فقط کاسهساز توانست /گفتوگوی «وطنامروز» با محمدحسن قدیریابیانه به مناسبت هفتمین روز درگذشت حبیبالله کاسهساز و نقش او در ساخت مستند ادواردو آنیلی
گروه فرهنگ و هنر: «به نام خدایی که از ناوهای آمریکایی قویتر است». این جمله اول محمدحسن قدیریابیانه در مناظره با نمایندگان کشور آمریکا در تلویزیون ایتالیا بود. جملهای که «ادواردو آنیلی» فرزند جیوانی آنیلی ثروتمند مشهور ایتالیا را دچار تحول کرد؛ فرزند صاحب لامبورگینی، فراری، باشگاه یوونتوس و... . ادواردو بهواسطه محمدحسن به دین تشیع میگراید اما پس از مدتی به طور مشکوک پیکرش پایین پل پیدا میشود. رسانههای ایتالیا و سراسر جهان خبر«خودکشی» ادواردو را منتشر میکنند. خبری که فردای آن روز انجمن اسلامی دانشجویان ایتالیا آن را جور دیگری اعلام میکند؛ ادواردو شهید شد.
به گزارش «وطنامروز»، حبیبالله کاسهساز، تهیهکننده تنها مستندی است که در رابطه با ادواردو ساخته شد. وی برای تولید این مستند هزینههای زیادی را متقبل شد و بسیاری در میان تمام آثارش از جمله «اخراجیها»، «کارناوال مرگ»، «در چشم باد» و... ادواردو را متفاوتترین و ماندگارترین میدانند. مستندی که برای تولید و انتشار از پیچ و خمهای متفاوتی از دل ایتالیا تا مرکز کشور خودمان گذر کرد.
کاسهساز درباره مستند ادواردو گفته بود: من هر زمان به ادواردو فکر میکنم احساس میکنم خداوند روی زمین یکسری نشانهها را برای بشر میگذارد که این نشانهها باعث میشود بهانهجویی برای دنیای باقی وجود نداشته باشد و من حس میکنم ادواردو یکی از آن نشانههاست. او با وجود آنکه ثروت زیادی داشت چشم بر روی آن بست. چه اتفاقی برای یک انسان میافتد که همه ظواهر دنیا را کنار میگذارد و پناه به قرآن میآورد و مسلمان میشود و خداوند هم به خاطر این کار او پاداش شهادت را به او اهدا میکند.
وی همچنین درباره دیدار ادواردو با امام خمینی(ره) اظهار داشت: وقتی ادواردو خدمت حضرت امام رسید، او تنها خارجیای بود که امام پیشانیاش را بوسید. ظاهرا ضربهای که صهیونیسمها به او زدند همان بوسهگاه امام بود که پس از آن وی را از پل پرت میکنند و میگویند خودکشی کرده است؛ طبق فرمایش مقام معظم رهبری هر اثری که با هنر آمیخته شود ثبت میشود. بنده هم معتقدم خداوند کمک کرد که این فیلم ساخته شد تا ادواردو ماندگار شود. به مناسبت هفتمین روز درگذشت حبیبالله کاسهساز گفتوگویی داشتیم با محمدحسن قدیریابیانه که در ادامه میخوانید.
باخبرید که آقای کاسهساز چگونه عزم تولید مستند را پیدا کرد؟
زمانی که در رسانهها اعلام شد «ادواردو آنیلی» فرزند میلیاردر ایتالیایی خودکشی کرد، روزنامه جمهوری اسلامی هم این خبر را درج میکند. آقای سیاوش سرمدی که از کارگردانهای مستند است این خبر برایش جالب بوده و ایدهای به ذهنش میرسد و آن را نزد آقای کاسهساز میبرد. برای آنها جالب بود که آدمی با این ثروت و جایگاه خودکشی کند. فردای آن روز بنده بیانیهای را از سوی انجمن اسلامی دانشجویان ایتالیا منتشر و اعلام کردم ادواردو شهید شده است. من وقتی خبر خودکشی ادواردو آنیلی را شنیدم، یقین داشتم که او را به شهادت رساندهاند، حتی خودش هم به من گفته بود که برای قتل من اقدام خواهند کرد و آن را خودکشی، بیماری یا صانحه اعلام میکنند. منتها او فکر میکرد تا پدرش زنده است کاری با او ندارند. آقای کاسهساز پس از دیدن این بیانیه تلاش میکند تا نویسندگان آن را پیدا کند. آنها با انجمن تماس گرفتند و نخستین قرارمان را با آقای کاسهساز گذاشتیم.
