پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

اطلاعیه : جهت عضویت و مطالعه مطالب، به آدرس ghadiri1404@ در تلگرام، بپیوندید
محمد حسین قدیری ابیانه
فیلم معرفی قدیری ابیانه در کادر زیر:
Loading
پیوندها
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
محمد حسین قدیری ابیانه
آخرین نظرات

پنجشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۲، ۰۳:۰۴ ب.ظ

۱

دیدگاه اسلام در مورد اقتصاد و سبک زندگی

پنجشنبه, ۲۰ تیر ۱۳۹۲، ۰۳:۰۴ ب.ظ

دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

مندرج در کتاب کلیدهای پیشرفت، عوامل و موانع فرهنگی کار، تولید و سرمایه

قابل دانلود در سایت شخصی WWW.GHADIRI.IR

//bayanbox.ir/id/8638045451420406185?viewاعتقاد به اسلام به عنوان دینی بر حق و مملو از آموزه‏های عالی، مهمترین عامل قوت ملت ایران است. فرهنگ ایران مملو است از مفاهیم مثبت در ارتباط با اخلاق، عاطفه، همیاری، نوع دوستی، ایثارگری، حب وطن، و ...

 برخورداری کشور از مردمی مؤمن، مقاوم، فهیم و فداکار، فرهنگی غنی، نظامی اسلامی مبتنی بر ولایت فقیه، روحانیتی آگاه، مسئولینی دلسوز و ... همراه با حضور خانواده معظم شهدا و ایثارگران و ... از نقاط قوت فرهنگی کشور ایران است که با توجه به موقعیت ژئو استراتژیک (موقعیت عالی جغرافیایی) کشور، منابع غنی و ... موقعیت را برای پیشرفت و توسعه، بیش از هر کشور دیگری، فراهم می‏سازد.

 پیشرفت‌ها و موفقیت‏های حاصله در صحنه‏های مختلف از جمله در پیروزی انقلاب اسلامی، مقاومت در مقابل جنگ تحمیلی، شکست توطئه‏ های بی‏شمار خارجی و عوامل داخلی آن‌ها، نتیجه وجود نقاط قوت عظیم در فرهنگ عمومی کشور ایران است. در حقیقت باید گفت که بین مذهب اسلام و توسعه هیچ‌گونه تضادی وجود ندارد، بلکه با استناد به آیات و روایات و احادیث و نیز با تحلیل فرمایشات حضرت امام خمینی (ره) و نیز مقام معظم رهبری، می‏توان به قطع گفت که عمل به اسلام عامل بی‏ نظیری در توسعه و پیشرفت می‏باشد و این باورها، از باورهایی که موجب پیشرفت کشورهای غربی و یا خاور دور و در حال توسعه سریع گردید بسیار قوی‏تر است.

 اما در کنار وجود این نقاط مثبت، نقاط ضعف قابل توجهی نیز در فرهنگ عمومی مشاهده می‏گردد. برای تحقق توسعه، باید نقاط قوت و ضعف را شناسایی کرد و نقاط قوت را تقویت و ضعف‏ها را بر طرف نمود.

 گرچه مردم نسبت به اسلام ایمان قوی‏ای دارند و نسبت به آموزه‏های آن خود را متعهد می‏دانند، لیکن در مواردی، به دلیل عدم شناخت کامل نسبت به اسلام ناب، باورهای غلطی رایج می‏باشد که با حقیقت اسلام در تعارض است. بر این اساس، نیاز به بازنگری در باورهای فرهنگی، امری ضروری است، یعنی باید تحریفات از اسلام زدوده شود و باورهای مذهبی، ناب سازی و پالایش گردد و خرافات و تحریفات از آن دور شود.

 اگر مذهب، به طور صحیح از باورهای غلط رایج پیرایش شود و نظریات ناب اسلامی به فرهنگ عمومی تبدیل گردد، در آن صورت، شاهد پیشرفت و توسعه‏ای سریع و چشمگیر و بی‏نظیر در کشورهای اسلامی خواهیم بود .

 دین اسلام، توسعه ‏ای را به پیش می‏برد که حریم ارزش‌های والا و آرمان‌هایی چون عدالت، برابری، عزت و کرامت و آزادی صحیح را پاس می‏دارد. میل به استثمار و فزون طلبی را ناروا دانسته و تقبیح می‏کند و مردم را از آن متنفر کرده و به مبارزه با آن دعوت می‏نماید، روح احساس مسئولیت اجتماعی، گذشت و فداکاری، اهتمام به امور جامعه و دستگیری از بینوایان و یاری به محرومان و ضعیفان را تقویت می‏کند و....

 در حقیقت دین فقط موجب توسعه مادی نیست، بلکه نقشی نافذ و مؤثر و بی‏بدیل در معنویت و ایمان مذهبی و در هدایت و تعالی بخشیدن و معنی دادن به زندگی دارد.

 در قسمت‌های بعدی، با ذکر باورهای غلط رایج در جامعه، با استناد به آیات، روایات و احادیث معتبر، دیدگاه اسلام نسبت به فرهنگ و وجدان کاری ذکر شده است. 

 

 نقش شانس در موفقیت

اعتقاد به شانس به عنوان عامل موفقیت و خوشبختی در کشورهای جهان سوم و اسلامی رایج می باشد.

این باور برای تخریب فرهنگ کار در کشورهایی نظیر ایران توسط استعمارگران طراحی شده بود تا به فرهنگ کار و تولید ضربه بزنند. باید اذعان نمود که هنوز آثار زیان‌بار این توطئه شوم بر افکار عمومی باقی است و مانعی مهم برای تحقق اقتصاد متکی به کار محسوب می‏گردد. متأسفانه در بسیاری از تبلیغات تجاری و اخیراً حتی تبلیغات سازمان‌های خیریه و اسلامی و در بسیاری از برنامه‏های هنری به این فرهنگ منحط دامن زده می‏شود. این در حالی است که از دیدگاه اسلام، موفقیت و خوشبختی به سعی و کوشش انسان بستگی دارد که نمونه‏هایی از آن ذیلاً ذکر می‏گردد:

• وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى

”و اینکه برای انسان بهره‏ای جز سعی و کوشش او نیست.”[1]

• إِنَّ اللَّـهَ لَا یُغَیِّرُ‌ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُ‌وا مَا بِأَنفُسِهِمْ

• “به درستی که خداوند آنچه همراه قومی است تغییر نمی‏دهد مگر این که خودشان آنچه در نَفس‏هایشان است تغییر دهند.” [2]

• ... کلّ امری‏ء بما کَسَبَ رَهین.

• هر انسانی در گرو آن چیزی است که انجام می‏دهد.[3]

حدیث:

• “در راستای جستجوی معیشتتان سستی نکنید.”[4]

• در حدیثی آمده است؛ به درستی که هر آینه منفور دارم مردی را که دهانش را به سوی پروردگار باز کرده و می‏گوید خدایا روزی مرا بده و دنبال روزی رفتن را کنار گذاشته است.[5]

• عمربن یزید گفت:

به ابی‏عبدالله (ع) گفتم مردی می‏گوید هر آینه در خانه می‏نشینم و نماز می‏خوانم و روزه می‏گیرم و پروردگارم را عبادت می‏کنم. پس بزودی روزی من خواهد رسید. حضرت فرمودند: بدرستی که این یکی از سه دسته‏ایست که دعایش مستجاب نمی‏شود و... [6]

• امام خمینی (ره):

 “...ملّت شریف ما اگر در این انقلاب بخواهد پیروز شود باید دست از آستین برآرد و به کار بپردازد. از بطن دانشگاه‌ها تا بازارها و کارخانه‏ها و مزارع و باغستان‌ها تا آنجا که خودکفا شود و روی پای خود بایستد...» [7]

 

انگیزه کار در اسلام

 در حالی که بر اساس باور رایج در جامعه ایرانی “کار برای آدم محتاج و نیازمند است” و “فرد دارایی که علی‏رغم بی‏نیازی به کار مشغول است، خسیس و دنیاپرست” تلقی می‏شود، اسلام معتقد است که “کار، علاوه بر امرار معاش، خود مطلوبیت ذاتی دارد” و “کار موجب عزّت است”.

 ذیلاً آیات و روایات مربوط به این موضوع ذکر می‏گردد:

• حضرت رسول اکرم (ص): خدای بلند مرتبه مقرّر داشته برای شما کوشش را، پس کوشا باشید.[8]

کسی که بیشتر کار می‏کند توان بدنی‌اش بیشتر است و کسی که کم کار می‏کند به رخوت و فترت مبتلا می‏شود.[9]

• حضرت فاطمه (علیها سلام) فرمودند:

رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) بر من گذشت، در حالى که در خواب صبحگاهى بودم، مرا با پایش تکان داد و فرمود: دخترم! برخیز شاهد رزق و روزى پروردگارت باش و از غافلان مباش، زیرا که خداوند روزی‌های مردم را بین طلوع فجر تا طلوع آفتاب تقسیم می‌کند.[10]

• یکی از اصحاب امام جعفر(ع) به دلیل ثروتمند شدن و بی‏نیازی، دیگر به کار ادامه نمی‏دهد و می‏گوید آنقدر به دست آورده‏ام که می‏توانم در باقی عمر از آن استفاده کنم. حضرت با تاکید او را از ترک کار و کسب باز می‏دارند.

