنیت را تحقق دهیم. 
آنها تلاش کرده اند متن ژنو را طوری نگارش کنند که ما نتوانیم حتی یک نقطه ی قرص و محکم پیدا کنیم که قلابمان را به آن بیاندازیم و طنابمان را از آن آویزان کنیم تا کمی بالا برویم. این درحالی است که طرفهای مقابل در تمام اطراف برنامه ی هسته ای ما غل و زنجیر و قلاب انداخته اند و امکان تکان خوردن را به ما نخواهند داد.

• مهمترین اهرم قدرت‌مان را از دست دادیم
درواقع با این توافقنامه مهمترین اهرم فشار ما را از دست ما میگیرند و آن اینکه آنها هرچه تحریم میکردند اما اثری در روند توسعه و پیشرفت برنامه هسته ای ما نمی گذاشت و از این بابت همیشه رنج می بردند و همین اهرم یعنی نگرانی از رشد روز افزون قدرت هسته ای ما آنها را پای میز مذاکره کشاند. اما در ژنو موفق شدند طی شش ماه در برابر آزاد کردن چهار میلیارد دلار از پول خودمان و حدود سه میلیارد دلار اجازه فروش پتروشیمی، این قفل و بست ها را به دور برنامه هسته ای ما بزنند و خیال خودشان را برای همیشه از برنامه هسته ای مان راحت کنند. 
بعد از این دیگر ما اهرم فشار جدی نداریم تا طرف مقابل را تمکین خواسته‌های خودراضی کنیم تا تحریم های اصلی نفتی و بانکی را بردارند و حق غنی سازی صنعتی و نه آزمایشگاهی را در خاک ایران برسمیت بشناسند و قطعنامه ها را لغو کنند. 

در واقع دوره گام اول که شامل رفع نگرانی اصلی آنهاست را کوتاه مدت کرده اند اما دوره گام دوم که دوره رفع نگرانی اصلی ماست را درازمدت کرده اند زیرا دیگر نگرانی اصلی شان در گام اول رفع شده است. 
درواقع آمریکا، به دنبال آنست که صندوق دار بیت المال ما شود و در یک دوره درازمدت، مرتب ما را چک کند اگر این قفل و بست ها سفت بودند و قفل و بستهای بیشتر را هم که گفتند زدیم تا آنوقت یک کم دیگر از پولهای خودمان را که در بانکها قفل شده به خودمان آنهم قطره چکان پس دهد.

آنها سالها بود که آرزو داشتند تا یک ارتباط معنی داری بین تحریم ها و برنامه هسته ای ما ایجاد کنند و موافقتنامه ژنو درواقع برنامه مجموعه ای از مکانیزمها برای برقراری ارتباط بین تحریم های آنان و برنامه هسته ای ایران است. آمریکایی ها حتی با زیرکی در نوع واژه نگاری و پیکربندی متن ژنو، تحریم های غیرقانونی یکجانبه خود را نیز مشروعیت بین المللی بخشیده اند. در این میان مخالفت های صهیونیستها و کنگره و تحریم های جدید و گزینه نظامی و . . . . همه اینگونه موارد را آنها در چارچوب استراتژی "به مرگ بگیر تا به تب راضی شود" استفاده می‌کنند و آنها از همه این مخالفت ها یک تابلو "مرگ" در برابر ایران قرار میدهند تا برای ایران "تب" پیشنهادی آنها نجات بخش جلوه کرده و مشروعیت و مقبولیتش بالا رود. البته چون این موافقتنامه برای آنها بسیار مهم و استراتژیک است بعضاً اگر ببینند موقعیت توافق ژنو در ایران پایین آمده و تضعیف میشود هراز گاهی سعی خواهند کرد یک انعطافهایی و گذشتهایی برای تثبیت و تقویت آن در ایران انجام دهند. 

درواقع آنها برای حفظ و تداوم توافق ژنو از سیاست چماق و هویج (نمیدیم ، میدیم) بطور ترکیبی استفاده خواهند کرد. بویژه آنکه اینبار در شرایط مشکلات اقتصادی ایران، اهرم پول رسانی نوبه ای به ایران را نیز بدست گرفته اند.
آنها تلاش کرده اند تا موافقتنامه ژنو عملاً از صد تا صفر را در اختیارشان قرار دهد تا ما به امید تکریم آنها چشم به دست آنها بدوزیم که چه می دهند و چه نمی دهند، اما آنها از این امکان بی نظیر و استثنایی (و به قول سولانا بسیار سخاوتمندانه) بی محابا استفاده نخواهند کرد و فرمان وگاز و ترمز را در مسیر با مهارت بکار خواهند گرفت البته علاقه اصلی شان این است که ما را به صفر برسانند اما ظرفیت پذیرش افکار عمومی ایران و برنامه هایشان برای همکاری در استراتژی های منطقه ای را در نظر خواهند گرفت شاید نقطه ای در نزدیکی های صفر و یا به کمی جلوتر بسنده کنند، درونمای آنرا در جمله ای در آخر تعیین کرده اند: همکاری بین المللی خواهند کرد برای « راکتورهای مدرن آب سبک و تجهیزات مرتبط و عرضه سوخت هسته ای مدرن و برنامه های تحقیق و توسعه» یعنی در نهایت اولاً راکتور آب سبک خواهیم داشت، ثانیاً سوخت هسته ای به ما خواهند فروخت. ثالثاً برنامه تحقیقاتی خواهیم داشت.

*‌ اجازه ندهید رای به شما را، رای به سازش تفسیر کنند
آنها سعی میکنند القاء کنند که رأی ملت ایران و روی کار آمدن جنابعالی محصول تحریم ها و فشارهای آنهاست و مردم خسته شده اند و دیگر تاب مقاومت ندارند و باید رها کرد. در حالی که یک تقلب بزرگ است، این دو سلیقگی یک جریان طبیعی درون ملت ایران است، در زمان خلق حماسه حضور مردم در دوم خرداد 76 اساساً مسأله هسته ای و تحریم هایش وجود نداشت آن زمان مردم از امروز هم قویتر رأی به "تغییر" دادند. معمولاً هر هشت سال مردم خواهان تغییر می‌شوند و به کسی که بیش از دیگر کاندیداها سمبل تغییر و متفاوترین نسبت به 8 سال گذشته باشد رأی میدهند. یک نگاه به رؤسای جمهور در چند دوره گذشته این وضعیت را نشان میدهد. در آمریکا هم بطور عموم اینطور است، محافظه کارها و دمکرات ها جابجا می‌شوند.

