پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

امروز ماییم و جهان اطرافمان و آشوبی که قلب ها و فکرمان را متلاطم می کند. سخت است در هرج و مرج ها یافتن حقیقت مطلق اما اگر گوش جان را با تمام حس خداوندی درآمیزی بسیارآسان می توان چشم ها و دل هایمان را با حقیقت درآمیخت.

ادواردوی عزیز از تو سخن گفتن آسان نیست قلبهای ما با تو آمیخته است اما انگونه که تو فکرمیکنی ما در تفکر مانند تو ناتوانیم تو شایستگی ات را از باخود از جایی آوردی که تا ابدیت پا برجاست گویی آن خالق مطلق از روح خود در گل سرشتت بیشتر دمید تورا برگزید برای تمام نا گفته های درونی اش همان گونه که مریم را برگزید برای هدف بزرگ خویش. مریم برای مسیح و تو برای روح اسلام.

ادواردو شهید عزیزمن، برق چشمان را ندیده ای زمانی که ازتو حرف می زنم،ازتو که حرف می زنم گویی ازتمام زندگییم حرف می زنم ازتمام لحظات نفس کشیدنم و از همه ی داشته هایت که تو با آن تمام این جهان را به لرزه درآوردی،قلب های زیادی برای تو به تپش درآمد و چشمان زیادی برایت بارانی شد. کمی پایین تر بیا می خواهم آهسته بگویم، به چشمانم نگاه نکن شرمنده گی اش را می بینی،فقط دستانم را بگیر و به خدایت بگو مرا ببخشد اگر نمی توانم برای تو شهید عزیزش کاری شایسته انجام دهم. تمام بضاعت من همین قلم زدن ها برای توست.