رسانه؛ شمشیر دو لبه
مشارکت مردم در امور و حمایت مردم از دستگاهها و یا کلیت نظام موکول به اطلاع از فعالیتها و دستاوردهایی است و در حقیقت مشارکت مردم و حمایت مردم از یک دستگاه در جهت پیشبرد هر دستگاهی از اهمیت بسیاری برخوردار است که برای جلب این مشارکت، اطلاعرسانی و آگاهی حرف اول را میزند و دستگاهها باید به این مسئله اهمیت بسیار بالایی دهند و طبیعتاً برای اطلاعرسانی نیاز به رسانههای گروهی است؛ لذا کار با رسانههای گروهی و استفاده از فضای آنها برای اطلاعرسانی از اهمیت بسیار زیادی برای جلب مشارکت عمومی برخوردار است و روابط عمومی هر دستگاه کانال ارتباطی آن دستگاه با رسانههای گروهی است، زیرا کار با رسانههای گروهی نیاز به آشنایی با تکنیکها، نیازها و امکانات و تأثیرگذاری رسانهها دارد، شکار فضای رسانهای برای انعکاس مطالب، از ارزش و اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و طبیعتاً هر دستگاهی باید تلاش کند بیشترین فضای ممکن را به خود اختصاص دهد، قالب خبر و مصاحبه قالبی است که یک دستگاه میتواند از آن استفاده کند برای انعکاس مواضع و عملکرد و نیازها بدون آنکه بخواهد هزینهای را متقبل شود، این در حالی است که برخی روابط عمومیها و دستگاهها به دلیل عدم تسلط بر این امور اطلاعرسانی را از طریق دادن آگهی تجاری دنبال میکنند، این در حالی است که تأثیر آگهی تجاری خبر تأثیر بسیار کمتری دارد؛ متأسفانه مقامات دولتی اغلب به اهمیت رسانههای گروهی و همچنین روابط عمومی دستگاه خود پی نبرده و نمیبرند و لذا امکانات مورد نیاز آنها را به اندازه کافی تأمین نمیکنند.
دستگاهها و رسانههای گروهی به هم نیاز متقابل دارند؛ رسانههای گروهی برای جلب خواننده و نیاز آنها به همکاری و کسب اطلاعات از دستگاههای دولتی که از طریق روابط عمومیها انجام میشود نیازمندند؛ بنابراین روابط عمومیهای دستگاههای دولتی و رسانهها به هم نیاز متقابل دارند. برخی از دستگاهها بهجای اینکه از قدرت، توان و تأثیر رسانههای گروهی استفاده ببرند از نقدهای رسانههای گروهی میترسند و این ترس موجب میشود که نتوانند از ظرفیت آنها استفاده کنند، به همین دلیل گاه رسانههای گروهی برای انجام مصاحبه بهعنوان یکی از ابزارهای انتقال مطالب با مقامات دولتی دچار مشکل و محدودیت هستند و این به این دلیل است که بسیاری از مسئولین از رسانهها و خبرنگاران وحشت دارند و به دلیل این ترس و وحشت از خیر استفاده از ظرفیت رسانهای میگذرند که این یک اشتباه بزرگ است؛ اما رسانههای گروهی ما نیز اغلب دچار یک اشتباه استراتژیک میشوند و آن اینکه رسالت خویش را رساندن صدای مردم به گوش مسئولین میدانند، این در حالی است که رسالت رسانههای گروهی دادن اطلاعات و آگاهسازی افکار عمومی است –یعنی مخاطبین خود- و رساندن صدای مردم به گوش مسئولین وظیفه عمده روابط عمومیها است که با تهیه بولتن و گزارش مستمر میتوانند خواسته و صدای مردم را به گوش مسئولین دستگاه متبوع خود برسانند، در حقیقت رسانههای گروهی رسالت خویش را با رسالت روابط عمومی دستگاههای دولتی اشتباه میگیرند؛ بهطور مثال رسانه گروهی باید در جهت اصلاح سبک زندگی بر مخاطبین خود تأثیرگذار باشد، قدرت تحلیل آنها را بالا ببرد و بر رفتار آنها تأثیر مثبت بگذارد.