جنابعالی بعنوان سمبل جریان تدبیر گرائی، آزادی و اندیشه گرائی ، خردورزی و سیاست ورزی روی کار آمده اید. ما باید نشان دهیم که با تکیه بر تدبیر و سیاست ورزی، قویتر منافع ملی را تأمین میکنیم و این تصور که سیاست ورزی و مذاکره حاصلی جز وادادگی و از دست رفتن منافع ملی ندارد را باید از بین ببریم. احمد قوام در بدترین شرایط و وخیم ترین اوضاع ایران اشغال شده نشان داد که سیاست ورزی هوشمندانه و فداکارانه تا چه حد میتواند کشور را نجات دهد و بطور کامل منافع ملی را تأمین و از آن صیانت نماید. براین اساس از جنابعالی بعنوان رئیس جمهور کشوری قدرتمند با پشتوانه ای از رأی قاطع ملت انتظار است که بدون ملاحظه دولتمدارانه با یک نگاه صرفاً علمی و تخصصی بویژه قبل از شروع مذاکرات اجرائی، موضوع، مورد بررسی و دقت نظر قرار گیرد و در صورت لزوم در مذاکرات بعدی بدان توجه گردد. 

هدف اینجانب بعنوان یک کارشناس از نگارش این نامه صرفاً تلاش برای رمزگشایی از نیات حریف و مساعدت برای دیدن مشکلات و سنگلاخهای احتمالی راه پیش رو و باز شدن باب یک بررسی کارشناسانه در سطح ملی به منظور صیانت از منافع ملی و رشد و اعتلای روند تدبیر گرائی، خردورزی، آزادنگری، اندیشه ورزی و سیاست ورزی صلح جویانه ی توأم با هوشمندی در کشور بوده است. امیدوارم مانند حریف، ما نیز از انتقادات، نه بعنوان عامل تضعیف کننده بلکه هنرمندانه در مدلی حرفه ای برای تقویت دیپلماسی بهره برداری نمائیم.

با تقدیم احترام - ناصر نوبری 16/9/1392
بررسی برخی کژتابی های گنجانده شده در متن توافق ژنو:
در توافقنامه ژنو نیز کژتابی هایی حساب شده گنجانده شده است که قطعاً در بزنگاه های عملیاتی شدن، دردسر ساز خواهد شد. به طور مثال جمله « sanctions related to Iran's nuclear programme» مبهم است و به دو معنا می تواند تفسیر شود: الف. تحریم هایی که به خاطر پرونده هسته ای ایران به وجود آمده است؛ ب. تحریم هایی که درباره پرونده هسته ای ایران شکل گرفته است.
سرویس سیاسی پایگاه 598 - ابوالفضل امامی/ یکی از مکاری های شیاطین به ویژه آمریکایی ها و انلگیسی ها، سوء استفاده از عدم تسلط کامل طرفهای مذاکره دیگر کشورها به زبان انگلیسی و مباحث حقوقی آن است.

از این رو، همان گونه که در «نقد» بند اول ماده چهارم NPT هم نشان دادیم، عبارات به گونه ای چیده می شود که عدم تدقیق حرفه ای، سبب اشتباهاتی می شود. در توافقنامه ژنو نیز کژتابی هایی حساب شده گنجانده شده است که قطعاً در بزنگاه های عملیاتی شدن، دردسر ساز خواهد شد؛ یکی از این موارد را در پی دنبال می کنیم:

This comprehensive solution would involve a reciprocal, step-bystep process, and would produce the comprehensive lifting of all UN Security Council sanctions, as well as multilateral and national sanctions related to Iran's nuclear programme

ترجمه رسمی وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران از بخش از توافقنامه: «این راه‌حل جامع، فرایندی دو‌سویه و گام به گام خواهد بود و منجر به برداشته شدن کامل همه تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل و نیز تحریم‌های چند جانبه و ملیی خواهد شد که بر برنامه هسته‌ای ایران وضع گردیده بود».



ترجمه وفادارتر به ساختار الفاظ و ترکیب دستوری این متن: «این راه حل جامع، بر فرایندی دو سویه و گام به گام مشتمل خواهد بود، و در پی خواهد آورد برداشتن کامل همه تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل، به همان گونه ی تحریمهای چند جانبه و ملی مرتبط با برنامه هسته ای ایران.

الف. جمله « sanctions related to Iran's nuclear programme» مبهم است و به دو معنا می تواند تفسیر شود:  الف. تحریم هایی که به خاطر پرونده هسته ای ایران به وجود آمده است؛ ب. تحریم هایی که درباره پرونده هسته ای ایران شکل گرفته است.

با توجه به سیاق این مذاکرات، ظاهراً به تحریمهای ناشی از پرونده هسته ای ایران اشاره دارد؛ زیرا وقتی این پرونده حل می شود، تحریم های به وجود آمده به خاطر آن هم لغو می شود. بخش عمده تحریمهای ایران، به خاطر ادعاهایی مثل حمایت ایران از تروریزم، عدم رعایت حقوق بشر یا ... است. این تحریمها هر چند منشأیی هسته ای ندارند، اما گستره تحریمها، امور هسته ای را نیز در بر گرفته است؛ مثلا تحریم ایران در کالاهایی که استفاده دوگانه صلح آمیز و غیر صلح آمیز دارند.

ب. تفاوت «as well as» با «also, , too, eke   plus, also, in addition, further, moreover» در چیست؟ وجه مقایسه ای در «as well as» بیشتر از عبارات دیگر است. بنابراین غربیها می توانند بگویند که همه تحریمهایی سازمان ملل که قرار است برداشته شود، وضعیتی همانند همه تحریمهای چند جانبه و ملی خواهد داشت.

در این جا سؤال پیش می آید که این تحریمها چه ویژگی ای دارند که «مشبهٌ به» تحریم های سازمان ملل است؟ پاسخ سوال را قیدی می دهد که به انتهای این جمله چسبیده است؛ یعنی تحریم هایی برداشته خواهند شد که مرتبط با برنامه هسته ای باشد؛ نه همه تحریمها!

در عین حال، آنچه مسلم است، این است که توافقنامه تصریح دارد که فقط تحریمهای چند جانبه یا ملی ای برداشته خواهد شد که مرتبط با برنامه هسته ای باشد نه همه تحریمها! در حالی که سخنانی از آقایان روحانی و ظریف نقل شده است که کاملا با خوشبینانه ترین حالت برداشت از توافقنامه ژنو هم سازگار نیست!

