زندگی نامه ادواردو آنیلی از تولد تا خاکسپاری
نیویورک، منزل ، 6 ژوئن 1954
بخش سیاسی- اولین فرزند خانواده مطرح و صاحب نفوذ آنیلی متولد میشود. آنها برای او اسم ادواردو را انتخاب میکنند. پدرش سناتور جیووانی آنیلی یک مسیحی کاتولیک و مادرش پرنسس مارلا کاراچولو، یهودی بود. خانواده آنیلی که از آنان بهعنوان خاندان پادشاهی ایتالیا نام برده میشود، ثروتمندترین و پرنفوذترین خانواده ایتالیا هستند که هفت کارخانه اتومبیل سازی، چندین بانک خصوصی، باشگاه ورزشی یوونتوس و... بخشی از سرمایه عظیم آنان است.
ادواردوآنیلیرم، لندن، نیویورک
ادواردو تحصیلات ابتدایی و مقدماتی خود را در ایتالیا گذراند و پس از آن به کالج آتلانتیک در انگلستان عزیمت کرد. بعد از آن هم برای ادامه تحصیلات به ایالات متحده رفت. با این که زمینه خانوادگی برای او اقتضا میکرد تا در رشتههای مهندسی یا اقتصاد ادامه تحصیل دهد، اما ادواردو گمشدهای داشت که باید آن را در جایی دیگری میجست. به همین خاطر، رشته ادیان را برگزید و مطالعات خود را به شناخت ادیان مختلف اختصاص داد.
کتابخانه دانشگاه پرینستون، 1974
در یکی از روزهای دوران دانشجوییاش در آمریکا هنگامی که در کتابخانه قدم میزد، با کتاب تازهای مواجه شد؛The Holy Quran. آن را برداشت و مقداری از آن را مطالعه کرد. احساس عجیبی به او دست داد. او آن لحظه نمیدانست که این کتاب آیندهاش را بهکلی دگرگون خواهد کرد. از آن جاییکه پدرش کاتولیک و مادرش یهودی بودند، زمینه حقیقتجویی و تفحص در مورد ادیان و مکاتب در وی ایجاد شده بود.
مرکز اسلامی نیویورک، 1974
بعد از مطالعه بخشهای زیادی از قرآن، فهمید گمشده خود را در جملات نورانی آن یافته است. در حالی که 20 سال سن داشت، به مرکز اسلامی نیویورک مراجعه و اعلام کرد که میخواهد مسلمان شود. همان جا هم شهادتین را بر زبان جاری کرد و آنان هم نام هشام عزیز را برای وی انتخاب کردند.
رم، سفارت جمهوری اسلامی ایران، 1980
ادواردو شبکههای تلویزیونی ایتالیا را بالا پایین میکرد که برنامهای به چشمش جالب آمد؛ مناظرهای بین نمایندگانی از ایران، عراق، آمریکا و ایتالیا که در آن محمدحسن قدیری ابیانه - رایزن مطبوعاتی سفارت ایران در ایتالیا- سخنش را با نام خداوند قویتر از ناوهای آمریکا شروع کرده بود. تا انتهای مناظره را با دقت و علاقه تماشا کرد. خیلی خوشحال بود که در تلویزیون ایتالیا سخنی از خدای قدرتمند شنیده است. چند روز بعد با موتورگازی دربان منزلشان به سفارت ایران در رم رفت. چون یکشنبه بود و روز تعطیل، با در بسته سفارت مواجه شد اما آنقدر اصرار کرد که عاقبت قدیری ابیانه شخصا به استقبالش رفت و از همینجا باب آشنایی بیشتر او با ایران و انقلاب اسلامی فراهم شد.
تهران، جماران، بیت امام خمینی (ره)،6 فروردین 1360
ادواردو که بهشدت به انقلاب اسلامی ایران علاقهمند شده، در اولین سفرش فرصت پیدا میکند تا به اتفاق فخرالدین حجازی به دیدار امام خمینی برود. در همین دیدار است که حضرت امام (رحمتالله علیه) در حضور آیتالله خامنهای، حاج سیداحمد آقا و آیتالله هاشمی رفسنجانی پیشانی ادواردو را میبوسند.
زمین چمن دانشگاه تهران، صف اول نماز جمعه، 7 فروردین1360
ادواردو پس از دیدار با امام، این بار به نماز جمعه تهران میرود تا در صف اول به امامت آیتالله خامنهای نماز بخواند. تصاویری از آن نماز که بعدها با تلاش بسیار از آرشیو بیرون کشیده شد، خیلی کمک کرد که اثبات کند ادواردو مسلمان و شیعه بوده است.