• «به درستی که خداوند بزرگ مرتبه، بنده پر خواب، آسوده و بیکار را مبغوض می‏دارد.»

• “بهترین تفریح کار است.” (امام علی (ع))

 

 امام صادق(ع):

• “اگر گمان کردی، یا این خبر به تو رسید که فردا قیامت بر پا می‏شود، از طلب روزی (و کسب و کار) دست مکش، و اگر بتوانی بار دوش (کل بر) دیگران مباشی، مباش.”[11]

• بر شماست کوشش و اجتهاد و هنگامی که نماز صبح را بجا آورید در پی روزی از طریق حلال بروید.[12]

• «برای دنیایت کار کن آنچنان که گوئی زندگی جاوید داری.” [13]

• «ای خاندان داوود به شکرانه نعمت‏هایی که به شما ارزانی داشتیم کار کنید که بندگان شکرگزار من کم هستند.”[14]

• هُوَ أَنشَأَکُم مِّنَ الْأَرْ‌ضِ وَاسْتَعْمَرَ‌کُمْ فِیهَا فَاسْتَغْفِرُ‌وهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ  إِنَّ رَ‌بِّی قَرِ‌یبٌ مُّجِیبٌ

• «او کسی است که شما را از زمین آفرید و عمران و آبادی آن را به شما سپرد و قدرت و وسایل آن را در اختیارتان گذارد.” [15]

• فضیل‏بن یسار گوید:

امام صادق (ع) به من فرمود: “چکار می‏کنی”؟ گفتم: این روزها کاری نمی‏کنم. فرمود: “چنین است که اموالتان از دست می‏رود” و از کار نکردن سخت ناراحت شد.[16]

• عمربن یزید گفت:

 به ابی عبدالله (ع) گفتم مردی می‏گوید هر آینه در خانه می‏نشینم و نماز می‏خوانم و روزه می‏گیرم و پروردگارم را عبادت می‏کنم، پس بزودی روزی من خواهد رسید. حضرت فرمود بدرستی که این یکی از سه دسته‏ایست که دعایش مستجاب نمی‏شود.[17]

• از مُعَلّی بن خُنَیس نقل شده که می‏گوید:

امام صادق (ع) مرا دید که دیر به بازار آمده‏ام. فرمود: “اول صبح در پی عزّت خود (کار و کسب) برو.[18]

• امام صادق (ع) به دوستی فرمود:

 ای عبدالله! عزّت خود را حفظ کن، پرسید: فدایت شوم، چه چیز عزّت من است؟ فرمود: “به بازار رفتن در بامداد و خود را عزیز داشتن”.[19]

• امام صادق (ع) به دوستی فرمود:

چه شده که رفتن به جایی را که عزّت تو در آن است ترک کرده‏ای؟” گفت: در تشییع جنازه‏ای شرکت کردم. فرمود: “در هر حال، رفتن در پی عزّتِ خویش (کار و کسب) را ترک مکن”.[20]

 حدیث:

• برای دنیایت “کار” کن آنچنان که گوئی زندگی جاوید داری، و ... برای آخرتت آنچنان “کار” کن که گویا فردا خواهی مرد.[21]

• همچنین از امام صادق (ع) نقل شده است که:

اگر گمان کردی یا این خبر به تو رسید که فردا قیامت برپا می‏شود (یا حضرت قائم ظهور می‏کنند) از طلب روزی (و کسب و کار) دست مکش و اگر بتوانی بار دوش دیگران مباشی، مباش[22]

بالاترین تفریح

 چنانچه فرمایش حضرت علی (ع) در این مورد که “کار بالاترین تفریح است” با باور رایج مبنی بر اینکه “بهترین کار تفریح است” مقایسه شود، تفاوت باورهای رایج با فرهنگ اصیل اسلامی مشخص می‏گردد. جالب آنکه، فعالیت‌های آن حضرت در کندن چاه و انجام کارهای کشاورزی، توسط سخنرانانی که قصد تمجید از آن حضرت را نیز دارند، “رنج و زحمت” تلقی می‏گردد، حال آنکه آن حضرت آن‌را تفریح می‏دانسته‏اند. در حقیقت ما با عینک فرهنگی غلط خویش به تفسیر زندگی آن معصومین (ع) می‏نگریم.  یا در حالی که امام صادق (ع) می‏فرمایند: “اگر گمان کردی، یا این خبر به تو رسید که فردا قیامت بر پا می‏شود، از طلب روزی (و کسب و کار) دست مکش، و اگر بتوانی بار دوش (کل بر) دیگران مباشی، مباش.”، با فرهنگ رایج در ایران مقایسه کنیم، آنجا که چنانچه ما بدانیم، سه شنبه تعطیل است، چهار شنبه را نیز تعطیل می‏کنیم و به اصطلاح رایج بین تعطیلات پل می‏زنیم، متوجه وخامت وضعیت فرهنگ کار در کشور می‏گردیم. متأسفانه امروزه، ایران بیش از اغلب کشورها تعطیلات رسمی و غیر رسمی دارد.

 در فرهنگ عامه، از کار و تلاش زیاد با اصطلاح “خرکاری، سگ دویی و جان کندن” که بار منفی دارد یاد می‏شود و گاه گفته می‏شود که “کار مال تراکتور است”. عبارت “عمله” و “حمال” در درگیری‏های لفظی به عنوان فحش بکار می‏رود. بطور کلی کارهای یدی و بدنی، کارهایی پست ارزیابی می‏گردند، حال آنکه این مشاغل کارهایی حلال و مفید به حال جامعه می‏باشند. متأسفانه در فیلم‌ها، نوشته‏ها، قصه‏ها و ... ، اصطلاحات منفی، به کرّات بکار می‏رود. این روش نه تنها در ارتباط با کار، بلکه در ارتباط با “مطالعه” نیز گاه بکار می‏رود. اصطلاح “خرخوانی” برای کسانی که اهل مطالعه و مرور دروس هستند، با بار منفی و مترادف با “خِرفتی” بکار می‏رود و طبیعی است که در چنین جامعه‏ای، مدت زمانی که افراد برای مطالعه اختصاص می‏دهند کوتاه باشد.

تحقیر کارهای یدی در جامعه در حالی صورت می‏گیرد که اسلام پاکیزه‏ترین کسب را کار با دست خود می‏داند. ذیلاً به نقل از احادیث و روایات، دیدگاه اسلام در این ارتباط مطرح می‏گردد:

• آنگاه که پیامبر اکرم (ص) از جنگ تبوک باز می‏گشت “سعد انصاری” به استقبال آن حضرت رفت، پیامبر اکرم(ص) با او مصافحه کرد و دست زبر و خشن سعد در دست پیامبر(ص) قرار گرفت، ایشان فرمودند چه چیزی باعث زبری دست تو شده است؟ عرض کرد: یا رسول‏الله(ص) من با ریسمان و بیل کار می‏کنم تا اینکه مخارج زندگی خانواده‏ام را تأمین نمایم. رسول خدا (ص) دست او را بوسیدند و فرمودند: “این دستی است که آتش به آن نمی‏رسد.”[23]

• از پیامبر اکرم (ص) پرسیدند که کدام کسب مرد پاکیزه‏تر است؟ فرمودند: “کار کردن مرد با دست خود و هر خرید و فروش مشروع”.[24]

• از رسول خدا(ص)، نقل شده است که فرمودند: “هر کس از دست رنج خویش خورد بر پل صراط مانند برق خیره کننده می‏گذرد.”[25]

 پاکیزه‏ترین کار

• در حالی که در جامعه ما کارهای یدی تحقیر می‏شود، از رسول خدا(ص) نقل شده است که فرمودند: “بهترین کسب‌ها، کسبی است که کارگر با دست کند، اگر با دقت انجام گیرد.»[26]

• علی ابن ابی حمزه از پدرش شنید که گفت: دیدم اباالحسن (ع) را که در زمینی که برای او بود کار می‏کرد در حالی که از عرق خیس شده بود. گفتم فدایت گردم، مردان کجایند که کمک کنند. فرمود: “یا علی به تحقیق افراد بهتر از من و پدرم کار می‏کردند. گفتم آن‌ها چه کسانی هستند. پس فرمود: رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین و پدرانم (ع) همگی با دستهایشان کار می‏کردند و این کار از عمل انبیاء و مرسلین و اوصیا و صالحین است.”[27]

• مردی ظاهراً خیرخواه امام باقر (ع) را می‏بیند که مشغول کار است و عرق از سر و صورت ایشان جاری است. پس ایشان را نصیحت می‏کند که چرا دنبال کار دنیا هستید و فکر فرا رسیدن مرگ را نمی‏کنید؟ اما امام (ع) در جواب می‏فرمایند: اگر مرگ در چنین حالتی مرا فرا رسد نه تنها متأسّف نیستم بلکه خوشحال نیز خواهم بود زیرا در حالتی از عبادت خداوندی که “کار” است، هستم. از سویی دیگر من و خانواده‏ام “در اثر کار کردن” از تو و از مردم “بی‏نیاز” خواهیم بود.[28]

