آره ادواردو ... آره (به نقل از یک وبلاگ)
شاید اون روزی که از خونه زدی بیرون و به آشپزت گفتی واسه نهار فلان غذا رو درس کن نمی دونستی آخرین نهارت رو دیروز خوردی... نمی دونستی قراره روز بعدش جنازتو از زیر پلی که یکی از شرکتای بابات ساخته بود پیدا کنن !! بزا یخورده برم عقب تر ادواردو...وقتی تو آمریکا تو نیویورک تو دانشگاه چشت افتاد به قرآن..اون روزو که یادته ادواردو؟؟یادته کتابارو یکی یکی ورمیداشتی و ورق میزدی؟؟وقتی رسیدی به قرآن یادته؟؟چند کلمه که خوندی با خودت گفتی این نمیتونه کلام انسان باشه...با خودت بردیش که کامل بخونیش...یادش بخیر شبا زیر نور شمع قرآن میخوندی ...تمومش که کردی پاشدی رفتی یه مرکز اسلامی تو نیویورک..گفتی من میخوام مسلمون بشم...اون روز اسمتو گذاشتن حشام عزیز!! آخه هنوز سنی بودی.. چرا ادواردو؟؟مگه میشه یکی فقط با خوندن متن قرآن مسلمون شه؟؟ هه !! خندم میگیره ادواردو..خندم میگیره ازین که یه عده پیدا شدن میگن قرآن که معجزه نیست!! تو میفهمی قرآن معجزه بود یا نه... آره ادواردو ... آره
بیخی ..ادواردو.. راستی اون مناظره قدیری ابیانه تو تلویزیون ایتالیا رو یادته؟؟یادته قدیری حرفاشو با چی شرو کرد؟؟ آره خودشه « به نام خداوند قویتر از ناوگان آمریکا » آخ که چه جمله غریبیه امروز تو کشور من آره ادواردو ... آره خیلی غریبه ....
یادش بخیر فرداش موتور گازیه خدمتکار خونتونو گرفتی اومدی جلو سفارت کشورم..گفتی من با قدیری کار دارم ... وقتی به قدیری زنگ زدن گف من خیلی خستم اگه میشه برو فردا بیا !! اون لحظه هنوز تورو نمیشناخت...یادته چی بش گفتی؟؟گفتی به قدیری بگید خداوند تمام درب های بسته را می گشاید... آخ باز یاد کشور خودم افتادم ... حرفایی که میزدی الان تو کشور من یکی از یکی غریبتر ... بگذریم..
اینو که گفتی قدیری خودشو زودی رسوند...وقتی بش گفتی من ادواردو آنیلی هستم قدیری بت چی گفت؟؟گفت با اون آنیلی های مشهور نسبتی داری؟؟خود قدیری بم میگفت اصن یه درصدم انتظار نداشته که جوابش مثبت باشه !! وقتی بش گفتی من پسر آنیلی بزرگممممم !!! قدیری ماتش برد !! یادش بخیر.. چه کردی با قدیری اون روز تو !! وقتی گفتی من مسلمونم .... !! اون روز سنی بودی و اسمت حشام عزیز !! بعد چن جلسه که با قدیری داشتی شیعه شدی یادته که ؟؟ اسمتم عوض کردی گذاشتی مهدی !!
راستی ادواردو یاد ان روزی بخیر که اومدی تهران پیش خمینی !! 6 فروردین 60 رو میگم ... نمیدونم چه حسی داشتی وقتی خمینی رو دیدی تو اون خونه .. با اون وضع !! فکرشم میکردی رهبر یه مملکت تو همچین خونه ای زندگی کنه؟؟ راستی اوداردو وقتی خمینی پیشونیتو بوس کرد!!! چه حسی داشتی؟؟ فرداشم که یادته رفتی نماز جمعه؟؟فیلم اون نماز جمعه رو دارم... تو صف اولم نشسته بودی ناکس ...
هــــــــــــی یادش بخیر آره ادواردو .... آره .. یادش بخیر ..
راستی ادواردوووو از رفیقت لوکا چه خبر ؟؟ همون لوکا گائتانی لاواتلی رو میگم دیگه.. همون که باباش معروفترین تولید کننده شراب بود.. همون کارخونه ی مونتالچینو... همون که باش حرف زدی و تا مرز مسلمون شدن آوردیش !!!ولی مسلمون نمیشد.. زنگ زدی به قدیری گفتی لوکا فقط یه هل لازم داره که مسلمون شه !!! آوردیش تهران تو هتل آزادی نشستین و قدیری باش حرف زد و اونم مسلمون شد !! یادته که؟؟ مگه میشه یادت بره.. عجب سوالایی میپرسماااا ..
