پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

اطلاعیه : جهت عضویت و مطالعه مطالب، به آدرس ghadiri1404@ در تلگرام، بپیوندید
محمد حسین قدیری ابیانه
فیلم معرفی قدیری ابیانه در کادر زیر:
Loading
پیوندها
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
محمد حسین قدیری ابیانه
آخرین نظرات

جمعه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۲۸ ب.ظ

۱

Image result for ‫منتظری‬‎اوایل انقلاب با تعداد محدودی از افراد برای دیدار آیت الله منتظری به قم رفتیم.

جمع قابل توجهی از اعضای تحکیم وحدت در سالنی جمع شده بودند و به سخنان او گوش می دادند. 

ما هم به جمع آنها پیوستیم تا به سخنان قایم مقام رهبری گوش دهیم.

او به موضوع تلاش جوانان انقلابی برای اخراج اساتید طاغوتی پرداخت و گفت:

علم در وجود اساتید حکم طلا را دارد. اگر بر فرض آن اساتید افراد نابابی باشند نباید خود را از علم آنها محروم کنید.

برای اینکه خوب منظور خود را در رابطه با رابطه علم و ماهیت اساتید ضدانقلابی مشخص کند گفت:

اگر مثلا دستبند طلا به درون مستراح پر از کثافت بیفتد چکار می کنید! آیا سیفون را می کشید؟ر

یا دستتان را در کثافت می کنید و طلا را در میآورید و سپس دستتان را میشویید و آب می کشید. خوب علم هم در وجود این اساتید همین حکم را دارد. سعی کنید از طلایشان استفاده کنید و تحت تاثیر افکار آنان قرار نگیرید.

کلی از مثالش خندیدیم.

دفاع از اساتید به این توهین آمیزی ندیده بودیم که خودشان را با کثافت و علمشان را با طلا مقایسه کنند.

۹۵/۰۵/۲۲

نظرات  (۱)

آقای قدیری . با سلام .سوالی دارم .شما که این خاطره ها را نقل می کنید آن موقعی که آقای احمدی نژاد که تمام قد مورد حمایت شما بود در سالهای اول ریاست جمهوری عباراتی مانند آب رو همون جایی بریزید که می سوزه  یا  مرده شور خودتون و دموکراسیتونو ببرن رو به کار می برد حس بدی به شما دست نمی داد؟شاید اون موقع هنوز مجسمه های لخت مشایی رو ندیده بودین!
پاسخ:
سلام
بنده از شنیدن آن عبارت اصلا خوشحال نبودم. 
از احمدی نژاد نیز حمایت مطلق نداشتم. از کارهای خوبش حمایت می کردم و از رفتارهای غیر منطقی اش انتقاد می نمودم.
نمونه زیر را ملاحظه فرمایید:
کشف حجاب در حضور امام (ره) و احمدی نژاد
تاریخ انتشار : یکشنبه ۲۹ اسفند ۱۳۸۹ 
محمد حسن قدیری ابیانه

 اخیرا خانم "آنا پاستور" خبرنگار اسپانیایی در هنگام مصاحبه با رئیس جمهور محترم حجاب از سرش بر می دارد و رئیس محترم جمهور بدون کمترین واکنشی به این اقدام، به مصاحبه ادامه می دهند. دفتر ایشان نیز هیچ مداخله ای نسبت به این مسئله نمی نماید. این موضوع واکنش هایی رادر سطح جامعه بر انگیخت.

 یکی از موضوعاتی که برخی از سایت ها مطرح ساختند این است که در زمان حضرت امام خمینی (ره) نیز اوریانا فالاچی حجاب از سر خود بر داشت و امام خمینی عکس العملی نشان ندادند!

 واقعیت آن است که اولا قرینه های وجود ندارد که اوریانا فالاچی حجاب از سر برگرفته باشد. ثانیا در صورت وقوع چنین رخدادی، این امر در زمانی بوده که هنوز رعایت حجاب به صورت قانونی الزام آور نبوده است.

 آن مصاحبه با حضور بنی صدر انجام شده بود و این در حالی است که اصولا اجبار به رعایت حجاب بعد از فرار بنی صدر بود.

 لذا آنچه اکنون در حضور رئیس جمهور محترم رخ داده است نقض صریح قانون جمهوری اسلامی ایران در حضور بالاترین مقام اجرایی کشور و عدم هرگونه واکنشی از سوی ایشان به این اقدام بوده که شایسته رئیس جمهور مکتبی کشورمان نبوده است. منفعل بودن دفتر ایشان نیز در این زمینه نشانه ضعف موجود در دفتر ایشان است.

 

من خود در زمانی که معاون ارتباطات و اطلاع رسانی دفتر رئیس جمهور در زمانی ریاست جمهوری جناب اقای هاشمی رفسنجانی بودم قبل از هر مصاحبه ای شرایط را برای خبرنگاران تشریح و رعایت آن را خواستار و در صورت مقاومت تحمیل کرده و یا مصاحبه می کردم. به طور مثال وقتی خانم کریستین امانپور خبرنگار ایرانی سی ان ان با ایشان مصاحبه داشت و آرایش غلیظی نموده و روسریش خیلی جلو نبود به ایشان تذکر لازم را دادم و وقتی خواست مقاومت کند لغو مصاحبه را در صورت عدم رعایت مطرح نمودم که موجب اصلاح وضعیت حجاب وی شد.