• در حدیثی از امام صادق (ع) از قول زراره چنین می‏خوانیم که وی می‏گوید:

 “مردی به حضور امام صادق (ع) آمد و عرض کرد: بدرستی که من خوش ندارم با دستم کار کنم و نیز خوش ندارم که تجارت کنم (یا سرمایه ندارم که با آن تجارت کنم) مرد محروم و محتاجی هستم. پس چه کنم. پس به وی فرمودند: با سرت باربری کن و خود را از مردم “بی‏نیاز” ساز. سپس ادامه دادند بدرستی که رسول خدا (ص) با گردنش سنگ حمل می‏نمود و آن را بر دیوار می‏گذارد...» [29]

 همچنین مطالب بسیاری از لسان مبارک حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در تمجید از کار و کارگر وجود دارد که در اینجا به مطلبی از قول حضرت امام خمینی(ره) اشاره می‏گردد:[30]

 “...عالم از کار و کارگر تشکیل شده است... از اول با کار عالم موجود شده است و کارگر مبدأ همه موجودات است. حق تعالی مبدأ کارگری است و کارگر است، فعال است... کار مثل جلوه حق تعالی است... سرتاسر عالم کارگر است و سرتاسر عالم کار است...”

 

 انتظار کمک از بیت‏المال

 در حالی که مردم جهان می‏دانند که باید بودجه دولت را تأمین نمایند، در ایران، بسیاری بر این باورند که دولت باید آن‌ها را تأمین کند. این‌ها همه چیز را از دولت (حکومت) توقع می‏کنند و تمام تلاش خویش را برای کندن بودجه‏ای از دولت به نفع خود بکار می‏برند. این عده امکانات ازدواج، کار، تحصیل، تأمین معیشت، رفاه و بهداشت و... را از دولت طلب می‏کنند، حال آنکه اقتصاد کشور و تأمین معیشت مردم به تلاش خود آنان بستگی دارد. و در حقیقت دولت باید فقط افراد ناتوان، مثل برخی افراد فرتوت بی سرپرست یا معلولین ناتوانِ از کار را یاری رساند و بودجه آن را نیز از سایر مردم دریافت دارد.

 متأسفانه این باور در جامعه رایج شده است که دولت باید به همه کمک کند. نگارنده شاهد مراجعه افرادی اعم از زن و مرد به کمیته امداد بوده است که وقتی به آن‌ها پیشنهاد کار شده است، با گلایه گفته‏اند که اگر می‏خواستند کار کنند به کمیته امداد مراجعه نمی‏کردند.

کمیته امداد برای اینکه افراد مستحق از مراجعه به کمیته و دریافت کمک، احساس شرم نکنند، تلاش می‏کند این امر را عادی و یک حق جلوه دهد، لیکن عده‏ای که توان کار کردن را نیز دارند، از مراجعه به آن احساس شرم نمی‏کنند.

 اسلام، بودجه دولت را فقط در مواردی خاص قابل هزینه می‏داند. در ارتباط با اینکه کمک دولت چه کسانی را شامل می‏شود از قول حضرت موسی بن جعفر(ع) آمده است که فرموده‏اند:

 “کسی که برای اداره زندگی خود و عائله‏اش تلاش می‏کند، مانند کسی است که در راه خدا جهاد می‏کند و اگر در زندگی دچار کسر و کمبود شده با توکل بر خدا و رسولش وام بگیرد و بدین وسیله خود و عائله‏اش را اداره کند. چنانچه قبل از پرداخت وام بمیرد، بر امام و پیشوای مسلمین لازم است آن را ادا کند و اگر امام (دولت اسلامی) از پرداخت آن خودداری کند مسئول بوده و گناه آن دامن‌گیر او خواهد شد.” خداوند می‏فرماید: “زکات حق فقرا و مساکین و بدهکاران است و کسی که برای گذران زندگی و عائله خود وام گرفته، فقیر و مسکین و هم وامدار است.”[31]

ملاحظه می‏شود که هر فردی باید برای اداره زندگی خود و عائله‏اش تلاش کند و اگر علی‏رغم کار و تلاش، دچار کسر و کمبود شد، وام بگیرد، وامی که باید آن را باز گرداند. آنگاه اگر او بمیرد و بدهکاری داشته باشد، دولت اسلامی باید وام او را بپردازد. این بدین معنی است که کمک از بیت‏المال در مورد کسانی که امکان دریافت وام دارند، جبران بدهی فرد در صورت فوت وی است. البته کسانی که دچار فقر بوده و مسکین می‏باشند نیز شامل کمک هستند که محل تأمین بودجه آن نیز باز مردم هستند.

 - امام صادق(ع) می‏فرمایند:

• “هر کسی بمیرد و دینی داشته باشد، ادای دین او و نگاه داری عیال او بر عهده ماست...”[32]

• «از مردم قطع امید کردن و از ثروتشان چشم پوشیدن و به درآمد “کار” خود قانع بودن، برای مرد با ایمان مایه عزّ دینی و روح جوانمردی و شرف دنیوی است. چنین انسانی در نظر مردم بزرگ و بین فامیل خود محترم و در محیط خانواده‏اش دارای هیبت و عظمت خواهد بود. او در ضمیر خود و نظر دیگران بی‏نیازترین مردم است”.[33]

در مورد چگونگی هزینه کردن بیت‏المال، مباحث مفصلی در اسلام وجود دارد که در این مختصر فقط به چند مورد آن اشاره شد. این قسمت از مطلب را با فرمایشی از پیامبر اکرم (ص) زینت می‌بخشیم آنجا که می‏فرمایند:

• «هر کس از زحمت و دسترنج خویش مخارج زندگی را تأمین نماید روز قیامت در صف پیامبران قرار گرفته و از ثوابی که آن‌ها را شامل می‏گردد نیز بهره‏مند می‏شود.»[34]

 

زینت دنیا

• در حدیث آمده است که: “فخر مؤمن و زینت دنیا و آخرت در سه چیز است: 1) نماز آخر شب. 2) امید نداشتن به دست مردم. 3) داشتن ولایت امام از آن محمد(ص).[35]

• “امام باقر (ع) - هر کس که برای بی‏نیازی از مردم، و در رفاه قرار دادن خانواده خود و نیکی به همسایه، به کسب روزی بپردازد، روز قیامت در حالی خدای بزرگ را ملاقات می‏کند که صورتی همچون ماه شب چهاردهم دارد”.[36]

• در حدیثی دیگری از امام صادق(ع) آمده است: کسی که دنبال کسب و کار رود از مردم “بی‏نیاز” شود.”راوی گوید: اگر چه عیال‌وار باشد؟ فرمودند: “اگر چه عیال‌وار باشد”[37]

• از امام صادق (ع) نقل شده است که: اگر گمان کردی یا این خبر به تو رسید که فردا قیامت بر پا می‌شود (یا حضرت قائم ظهور می‏کنند) از طلب روزی (و کسب و کار) دست مکش و اگر بتوانی کل بر دیگران (بار دوش دیگران) مباشی، مباش.”[38]

• در مواردی از کَلِّ بر مردم، با عنوان ملعون یاد شده است.[39]

• امام علی(ع) فرمودند. “خداوند عزوجل به داوود(ع) وحی کرد: بدرستی که تو بنده خوبی هستی پس چرا از بیت‏المال می‏خوری و با دست خودت کار نمی‏کنی؟ پس داوود(ع) گریست. پس وحی شد به آهن که رام و نرم شو برای بنده من داوود. پس خداوند برای او ذوب شدن آهن را کشف کرد. پس هر روز زرهی می‏ساخت و آن را به هزار درهم می‏فروخت و 360 زره ساخت و آن‌ها را به 360000 درهم فروخت و از بیت‏المال بی‏نیاز گردید.”[40]

• حدیث: بر شماست کوشش و اجتهاد و هنگامی که نماز صبح را بجا آورید در پی روزی از طریق حلال بروید.[41]

 

توقع شغل از دولت

 دولت وظیفه دارد به مسئله اشتغال اتباع کشور خویش بیاندیشد و برای آن برنامه ریزی بکند. از این منظر می‏توان عملکرد دولت و کلاً حکومت را ارزیابی کرد. اما آیا ایجاد شغل فقط وظیفه حکومت است؟! آیا خودِ جویندگان کار در این رابطه بی‏نقش هستند؟! قطعاً دولت در مرحله کنونی مهم‌ترین وظیفه‏اش تلاش و برنامه ریزی برای حل معضل اشتغال است و هر گونه کوتاهی در این زمینه عواقبی وخیم و غیر قابل جبران به دنبال خواهد داشت. حل معضل اشتغال در کشوری با جمعیت عمدتاً جوان، همچون ایران، بزرگ‌ترین گام در جهت پیشرفت و توسعه همه جانبه کشور و بی‏توجهی به آن، بزرگ‌ترین خطری است که کشور را در ابعاد گوناگون تهدید می‏کند.

