سناریوی تغییر محاسبات با فرمول جنگ روانی
روزنامه «حمایت» 97/2/24 در یادداشت به قلم «محمدحسن قدیری ابیانه»:
1. تغییر نگرش در سطوح بالای تصمیمگیری، همواره بخشی از پروژه جنگ روانی و توطئه علیه یک کشور به شمار آمده است. القاء ضعف و ناتوانی در مقابل دشمن و دشمنیها، بزرگنمایی قدرت و توان کشورهای معاند، ایجاد بیاعتمادی در مسئولین نسبت به امکانات بالقوه کشور و توانایی نیروهای داخلی، گوشهای از برنامه وسیع استکبار برای تغییر محاسبات مسئولین کشورهاست. این مؤلفهها به دلایل بیشماری که خارج از حوصله این یادداشت است، با شدت و حدت بیشتری علیه انقلاب اسلامی در جریان است؛ بهگونهای که جنگ روانی دشمن در آستانه خروج آمریکا از برجام و پسازآن، وارد فاز جدیدی شده است.
2. طرحی در حال حاضر بین اعضای شورای امنیت ملی آمریکا دستبهدست میشود که بر ناراضی کردن مردم و شیوع ویروس بیاعتمادی به حکومت از طریق افزایش فشارهای اقتصادی و طرح ادعاهای واهی درباره هزینههای ایران در منطقه و فعالیتهای موشکی متمرکز است. این سناریوی تکراری و نخنما شده، در خصوص فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی نیز به اجرا در آمد و بوقهای تبلیغاتی نظام سلطه همه توان خود را بر القای این گزاره قرار دادند که اگر توافقی با غرب به دست نیاید، مشکلات معیشتی سر به فلک خواهند گذاشت. رهبر حکیم انقلاب در آن مقطع، هوشیاری مسئولین را طلب کرده و فرمودند: «شرایط کنونی ازلحاظ فعالیتها و تلاشهای دشمنان جمهوری اسلامی که ما بر آنها احاطه اطلاعاتی نیز داریم، مقطع مهمی است زیرا آنها به دنبال تغییر محاسبات مسئولان و تغییر افکار مردم در خصوص مسائل انقلابی، دینی و مصالح ملی کشور هستند.» (6 خرداد 95)
با نهایی شدن توافق هستهای و تلقی دشمن مبنی بر عقیم کردن توان کشور در این حوزه، رودربایستی را کنار گذاشته و صراحتاً از تسلیم شدن ایران اسلامی در موضوعات منطقهای و موشکی سخن به میان آوردند. این حربه، بهموازات جنگ روانی شدیدی بکار گرفته شد که از طریق شبکههای اجتماعی و کانالهای ماهوارهای به جامعه پمپاژ گردید و بر اساس طرحی که شورای امنیت ملی آمریکا روی میز قرار داده، بناست که از تحریمهای پیش از برجام بهعلاوه تحریمهای جدید پسابرجامی، برای تسلیم کردن تصمیم گیران و تصمیم سازان کشور، این بار در خصوص این دو مؤلفه اقتدار نظام بهرهبرداری شود. این در حالی است که رئیسجمهور آمریکا در اولین سفر منطقهای خود در سال گذشته به عربستان، سخن از «ناتوی عربی» به میان آورد تا این سازوکار را برای بهاصطلاح حلوفصل بحرانهای غرب آسیا به جریان اندازد. تهدید به اجرای گزینه نظامی بهمنظور مقابله با جمهوری اسلامی به خرج کشورهای عربی– سناریویی که در سوریه با ایده تشکیل «ارتش عربی» طراحیشده – از اهداف باج خواهانه ناتوی عربی است که متأسفانه برخیها را در داخل، تحت تأثیر خود قرار داده است.
