در کشور ما میگویند سهم من از درآمدها چیست و هیچ کس نمیگوید سهم من از تولید کجاست؟
يكشنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۲، ۰۲:۴۶ ب.ظ
قدیری ابیانه در جمع فعالان فرهنگی در مشهد: در کشور ما میگویند سهم من از درآمدها چیست و هیچ کس نمیگوید سهم من از تولید کجاست؟/ دانشگاههای ما خود را محل رفع مشکلات نمیدانند، بلکه خود بخشی از مسأله هستند/ یارانه هر روز بنزین کشور معادل قیمت دو تن طلا است
به گزارش خبرنگار «نسیم»، محورهای اظهارات این فعال سیاسی که در هتل "صبا" مشهد بیان شده به شرح زیر است:
-در کشور هیچ کس نمیگوید مخارج خود را خد تامین کنیم، همه میگویند باید خرج کنیم. و دخلمان با خرجمان نمی خورد. همه در کشور میگویند سهم من از درآمدها چیست و هیچ کس نمیگوید سهم من در تولید کجا است.
-اگر دولتها حقیقت را بگویند رأی نمیآورند، اما اگر توهمات خود را بگویند رأی میآورند، این یعنی در اذهان عمومی مشکل داریم. ما باید به سمت تولید ملی برویم. اگر به سمت تولید ملی رفته بودیم دشمن نمیتوانست دل به تحریم ببندد.
-ما در کشور دچار توهم هستیم، توهم در درآمد نفتی، با توهم نمیتوان به پیشرفت رسید.
-دانشگاههای ما خود را محل رفع مشکلات کشور نمیدانند، بلکه خود بخشی خود را بخشی از صورت مساله می دانند. اگر از تولید ملی حمایت نکنیم، ریاضت اقتصادی اجتنابناپذیر است.
-اینکه دولت هم سرانه درآمدها را اعلام نمیکند شاید به این دلیل است که خود دولت هم در این زمینه دچار توهم است. چرا دولت با دادن سبد کالا توقع ایجاد کرد، هم برای مردم مشکل ایجاد شد و هم با عدم پرداخت هزینه برخی اقلام سبد کالا به تولیدکنندگان، موجبات اعتراض آنها را فراهم آورد.
-چرا مردم ما فکر میکنند که باید بنشینند و نفت بر سر سفره آنها بیاید؟ دهک ثروتمندتر در ایران 30 برابر دهکفقیرتر جامعه از یارانه استفاده میکنند.
-هزینه هر دانشجوی لیسانس حداقل سه میلیون تومان در سال است اما همین دانشجویان فکر نمیکنند که این رقم را چه طور باید به بیتالمال بازگردانند. دانشجویان خود را صورت مسأله میدانند نه حلال مسأله.
-در غرب هرکس مصرف بیشتری میکند مالیات بیشتری میدهد اما در کشور ما هرکس بیشتر مصرف میکند یارانه بیشتری میگیرد.
-هر روز یارانه بنزین کشور معادل قیمت دو تن طلا است و هر روز یارانه گازوئیل و نفت سفید و بنزین معادل شش تن طلا است. ارزانی که برخی دنبال آن هستند فاجعه است. یکی از دلایل فساد اقتصادی در ایران ارزانی غیر منطقی است.
-در کشور هیچ کس نمیگوید مخارج خود را خد تامین کنیم، همه میگویند باید خرج کنیم. و دخلمان با خرجمان نمی خورد. همه در کشور میگویند سهم من از درآمدها چیست و هیچ کس نمیگوید سهم من در تولید کجا است.
-اگر دولتها حقیقت را بگویند رأی نمیآورند، اما اگر توهمات خود را بگویند رأی میآورند، این یعنی در اذهان عمومی مشکل داریم. ما باید به سمت تولید ملی برویم. اگر به سمت تولید ملی رفته بودیم دشمن نمیتوانست دل به تحریم ببندد.
-ما در کشور دچار توهم هستیم، توهم در درآمد نفتی، با توهم نمیتوان به پیشرفت رسید.
-دانشگاههای ما خود را محل رفع مشکلات کشور نمیدانند، بلکه خود بخشی خود را بخشی از صورت مساله می دانند. اگر از تولید ملی حمایت نکنیم، ریاضت اقتصادی اجتنابناپذیر است.
-اینکه دولت هم سرانه درآمدها را اعلام نمیکند شاید به این دلیل است که خود دولت هم در این زمینه دچار توهم است. چرا دولت با دادن سبد کالا توقع ایجاد کرد، هم برای مردم مشکل ایجاد شد و هم با عدم پرداخت هزینه برخی اقلام سبد کالا به تولیدکنندگان، موجبات اعتراض آنها را فراهم آورد.
-چرا مردم ما فکر میکنند که باید بنشینند و نفت بر سر سفره آنها بیاید؟ دهک ثروتمندتر در ایران 30 برابر دهکفقیرتر جامعه از یارانه استفاده میکنند.
-هزینه هر دانشجوی لیسانس حداقل سه میلیون تومان در سال است اما همین دانشجویان فکر نمیکنند که این رقم را چه طور باید به بیتالمال بازگردانند. دانشجویان خود را صورت مسأله میدانند نه حلال مسأله.
-در غرب هرکس مصرف بیشتری میکند مالیات بیشتری میدهد اما در کشور ما هرکس بیشتر مصرف میکند یارانه بیشتری میگیرد.
-هر روز یارانه بنزین کشور معادل قیمت دو تن طلا است و هر روز یارانه گازوئیل و نفت سفید و بنزین معادل شش تن طلا است. ارزانی که برخی دنبال آن هستند فاجعه است. یکی از دلایل فساد اقتصادی در ایران ارزانی غیر منطقی است.
۹۲/۱۲/۱۸