 در این ارتباط همه باید انتظار رهبر معظم انقلاب اسلامی را در ارتباط با حل موضوع اشتغال برآورده ساخته و به طور جدی در صدد حل آن برآیند.

 اما آیا به غیر از دستگاه‏های حکومتی، خود جویندگان کار و حتی شاغلین در این ارتباط، نقشی ندارند؟! متأسفانه یکی از معضلات کشور در این ارتباط این است که بسیاری از جویندگان کار، توقع دارند که شغل دولتی به دست آورند یا به عبارتی به استخدام دولت درآیند، یا اینکه دولت برای آن‌ها کار بیابد. این‌ها برای خود نقشی قائل نیستند. حتی فارغ‏التحصیلان دانشگاه‌ها نیز چنین توقعی را از دولت دارند. مشکل در اینجا است که آموزش و پرورش و دانشگاه‏های ما و نیز رسانه‏های گروهی، متأسفانه بجای نیروی کارآفرین، عمدتاً افراد متوقع و حداکثر کارکن را تربیت می‏نمایند. چند بار از رسانه‏ها شنیده‏ایم که فارغ‏التحصیلان گفته‏اند که کار پیدا نکرده‏اند. آیا جز در ادارات دولتی به دنبال کار بوده‏اند؟ آیا وقتی در بخش دولتی یا خصوصی به کار دعوت نشده‏اند، به فکر بوجود آوردن شغل افتاده‏اند. همواره اقلیتی از داوطلبان کنکور به دانشگاه‌ها راه یافته‌اند. آیا وقتی کسی به دانشگاه راه یافته است، در این اندیشه بوده است که باید محور ایجاد شغل حداقل برای خود و کسانی باشد که نتوانسته‏اند به دانشگاه راه یابند. چگونه کسی که به فکر ایجاد شغل برای خود نبوده، می‏تواند برای ایجاد شغل برای دیگران قدم بر دارد؟! یکی از بهانه‏هایی که معمولاً مطرح می‏سازند این است که در رشته تحصیلی خویش شغلی پیدا نکرده‏اند. چه انتظاری از کسانی که در رشته تحصیلی خویش قادر به کارآفرینی نیستند می‏توان داشت؟! آنچه باید به عنوان فرهنگ عمومی درآید این است که هر کار حلالی بهتر از بیکاری است و هر مقدار درآمد حلال (هر چند اندک) بهتر از بیکار نشستن است.

معمولاً در کشورهای اروپایی و آمریکا و کانادا، دانشجویان (اعم از ایرانی و خارجی و نیز خود اتباع این کشورها و...) در مقاطع عالی تحصیلی برای تأمین هزینه زندگی و تحصیل خود به کارهای مختلفی، از جمله حمالی، عملگی، بِیبی سیتِر (بخوانید کُلفَتی)، ظرف شویی و گارسونی و خَدَمگی و نظافتچی در رستوران‌ها و هتل‌ها، شاگردی در پمپ‌بنزین‌ها و... مشغول می‏گردند و این کار را ننگ نمی‏دانند. اگر این افرادِ مشغول به تحصیل، موفق به کسب شغل رانندگی تاکسی شوند، خیلی هم خوشحال خواهند شد. جالب اینکه نامزدهای مجالس قانون‏گذاری این کشورها در تبلیغ برای خود این‌گونه سوابق شغلی خود را نیز ذکر می‏کنند، زیرا در این کشورها این‌گونه مشاغل را ننگ نمی‏دانند، اما در ایران، اگر کسانی چنین سوابقی داشته باشند، آن‌را پنهان می‏کنند.

تصور کنید اگر به دانشجویی گفته شود که برای تأمین بخشی از مخارج خود به این کارها دست بزند چه غوغایی به راه خواهد افتاد و آن‌را اهانت به “شئونات” خود تفسیر خواهند کرد و البته طبیعی است در کشوری که عبارات “عمله” و “حمال” به عنوان فحش بکار برده می‏شود و از “پُرکاری” به عنوان “خرکاری”، “سگ‌دوئی” و “جان کندن” یاد می‏شود، چنین تفسیری از “شئونات” نیز رایج باشد.

 واقعیت این است که در کشور ما، معضل بزرگی به نام فرهنگ کار وجود دارد که وقتی این معضل در کنار توقعات روزافزون از حکومت، در هر زمینه‏ای قرار می‏گیرد، بحران ایجاد می‏کند. در ارتباط با موضوع اشتغال چنانچه دولت و مجلس هم وظیفه خود را به فراموشی بسپارند، فاجعه رخ خواهد داد.

 

مرز کار خوب و بد

 در قسمت قبل گفتیم که بسیاری از افراد متوقعند که دولت برای آن‌ها شغل ایجاد کند. این افراد برای خود در این زمینه نقش قائل نیستند. در اینجا مروری بر دیدگاه اسلام در ارتباط با وظیفه افراد در جستجوی معیشت برای خود ضروری می‏نماید.

• از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که:

 ”عده‏ای از اصناف امت من هستند که دعایشان مستجاب نمی‏شود... از جمله مردی که در خانه می‏نشیند و می‏گوید: پروردگارا روزی مرا برسان و برای طلب روزی از خانه‏اش خارج نمی‏شود. پس خدای عزوجل باز فرماید: ای بنده من آیا برای تو راهی برای طلب روزی و تصرف در زمین بوسیله اعضاء و جوارح سالمت قرار ندادم... تا کَلِّ بر اهلت نباشی؟”[42]

• حدیث:

 “در طلب زندگی و معیشتتان سستی مکنید و سنگین نشوید. بدرستی که پدران ما در این مورد با شتاب حرکت می‏کردند و آن را طلب می‏کردند.”[43]

• حدیث:

 “بدرستی که هر آینه منفور دارم مردی را که دهانش را به سوی پروردگار باز کرده و می‏گوید خدایا روزی مرا بده و دنبال روزی رفتن را کنار گذاشته است.”[44]

• بر طبق حدیثی:

شخصی به امام صادق(ع) عرض کرد: “از خدا برای من طلب روزی کن که زندگی‌ام درهم و برهم شده است. امام فوری پاسخ دادند:”نه...از خانه درآ و تلاش کن!”

• حضرت علی(ع) می‏فرمایند:

“کسی که آب و خاک یعنی نعمت‌های طبیعی که خداوند در اختیار او قرار داده دارد و نیروی انسانی خویش را برای بهره برداری به کار نمی‏بندد و در عین حال با فقر و گدایی زندگی می‏کند، نفرین و لعنت بر او باد!”[45]

• پیامبر اکرم (ص):

 “روز قیامت سایه عرش الهی که سایه‏ای جز سایه او نیست بر سر آن مردی قرار می‏گیرد که برای تأمین مخارج زندگی خود و خانواده‏اش از خانه خارج می‏گردد و با تکّیه بر عنایت خداوند در روی زمین به جستجو و تلاش می‏پردازد.”[46]

 “ در قسمت‏های قبلی، در مورد تمجید اسلام از کارهای حلال روایاتی ذکر شد. اینک به نظر می‏رسد که ما باید محورهای ذیل را در ارتباط با فرهنگ کار در کشور رایج کنیم:

• مرز کارهای خوب و بد، مرز حلال و حرام خدا است.

• هر کار حلالی شریف و محترم است و هیچ شغل حلالی پَست نیست.

• هر کار حلالی بر بیکاری ارجح است.

• افراد نباید در جستجوی کار و درآمدِ حلال سستی کنند.

 خلاصه آنکه همان‌طور که مقام معظم رهبری طی سال‌های گذشته بر آن تاکید فرمودند، موضوع اصلاح فرهنگ کار و تقویت وجدان کار، یکی از موضوعات مهم و کلیدی می‏باشد که باید همگی در این جهت اهتمام لازم را داشته باشند.

 خوب کار کردن

 خداوند متعال می‏فرمایند: مَّنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِنَفْسِهِ  وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَیْهَا  وَمَا رَ‌بُّکَ بِظَلَّامٍ لِّلْعَبِیدِ

«هر کس عمل صالحی انجام دهد بر نفع خویشتن انجام داده و هر کس عمل بدی انجام دهد بر ضرر خویش کرده است و پروردگار تو بر بندگان ستم کننده نیست”.[47]

 اگر مردم این آیه را با جان و دل باور کرده و فرمایش پیامبر اکرم حضرت محمد(ص) را ملاک کار خویش قرار دهند، آنجا که می‏فرمایند:

«خدا بنده‏ای را دوست دارد که چون کاری انجام می‏دهد،

محکم‏کاری کند و آن را درست و استوار به انجام رساند.”[48]

بسیاری از مشکلات و معضلات فعلی جامعه و کشور بر طرف خواهد گردید. این در حالی است که متأسفانه کم نیستند افرادی که از زیر کار در رفتن را “زرنگی” تلقی می‏کنند و بر این باور هستند که با کار کردن و خوب کار کردن به جایی نمی‏توان رسید!!