بارها از زبان برخی مسئولین بیانشده است که در سایه تعامل با غرب، سایه جنگ از سر مردم ایران کم شد درحالیکه آمریکا و غرب به اذعان مسئولین فعلی و اسبق و رسانههایشان، در موقعیتی قرار ندارند که بتوانند جنگ دیگری را بهویژه علیه ایران کلید بزنند. بنابراین، ترسیدن یا ترساندن مسئولین و جامعه از جنگ، بخشی از سیاستهای دشمن است و در سایه آدرسهای بعضاً اشتباهی که بهطرف مقابل ارسالشده، بدخواهان به این توهم دچار شدهاند که بخشی از دستاندرکاران کشور در پی این شوی تبلیغاتی، از شعلهور شدن آتش جنگ واهمه دارند، آن را جدی گرفتهاند و حاضرند برای جلوگیری از بروز تقابل نظامی، دستان خود را به نشانه تسلیم بالا ببرند!
3. از طرفی، گروهی از متصدیان کشور نسبت به توانمندیهای جوانان این مرز و بوم، همواره به دیده تردید نگریستهاند وگرنه چه وجهی دارد که با وجود پیروزیها خیرهکننده در ادوار مختلف و علیرغم تحریمهای سنگین، اقتصاد ایران را بدون سرمایهگذاریهای خارجی، راکد بپندارند و باعث شوند که دشمنانمان بگویند «ایران هنری جز فروش نفت ندارد» ! بهعنوان یک نمونه از تواناییهای نسل جدید متخصص و متعهد نظام اسلامی، کشورمان در صنعت موشکی در حالی به خودکفایی رسیده که زنجیرهای از تخصصهای پیشرفته مهندسی و هوا – فضا در آن دخیل هستند و کمتر فناوری پیچیدهای را میتوان در مقیاس تکنولوژی ساخت موشک آدرس داد. این دستاورد بزرگ در تندباد تحریمها به دست آمد، آنگاه چگونه ممکن است که به جوانان دانشمندمان اعتماد کنیم و به قلههای افتخار در سایر حوزهها دست نیابیم ؟! این نیست، جز اینکه دشمنان ما از طریق نفوذیها، گسلهای فکری دستهای از مسئولین با آرمانهای انقلاب را شناسایی کرده و همزمان با جنگ روانی، ایران و ایرانی را در نظرشان ناتوان و ضعیف جلوه دادهاند.
4. آمریکاییها در خصوص براندازی و تغییر نظام جمهوری اسلامی دچار همان توهمی هستند که عدهای در رابطه با نحوه تعامل با غرب به آن مبتلا بودند. برخی در اندیشه منصرف کردن غرب از خصومت با ایران با ادعای فهم زبان دنیا بودند، دعوای اساسی بین استکبار و انقلاب را در حد مناقشه هستهای تقلیل دادند . آمریکاییها هم به همین مالیخولیا دچار شده و تصور میکنند که جمهوری اسلامی عبارت است از عدهای مرعوب و واداده؛ درحالیکه اینگونه نیست. در کوران دسیسهها و فتنههای اوایل انقلاب اسلامی تا امروز، هر جا که مسئولین دچار خطا شده و از مسیر آرمانی نظام خارج شدند، آحاد مردم با حضور در بزنگاهها، پشتوانه و سرمایه اصلی کشور را به رخ آمریکا و شرکایش کشیدند و تا پای جان برای حفظ کشور ایستادند. ازاینرو، همانگونه که برخی از مسئولین اجرایی به تأسی از رهبر معظم انقلاب تصریح کردهاند: «هیچ مشکل غیرقابلحلی در کشور وجود ندارد»، ضروری است همه ارکان نظام، متوجه پروژه «بی اعتمادسازی مردم به مسئولین» و بالعکس، «بزرگنمایی مشکلات اقتصادی»، «بلوف جنگ» و ... باشند، همه هموغم خود را بر فعالسازی پتانسیلهای داخلی معطوف سازند و تسلیم فضاسازیها و عملیات روانی حریف نشوند.
hemayatonline.ir/newspaper/item/15043
fna.ir/bm26lj