این نخستین دیدار شما بود؟
بله! نخستین دیدار من با آقای کاسهساز در همین دیدار بود. وقتی ماجرا را برای ایشان شرح دادم، داستان برایشان جالب به نظر آمد و تصمیم گرفت این فیلم را بسازد. آقای کاسهساز گروهی را تشکیل میدهد شامل آقای سیاوش سرمدی، یک فیلمبردار و آقای دکتر باقر حسینی، از دوستان ما در ایتالیا که قبلا رایزن فرهنگی ایران در ایتالیا بود. قبل از آنکه این گروه عازم ایتالیا شود، من به آنها سفارشاتی میکنم. به آنها میگویم نگویید که بنا دارید برای ادواردو فیلم بسازید. فیلمهایی را هم که تهیه میکنید بلافاصله از خودتان دور کنید.
پس موضوع مستندشان را چه چیزی اعلام کردند؟
آنها بر همین اساس اعلام میکنند که میخواهند فیلمی با موضوع امام خمینی و تاثیر ایشان بر جهان بسازند. آنها در آنجا هر روز فیلمها را از خودشان دور میکنند و در اقدامی جالب مبلغی حدود 1500 یورو به فردی میدهند که به آرشیو تلویزیون ایتالیا دسترسی داشته و او هم میزان قابل توجهی از فیلمهای تلویزیون را در اختیار آنها قرار میدهد. گروه فیلمسازی به جهت اینکه حمل و نگهداری این فیلمها مشکل و خطرناک بوده، فیلمها را به سفارت ایران میبرند و از آنها میخواهند این فیلمها را به ایران بفرستند که سفارت ایران نمیپذیرد. سپس آنها سراغ سفارت ایران در واتیکان می روند که آنها هم حاضر به این کار نمیشوند و رایزن فرهنگی ایران در ایتالیا هم این کار را برایشان انجام نمیدهد. در واقع نام ادواردو آنیلی که میآمد، مو بر تن مسؤولان آنجا سیخ میشد. در این راستا خیلی از افراد نیز از مصاحبه واهمه داشتند و این ترس مانع از آن شد که جلوی دوربین بنشینند و درباره ادواردو صحبت کنند.
قبرستانی که ادواردو در آن دفن شده بود، قبرستانی محلی و شخصی است و از حضور افراد متفرقه جلوگیری میشود اما سیاوش سرمدی کارگردان به صورت پنهانی وارد قبرستان شده و در آنجا تسبیحش را بر مزار ادواردو آویزیان میکند. بعدها که ماموران تسبیح را میبینند، شک میکنند و با بررسی متوجه میشوند که اینها دارند در رابطه با ادواردو فیلم میسازند. به هتل محل اقامت گروه فیلمسازی حمله میکنند اما خوشبختانه آنجا فیلمی پیدا نمیشود. با این حال آنها را به زندان میاندازند. در این مدت هرچقدر آقای کاسهساز با وزارت امور خارجه و سفارت ایران تماس میگیرد که کاری برای این بچهها انجام دهید، اما هیچ اقدامی از سوی وزارت امور خارجه صورت نمیگیرد. اندکی که میگذرد روزنامهها مینویسند این گروه ایرانی برای عملیات تروریستی وارد ایتالیا شده و قصد ترور پادشاه سابق افغانستان را داشتند و دادگاه غیابی تشکیل میشود و آنها سالها از حضور در کشورهای اروپایی منع میشوند.
بالاخره گروه از زندان آزاد میشود؟
بله! آنها آزاد میشوند و فیلمها بعد از 4-3 ماه و با مشکلات فراوانی به آنها میرسد. اما وقتی به ایران میرسند، وزارت امور خارجه با تولید فیلمها مخالفت میکند ولی با این وجود این فیلم تولید میشود. پس از این اقدام، آقای کاسهساز مورد تهدید و تطمیع قرار میگیرد. ایشان تهدید میشود که اگر این فیلم تولید و پخش شود، عواقب بسیار بدی برایتان خواهد داشت. آقای کاسهساز هم میگوید شما هرکاری میخواهید بکنید. جالب آنجاست همین فردی که تهدید کرده بود، بعد از تولید فیلم دوباره تماس گرفته و گفته بود این فیلم را پخش نکن و آن را در اختیار ما قرار بده، ما هموزن تو به تو دلار میدهیم. آقای کاسهساز هم فیلم را پخش میکند. اما این بار پای وزارت امور خارجه (در دوران اصلاحات) به میان میآید و بشدت با توزیع فیلم مخالفت و برخورد میکند.
