نقد مناظره تلویزیونی: خواستن توانستن است به شرطها و شروطها و اصلاح سبک زندگی من شروطها!
در مناظره شبکه یک سیما که دیروز انجام شد مردم در مقابل این سوال که آیا قیمت ارز کاهش باید یا تثبیت شود و یا اینکه افزایش یابد؟ قرار گرفتند. مردم نیز طبیعتا به کاهش یا تثبیت قیمت ارز رای دادند!
این سوال از اساس اشکال دارد. اولا باید گزینه دیگری هم می داشت و آن اینکه نرخ ارز در بازار آزاد تعیین شود که در گزینه ها ذکر نشده بود.
می دانیم که قدرت ریال در مقابل ارزهای خارجی به پشتوانه اقتصادی آن یعنی به تولید ثروت ربط دارد و تولید ثروت به کار و تلاش آحاد مردم.
اگر از مردم می پرسیدند دلتان چه می خواهد؟ آیا یک ریال معادل یک دلار باشد، یا یک تومان یا ده تومان و صد تومان و هزار تومان و ده هزار تومان مردم می گفتند دلمان می خواهد یک ریال معادل یک دلار باشد.
اما آیا صرف خواستن کفایت می کند؟ یا تلاش برای رسیدن به این هدف نیز لازمه تحقق خواسته ها است؟!
ایران بالاترین تعطیلات مناسبتی، کمترین ساعت مفید کاری و بیشترین اسراف را دارد و در تنبلی اجتماعی بعد از اعراب قرار گرفته است.
آیا مردم با حفظ این وضعیت خواستار کاهش و تثبیت نرخ ارز هستند؟! آیا حاضرند برای تحقق این خواسته خود سبک زندگی خویش را اصلاح کنند؟!
اگر بخواهیم به سمت تثبیت یا کاهش نرخ ارز برویم باید اقدامات زیر را انجام دهیم.
کاهش تعطیلات مناسبتی سالانه از 25 روز فعلی به 10 الی 12 روز؛
افزایش ساعات مفید کاری از 22 دقیقه فعلی به 7 الی 8 ساعت در روز؛
پرهیز از اسراف در مصرف وکاهش مصرف آب و برق و گاز خانگی به یک سوم وضع موجود؛
شفاف و واقعی شدن قیمت ها و در نتیجه افزایش قیمت بنزین و گازوئیل و نفت سفید به حداقل 3000 تومان؛
پرهیز از خرید کالاهای خارجی و ترجیح کالاهای داخلی؛
آیا مردم حاضرند در این راه گام بردارند یا فقط انتظار دارند دولت چنین دستاوردی را حاصل نماید؟ و به قولی بر این باورند که تنبل نرو به سایه، سایه خودش می آیه!
خواستن توانستن است به شرطها و شروطها و اصلاح سبک زندگی من شروطها!