به گزارش ایسنا، آقای روحانی در نشست خبری 10 آذر 92: «رئیس جمهور در ادامه این نشست خبری با بیان این‌که دستاورد سوم در این توافق این نکته است که قدرت‌های جهانی اعلام کردند با پایان یافتن مذاکرات جامع که بلافاصله از امروز آغاز می‌شود و توافق جامع، تمام تحریم‌ها برداشته خواهد شد از جمله تحریم‌های سازمان ملل ، تحریم‌های یک جانبه از سوی اتحادیه‌ی اروپا و یا آمریکا گفت: در این توافق نامه اعلام شده است که تمام تحریم‌ها قدم به قدم با ادامه مذاکرات برداشته خواهد شد. این نکته‌ی دیگری است که در این توافق بر آن تصریح شده است».

نقل روزنامه جمهوری اسلامی در تاریخ 5 آذر 92 از وزیر خارجه کشور ایران؛ آقای ظریف: «افق لغو کامل تحریم‌های بین المللی، یکجانبه و چندجانبه در آینده کم و بیش یک ساله ترسیم شد». تیتر این خبر چنین است: «ظریف: افق لغو کامل تحریم‌ها ترسیم شد».

این هم سخن ظریف در گفتگو با شبکه خبر: «اقدامات مرحله نهایی همان طوری که در سند وجود دارد رفع همه تحریم‌ها است چه تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد و چه تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا و تحریم‌های اتحادیه اروپا و دیگر تحریم‌هایی که کشورهای مختلف علیه جمهوری اسلامی ایران و مردم ما به‌صورت غیرقانونی، ناحق و ظالمانه ایجاد کردند باید رفع شود».

ما دعاگو، و نه ثناگوی تیم مذاکره هستیم و امیدواریم با دقت درخور انتظار، مراحل بعدی را با توکل به خداوند و اعتماد به حمایت مردم و یقین به حقه بازی غربی ها دنبال کنند.
۰۵ آذر ۹۲ ، ۱۰:۲۴ اهل شیراز
تردید نیست که در مذاکرات باید هر دو طرف مقداری از مواضع قبلی خود کوتاه بیایند تا مقصود حاصل شود.
و اما اینکه مقصود چه بود:
1. غنی سازی در حدی که نیاز ایران را برطرف نموده و تحریم آن نیازها را تحت الشعاع قرار ندهد.*
2. به رسمیت شناخته شدن حق هسته ای که در حد5% حاصل شده است.
*فراموش نکنیم حکم رهبری در این موردرا که ساخت و استفاده از سلاح هسته ای را حرام دانسته اند.
اما اینکه تحریم ها به میزان قابل توجهی کاهش نیافته:
پر واضح است که ما با دشمنانمان مذاکره کرده ایم و از دشمن جز دشمنی چیزی بر نمی آید. به یاد آورید شرایط تحریم را که برخی از دنیا طلبان داخلی چگونه مردم را تحت فشار آوردند که آه از نهاد قشر ضعیف جامعه بلند شد. در مذاکرات باید همه امور در نظر گرفته شود و با چنین شرایطی وقتی رهبری می فرمایند این یک پیروزی برای ملت ایران بود معنایش این است که ایشان حتی طبقات ضعیف جامعه را می بینند و در دیدگاه خود لحاظ میکنند. وقتی امام راحل صحبت از وحدت کلمه به میان می آوردند معنایش همین همراهی و مراعات است.
در هر حال اعتبار این مذاکرات یک ساله بوده و قابلیت چانه زنی برای مذاکرات پایانی وجود دارد که ما هم امیدواریم در آن مذاکرات نیازها و برنامه های بلند مدت مثل نیاز به غنی سازی20% تحت اشراف آژانس لحاظ شود.
در کل بنده با وجود اینکه دیدگاه اصول گرایانه قوی تری دارم اما همانند مقام معظم رهبری مذاکرات اخیر را پیروزی بزرگی میدانم چون با مرام معروف امیر المؤمنین (آن هم در شرایط کنونی ایران تحت فشار جهانی به واسطه قلت عدد و نبودن همراه و هم پیمان) هم خوانی دارد:
با دوستان مروت با دشمنان مدارا
البته فراموش نکنیم قدرت الهی را که تعز من تشاء و تذل من تشاء
به امید روزی که صاحب از موضع قدرت عدالت را در جهان پیاده سازد و بی عدالتی ها را ریشه کن نماید.
بینی و بین الله با مطالعه چندین باره متن اثری از به رسمیت شناختن غنی سازی مشاهده نکردم.بلکه این سطور آخر توافقنامه هست که در ان به صراحت بیان شده: "به دنبال اجرای موفق گام نهایی راه حل جامع و با سپری شدن کامل دوره زمانی گام نهایی، با برنامه هسته‌ای ایران مانند برنامه هر کشور غیرهسته‌ای دیگر عضو NPT رفتار خواهد شد"یعنی تازه بعد از اجرای گام نهایی!
باز هم اگر من اشتباه متوجه شدم خواهش میکنم متذکر بشید ...


پاسخ:
وقتی می گویند ایران بیش از 5 درصد غنی سازی نکند یعنی تا 5 درصد را عملا پذیرفته اند. ضمنا حق ایران مطابق با معاهده است و نه نظر آمریکا .
سعید یوسفی پور/ صبح روز یکشنبه  سوم آذر  سال 92، مردم ایران هنگامی که از خواب  برخواستند با حجم عجیبی از   اخبار پر سر و صدای رسانهها در خصوص توافقنامه تاریخی نیمه شب گذشته میان جمهوری اسلامی و گروه 1+5 روبرو شدند. 
در این میان آنهایی که به رسانه‌های بیگانه دسترسی داشتند در خصوص جزییات این توافقنامه با انبوهی از تعهدات ایران در خصوص توقف بخش های مهمی از برنامه هسته ای خود روبرو بودند و آنهایی که فقط رسانه های داخلی را رصد میکردند با تاکید مقامات دولتی و مذاکره کنندگان ایرانی در خصوص پیروزی بزرگ ملت ایران ! و دست آوردهای قابل توجه مذاکرات برای جمهوری اسلامی روبرو میشدند.

