گمان میکنند اگر رابطه با آمریکا برقرار شود، دشمنیها به دوستی تبدیل میشود/ آمریکا برای رسیدن به خواستههای خود دست به هر جنایتی میزند
قدس آنلاین/ سید مهدی حسینی: دکتر محمدحسن قدیری ابیانه، سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در مکزیک، گواتمالا، بلیز و استرالیا و کارشناس عالی امور استراتژیک است. وی پنج سال پیش از انقلاب در سن 20 سالگی نخستین انجمن اسلامی دانشجویی را در ایتالیا بنیانگذاری کرد و با سفر حضرت امام خمینی(ره) به نوفل لوشاتو در فرانسه به امام پیوست
در شهریور ۱۳۵۸ به عنوان نخستین دیپلمات و رایزن مطبوعاتی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا مشغول به کار شد و پس از پایان جنگ، به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران به استرالیا رفت. وی به زبانهای ایتالیایی، انگلیسی و اسپانیایی مسلط است. دانش آموخته معماری از فلورانس ایتالیاست و در ضمن دارای مدرک دکترای علوم دفاعی استراتژیک از دانشگاه عالی دفاع ملی است.
گفت و گوی ما با این دیپلمات با سابقه کشورمان درباره جزئیات روزهای تسخیر لانه جاسوسی و واکنش آمریکاییها به این ماجرا، بیشتر رنگ و بوی برون مرزی به خود گرفت که به نوع خود از جذابیت بالایی برخوردار است.
به نظر شما آیا نظام جمهوری اسلامی بلافاصله پس از پیروزی انقلاب با نگاه بدبینانه نسبت به آمریکا رفتار کرد؟
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، این فرصت برای آمریکا مهیا شد تا بتواند عملکرد گذشتهاش را در قبال ملتمان جبران کند، به همین لحاظ سفارت آمریکا از ۲۲ بهمن ۵۷ تا ۱۳ آبان ۱۳۵۸ بزرگترین سفارت با بیشترین تعداد دیپلمات بود و با مقامهای ما مذاکره داشتند و اتفاقا دو نفر از این افراد در زمان گروگانگیری در وزارت امور خارجه بودند و تا آخر هم در آنجا ماندند. به همین لحاظ در زمان حمله به طبس، مشخصاً آزادی این دو نفر نیز با حمله به وزارت امور خارجه در دستور کارشان بود.
در این ایام، مقامهای آمریکایی از اینکه میخواستند در پیشرفت ایران همکاری کنند و عملکرد گذشته خود را جبران و در سازندگی کشور مشارکت کنند، صحبت میکردند، اما پس از اشغال لانه جاسوسی و اسناد به دست آمده مشخص شد، همان زمانی که صحبت از تعامل و مشارکت با ایران بود، به دنبال کودتا و تجزیه کشور و تقویت نیروهای تروریستی و ضربه به اقتصاد کشور و جاسوسی و جعل اسناد در امور بودند و حتی داشتن روابط دیپلماتیک چیزی از دشمنی آنها با ملت ما کم نکرد.
بنابراین، این اسناد و عملکرد آمریکا در این مدت که حدود ۱۰ ماه به طول انجامید، حجتی است برای کسانی که گمان میکنند، اگر رابطه با آمریکا برقرار شود، دشمنیها به دوستی تبدیل میشود. برای روشن تر شدن این مباحث از همه دعوت میکنم از لانه جاسوسی بازدید و این اسناد را مطالعه کنند.
به نظر شما چرا حضرت امام، تسخیر لانه جاسوسی را انقلاب دوم نامیدند؟
به هر حال ماجرای تسخیر سبب شد آمریکا نتواند به ایران ضربه بزند، اینکه حضرت امام فرمود، انقلاب دوم مهمتر و بالاتر از انقلاب اول است، به این لحاظ است که مبارزه با شاه مبارزه با حاکم جابر بود، هر چند وابسته به آمریکا بود، اما در انقلاب دوم، پوزه ابرقدرت آمریکا در این زمینه به خاک مالیده شد و ابهتش در سراسر جهان فرو پاشید.
البته اکنون با افشاگری آقای آسانژ و سایت ویکی لیکس و افشاگری آقای اسنودن مشخص شد، آمریکا در همه جا لانه جاسوسی داشته و از متحدان و همپیمانان خود هم جاسوسی میکرده و همچنان منتظر نفوذ در کشورها و پیشبرد منافع خود بوده است.
جو بیرون از ایران در زمان تسخیر و در روزهایی که سفارت آمریکا در دست دانشجویان بود، چگونه بود؟
اینکه دانشجویان کشوری با قدرت متوسط، سفارت کشوری ابرقدرت را به اشغال خود درآورد و ۴۴۴ روز در گروگان باشند، ابهت آمریکا را به کلی فروپاشید.
آمریکا سعی میکرد، این مسأله را به عنوان یک فاجعه در جهان معرفی کند و بر مصونیت دیپلماتیک و قواعد بین المللی تأکید میکردند، اما خودشان نه تنها مصونیت سفارتها، بلکه مصونیت کشورها را نیز رعایت نمیکنند و دست به اشغالگری میزنند.
در آمریکا در اتوبانها روزشمار گذاشته بودند و روزهای گروگانگیری را شمارش میکردند، ۱۰ روز از گروگان گیری گذشت.همین طور که روزها سپری میشد، این پرسش پیش میآمد که چرا آمریکا کاری نمیکند، در حالی که توان انجام کاری را هم نداشت و این تابلوها نشانه ضعف آمریکا بود. از سویی، آمریکا شروع به تهدید نظامی کرد.
حضرت امام در این زمان جمله «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» را بیان کردند. مقامهای آمریکایی در خاطرات خود نکتههای جالبی را مطرح کردند؛ مثلاً «هامیلتون جردن» رئیس کارکنان کاخ سفید در کتاب خود به نام «بحران» که به فارسی هم ترجمه شده است، میگوید که در تعطیلات بودم و مرا از کاخ سفید فرا خواندند و گفتند مسأله مهمی پیش آمده و سریع خودم را رساندم. موضوع، فرمایش امام درباره «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» بود، در این جلسه که کارتر هم به آن پیوست، مطرح شد که هیچ کس تا به حال چنین آمریکا را تحقیر نکرده است و ما حتماً باید واکنشی نشان دهیم، پس از ساعتها جلسه، به این نتیجه میرسند که آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند، پس از مدتها ناتوانی آمریکا در قبال واکنش به این سخن، تصمیم به سازماندهی عملیات طبس میگیرد که شکست این عملیات اعتبار آمریکا را از بین برد و این عملیات یکی از حماقتهای آمریکا به شمار آمد و حضرت امام پیش بینی کرده بود، کارتر مجدداً انتخاب نمیشود و این امر به تحقق پیوست.
با توجه به این سابقه آمریکا، به نظر شما آیا این کشور قابل اعتماد است و آیا رویکرد آن در قابل جمهوری اسلامی تغییری کرده یا نه؟
دشمنیهای آمریکا با توجه به پیشرفتها و موفقیتهای ایران در منطقه بیشتر شده و این کشور هرگز نمیتواند با ما دوست باشد و با پیشرفتهای انقلاب اسلامی و همچنین بیداری اسلامی میرود تا قطب اسلامی شکل بگیرد و آمریکا از موضع تک ابرقدرتی میافتد و جهان به سمت چند قطبی شدن پیش میرود و تجربه نشان داده، آمریکا برای رسیدن به خواستههای خود دست به هر جنایتی میزند و بخشی از سیاست آمریکا فریبکاری و خلف وعده و دروغگویی و ضربه به کشورهاست.