 

و اما اوریانا فالاچی خبرنگار زن ایتالیایی در مصاحبه با حضرت امام خمینی (ره) می پرسد: این چادر، آیا صحیح است که این زنها خود را در زیر چادر مخفى کنند؟ این زنها در انقلاب شرکت کردند. کشته دادند. زندان رفتند. مبارزه کردند، این چادر هم یک رسم از قدیم مانده‏اى است. حالا دیگر دنیا هم عوض شده. حالا این صحیح است که مثلًا اینها خودشان را مخفى کنند؟

 

و حضرت امام (ره) در پاسخ می فرمایند: "اولًا اینکه این یک اختیارى است براى آنها، خودشان اختیار کردند. شما چه حقى دارید که اختیار را از دستشان بگیرید؟ ما اعلام مى‏کنیم به زنها که هر کس چادر مى‏خواهد یا هر کس پوشش اسلامى، بیاید بیرون. از 35 میلیون جمعیت ما 33 میلیونش بیرون مى‏آید. شما چه حقى دارید که جلو اینها را بگیرید؟ این چه دیکتاتورى است که شما نسبت به زنها دارید؟ و ثانیاً اینکه ما یک پوشش خاصى را نمى‏گوییم. براى حدود زنهایى که به‏ سن و سال شما رسیده‏اند هیچ چیزى نیست. ما زنهاى جوانى که وقتى ایشان آرایش مى‏کنند و مى‏آیند، یک فوج را دنبال خودشان مى‏کشند، اینها را داریم جلوشان را مى‏گیریم. شما هم دلتان نسوزد. من دیگر بلند شوم. شما هم دلتان نسوزد." (صحیفه امام، ج‏10، ص: 104)

 

در این مصاحبه اولا حضرت امام (ره) پاسح منطقی و قاطع به وی می دهند، ثانیا به مصاحبه پایان می بخشند. در این پاسخ هم فالاچی را پیرزنی قلمداد می کنند که دیگر جذابیتی ندارد. این پاسخ برای زنان غربی که ارزش خود را در ظاهر خویش دنبال می کنند از هر پاسخی شکننده تر است.

 

من در آن زمان رایزن مطبوعاتی سفارت جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا بودم. از ایران تلکسی آمد که به خانم اوریانا فالاچی ویزا بدهیم تا با رئیس جمهور وقت بنی صدر مصاحبه نماید.

 

من او را به سفارت دعوت کردم. وی با هفت قلم آرایش آمد و در بین صحبت هایش گفت که از منزل فقط برای دیدن من آمده است. از وی در مورد سفرش به ایران و نظرش در مورد این سفر پرسیدم. به شدت تحت تاثیر شخصیت حضرت امام خمینی (ره)  قرار گرفته بود و اینکه امام خمینی حسرت یک نگاه را در دلش گذاشت و هرگز به او نگاه نکرد. وی از دستان زیبای حضرت امام (ره) گفت و اینکه این بیادماندنی ترین مصاحبه های وی بوده است.

 

وی گفت در مورد حجاب اسلامی قانع نشده است و آن را درک نمی کند.

 

او زن مسنی بود و من حدود 26 سال سن داشتم. به وی گفتم تو گفتی که امروز صرفا برای دیدن من از خانه بیرون آمده ای. وی آن را تایید کرد. گفتم که سنمان به هم نمی خورد. تعجب کرد. مانده بود که چرا این را می گویم.  گفتم من ویزا را به خاطر قلم شما می دهم و نه سن و قیافه شما. گفت طبیعی است. پرسیدم اگر صرفا برای دیدن من و گرفتن ویزا آمده اید پس چرا آرایش کرده اید؟! جا خورد. گفتم ممکن است دلیل آرایش خود را بیان کنید. مانده بود چه جواب بدهد. برایش فلسفه حجاب در اسلام را گفتم و اینکه در اسلام جذابیت فیزیکی زن نباید یک ارزش اجتماعی باشد بلکه صرفا یک ارزش زناشویی است. زنان در اسلام برای خود ارزش والایی قائلند و حاضر نیستند بدن خود را برای جلب نظر مردان در جامعه به نمایش بگذارند و لباس ها و آرایش های تحریک آمیز داشته باشند. ما نمایش بدن زنان را برای تبلیغ کالا توهین به شخصیت وی می دانیم و ارزش زن به ایمان و عمل صالح و قلم او و نقش مادری او است و نه اندازه دور کمر و قد و وزن و رنگ پوست و مدل بینی او. حجاب در حقیقت برای حفظ حرمت زنان و نشانه اتکای به نفس و عدم احساس کمبود در آنان است. قدری تحت تاثیر این گفته ها بود و انتظار نداشت که این مطالب را از زبان جوان 26 ساله ای مثل من بشنود. سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک بود. او را برای شرکت در مراسم مذکور دعوت کردم. وی در مراسم شرکت کرد. موقع ورود هیچ آرایش نداشت. سلام کرد و ناخن های خود را نشان داد و گفت ببین نه در صورت و نه در دست آرایشی ندارم. این صرفا به خاطر تو است. از او تشکر کردم و دعوت کردم به جمع میهمانان بپیوندد.

 

با وجود اینکه از مرکز دستور صدور ویزا برای مصاحبه با بنی صدر صادر شده بود، به خاطر اینکه شنیده بودم در حضور حضرت امام (ره) حجاب از سر کشیده به وی ویزا ندادم. طولی نکشید که بنی صدر سرنگون شد و دیگر کسی صدور ویزا برای وی را پیگیری نکرد.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">