نکته جالب توجه اینکه طرف مقابل البته از امتیازاتی که به ایران داده نیز به عنوان محور فرعی پروپاگاندای کم سابقه خود سخن میگفت و توضیحاتی در این خصوص را به خورد افکار عمومی جهان میداد اما در مواضع طرف ایرانی کمتر رد پای صریحی از امتیازات واگذار شده به دست میآمد.
این گزارش به طور صریح در صدد است از نتایج  و دست آوردهای اتخاذ شیوه برد – برد دولت جناب روحانی در ماجرای پرونده هسته ای تا حدودی که در وسع نگارنده است رمزگشایی کند.  

این در حالی است که نگارنده هیچ گاه نفهمیده در یک مصاف تمام عیار میان جبهه حق و جبهه شیطان و از نگاه توحیدی و الهی چطور میتوان جنگ و رقابت را طوری مدیریت نمود که در نهایت هر دو طرف پیروز بوده  و به اهداف استراتژیک خود رسیده باشند! آیا امکان دارد در یک مسابقه کشتی نفس گیر، هر دو مبارز در نهایت به عنوان پیروز معرفی شوند ؟ چه رسد به یک رقابت استراتژیک و ایدئولوژیک .

با این حال و بر اساس  تاکتیک برد – برد دولت تدبیر و امید، اکنون و پس از امضای توافقنامه ژنو از سوی نمایندگان دولت جناب روحانی،  ملت ایران باید در ازای امتیازاتی که به غرب داده و به همان وزن و در همان طراز امتیازاتی کسب کرده باشد که در ذیل دو کفه این ترازو را با هم مرور خواهیم کرد؛ این توضیح نیز ضروری است که اگر فردی از آحاد ملت 75 میلیونی ایران عزیز بخواهد از طریق یک منبع مطمئن داخلی به جزییات توافق ژنو و امتیازات داده شده و گرفته شده دسترسی داشته باشد در این مسیر ناکام خواهد ماند . چرا که طرف ایرانی به هیچ وجه تمایلی ندارد در خصوص امتیازات واگذار شده  صحبتی کند .  سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی نیز  اعلام میکند : (متن توافقنامه ژنو قبل از پایان سال میلادی از سوی سازمان ملل منتشر میشود!)  این سخن بدین معنا است که ملت ایران باید از متن توافقنامه ای که به شدت با منافع ملی کشورش پیوند خورده و به امضای نمایندگان دولتش رسیده و برای او تعهد ایجاد کرده، طی هفتههای آینده و از منابع خارجی مطلع شود.

در نتیجه با توجه به خلا موجود برای دسترسی به متن توافقات انجام شده راهی وجود ندارد الا مراجعه به اظهارات و بیانیه های طرف مقابل که توسط طرف ایرانی رد یا تکذیب نشده است.

امتیازاتی که ملت ایران به طرف مقابل واگذار کرده است:

از مجموع بیانات و اظهارات مقامات غربی که تا لحظه نگارش این گزارش مورد تکذیب طرف ایرانی قرار نگرفته، واگذاری امتیازاتی که به آنها اشاره میشود  تقریبا قطعی است: 
٭  ایران متعهد شده  که غنی‌سازی بالاتر از 5 درصد را متوقف کند و تجهیزات فنی لازم برای غنی‌سازی بالای 5 درصد را نیز برچیند.
٭ ایران تعهد کرده  همه‌ ذخایر اورانیوم غنی شده تا نزدیکی 20 درصد خود را به زیر 5 درصد تضعیف کرده و یا به شکلی تبدیل کند که برای غنی‌سازی بیشتر مناسب نیست.
٭ ایران متعهد شده است که پیشرفت توانایی غنی‌سازی‌اش را متوقف کند.
٭ ایران تعهد کرده  هیچ‌گونه سانتریفیوژ نسل جدید برای غنی‌سازی اورانیوم نصب نکند یا از آن‌ها استفاده ننماید.
٭ دولت جمهوری اسلامی متعهد شده تقریبا نیمی از سانتریفیوژهای نصب شده در نطنز و سه چهارم سانتریفیوژهای نصب شده در فردو را به کار نیندازد؛ طوری که نتوان از آن‌ها برای غنی‌سازی اورانیوم ( حتی با غنای 3.5 درصد) استفاده کرد.
٭  ایران تولید سانتریفیوژش را به تعدادی که برای تعویض ماشین‌های خراب شده لازم است محدود میکند؛ طوری که ایران نتواند در این شش ماه برای جمع‌آوری سانتریفیوژها اقدامی کند و یا سانتریفیوژ جدیدی را نصب نماید. 
٭  ایران متعهد شده است که ذخایر اورانیوم با غنای پایین 3.5 درصد خود را نیز  افزایش ندهد، طوری که میزان آن در پایان شش ماه نسبت به آن‌چه در آغاز (این مدت زمانی) داریم بیشتر نشود و هرگونه اورانیوم غنی شده‌ی 3.5 درصدی که به تازگی غنی‌سازی شده به اکسید تبدیل شود.
٭ ایران متعهد شده  که فعالیت‌هایش در اراک را بیشتر از این پیش نبرد و پیشرفت در زمینه‌ مسیر پلوتونیوم را متوقف کند. ایران نباید رآکتور اراک را راه‌اندازی و سوخت‌گذاری کند و باید تولید سوخت برای رآکتور اراک را متوقف کند. سوخت رآکتور اراک را نیز نباید بیشتر از این آزمایش کند. هیچ‌یک از قطعات اضافی رآکتور در اراک را نصب نکند و سوخت و آب سنگین را به سایت رآکتور منتقل نکند. همچنین تاسیساتی که قابلیت بازفرآوری داشته باشد، نسازد.
٭  ایران در خصوص مکانیزم راستی آزمایی اقداماتش نیز متعهد شده دسترسی روزانه به نطنز و فردو را در اختیار بازرسان آژانس قرار دهد. این دسترسی روزانه به بازرسان اجازه می‌دهد که تصاویر دوربین‌های امنیتی را بررسی کنند تا از نظارت جامع مطمئن شوند. این دسترسی اجازه‌ شفافیت بیشتر در زمینه‌ غنی‌سازی را در این سایت‌ها می‌دهد و زمان تشخیص هرگونه خودداری از پایبندی (نسبت به تعهدات) را کوتاه‌تر می‌کند.
٭ایران باید دسترسی به تاسیسات مجموعه سانتریفیوژها را برای آژانس فراهم کند و دسترسی به تاسیسات تولید و انبار قطعات گرداننده‌ی سانتریفیوژها را نیز برای آژانس فراهم نماید.
٭ایران دسترسی به معادن و کارخانه‌های تولید اورانیوم را برای آژانس فراهم میکند و دسترسی به اطلاعات طراحی رآکتور اراک را که غرب از مدت‌ها پیش خواستار آن بود فراهم مینماید. این اقدام،  اطلاعاتی بسیار مهم را درباره‌ این رآکتور که پیش از این در دسترس قرار نداشت، ارایه می‌کند.
ایران همچنین دسترسی بیشتری به رآکتور اراک را برای بازرسان فراهم میکند. 
ایران از سوی دیگر پذیرفته برنامه هسته ای خودش را به صورت بی سابقه ای در اختیار مونیتورینگ جهانی قرار دهد.