 چرا باید خودرویی که در ایران مونتاژ می‏شود به محض خروج از کارخانه، دچار مشکلات عدیده باشد؟! آیا توانایی ما کمتر از سایر ملل است؟! که خوشبختانه چنین نیست. چرا تقریباً بلااستثناء، قسمت رو و قابل رویت جعبه‏های میوه با قسمت زیر جعبه یکسان نیست؟! همین تفاوت گاه، بین نمونه عرضه شده برای صادرات و کالای صادر شده پیش می‏آید و به بازار کالاهای صادراتی کشور لطمه می‏زند. متأسفانه باید اعتراف کرد که ما به شدت نیاز به تقویت وجدان و فرهنگ کاری داریم. اگر مردم ما که خوشبختانه به اسلام پایبند هستند، دستورات اسلامی را در این ارتباط رعایت کنند، راه پیشرفت و توسعه کشور و زمینه بهبود وضعیت اقتصادی خود و خانواده خود را فراهم خواهند کرد.

در اینجا به نمونه‏هایی از دستورات اسلامی اشاره می‏شود:

• پیامبر اکرم(ص):

 “بهترین کسب‌ها، کسبی است که کارگر با دست کند اگر با دقت انجام گیرد.”[49]

• امام صادق(ع):

 “تلاش تو در راه کسب معاش باید فوق مشخصه مسامحه‏گری باشد که در اثر سستی حق کار را ضایع کرده است...”[50]

• امام علی(ع): “خداوند شخص صنعتگر امین را دوست دارد.”[51]

• پیامبر اکرم(ص): “ خداوند متعال دوست دارد به هنگامی که یکی از شما کاری را انجام می‏دهد آن را به صورت درست و متقن انجام دهد”.[52]

• “پیامبر اکرم (ص): «کسی که بدون آگاهی و دانش لازم کاری را انجام دهد فسادش بیشتر از صلاحش خواهد بود”.[53]

• پیامبر اکرم (ص):

 “خدا دوست دارد وقتی کسی کاری می‏کند به نحو احسن انجام دهد”.[54]

 

 توقع از بودجه دولت

 از ضعف‏های مهم فرهنگی کشور این است که بهبود امور را فقط از حکومت توقع می‏کنیم. گرچه دولت بدون شک نقش بسیار مهمی در بهبود در امور دارد و به همین جهت نیز اسلام تأکید زیادی بر ضرورت تشکیل حکومت صالح اسلامی دارد، ولی نمی‏توان همه چیز را از دولت به معنی کامل آن یعنی مجموع حکومت توقع نمود.

حکومت حقه، در صورت همراهی مردم می‏تواند به موفقیت دست یابد، در غیر این صورت تحقق شکست‌ها قطعی است. یک دلیل مهم هم، عدم همراهی مردم با حکومت معصوم یعنی حضرت علی(ع) است که گلایه‏های آن حضرت را به دنبال داشت و از عواقب آن همگی آگاه هستیم. در انقلاب اسلامی، همراهی مردم با حکومت اسلامی بود که پیروزی‌ها را یکی پس از دیگری به دنبال داشت. مقاومت و پیروزی در جنگ هشت ساله، نتیجه چنین همدلی و همراهی‏ای بود و مقابله با تحریم‏های همه جانبه غربی‏ها نیز این‌گونه حفظ شد. اگر بخواهیم بر معضلات اقتصادی نیز فائق آییم، هم عملکرد دولت و هم رفتار مردم و هم همکاری و همدلی مردم و حکومت، در آن نقش اساسی دارند. اگر ما دستورات اسلامی را دقیقاً به اجرا در آوریم، موفقیت حتمی خواهد بود.

 این باور در بین مردم رواج دارد که حلّ مشکلات مالی و معیشتی مردم بر عهده دولت است و حل مشکلات باید از طریق استفاده از بودجه دولت تأمین شود. تلاش برای دسترسی به این بودجه، حجم زیادی از فعالیت‌ها را تشکیل می‏دهد و هر کس موفق شود بودجه‏ای را در این ارتباط به خود اختصاص دهد، احساس موفقیت به او دست می‏دهد.

 بسیاری از مسئولین اعم از مسئولین اجرایی و نمایندگان محترم مجلس در ادوار مختلف نیز با همین باور، بر اساس تبار گرایی، به رقابت و مبارزه برای اختصاص بودجه بیشتری به منطقه خود پرداخته و موفقیت در این امر را یک پیروزی بزرگ می‏شمارند. مردم مناطق مختلف نیز از نمایندگان خود و نیز از همشهریانی که مناسب اجرایی را بدست آورده‏اند، چنین انتظاری را دارند و متأسفانه کم نیستند افرادی که این چنین عملکردی را افتخارآمیز دانسته و به اعمال خود در این راستا می‏بالند. این افراد، با انتقال طرح‌های عمرانی و صنعتی، از محل مناسب کارشناسی شده به منطقه خویش، گاه زیان‌های مستمر جبران ناپذیری را به اقتصاد کشور وارد آورده‏اند و چه بسا طرح‏های مهمی را که در جای مناسب می‏توانستند سودآور باشند، به طرح‏های زیان‌دهی تبدیل کرده‏اند که همواره نیازمند اختصاص بودجه کمکی از بودجه دولت شده‏اند و ضرر هنگفتی به اقتصاد کشور و به نفع مزایای محدود منطقه خود وارد آورده‏اند. این تبعیض و اجحاف، نه تنها در امور مربوط به اموال عمومی، بلکه در ارتباط با استخدام‌های دولتی نیز مشاهده می‏شود، گر چه در انتصابات نیز، به نوعی موضوع بیت‏المال مطرح می‏باشد.

 با انتصاب یک فرد در یک مسئولیت، بستگان، همسایه‏ها، هم‏محله‏ای‏ها، همشهریان، هم جناحی‏های آن مسئول، بدون توجه به شایستگی‏ها، در موقت‌های مختلف منصوب می‏گردند. وقتی یک مسئولی از ویژگی‌های خاص چهره یا لهجه یا پسوند محل تولد در نام فامیل خاصی برخوردار باشد، پنهان کردن انگیزه انتصابات با ملاک‌های غلط فوق‏الذکر مشکل‌تر خواهد بود.

 وقتی مسئولی به آن حد می‏رسد که بستگان و همشهریان و... خود را شایسته‏ترین‏ها بداند فاجعه عمیق‏تر است.

 

  امام علی (ع) و بودجه عمومی

 در قسمت قبلی، به توقعات رایج، برای برخورداری افراد از بودجه عمومی اشاره شد. در اینجا، در ادامه مبحث قبلی، به داستان معروف عقیل و امام علی(ع) اشاره می‏گردد، به این امید که تغییری در رفتار غلط رایج ایجاد نماید. این مطلب عیناً به نقل از روزنامه جمهوری اسلامی نقل می‏گردد:[55]

“مخارج سنگین و کثرت عائله، پشتش را زیر بار قرض خم کرده بود. هر تدبیری که می‏اندیشید موفق نمی‏شد که خود را از این وضعیت فلاکت بار رها سازد.

 فقر و تنگدستی او نه تنها باعث عذاب او و خشنودی دشمنانش، که موجب تعجب همگان نیز شده بود، “برادر خلیفه باشی و زندگی‏ات این‌گونه باشد؟!”...

 بارها با خود کلنجار رفته بود...”آیا به نزد او بروم؟ آیا از او چیزی بیش از سهم خود بخواهم؟” و هر بار به خود پاسخ داده بود: “نه! هر کس علی را نشناسد من که او را خوب می‏شناسم! عدالت او از کودکی با وی بود، از همان زمانی که من و بقیه همبازیانش از اخلاق او شگفت زده بودیم... نه! او از مال خودش هر چه بخواهم به من می‏دهد، اما هیهات که درهمی از مال عمومی را به من ببخشاید...” اما سرانجام، احتیاج و فقر مفرط آنچنان او را تحت فشار قرار داد که تصمیم خود را گرفت....

 شب بود و هوای کوفه گرم و تفتیده. دو برادر روی بام دارالاماره نشسته، مشغول گفتگو بودند. “عقیل” پس از مدتی حاشیه رفتن سر اصل مطلب رفت:”برادر! من زیر بار قرض مانده‏ام دستور فرما قرض مرا ادا کنند تا زحمت را کم کرده به خانه برگردم.”

 - چقدر مقروضی؟

 - صد هزار درهم؟

 قلب رئوف برادر فشرده شد و آثار غصه و اندوه بر پیشانی نورانی‏اش نقش بست. سرش را پایین انداخت و با شرمندگی گفت: “متأسفم برادر جان که اینقدر ندارم تا قرض تو را کاملاً بدهم. ولی صبر کن تا زمان پرداخت حقوق برسد، از سهم شخصی خودم برمی دارم و به تو می‏دهم. اگر نه این بود که خانواده خودم خرج دارند، تمام سهم خودم را به تو می‏دادم.”

 - چی؟! صبر کنم تا وقت پرداخت حقوق برسد؟ بیت‏المال و خزانه کشور در دست توست، چرا مرا به رسیدن زمان پرداخت حقوق حواله می‏کنی؟ بعلاوه، مگر تمام حقوق تو چقدر است؟ فرضاً تمام حقوقت را به من بدهی، چه دردی از من دوا می‏شود؟

 - خزانه دولت پول دارد یا ندارد، چه ربطی به من و تو دارد؟! من و تو هر کدام فردی هستیم مثل سایر افراد مسلمین. درست است که تو برادر منی و من باید تا حد امکان به تو کمک کنم، اما از مال خودم، نه از بیت‏المال مسلمین.”