متأسفانه سیستم فکری مدیریت در کشور ما شکل بستهای دارد به نحوی که مدیران ما فکر میکنند هرچه کمتر اطلاعات از دستگاه آنها به بیرون درز کند به نفع آنان است، در حالیکه باید برعکس باشد و شفافسازی اداری صورت گیرد تا مردم به اطلاعات دسترسی داشته باشند و ارائه حداکثر اطلاعات به مردم مبنای عمل قرار گیرد و بیجهت مهر محرمانه و یا داخلی به دستورالعملها حک نشود و صرفاً در مواردی که امنیت در خطر قرار گیرد و یا اطلاعات شخصی مردم در معرض باشد به شکل محرمانه از آن اطلاعات صیانت شود، متأسفانه تاکنون اینگونه نبوده و نیست و تلاش برای دور ریختن این طرز تفکر کار مستمری را میطلبد؛ نتیجه تجربیات و مطالعاتی که در این رابطه داشتم منجر به انتشار کتابی با عنوان برنامه جهاد اداری، نجات اربابرجوع شده است، معتقدم اگر کسی مجبور به مراجعه به ادارهای شود و به عبارتی اربابرجوع باشد، او در حقیقت «اسیر» رجوع است، ضمن مطالعه وضعیت موجود استراتژیها و راهکارهایی که بهطور ویژه باید در امر اطلاعرسانی در امور اداری صورت گیرد در این کتاب پیشنهاد کردهام که در حقیقت این کتاب خلاصهای از رساله دکتری اینجانب در رشته علوم دفاعی استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک با عنوان استراتژی مدیریت اطلاعرسانی دستگاههای دولتی از نگاه توسعه و امنیت ملی بوده و مطالعه این کتاب برای کلیه کارکنان دولتی و بهویژه مدیران اداری و روابط عمومی توصیه میکنم، در شرایط موجود برداشت عمومی این است که تکریم اربابرجوع از زمان ورود او به اداره و یا دستگاه اداری تا به سرانجام رسیدن کار او در حداقل زمان ممکن و در حفظ آسایش او برگزار شود، حال آنکه باید مدیریت تکریم اربابرجوع از زمان مراجعه او به دستگاه آغاز نشود بلکه اصولاً باید مطالعه کرد که میتوان امور را به نحوی سامان داد که او نیازی به مراجعه نداشته باشد؟ در این کتاب راهکار عملی ارائه شده است.
در معاونت دفتر رئیسجمهور که اداره کل اخبار و اطلاعات نیز زیر نظر اینجانب بود، تلاش داشتم تا تصمیماتی که در دولت یا شوراهای عالی اتخاذ میشود در کوتاهترین زمان ممکن در اختیار افکار عمومی قرار بگیرد؛ زیرا هرچه فاصله تصمیمگیری تا اطلاعرسانی عمومی بیشتر باشد، زمینه رانت و فساد فراهم میگردد و کسانی که از این تصمیمها مطلعاند میتوانند از رانت این اطلاع بهرهها ببرند؛ لذا در این زمینه تلاش گستردهای را انجام دادیم، ضمناً بخشنامهای توسط رئیسجمهور وقت –آقای رفسنجانی- در آن زمان صادر شد که هر طرحی را که برای تصویب به هیئت دولت یا شوراهای عالی میبرند باید یک پیوست اطلاعرسانی داشته باشد و آن تصمیم با چنین پیوستی همزمان به تصویب رسد که البته این امر در اواخر دولت بود و به فراموشی سپرده شد، همچنین درصدی از بودجه هر دستگاه میباید به امر اطلاعرسانی و جلب مشارکت عمومی اختصاص مییافت. بهطور مثال وقتی بودجه کشور جذب پروژههای عمرانی میشود مثلاً سدسازی در زمان ساخت هزینه میشود ولی بهرهای از آن برده نمیشد که اختصاص بودجه برای عمرانی ظاهراً امکان هزینه کردن آن برای رفاه مردم را کاهش میدهد برای اینکه مردم این سختیها را تحمل کنند باید بدانند بودجهها در کجا هزینه میشود، این امر به آنها آرامش داده و حس مشارکت را تقویت میکند؛ لذا باید در کنار ساخت سد اطلاعرسانی راجعبه فواید آن صورت گیرد، مثلاً سد کرخه چیزی نزدیک به 40 برابر سد کرج ظرفیت دارد و صدها هزار هکتار زمین را کشت آبی میبرد، اطلاع از تحولات این موضوع برای عموم مردم لازم است ضمن آنکه اذهان، برنامهها و سرمایهگذاری بخش خصوصی را به سمتی سوق میدهد که بتواند از زیر کشت آبی رفتن صدها هزار هکتار، بهره لازم را در امور مختلف ببرد؛ یعنی برنامهریزی در بخش خصوصی نباید موکول به نتیجه دادن سد باشد، قبل از آن باید برنامهریزیها صورت گیرد.
بنده در حقیقت هم بنیانگذار شورای عالی تبلیغات دولت بودم و هم شورای اطلاعرسانی دولت و هم مجمع روابط عمومیهای کشور. همچنین دفتر روابط عمومی ریاست جمهوری را به معاونت دفتر با چهار اداره کل ارتقا دادم؛ اما همیشه احساس میکنم که همچنان در امر اطلاعرسانی جای کار بسیاری وجود دارد و باید در این زمینه سرمایهگذاریها و اقدامات بیشتری صورت گیرد و شخصاً به رسانههای گروهی بهعنوان یک ستون قوی در تحقق اهداف کشور، نظام و اسلام مینگرم. البته رسانههای گروهی اگر عملکرد مثبت داشته باشند بسیار مؤثرند و اگر عملکرد منفی داشتند بسیار مخرب هستند.
دکتر محمدحسن قدیریابیانه - دبیر شورای اطلاعرسانی دولت از سال 1374 تا 1378
منبع: ماهنامه علمی – تخصصی مدیریت رسانه