ابعاد برخی از امتیازات واگذار شده:
اما در خصوص بعضی از امتیازات واگذار شده نیاز به برخی توضیحات فنی وجود دارد تا ماهیت توافقنامه ژنو برای مخاطبین بیشتر روشن و شفاف گردد:

توقف بهره برداری از تنها راکتور بومی کشور!


الف) یکی از مهمترین دست آوردهای دانشمندان هسته ای کشورمان طی سالهای اخیر دست یابی به تکنولوژی ساخت راکتور هسته ای بود که در غالب پروژه آب سنگین اراک در حال اجرا است و بیش از 95 درصد آن به پایان رسیده است. بر این اساس ایران با استفاده از دانش کاملا بومی، راکتوری که با استفاده از سوخت طبیعی فعالیت میکند را ظرف 10 سال طراحی و آماده بهره برداری نموده است . 

طرف غربی اما مدعی است بر اساس توافقنامه ژنو ایران باید  فعالیت‌هایش در اراک را متوقف کرده و نباید رآکتور اراک را راه‌اندازی و سوخت‌گذاری کند. سوخت رآکتور اراک را نیز نباید بیشتر از این آزمایش کند. هیچ‌یک از قطعات اضافی رآکتور در اراک را  نباید نصب کند، نباید سوخت و آب سنگین را به سایت رآکتور منتقل کند، تاسیساتی که قابلیت  بازفرآوری داشته باشند را نسازد و همچنین دسترسی به اطلاعات طراحی رآکتور اراک را که غرب از مدت‌ها پیش خواستار آن بود را فراهم نماید.

این اقدام،  اطلاعاتی بسیار مهمی  درباره‌  رآکتور اراک که پیش از این در دسترس قرار نداشت و با دانش بومی   ساخته شده است را به طرف مقابل هدیه می‌کند و معنایش این است  که ایران بهره برداری از تنها راکتور بومی و تولید داخل را متوقف و دانش محرمانه ساخت آن را نیز در اختیار طرف مقابل قرار میدهد که امتیاز بسیار مهم و ویژه ای برای غربیها تلقی خواهد شد. گروه 1+5 در بیانیه ای که بلافاصله پس از امضای توافقنامه ژنو صادر کرد به طور خاص به موضوع اراک اشاره و تاکید میکند:  غرب از سالها قبل به دنبال کسب اطلاع بیشتر از ماهیت این پروژه و در واقع توقف آن بوده است!

البته جناب ظریف وزیر امور خارجه به صورت تلویحی تاکید نموده قرار نیست فعالیت تاسیسات اراک متوقف شود اما سخنان عباس عراقچی دیگر عضو برجسته هیات مذاکره کننده ایران حکایت از حقیقتی دیگر دارد. وی صبح روز یکشنبه در این خصوص گفت: بر اساس توافقنامه ژنو تاریخ راه اندازی و بهره برداری تاسیسات آب سنگین اراک به تعویق خواهد افتاد!
این جملات ظاهرا به همان معنای تعلیق فعالیت در اراک است که سالها مطالبه غرب بود. پس تا اینجای کار ایران دانش و امتیاز بهره برداری از تنها راکتور بومی خود را واگذار نموده است!

صنعتی شدن غنی سازی ممنوع!


ب) یکی از امتیازات مهم دیگری که ایران بر اساس توافق نامه ژنو واگذار کرده موضوع ساخت و نصب سانتریفیوژهای نسل جدید است. بر این اساس جمهوری اسلامی حق ندارد هیچ سانتریفیوژ نسل جدیدی را اعم از سانتریفیوژهای نسل دو  (ام تو)  و سایر نسل ها را  نه بسازد و نه به جای در حدود 19 هزار سانتریفیوژی که اکنون در حال فعالیت هستند نصب نماید.

این بخش از تعهد نمایندگان دولت  دقیقا به این معنا است که ایران از صنعتی شدن فرآیند غنی سازی در داخل کشور چشم پوشی نماید ، چرا که بنا بر نظر کارشناسان علوم هسته ای سانتریفیوژهای نسل اول که اکنون در نیروگاهها و تاسیسات هسته ای ایران در حال فعالیت هستند فقط مناسب مرحله آزمایشگاهی بوده و به خاطر پاره ای از اشکالات فنی امکان بهره برداری از آنها در فاز صنعتی وجود ندارد. بر همین اساس دانشمندان هستهای کشورمان از سالها قبل به فکر ساخت نسل های جدیدی از سانتریفیوژها بودند که اکنون حتی به دانش ساخت سانتریفیوژهای نسل ششم نیز دست یافته اند اما بر اساس توافق نامه ژنو ایران نه تنها نمیتواند سانتریفیوژهای قبلی را با نسلهای جدید تعویض کند بلکه امکان ساخت نسل های جدید را نیز از دست داده و عملا در مرحله آزمایشگاهی متوقف میشود و نمیتواند پای به مرحله صنعتی نمودن غنی سازی اورانیوم بگذارد.

احتمال تعطیلی راکتور تهران!

ج) ایران بر اساس توافقنامه ژنو تعهد داده غنی سازی بالای 5 درصد را متوقف و سوخت تولید شده بالای 5 درصد را نیز به طرف مقابل تحویل دهد. اما در این توافقنامه هیچ اشاره ای به اینکه ایران نیاز خود به صفحات سوخت 20 درصد را از کجا تامین نماید نشده است. جمهوری اسلامی اکنون هم برای تامین سوخت راکتور  تهران که به واسطه برخی خدمات پزشکی به شدت با منافع مردم در ارتباط است و هم برای تامین سوخت 5 راکتور تحقیقاتی در حال ساخت خود به صفخات سوخت با غنای 20 درصد نیاز دارد که بدین ترتیب به هیچ وجه معلوم نیست این صفحات در صورتی که در داخل تولید نشوند از کجا تامین میشوند و این در یک بازه زمانی کوتاه به معنای تعطیلی راکتور تهران و 5 راکتور تحقیقاتی دیگر در کشور میباشد!