 مباحثه ادامه داشت و عقیل با زبان‌های مختلف و به عناوین گوناگون اصرار و سماجت می‏کرد که “اجازه بده از بیت‏المال پول کافی به من بدهند تا من بروم.”

 بام دارالاماره به بازار کوفه مشرف بود و صندوق‌های پول تجار و بازاریان از آنجا دیده می‏شد. در این بین که عقیل همچنان بر درخواست خود پافشاری می‏کرد. امام علی(ع) رو به او کرد و گفت: “اگر باز هم اصرار داری و سخن مرا نمی‏پذیری پیشنهادی به تو می‏کنم. اگر عمل کنی می‏توانی تمام دین خویش را بپردازی و بیش از آن هم داشته باشی.”

 - چه کار کنم؟

 - در آن پایین صندوق‌های پر پولی است. همین که خلوت شد و کسی در بازار نماند. برو آن‌ها را بشکن و هر چه دلت می‏خواهد بردار!

 - صندوق‌ها مال کیست؟

 - مال مردم و کسبه است که نقدینه خود را در آن می‏ریزند.

 - عجب! به من پیشنهاد می‏کنی که صندوق مردم را بشکنم و اموال آنان را که به هزار زحمت به دست آورده و در این صندوق‌ها ریخته و به خدا توکل کرده و رفته‏اند. بردارم و بروم؟

 - پس تو چطور به من پیشنهاد می‏کنی که صندوق بیت‏المال مسلمین را برایت باز کنم؟ مگر این مال متعلق به کیست؟ این هم متعلق به مردمی است که خود راحت و بی‏خیال در خانه‏های خویش خفته‏اند... اکنون پیشنهاد دیگری می‏کنم.

 - دیگر چه پیشنهادی؟

 - شمشیر خویش را بردار! من نیز شمشیرم را برمی‏دارم. در نزدیکی کوفه شهر قدیمی “حیره” است که مکان بازرگانان عمده و ثروتمندان بزرگ محسوب می‏شود. شبانه دو نفری می‏رویم و به یکی از آن‌ها شبیخون می‏زنیم و ثروت کلانی با خود می‏آوریم!

 - بردار جان! من برای دزدی نیامده‏ام که تو این حرف‌ها را می‏زنی. من می‏گویم از بیت‏المال و خزانه کشور که در اختیار توست پولی به من بده تا قرض خود را بدهم.

 - اتفاقاً! اگر مال یک نفر را بدزدیم بهتر است از اینکه مال صد هزار مسلمان، یعنی مال همه مسلمین را بدزدیم. چطور شد که ربودن مال یک نفر با شمشیر دزدی است، ولی ربودن مال عموم مردم دزدی نیست؟ تو خیال کرده‏ای که دزدی فقط منحصر در این است که کسی به دیگری حمله کند و با زور مال او را از چنگش بیرون بیاورد. شنیع‏ترین اقسام دزدی همین است که تو الآن به من پیشنهاد می‏کنی.”

 

 کار و فقر

 “چون کشورمان از منابع غنی زیر زمینی برخوردار است، ضرورتی به کار زیاد نیست”. این باور غلطی است که متأسفانه در کشور رایج است و یکی از موانع فرهنگی توسعه در کشور می‏باشد. این در حالی است که برخورداری از امکانات زیاد می‏تواند زمینه را برای پیشرفت و توسعه سریع‌تر فراهم آورد و امید به آینده را افزایش دهد، به این شرط که مردم، با کار و تلاش زیاد خود، امکانات بالقوه را به امکانات بالفعل تبدیل کنند. در این صورت رشدی سریع‌تر از سایر ملل را تجربه خواهند کرد. کشورهایی که از فرهنگ غنی کار برخوردار بوده‏اند، حتی اگر از منابع غنی زیر زمینی بهره‏ای نداشتند، رشد سریعی را تجربه کرده‏اند و کشورهای غنی از لحاظ منابع زیرزمینی ولی ضعیف از نظر فرهنگ کار عقب افتاده، نیازمند کمکِ همان کشورهای ضعیف از نظر منابع و قوی از نظر فرهنگ کار شده‏اند.

 در اینجا نگاهی به آیات و روایات، راه صحیح را به ما نشان می‏دهد.

• قرآن:

 ای آل داوود به شکرانه نعمت‏هایی که به شمار ارزانی داشتیم “کار” کنید که بندگان شکرگزار من کم هستند. سوره سبا آیه 13

 قرآن: وَهُوَ الَّذِی سَخَّرَ‌ الْبَحْرَ‌ لِتَأْکُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِ‌یًّا وَتَسْتَخْرِ‌جُوا مِنْهُ حِلْیَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَ‌ى الْفُلْکَ مَوَاخِرَ‌ فِیهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکُمْ تَشْکُرُ‌ونَ

 اوست خدایی که دریا را در تسخیر شما قرار داد تا از آن گوشت‌های تازه (صید کرده) و بخورید و از آن دریا(ها)، زینت‏ها و زیورها برای پوشیدنی‏ها استخراج نمایید و می‏بینید که چگونه کشتی‏ها سینه آب‌ها را می‏شکافند (و بر دریا روان هستند) تا از “فضل خداوند” بجویید (و نعمت‌ها بدست آورید).[56]

امام علی (ع):

 کسی که آب و خاک دارد (یعنی نعمت‌های طبیعی که خداوند در اختیار او قرار داده را دارد و نیروی انسانی خویش را برای بهره‏برداری به کار نمی‏بندد) و در عین حال با فقر و گدایی زندگی می‏کند، نفرین و لعنت بر او باد.[57]

 در قسمت‌های قبل به عواملی که موجب فقر و رشد بیکاری می‏شوند اشاره و راه‌های مقابله با آن ذکر شد. در این قسمت به احادیثی در ارتباط با نتایج حاصل از فقر اشاره می‏شود (با توجّه به اینکه بیکاری موجب فقر است):

• بیم آن است که فقر به کفر انجامد.[58]

• ناداری مایه اندوه بسیار است و اندوه بدن را منهدم می‏کند. [59]

• ناداری مایه سراسیمگی عقل است.[60]

• بدرستی که فقر نقصی برای دین است.[61]

• هر کس به فقر دچار شود به چهار چیز دچار شده است: ضعف در یقین، نقصان در عقل، سستی در دین، کمی حیا، پس به خدا پناه می‏بریم از فقر”.[62]

• هنگامی که انسان روزی خود را داشته باشد، آرامش می‏یابد”.[63]

• هر کس به فقر دچار شود به چهار چیز دچار شده است: ضعف در یقین، نقصان در عقل، سستی در دین، کمی حیا، پس به خدا پناه می‏بریم از فقر”.[64]

• هنگامی که انسان روزی خود را داشته باشد، آرامش می‏یابد”.[65]

 

نقش حجاب در پیشرفت

ارزش‌های اجتماعی رایج در هر جامعه‌ای عامل مهمی در پیشرفت یا عقب افتادگی آن جامعه دارد.

از آنجا که ارزش بودن علم در هر جامعه‌ای تأثیر مستقیم در پیشرفت آن جامعه دارد، میزان و درجه این ارزش در جامعه به همان میزان در پیشرفت جامعه تأثیر گذار می‌باشد.

در جوامع غربی علم ارزش است اما ارزش‌های اجتماعی پررنگ دیگری نیز وجود دارد که در بسیاری از موارد عرصه را بر علم آموزی تنگ می‌نماید و افراد برای کسب احترام و ارزش اجتماعی به سمت این ارزش‌های پررنگ می‌روند.

در جوامع غربی جذابیت فیزیکی یکی از ارزش‌های مهم اجتماعی است و لذا وقت و انرژی و ثروت کلانی صرف این امور می‌شود و مسابقات در کسب احترام اجتماعی به مسابقه در نشان دادن جذابیت‌های فیزیک می‌انجامد. مسابقات ملکه زیبایی در این کشورها نمودی از این جو حاکم بر جوامع غربی است.

اما در اسلام هر چند جذابیت فیزیکی یک نعمت الهی محسوب می‌شود، لیکن صرفاً یک ارزش زناشویی است و نباید به یک ارزش اجتماعی تبدیل گردد. به همین لحاظ نیز برای اینکه این ارزش وارد روابط اجتماعی نگردد، اسلام حجاب را مقرر داشته است.

لذا در جامعه ای که جذابیت فیزیک یک ارزش اجتماعی نباشد و در عین حال علم آموزی در حد عبادت خداوند به ارزشی والا تبدیل گردد، زمینه پیشرفت همه جانبه ای فراهم می‌گردد.