چه ارتباطی به وزارت امور خارجه داشت؟
وزارت امور خارجه معتقد بود تولید فیلم به ضرر روابط خارجی ایران است. سخنگوی وقت وزارت امور خارجه نامهای به آقای لاریجانی، ریاست صداوسیما مینویسد که این فیلم نباید پخش شود. این در حالی است که ایتالیا هیچگاه رسما چنین گلایهای نکرده بود. حالا وزارت امور خارجه کاسه داغتر از آش شده بود و آن هم به این دلیل بود که یک رسانه ضدانقلاب مطلبی را منتشر کرده و روزنامه ایران هم با حذف منبع نوشته بود که ایتالیا اعلام کرده اگر این فیلم منتشر شود، روابط بین ایران و ایتالیا خدشهدار خواهد شد. من خیلی تلاش کردم که وزارت امور خارجه را برای انتشار این مستند قانع کنم. میگفتم این حجم از فیلمهای ضدایرانی در ایتالیا اکران میشوند و وقتی ما معترض میشویم میگویند رسانهها در ایتالیا آزادند. آنها مدام فیلمهایی مثل «بدون دخترم هرگز» را از رسانههایشان پخش میکردند، آن هم فیلمهایی در نهایت کذب و تهمت، اما زمانی که ما میخواهیم حقیقتی را بیان کنیم که متهمش ایتالیا نیست و صهیونیستها هستند وزارت امور خارجه نگران خدشهدار شدن روابط است. با این وجود وزارت امور خارجه محکم روی حرف خودش ایستاد.
پس چگونه شد که آقای کاسهساز توانستند فیلم را پخش کنند؟
آقای کاسهساز وقتی شرایط و خفقان دولت را دید، فیلم را به محضر مقام معظم رهبری ارسال کرد. مقام معظم رهبری این فیلم را میبینند و میفرمایند که ابتدا این فیلم در محافل مختلف نمایش داده شود، میزگردهای مربوط ایجاد شود و سپس در صداوسیما پخش شود. این اتفاق هم افتاد. دانشگاهها از بنده و آقای کاسهساز مدام دعوت میکردند و ما ماجرای ادواردو و این فیلم را توضیح میدادیم. این اتفاق بسیار اثرگذار بود و باعث شد موج بسیار خوبی ایجاد شود. افراد بسیاری با هزینه شخصی خودشان سیدیهای مستند را تکثیر و منتشر میکردند. این موج بسیار اثرگذارتر از آن بود که ما مستقیما فیلم را در صداوسیما پخش میکردیم. هنوز هم بسیاری تماس میگیرند و از تاثیرات این مستند میگویند. این مستند به زبانهای متفاوتی نظیر، انگلیسی، روسی، اردو، کردی، آذری و... ترجمه شده است. بعد از این موج اولیه فیلم در تلویزیون منتشر شد و بشدت مورد توجه قرار گرفت.
چرا در مطبوعات آن دوره کشور هیچ خبری از ادواردو نیست؟
اصلاحطلبان سعی کردند در اصل قضیه تشکیک ایجاد کنند. از کجا معلوم است که او مسلمان بوده؟ از کجا معلوم که این فیلم صحت داشته باشد؟ و این قبیل سوالات و تشکیکهای غرضورزانه. در حالی که بنده به عنوان رایزن مطبوعات وقت شهادت دادم. آقای سلمانی، سفیر وقت ایران در واتیکان نیز همین نکته را بیان کرد. آقای فخرالدین حجازی بر همین نکته در کتابش اشاره داشت. با این وجود آنها حاضر نبودند هیچ چیزی در مطبوعاتشان راجع به ادواردو بنویسند. تا به حال هم ننوشتهاند و جالب است که فقط یک روزنامه اصلاحطلب مطلب در رابطه با ادواردو نوشت و آن مطلب این بود که یک عده افراطی بنا دارند با تولید مستند، روابط ایران با ایتالیا را خدشهدار کنند.