پلمپ نیمی از توان هسته ای کشور

د) ایران همچنین تعهد داده به نیمی از سانتریفیوژهای نصب شده در نطنز و فردو گاز یو اف سیکس تزریق نکند. این بدان معنا است که علاوه بر تمامی محدودیت های قبلی نیمی از ظرفیت نیروگاههای نطنز و فردو نیز به صورت کامل پلمپ شود. چرا که برای تولید سوخت 3.5 درصد نیز سانتریفیوژها نیاز به تزریق گاز یو اف سیکس  دارند. این در حالی است که بدانیم تاسیسات هسته ای بر خلاف سایر تاسیسات صنعتی امکان تعطیلی دائم ندارند و سانتریفیوژها حتی اگر ورودی و در نتیجه خروجی مشخصی نداشته باشند باید دائما بچرخند و هزینه های نگهداری و برخی هزینه های جنبی آنان مانند برق و غیره  به قوت خود باقی است؛  پس از این پس ما هزینه نگه داری نیمی از تاسیسات نطنز و فردو را پرداخت خواهیم کرد اما هیچ بهره برداری از آنها نخواهیم داشت!

آنچه ادعا میشود ملت ایران به دست آورده است:

اما در مقابل این امتیازات مهم فنی که بر اساس آن هیچ توسعه و پیشرفتی در فعالیتهای هسته ای کشور رخ  نخواهد داد و بخش مهمی از فعالیت های فعلی نیز یا به شدت کند یا کاملا متوقف  میشود ملت ایران چه چیزی بدست آورده است؟
اولین نکته ای که دولتمردان و به خصوص رییس جمهور محترم در مورد دست آوردهای ژنو 3 برای ملت ایران به آن اشاره و در نامه به مقام معظم رهبری نیز بر روی آن تاکید شده  به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی اورانیوم در ایران توسط طرف مقابل است. در این خصوص اشاره به چند نکته  ضروری میباشد: 

الف- حق غنی سازی اورانیوم از سالها پیش توسط همین دول که تنظیم کنندگان معاهده ان پی تی بوده اند به تمام کشورهای عضو داده شده است.  بر اساس بند 4 معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای، غنی سازی به عنوان حق مسلم همه دول عضو معاهده معرفی گردیده است . هانس بلیکس مدیر کل اسبق سازمان انرژی اتمی در این خصوص میگوید: (مطابق تفسیر  ماده چهارم معاهده منع گسترش سلاح‌های اتمی (ان‌پی‌تی)، غنی‌سازی اورانیوم حق همه کشورهای عضو  است.)

با کمی تامل مشخص میشود آنچه امروز از سوی دولتمردان  به عنوان دست آوردی مهم القا میشود سالها قبل به صورت رسمی و حقوقی از سوی همین دول عضو گروه 1+5 به ایران و همه کشورها اعطا شده، مضافا بر اینکه در سالهای گذشته نیز این حق ایران به صورت تلویحی بارها توسط مقامات مختلف طرف مقابل از جمله اوباما به رسمیت شتاخته شده بود.

اما نکته مهم دیگر اینکه هرچند مقامات دولتی مدعی هستند در توافقنامه ژنو حق غنی سازی برای ایران به رسمیت شناخته شده اما طرف مقابل این موضع را به صراحت رد کرده است. جان کری صبح یکشنبه در این خصوص گفت: (در توافقنامه ژنو حق غنی سازی برای ایران نیامده و گام اول نمیگوید ایران حق غنی سازی دارد!)

در سند انگلیسی منتشر شده از توافقنامه ژنو نیز هیچ اشاره این به این نکته نشده است. 
پس  به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی امتیاز ویژه ای برای ملت ایران نیست. چون قبلا این حق در یک نهاد مهم بین المللی برای ایران در نظر گرفته شده  و البته مقامات امریکایی که دولتمردان ما آنها را کدخدای جهان میدانند در همین حد هم زیر بار نرفته و آنرا تایید نمیکنند. پس این چه دست آورد ملموسی برای ملت بزرگ ایران است ! آیا مانور بر روی این موضوع بیشتر شبیه نوعی از لفاظی برای انحراف افکار عمومی از موضوعات اصلی نیست؟!

آب نبات تلخ
ب)  مقامات ایرانی و  1+5  تاکید میکنند قرار است در برابر اقد امات ایران، غرب در یک بازه زمانی 6 ماهه بخشی از دارایی های بلوکه شده ایران را که در خوشبینانه ترین حالت رقمی در حدود 7 میلیارد دلار از مجموع 100 میلیارد دلار است آزاد و همچنین برخی تحریم‌ها در زمینه‌ طلا و فلزات گرانبها، بخش خودروسازی ایران و صادرات پتروشمی  را به حالت تعلیق درآید. 
در این خصوص اشاره به 2 نکته  مهم ، حائز اهمیت است: اولا طرف مقابل تاکید دارد هیچ اقدامی در جهت برداشتن و منتفی کردن مکانیزم تحریم ها بر نخواهد داشت و به همین خاطر هیچ تعهدی در خصوص رفع تحریمهای مالی و بانکی ایران که گلوگاه اصلی مکانیزم تحریم ها است نداده و صرفا به حذف بخش کوچکی از نتایج این مکانیزم مبادرت کرده است.
ثانیا غربیها تاکید دارند این لغو تحریمها و آزاد سازی بخش کمی از دارایی های ایران در یک بازه زمانی 6 ماهه و در صورت راستی آزمایی موفق از تعهدات ایران انجام خواهد شد! این بدان معنا است که غرب با توجه به ماهیت فرییبکارانه خود هر لحظه میتواند به بهانه ی یک اشکال جزئی در عملیات  راستی آزمایی، بخشی  از این اقدامات را متوقف نماید!
پس ملت ایران در قبال تمام چیزهایی که داده فقط شاید به حدود 7 میلیارد دلار پول و لغو بخشی از تحریم های حوزه طلا، خودرو و پتروشیمی دست یابد!