ژاپن از فرهنگ کار بسیار بالایی برخوردار بوده و ساعت مفید کاری‌اش بیشتر از ساعت مفید کاری در غرب می‌باشد، ضمناً بر خلاف غرب، حداقل در سال‌های گذشته اخلاقیات و پوشش زنان بهتر از غرب است، لذا علیرغم ویرانی در جنگ جهانی دوم و اصابت دو بمب اتمی به این کشور، توانست گوی سبقت را از غرب برباید و پیشرفت بسیار چشمگیرتری را تجربه نماید.



19- آیه 39 سوره نجم.

20- ئآیه 11 سوره رعد.

21- سوره الطور آیه 21

22- «لاتَکسِبوا فی طلب معایشکم ...». شیخ صدوق، من لایحضرُهُ الفقیه، (تهران، مکتبه‏الصدوق، 1392 ه’. ق)، ج 3، ص 157.

  23- حر عاملی، محمدبن حسن، وسائل‏الشیعه، (بیروت، احیاء التراث العربی، 1391 ه’.ق)، ج 12، ص 15، حدیث شماره 8. « ... فقال: اِنّی لا بغض الرجّل فاغراً فاه الی ربّه فیقول ارزقنی و تبرک الطلب».

24- « ... هدا أحدالثلاثة الذین لایستجاب لهم». حر عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، (بیروت، احیاء التراث العربی، 1391 ه’.ق)، ج 12، ص 14، حدیث شماره 2.

  25- قسمتی از پیام امام خمینی (ره) به مناسبت سالروز جهانی روز کارگر (10/2/1359)، پیامها و سخنرانی‏های امام خمینی در شش ماهه اول - 1359، (تهران، انتشارات نور، بی‏تا)، جلد 1، ص 60.

27- « اِنَّ اللّهَ تَعالی کَتَبَ عَلَیکم السَّعی فَاشعوا». کرمانی، صابر، کلمات قصار محمد (ص) و سخنان نغز علی (ع)، تهران، انتشارات اقبال، 1375، ص 12.

28- آیت‌ا... مصباح یزدی، محمدتقی، “کار در نظام ارزشی اسلام”، در: تکامل فرهنگ کار، تهران، مؤسسه کار و تأمین اجتماعی، 1372، ص 16.

[10]  -به نقل از سایت شهید آوینی

http://www.aviny.com/Occasion/Ahlebeit/Fatemeh/Veladat/83/40Hadis.aspx

  30- کلینی، محمدبن یعقوب، الفروع مِن الکافی، (تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1391 ه’. ق)، ج 5، ص 79، حدیث شماره 9. “... قال لی ابو عبدالله (ع): اِن ظَننتَ أو بَلغکَ اَنَّ هذاالأمر کائن فی غد تدعنَّ طلب الرّزق و اِن استطعت اَن لاتکون کلا” فافعل”. لازم به ذکر است که معنی واژه “امر” در این حدیث تعبیر به “امر حضرت قائم علیه‏السلام” یا “مرگ” شده است. ولی مرحوم مجلسی (ره) حمل آن را بر مرگ بعید دانسته است. (به نقل از آقای علی‏اکبر غفاری که به عنوان تعلیقیه در پاورقی کتاب الفروع مِن‏الکافی آورده‏اند).

31-  “علیکم بالجدّ و الاجتهاد و اِذا صلّیتم الصبح فانصرفتم فبکروا فی طلب الرزق و اطلبو الحلال...” حرّ عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، (بیروت، احیاء التراث العربی، 1391 ه’. ق)، جلد 12، ص 12، حدیث شماره 8.

  32-  “اِعمَل لِدُنیاکَ کَأنَّکَ تَعیشُ اَبَداً”.

شیخ صدوق، من لایَحضُرهُ الفقیه (تهران، مکتبه‏الصدوق، 1392 ه’. ق)، جلد 3 - کتاب المعیشه، ص 156، حدیث شماره 3568.

33- آیه 13 سوره سبا

   34- آیه 61 سوره هود

  35- کلینی، محمدبن یعقوب، نودع من‏الکافی، تهران، دارالکتاب الاسلامیه، 1391 ه’. ق، ج 5، ص 148.

  36- « ... هدا أحد الثلاثة الذین لایستحاب لهم” حرّ عاملی، محمدبن حسن، وسائل شیعه، ج 12، ص 14، حدیث شماره 2.

   37- غررالحکم، ص 111 به نقل از محمدرضا حکیمی و...، الحیاة، ج 3، ص 213.

  38- حرّ عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، ج 12، ص 3 حدیث شماره 2.

  39- همان، ص 5، حدیث شماره 13.

  40-  “اِعمَل لِدُنیاکَ کَانَّکَ تَعیشُ اَبَداً” ... “و اعمل لَآخِرَتِکَ کانَّک تَموتَ غداً”.

 شیخ صدوق، مَن لا یَحضُرهُ الفقیه (تهران، مکتبه الصدوق، 1392 ه’. ق)، جلد 3 - کتاب المعیشه، ص 156، حدیث شماره 3568.

  41- کلینى، محمدبن یعقوب، الفروع مِن الکافى، (تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1391 ه’. ق)، ج 5، ص 79، حدیث شماره 9. »... قال لى ابو عبدالله (ع): اِن ظَننتَ أو بَلغکَ اَنَّ هذاالأمر کائن فى غد تدعنَّ طلب الرّزق و اِن استطعت اَن لاتکون کلا» فافعل«. لازم به ذکر است که معنى واژه »امر« در این حدیث تعبیر به »امر حضرت قائم علیه‏السلام« یا »مرگ« شده است.

 ولى مرحوم مجلسى (ره) حمل آن را بر مرگ بعید دانسته است. (به نقل از آقاى على‏اکبر غفارى که به عنوان تعلیقیه در پاورقى کتاب الفروع مِن‏الکافى آورده‏اند.

42- « ... فقبَّل یَدَهُ رسول الله (ص) و قال: هذِهِ یَدُلاتَمَسُّها نار  به نقل از “تقوی دامغانی، سیدرضا؛ چهل حدیث - کار و کارگر، (تهران، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1373)، چاپ دوّم، ص 51.

  43- «سُئل النَّبی (ص): ای کسبِ الرّجل أطیبُ؟ قال: “عملُ الرّجل بیده و کلُّ بیع مبرور.»مجمع‏البیان، ج 2، ص 380، به نقل از حکیمی، محمدرضا و...، الحیاة، (تهران، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی 1377 ه’. ش)، ترجمه احمد آرام، ج 3، ص 221.

44- “مَن اکل مِن یده مرّ علی الصراط کالبرق الخاطف”

 نوری طبرستانی، میرزاحسینی، مستدرک الوسائل (چاپ قدیم - 1319 ه’. ق، ص417.

45- نهج‏الفصاحه، حدیث شماره 1495.

 46- حرّ عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، ج 12، ص 23، حدیث شماره 6 “... فقال: یا علی قد عمل بالید مَن هو خیر منّی و مِن ابی فی أرضه فقلت: و من هو؟ فقال: رسول الله (ص) و امیرالمؤمنین (ع) و آبائی کلّهم، کانوا قد عملوا بایدیهم و هو مِن عمل النبیین و المرسلین و الاوصیاء و الصّالحین”.

48- حرّ عاملی، محمدبن حسن، وسائل‏الشیعه، ج12، ص 9، حدیث شماره 1.

 49- فیض کاشانی، ملامحسن، المحجة البیضاء، ج 3 (تهران، دفتر انتشارات اسلامی، بی‏تا)، چاپ دوّم، ص 14.

 50- امام خمینى، صحیفه نور، ج 4، چاپ دوّم (تهران - سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد، 1371)، ص 100.

51- زندگی امام موسی بن جعفر (ع)، ج 1، ص 233. به نقل از قریشی، شریف؛ کار و حقوق کارگر، (تهران، دارالکتب‏الاسلامیه، 1366)، ترجمه ادیب لاری، محصل یزدی، چاپ چهارم، ص 273.

  52- کلینی، محمدبن یعقوب، الفروع مِن الکافی، (تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1391 ه’.ق)، جلد 7، ص 168.

 53- به نقل از معصومین (ع): محدث قمی، سفینةالبحار، (تهران، کانون انتشارات عابدی، بی‏تا) ص 327.در موضوع غنی.

  53- قال‏النبی (ص): مَن اَکَلَ مِن کَدّ یده یَکونُ یَومَ القیامه فی عِدادِ الانبیاء و یأخُذُ ثواب الانبیاء.

 نوری طبرستانی، میرزا حسن، مستدرک الوسایل، چاپ قدیم، 1319 ه’. ق)؛ ص 417.

 54- محدث قمی، سفینه البحار، (تهران، کانون انتشارات عابدی، بی‏تا) ص 327.

 55- کلینی، محمدبن یعقوب، الفروع من الکافی، (تهران، دارالکتاب‏الاسلامیه، 1391)، ج 5، ص 78، حدیث شماره 5.

 56- «... قال (ع): مَن طلب التجاره استغنی عن‏النّاس، قلت و اِن کان معیلاً؟

 قال: وَاِن کان معیلا...” حرّ عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، ج 12، ص 4، حدیث شماره 8.