پیرو پخش این فیلم در صداوسیما کمیسیون خارجی مجلس ششم، جلسهای تشکیل داد و به صداسیما اعتراض کرد که چرا این فیلم را پخش کردید؟ برای بنده هنوز این سوال مطرح است که چرا؟ آنها هیچ واکنش و مطلبی پیرامون این مساله نداشتهاند. حتی ننوشتند که گروهی ادعا میکنند که او مسلمان است. آن زمان که فیلم تولید شد ما خبر نداشتیم ادواردو در صف اول نماز جمعه حضور داشته است. بعدا متوجه میشویم که ادواردو بعد از دیدار با امام به نماز جمعه میرود و در صف اول آن هم حاضر میشود، الان هم فیلم و عکس حضور او در نماز جمعه موجود است. اخیرا هم به ما اطلاع دادند که ایشان قبل از نماز جمعه دیداری هم با مقام معظم رهبری در اطاق انتظار نماز جمعه داشتند. ادواردو که با یکی از بچههای انجمن اسلامی در دیدار با حضرت آیت الله خامنه ای در آن اطاق حضور داشته به بنده گفت که عکسهایی هم از این دیدار گرفته شده است که من از همین طریق از مسؤولان ستاد نماز جمعه میخواهم پیگیریهای مربوط را برای یافتن تصاویر این دیدار انجام دهند. من اینجا لازم میدانم که هم از آقای سرافراز معاون برونمرزی سیما و هم آقای لاریجانی ریاست وقت صداوسیما بسیار تشکر کنم که بهرغم اعمال فشار اصلاحطلبان، این مستند را در تلویزیون به نمایش گذاشتند.
شما قبل از درگذشت آقای کاسهساز نکتهای را مطرح کردید که احتمال میرود ایشان ترور بیولوژیک شده باشند. این مساله در مقایسه با اینکه سالهای بسیاری از آن موقع گذشته و ایشان نیز دچار بیماری شایع و فراوان سرطان شدهاند، چگونه توجیه پیدا میکند؟
مساله ترور بیولوژیک امری است که نمیتوان آن را به راحتی شناخت و بررسی کرد اما هنرمندانی که در مقابله یا صهیونیسم کار ماندگار میکنند، بیشک مورد خصم و تهاجم دشمن خود قرار میگیرند. افرادی مثل مرحوم سلحشور، مرحوم کاسهساز و نادر طالبزاده اثر فراوانی در تبیین صهیونیسم داشتهاند و نمیتوان این اثر را انکار کرد و اگر ما خود را جای دشمن بگذاریم، میفهمیم که حذف بیسر و صدای آنها از خساراتشان میکاهد. من نمیگویم ایشان حتما ترور بیولوژیک شده است، بلکه معتقدم منطق شیطانی چنین عملی را ایجاب میکند. اگر این فیلم تولید نمیشد، کودتای خانواده آنیلی رو نمیشد و معتقدم آنها ضربه خوردند. هرچند آنها توانستند تمام ثروت را به خواهرزاده یهودی خانواده منتقل کنند. این مستند میتواند کامل شود و مستندات و فیلمهای سینمایی و سریالی متعددی از آن ساخته شود. ما اگر بتوانیم دیوار سانسور در ایتالیا را بشکنیم، خودش منجر به کنجکاوی مخاطبان درباره اسلام خواهد شد. ادواردو وقتی فهمید که در ایتالیا امکان به دست آوردن ارث پدری را با حفظ اسلام ندارد تصمیم گرفته بود به قم بیاید و طلبه شود که شهادت بر طلبگیاش پیشقدم شد. همت و تیزبینی آقای کاسهساز بود که اهمیت این موضوع را درک و برای تولید آن تلاش کرد و هزینه داد. در مراسم تشییع ایشان بسیاری میگفتند او خدمت زیادی به سینما کرد در حالی که من میگویم او سینما را به خدمت اسلام و انقلاب درآورد. هرچند این خدمت به خود سینما هم هست اما ایشان کارهای بزرگی انجام دادند. ضمن اینکه بقیه کارهای آقای کاسهساز هم ارزشی هست و اگر آدم خودش را بگذارد جای دشمن، میفهمد که باید به چنین افرادی ضربه زد.