تناقض در اظهارات روحانی و 1+5
پرزیدنت حسن روحانی در نشست خبری روز یکشنبه خود گفت: قدرت‌های جهانی اعلام کردند با پایان یافتن مذاکرات جامع که بلافاصله از یکشنبه آغاز می‌شود، تمام تحریم‌ها برداشته خواهد شد؛  از جمله تحریم‌های سازمان ملل و تحریم‌های یک جانبه از سوی اتحادیه‌ی اروپا.
در این توافق نامه اعلام شده است که تمام تحریم‌ها قدم به قدم با ادامه مذاکرات برداشته خواهد شد. 
سازمان تحریم با اجرای این توافق شکسته شد، چه دیگران از این لفظ خوششان بیاید و چه بدشان بیاید. تّرک‌ها در سازمان تحریم‌ از دیشب آغاز شده است و هر چه زمان بگذرد فاصله ترک‌ها بیشتر خواهد شد.
تحریم‌هایی که به صورت فزاینده ادامه می‌یافت از امروز یعنی از شروع اجرای توافق متوقف خواهد شد.
این اظهارات جناب روحانی در حالی است که  گروه 1+5 در بیانیه رسمی خود در خصوص توافقنامه ژنو تاکید میکند:

لغو تحریم‌ها محدود، موقتی، هدفمند و قابل بازگشت میباشد و در عین حال بخش اعظم تحریم‌ها از جمله ساختار تحریم‌های نفتی، مالی و بانکداری را حفظ می‌کنیم. اگر ایران به تعهداتش عمل نکند، لغو تحریم‌ها را لغو می‌کنیم. 

در شش ماه آینده فروش نفت خام ایران نمی‌تواند افزایش یابد. تحریم‌های نفتی به تنهایی در مقایسه با آن‌ چه ایران در یک دوره‌ شش ماهه در سال 2011 یعنی پیش از اجرایی شدن این تحریم‌ها به دست آورد، باعث از دست رفتن حدود 30 میلیارد دلار درآمد توسط ایران می‌شود که حدود 5 میلیارد دلار در ماه است. در طول فاز اولیه، ما به اعمال شدید تحریم‌های‌مان علیه ایران از جمله اتخاذ اقدامات علیه کسانی که سعی می‌کنند از تحریم‌های‌مان اجتناب کنند یا آن‌ها را دور بزنند ادامه خواهیم داد. تحریم‌هایی که روی فروش نفت خام تاثیر می‌گذارند هم‌چنان به دولت ایران فشار وارد خواهند آورد.

ما در همکاری با شرکای بین‌المللی‌مان فروش نفت ایران را از 2.5 میلیون بشکه در روز در اوایل سال 2012 به یک میلیون بشکه در روز در مرحله‌ کنونی رسانده‌ایم و توانایی فروش تقریبا 1.5میلیون بشکه در روز را از ایران گرفته‌ایم. یعنی از دست رفتن بیش از 80 میلیارد دلار از اوایل سال 2012 که ایران هرگز نمی‌تواند آن را جبران کند. تحت این گام اولیه، ممنوعیت فروش نفت خام به اتحادیه اروپا در جای خود باقی خواهد ماند و فروش نفت ایران به حدود یک میلیون بشکه در روز محدود خواهد شد که موجب می‌شود ایران هر ماه 4 میلیارد دلار بیشتر را در زمینه‌ فروش نفت از دست بدهد.

تحریم‌هایی که روی صادرات کالاهای نفتی به ایران تاثیر می‌گذارد و باعث از دست رفتن میلیاردها دلار درآمد می‌شود، در جای خود باقی خواهد ماند.

بخش اعظم حدود 100 میلیارد دلار ایران که در منابع ارزی خارجی این کشور قرار دارد، طبق تحریم‌ها هم‌چنان خارج از دسترس یا محدود است.
بخش‌های مهم دیگر رژیم تحریم‌های ما در جای خود باقی می‌مانند، از جمله: تحریم‌ها علیه بانک مرکزی ایران و حدود 24 بانک ایرانی مهم و موسسات مالی دیگر؛ تحریم‌های ثانویه، به موجب قانون تحریم‌های جامع ایران، پاسخگویی و بی‌بهره‌سازی (CISADA) و برخی قوانین دیگر، علیه بانک‌هایی که با افراد و موسسات تحریم شده توسط آمریکا تعامل تجاری دارند.

تحریم‌ها علیه کسانی که دامنه گسترده‌ای از دیگر خدمات مالی مانند انواع مختلف بیمه را به ایران ارائه می‌کنند و دسترسی محدود شده به سیستم مالی آمریکا، همه تحریم‌های مربوط به ششصد شخص و موسسه که به خاطر حمایت از برنامه هسته‌یی و موشک بالستیک ایران هدف قرار داده شدند، در جای خود باقی خواهد ماند.

تحریم‌ها علیه سرمایه‌گذاری‌های درازمدت و ارائه خدمات فنی به بخش انرژی ایران در جای خود باقی خواهد ماند. تحریم‌ها علیه برنامه نظامی ایران در جای خود باقی خواهد ماند. تحریم‌های گسترده آمریکا علیه تجارت با ایران در جای خود باقی خواهد ماند و جلوی دسترسی ایران به هرگونه تعاملی با بزرگ‌ترین اقتصاد جهان را خواهد گرفت. همه تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل در جای خود باقی خواهد ماند. همه تحریم‌های هدفمند ما در رابطه با حمایت ایران از تروریسم، نقش بی‌ثبات‌کننده ایران در بحران سوریه و سابقه بد حقوق بشرش در میان نگرانی‌های دیگر در جای خود باقی خواهد ماند!

پیروزی بزرگ

ج) اما نکته فرای از همه موضوعات اشاره شده در  قبل را شاید بتوان در این جملات اوباما که بلافاصله پس از امضای توافقنامه ژنو ایراد شد یافت: (برای اولین بار در 10 سال گذشته توانستیم گسترش برنامه هسته ای ایران را متوقف و بخش هایی از آن را به عقب ببریم؛ این یک پیروزی برای ما است.)

کری وزیر امور خارجه ایالات متحده نیز در همین خصوص میگوید: آنچه ایران را به پای میز مذاکره کشاند تحریمها بود و این برای ما مهم است!