میدونی لوکا مشکلش چی بود؟؟فقط با حجاب زنای مسلمون مشکل داشت... قدیری اون روز تو هتل آزادی در مورد حجاب زنای مسلمون چی گفت که بلافاصله مسلمون شد؟؟ البته میدونم چی گفت .. ینی خودش بم گفت که چی گفته به لوکا... ولی به کی بگم ؟؟ دختر پسرای مملکت من که قبول نمیکنن...میدونی چرا قبول نمیکنن؟؟چون تو متنن چون الان یه نعمتی تو دستشونه.. آخر بی حجابی رو نمیدونن .. آخره خط رو نمیدونن آره ادواردو.... آره
میدونی کی میفهمه حرفایی که قدیری به لوکا زد ؟؟؟ اون دختر ایرونی میفهمه که بعد انقلاب واس خاطر حجاب اجباری اومد ایتالیا...گفت من حاضر نیستم زیر بار حجاب اجباری برم و بعد یه مدت همه دیدن داره روسری سرش میکنه !! وقتی ازش پرسیدن چرا روسری سرت کردی؟؟ مگه از حجاب اجباری فرار نکرده بودی؟؟ برمیگرده میگه من آخر خط رو نمیدونستم ! حالا اومدم اینجا آخر خط رو که دیدم فهمیدم .. و میخوام به فرهنگ جامعه خودم برگردم !! اون میفهمه فلسفه حجاب در اسلام رو که قدیری به لوکا گفت
آره ادواردو ... آره اون میفهمه
راستی ادواردو فهمیدی که ؟؟ لوکا رو هم مثه خودت کشتن ینی شهیدش کردن ...زیر یه پل..مثه خودت ... 2تا داداششم مثه خودش کشتن...آخر ثروت باباهه رسید به اون یهودی زاده که خودت میشناسی... آره ادواردو... آره
راستی ادواردو چنتا سوال !!! تو که غمی نداشتی...اند امکاناتو پول که بودی...هرچی اراده میکردی واست مهیا بود...هلیکوپتر شخصیم که داشتی هرجا عشقت میکشید میرفتی... تک پسرم که بودیو وارث بابایی !! مگه دیوانه بودی که اومدی مسلمون شدی؟؟اونم شیعهههههه؟؟؟ مگه نه اینکه بعد بابایی FIAT واسه تو میشد؟؟ یوونتوس واسه تو میشد؟؟لامصب هرچی میخواستی داشتی..با هرکی میخواستی میگشتیو با هرکی دلت میخواست میخوابیدی؟؟یادت که نرفته اون یارو واسه اینکه محبت تورو جلب کنه نامزدشو بت پیشنهاد داد؟؟تو که غمی نداشتی چرا مسلمو شدی؟؟اونم تو اوج جوونی که اوج آرزوهای یه نفره..تو 20 سالگیت..دیوونه بودی؟؟تو اسلام چی دیدی؟؟لوکا تو اسلام چی دید؟؟ تو که میدونستی مامان یهودیت و بابای کاتولیکت از همه چی محرومت میکنن اگه مسلمون باشی..چرا شدی؟؟مگه یادت رفته تو یه تیمارستان بستریت کردن گفتن تا اسلام رو بیخی نشی بیرون بی بیرون !!! یادت رفته تو اون تیمارستان 30تا دکترو پرستار صهیونیست محافظت بودن؟؟راستی چطوری در رفتی از اونجا و اومدی ایران ناقلا؟؟ مگه نه اینکه ارث روزانه ای که بت میرسید معادل 2 یا 3 تن طلا بود؟؟مگه نه اینکه درامد سالانه خانوادتون سالانه 5/1 برابر درامد نفتی کشور من بود؟؟ دیوانه بودی مسلمون شدی؟؟اونم شیعه؟؟اونم با اسم مهدی؟؟
ای ادواردو هــــــی ... یادت رفته مگه؟؟ رئیس جمهور ایتالیا زنگید به بابات گفت میخوام ببینمت بابات گفت وقت ندارم ...گفت میخوام برم بیرون..پرزیدنت هم گفت لاقل بزا بیام تو راه ببینتمت... تو راهم که اومد تو ماشین بابات اسکورتای رئیس جمهوره پشت سر اسکورتای بابات میرفتن..یادت رفته؟؟ یادت رفته وسط راه بابات عصبی شد پرزیدنتو پرت کرد بیرون از ماشینش؟؟؟ همه اینا بعد بابات واسه تو بود که...مگه دیوونه بودی مسلمو شدی اونم شیعه؟؟؟مگه نه اینکه روزنامه های ایتالیا به خانواده تو میگن خاندان سلطنتی ایتالیا؟؟ همه این قدرت بعد بابات واس تو بود که ... تو اسلام چی دیدی تو که اومدی مسلمون شدی؟؟اونم شیییییعهههه؟؟ دیگه بیخی ادواردو .... نه ببخشید بیخیال مهدی جان ... حالا خیلی از شهادتت نمیگذره زیر اون پل لعنتی .. ولی نیستی ببینی جامعه من کشور عزیزم ... به چه روزی افتاده ... دیگه کسی قبول نداره خدا قویتر از ناوگان امریکاست !! بم میگن آمریکا حمله میکنه میزنه صدای گاو میدی !! دیگه کسی قبول نداره خداوند تمام درب های بسته را میگشاید !! یه آدمایی پیدا شدن که هنوز معلوم نیس به بلوغ عقلی رسیدن یا نه...4تا کتاب فلسفه خوندن میگن خدا مرده !!! اینطوری شده وضع جامعه من ... آره مهدی آره..