تورینو، ویلای بزرگ آنیلیها، دهه 80 میلادی
در ابتدای مسلمان شدن ادواردو، خانوادهاش تصور میکردند که این اقدام وی، حاصل شور و نشاط جوانی است و پس از مدتی به حال سابق برمیگردد؛ اما با گذشت زمان، ادواردو بر ایمان و عقیده خود پافشاری بیشتری میکند و برای اعتلای اسلام و انقلاب اسلامی از هیچ کوششی دریغ نکرده، حتی خانواده خود را نیز به اسلام دعوت میکند. او امام خمینی را بهعنوان مرجع خود پذیرفته و از حکم اعدام سلمان رشدی دفاع میکند. با تلاش فراوان او، فیلم مستندی درباره اسلام تهیه میشود که از شبکه اول ایتالیا به پخش میرسد و... همه این اقدامات باعث میشود که روز به روز سختگیری و فشار خانواده بر وی بیشتر شده و کمکم ویلای مجلل آنیلیها، به زندانی مخوف برای او تبدیل شود که حتی اجازه تردد عادی و خروج بدون اجازه را هم ندارد.
رم، شورای رهبری فیات، اواخر دهه80
شورای رهبری فیات جلسهای برای انتخاب جانشین سناتور آنیلی تشکیل داده است تا مدیر پس از مرگ
او مشخص شود. در آن جلسه اکثریت اعضا، ادواردو را به دلیل عقاید مذهبی، برای تصدی این سمت نامناسب تشخیص دادند. اما به هر ترتی
ب او وارث اصلی و قانونی بود و برای کنار گذاشتن و حذف او از این ثروت عظیم، باید بهانههایی تراشیده میشد تا میتوانستند توجیهی برای افکار عمومی داشته باشند.
کنیا، سواحل مالیندی، اکتبر 1990
ادواردو به جرم حمل 300 گرم هروئین در این شهر ساحلی قاره آفریقا دستگیر میشود. خبر بهسرعت در رسانههای ایتالیا و خارج از آن منتشر میشود که فرزند ارشد جیووانی آنیلی به جرم حمل مواد دستگیر شد. همین کافی است تا زمینهها برای کنار گذاشتن او مساعدتر شود. اگرچه خبر اندکی بعد تکذیب شود.
سوئیس، بیمارستان روانی، اوایل دهه 90
مسلمان شدن ادواردو و احتمال اعتیاد او بهانههای مناسبی بود تا خانواده ادعا کنند او بیماری روحی و روانی دارد و باید تحت درمان باشد. لذا او را در یک بیمارستان روانی در مرزهای سوئیس بستری کردند؛ بیمارستانی که همه پزشکان و پرستاران آن، یهودی بودند. در آن بیمارستان وی احساس عدم امنیت میکرد و در این باره به یکی از دوستان صمیمیاش گفته بود: «صهیونیستها مرا خواهند کشت و اجازه نمیدهند که این ثروت به یک مسلمان برسد.»
رم، شورای رهبری فیات، 1997
«جیووانی اومبرتو» پسر عموی مسیحی ادواردو که به جای او به عنوان وارث آنیلیها انتخاب شده بود و ادورادو هم از انتخابش راضی بود، بر اثر سرطان ناشناختهای درگذشت. شورای رهبری فیات تشکیل جلسه داد و بلافاصله « جان لاپو الکان»خواهرزاده یهودی ادواردو را به جانشینی برگزید. این اقدام ادواردو را بسیار ناراحت کرد و ضمن ابراز مخالفت، اجازه نداد نام خانوادگی «آنیلی» را بر خواهرزاده یهودیش بگذارند. این بهترین نشانه بود بر پیشبینیای که ادواردو از نقشه صهیونیستها برای تصاحب اموال خاندانش داشت.
بزرگراه تورینو - ساوونا، پل رومانو، 15 نوامبر 2000
ادواردو برای انجام کارهای روزمره از منزل خارج شد. قبل از بیرون رفتن به آشپز خانواده، سفارش غذای مورد علاقهاش را داد؛ غذایی که از گوشت حلال تهیه شده باشد. اما ساعتی بعد پیکر بیجان او در حاشیه رودخانه زیر پل بزرگ رومانو پیدا شد؛ در حالیکه خودروی او هم روی پل رها شده بود. در همان روز هم با اصرار اطرافیان بدون کالبدشکافی در مقبره خانوادگی آنیلی بهعنوان یک مسیحی به خاک سپرده شد. همان روز رسانههای ایتالیا و از جمله روزنامههای پرتیراژ پدرش اعلام کردند که ادواردو خودکشی کرده است؛ چراکه او مدتها بود که معتاد و منزوی شده بود. علیالظاهر پرونده ادواردو بسته میشود اما این آغازی بر یک پایان است.
منبع: تابناک