 57- کلینى، محمدبن یعقوب، الفروع مِن الکافى، ج 5، ص 79، حدیث شماره 9. الامام صادق ع:»اِن ظَنَنْتَ او بَلَغَکَ اَنَّ هذالاَمرَ کائنِ فى غد، فلا تَدَعَنَّ طلِبُ الرِّزق و اِن استَطَعتَ اَن لاتکون کلاً فَافعَل.

 58-  “ملعون من القی کلّه علی‏النّاس.” فیض کاشانی، ملامحسن؛ المحجة البیضاء، (تهران، دفتر انتشارات اسلامی، بی‏تا)، چاپ دوّم، ص 143.

 59- ان امیرالمؤمنین(ع) قال: “او حی‏اللّه عزّو جلَّ اِلی داود(ع) اِنَّکَ نعم‏العبد لولا انَّک تأکل مِن بیت‏المال و لا تعمل بیدک شیئا”، قال: فبکی داود(ع)، فاوحی اللّه عزَّ و جلّ اِلی الحدید اَن لَن لعبدی داود، فلان فألان اللّه تعالی له الحدید فکان یعمل کلّ یوم درعا” فیبیعها بألف درهم فعمل (ع) ثلاثمائة و ستّین درعا” فباعها بثلاثمائة و ستّین ألفا” و استغنی عن بیت‏المال”.شیخ صدوق، من لایحضرهُ الفقیه، ج 3، صص، 162 و 163 حدیث شماره 359.

  60- «... علیکم بالجدّ و الاجتهاد و اِذا صلّیتم الصبح فانصرفتم فبکروا فی طلب الرّزق و اطلبوا الحلال...»حرّ عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، جلد 12، ص 12، حدیث شماره 8.

 61- «... فیقول الله عزّ و جل له: عبدی ألم أجعل لک السبیل اِلی الطلب و التصرف فی الارض بجوارح صحیحه... لِکیلا تکون کلاّ علی اهلک ...»حرّ عاملی، محمدبن حسن، وسائل‏الشیعه، ج 12، ص 14، حدیث شماره 6. 1108.

  62- شیخ صدوق، مَن لایَحضَرهُ الفقیه، ج 3، ص 157، حدیث شماره 3576.

  63- حرّ عاملی، محمدبن حسن، وسائل‏الشیعه، ج 12، ص 15، حدیث شماره 1108.

 64-  “مَن وَجَدَ ماءَ و تراباً ثُمَّ افتقَر فَاَ بعَدَهْ‏اللّه”.به نقل از: الحدیث، احادیث گردآوری شده از کتابهای “گفتار فلسفی” توسط مرتضی فرید، (تهران، دفتر نشر و فرهنگ اسلامی، 1365)، ج 3، ص 26.

 83- عَن النّبی (ص) انّه قال: “تحت ضِلّ العرش یَومَ لاظِلَّ اِلاّ ظلّهُ رَجُل فرح ضارباً فی الارض یَطلُبُ من فضل الله ما یَکُفُّ بِهِ نفسَهُ وَ یَعودُ بِهِ علی عیاله”. تمیمی مغربی، احمدبن حیّون، دَعائِم الاسلام، (قاهره، دارالمعارف بمصر، 1385 ه’.ق)، ص 15؛ نوری طبرستانی، میرزا حسین، مستدرک الوسایل، (چاپ قدیم، 1319، ه’.ق؛ ص 415.

  66- آیه46 سوره فصلت.

  67- از قول امام صادق (ع) نقل شده است که “پیامبر اکرم (ص) در هنگام دفن “سعدبن معاذ” خود به داخل قبر وی رفت و لحد وی را می‏چید و با دست خود می‏پرداخت و با سنگ و گل خلل و فرج آن را محکم می‏کرد. هنگامی که کار ساختن لحد را پایان داد و بر آن خاک ریخت و گور را پُر کرد فرمود: من می‏دانم که این گور (و لحد آن) فرسوده می‏شود و می‏پوسد، لیکن خدا بنده‏ای را دوست دارد که چون کاری انجام می‏دهد، محکم‏کاری کند و آن را درست و استوار به انجام رساند (و سرسری نگیرد و از سر وا نکند).» “اِنّی لَاعلَمُ اَنَّهُ سَیَبلی و یَصِلُ البِلی اِلیهِ و لکنَّ اللّه یُحِبُّ عبداً اِذا عَمِلَ عَمَلاً اَحکَمَهُ”.شیخ صدوق، “امالی” ص 344، به نقل از حکیمی، محمدرضا و...، “الحیاة”، ج 1 (فارسی)، ص 495.

 68- نهج‏الفصاحه، حدیث شماره 1495.

 69- « لیکن طَلَبُکَ المعیشَة فوق کسب المضیّع ...» مجموعه ورام، ج 1، ص 13، به نقل از: الحدیث، همان، ص 7.

 70-  “اِنَّ اللّه عزّوجلّ یُحِبُّ المُحتَرِفَ” حرّ عاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه، ج 12، ص 4، حدیث شماره 6.

 71- «قال النبی (ص): اِنَّ اللَّهَ تعالی یُحبُّ اِذا عَمِلَ أَحَدُکُم عَمَلاً اَنْ یُتقِنَهُ”. ری شهری، میزان الحکم، ج 7، ص 29، به نقل از: تقوی دامغانی، سیدرضا؛ چهل حدیث، به نقل از کار و کارگر، (تهران، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، 1373)، چاپ دوّم.

72- «قالَ رسول اللّه (ص): مَن عَمِلَ علی غیر عِلم کانَ ما یُفسِدُ اکثَرَ مِمّا یُصلِحُ».کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی، ج 1، مترجم سیّد جواد مصطفوی، (تهران، انتشارات علمیه الاسلامیه، بی‏تا)، ص 55.

 73-  “یحب الله العامل اذا عَمِلَ اَن یُحسَنً”. میزان الحکمه، ج 7، ص 29 به نقل از تقوی دامغانی، ص 28، نهج‏الفصاحه صص 151، 43، حدیث شماره 3217.

 74- روزنامه جمهوری اسلامی مورخ 19/3/1379.

 75- سوره نحل آیه 14

76-  “مَن وَجَدَ ماءً و تراباً ثُمَّ افتقو فَاَبَعَدهُ الله”... به نقل از الحدیث، احادیث گردآوری شده از کتابهای “گفتار فلسفی” توسط مرتضی فرید (تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1365)، ج 3، ص 26.

 77- کانِ الفقر اَن یکون کُفراً: نهج‏الفصاحه، ص 449، حدیث شماره 2114.

78-“اَلفَقْدْ اَحزان، والحزنُ یَهدِم الجَسَد” (در برخی از نسخه‏ها به جای “الفقد”، “الفقر” آمده است. غرر الحکم، صص 13 و 17، به نقل از: حکیمی، محمدرضا و... “الحیاة”، ج3، ص 309.

79- «اَلْفَقرُ مَدهَشَة لِلْعقل”، نهج‏البلاغه، “فیض‏الاسلام” ص 1238، “عبده” 229/3 به نقل از حکیمی، محمدرضا و... ج 3، ص 310.

80-“ان الفقر منصه للدنی”، نهج‏البلاغه، “فیض‏الاسلام”، ص 1238، “عبده” 3/229 به نقل از حکیمی، محمدرضا و...، ج 3، ص 310.

81- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 72، ص، 7، چاپ تهران، همچنین به عنوان نمونه به کتاب زیر مراجعه شود. عقیقی بخشایشی، پیکار با فاجعه گرسنگی و فقر، (تهران، انتشارات الهام و آئین جعفری، 1355.

82-  “ان النفس اذا اُخرزت قوّتها، استقرت”، حرّ عاملی، محمدبن حسن، ج 12، ص 320 حدیث شماره 3.

83- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 72، ص، 7، چاپ تهران، همچنین به عنوان نمونه به کتاب زیر مراجعه شود. عقیقی بخشایشی، پیکار با فاجعه گرسنگی و فقر، (تهران، انتشارات الهام و آئین جعفری، 1355.

 100-  “ان النفس اذا اُخرزت قوّتها، استقرت”، حرّ عاملی، محمدبن حسن، ج 12، ص 320 حدیث شماره 3.

۹۲/۰۴/۲۰

نظرات  (۱)

۲۱ تیر ۹۲ ، ۱۲:۱۷ حامد از کاشان
سلام.کتاب خوبی است و مطالب مفیدی در ان عرضه شده.اما این درست نیست که همه تقصیرات را گردن مردم بیاندازیم.نقش مسئولان نالایق کشور در کندی پیشرفت کشور موثرتر است
پاسخ:
مسئولان بی تقصیر نیستند ولی بنده نقش مردم را هم در پیشرفت ها و هم در عقب ماندگی ها و مشکلات بیشتر می دانم.
مسئول اگر معصوم باشد ولی مردم به وظیفه خود عمل نکنند پیشرفت لازم حاصل نمی شود.
باور ندارید به نهج البلاغه مراجعه کنید. گلایه حضرت از مردم کوفه. بدون اینکه قصد مقایسه مردم کشورمان را با مردم کوفه داشته باشم.
نقاط قوت و ضعف فراوانی داریم.
انها را بشناسیم و نقاط ضعف را رفع کنیم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">