اکنون و فارغ از تمامی مفاد رد و بدل شده در توافقنامه ژنو آنچه مورد عملیات سنگین امپراتوری رسانه ای غرب قرار خواهد گرفت تاکید بر این نکته است که فشار تحریم ها بلاخره مقاوت ایران را در هم شکست و آنها را به پای میز مذاکره ای کشاند که نتیجه آن تعلیق و توقف بخش عمده ای از برنامه های هسته این این کشور است.

موضوعی که پرزیدنت حسن روحانی نیز روز گذشته در نشست خبری خود با ادبیاتی دیگر مورد اشاره قرار داد:
(ما خوشحالیم پس از 10 سال توافقی در این سطح بین ایران و قدرت های بزرگ جهان! انجام شد.)
این  بخشی از ابعاد راهبرد برد – برد دولت جناب روحانی است!

محمدصادق کوشکی – ۱- تیم های مذاکره کننده ۱+۵ دیپلماتند و اگر از تیم ایرانی دیپلمات تر نباشند حداقل به اندازه تیم مذاکره کننده ایرانی دیپلماسی بلدند! و همین کار را برای دوستان ما دشوار کرده و خواهد کرد!

۲- روزی که احمدی نژاد به قدرت رسید به صراحت وعده داد که مشکل تورم و بیکاری و کاهش قدرت خرید و مسکن و … را یک جا حل خواهد کرد! روزی هم که دوستان به قدرت رسیدند وعده دادند که پرونده هسته ای را با حفظ حقوق ملت ایران و با رفع کامل تحریم ها در مدت کوتاه فیصله خواهند داد! هر دو وعده برای اهل بصیرت گران و ناممکن می آمد و البته تاریخ بهترین داور برای قضاوت درباره چنین وعده هایی است!

۳- آدم دوراندیش فقط به فکر امروز نیست! بلکه به فردا هم می اندیشد. دوستانی که با عجله سعی دارند متن توافق نامه ژنو را جوری ترجمه کنند که دستیابی به آن فتح الفتوح قلمداد شود به خوبی می دانند که علاوه بر آنها، کسانی دیگری هم در مملکت پیدا می شوند که هم حقوق بین الملل می دانند و هم زبان انگلیسی! آن وقت یافتن تناقص میان اظهارات دوستان درباره متن توافق نامه ژنو و خود متن، کار دشواری نخواهد بود!

۴- در این توافق نامه آمده است که ایران می پذیرد غنی سازی ۲۰ درصد را متوقف و ذخایر غنی سازی شده خود در حد ۲۰ درصد را خنثی کند! آن هم ظرف شش ماه! فعالیت هسته ای در اراک را متوقف و دست بازرسان را برای بازرسی از تمامی تاسیسات هسته ای خود بازگذارد ( و قطعا فراتز از تعهدات NPT چون همین الان و همیشه درب تاسیسات هسته ای ما مطابق معاهده NPT به روی بازرسان آژانس باز بوده و دوربین های آژانس ۲۴ ساعته مشغول رصد فعالیت های ما بوده اند) نه تنها بر سانتریفیوژ های خود نیافزاید ( حتی در مورد غنی سازی ۳/۵درصد) بلکه از تعداد آنها بکاهد و …

اما در مقابل هیچ یک از تحریم های اصلی و ظالمانه علیه جمهوری اسلامی حذف نشده و طرف های غربی تعهد نداده اند که بر مقدار تحریم ها اضافه نکنند! شاید مهم ترین دستاورد این توافق نامه دسترسی دولت بر مقدار محدودی پول تا سقف ۸/۵ میلیارد دلار باشد! آن هم با حجم زیادی اما و اگر و البته خبری از قرار گرفتن تحریم ها در سراشیبی سقوط نیست! هر چند برداشت دوستان چیزی دیگری باشد !

۵- جناب آقای ظریف فرموده اند حق غنی سازی برای ایران در NPT آمده است ! مگر NPT قبلا وجود نداشت ؟ اگر قرار بود بعد از این همه مذاکره ، وزیر به NPT استناد کند، خب این استناد قبل از این میزان از رفت و آمد و مذاکره هم ممکن بود! جالب آن که سخنگوی وزارت امور خارجه (‌خانم افخم) دو ساعت پس از اظهارات جناب وزیر، با تاکید گفته اند که در توافق نامه بر حق غنی سازی ایران تصریح شده است! واقعا چه چیزی در متن توافق نامه و جود دارد که باعث شده دوستان برای داشتن پاسخی برای ملت ایران به بازی با کلمات متوسل شوند؟ آیا مقامات مذاکره کننده ۱+۵ که صراحتا از عدم پذیرش حق غنی سازی سخن می گویند می توانند جلوی انتشار متن توافق نامه را بگیرند که به قول برخی دوستان به دروغ افتاده اند؟ مگر “کری” می تواند سر اسرائیل و لابی آیپک را کلاه بگذارد و چیزی را که به قول دوستان در توافق نامه آمده انکار کند؟ آیا مذاکره کنندگان ۱+۵ شکست خورده و عقب نشینی کرده اند که مجبور به لاپوشانی و دروغ گویی باشند؟

۶- خوب است دوستان محترم بفرمایند که پس از گذشت شش ماه و با شروع مذاکرات بعدی چه امتیازی به طرف مقابل خواهند داد؟ توقف غنی سازی ۳/۵ درصد؟ کاهش مجدد تعداد سانترفیوژها؟ تعطیلی کامل فردو و نطنز؟ مگر قرار است در ادامه مذاکرات ما امتیازی ندهیم و فقط امتیاز بگیریم؟

وقتی در توافق نامه فعلی دوستان، ما پنج مورد امتیاز به طرف مقابل داده و در مقابل یک امتیاز مشخص گرفته اند( و تحریم ها کامل و بدون نقض سر جای خود باقی مانده، اعم از تحریم های شورای امنیت و تحریم های یک طرفه آمریکا) دیگر برد- برد خواندن این مذاکره و توافق نامه چه معنایی دارد؟

۷- شاید بهترین فایده این مذاکرات این باشد که اهل فکر و نخبگان برای هزارمین بار متوجه این کلام حضرت امام شوند که:” اگر ما یک قدم عقب نشینی کنیم دشمنان ما صدگام پیشروی خواهند کرد!) برتری صداقت انقلابی بر دیپلماسی این است که هیچ گاه مروارید را با آب نبات تلخ معاوضه نمی کند و اگر مجبور به چنین تعویضی شود آن را برد – برد و فتح الفتوح نخواهند خواند!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">