خاطره هاشمی رفستحانی از دیدار قدیری ابیانه با در روز 30 آبان سال 1370
[آقای محمدحسن قدیری ابیانه]، سفیر جدیدمان در استرالیا، براى خداحافظى و مشورت آمد. از فعال بودن بهایىها در استرالیا گفت و زمینههاى همکارى را توضیح داد. دربارة مهدى توصیه هایى نمودم.
هنگام حرکت از منزل، عموزاده آشیخ محمد هاشمیان رسید که قرار شد شب بیاید. من به دفترم رفتم؛ بعداً احمدآقا هم به ایشان ملحق شده و در منزل با عفت دربارة مساله اخیر آشیخ حسین صحبت کرده بودند. عفت تعجب دارد از اینکه براى اولین بار بعد از حدود ده سال همسایگى، احمدآقا با کادو به دیدن او آمده است.
تا ساعت نُه صبح کارها را انجام دادم. شوراى گسترش و تقویت زبان و ادبیات فارسى آمدند. گزارش وضع، در داخل و خارج را دادند و نیازها را گفتند. برنامه آنها را تأیید کردم و قول کمک دادم. قرار شد براى حضور بیشتر در مصر که متقاضیان زیادى براى زبان فارسى دارد، فکرى بشود.
آقاى [محمدرضا]باقرى، سفیرمان در ترکیه آمد. مساله کشتى توقیف شده در ترکیه و وضع نابسامان حاکمیت فعلى در آنجا را به هم مربوط مىداند. پیام تلخى براى [تورگوت] اوزال، [نخست وزیر ترکیه] فرستادم.
آقاى [جواد]منصورى، سفیرمان در پاکستان آمد. وضع پاکستان و علاقه آنها به توسعه همکارى با ما را گفت و مشورت نمود. خواستار دادن اطلاعات بیشتر به سفیران شد. در مورد درخواست ابوشریف به براى بازگشت به ایران صحبت کردیم؛ بنا شد بیشتر بررسى شود.
آقاى [حسین]صادقى، سفیرمان در کویت آمد. وضع آنجا را گفت و از مراجعت اکثریت نزدیک به تمام ایرانیان مقیم کویت به کویت و از برگشت حکومت متواری گزارش داد. دربارة ملاقات آقاى مُهرى با مقامات کویتى پرسید؛ موافقت کردم.
تا غروب کارها را انجام دادم و به خانه آمدم .آقاى [محمود]واعظى، تلفنى مسایل گروگانها، پیام تشکر نخست وزیر انگلیس و مساله بالا بردن سطح روابط و سفر آقاى ولایتى به شوروى را گفت. شب آقاى [شیخ محمد] هاشمیان، میهمانمان بود. از اقدام آشیخ حسین در ارتباط با آقاى منتظرى اظهار ناراحتى مىنمود.