خبر و نظر: دلایل عدم پایبندی علی مطهری به قانون اساسی
خبر- علی مطهری: جاییکه اعلام میشود مجمع تشخیص مصلحت باید به لحاظ انطباق با سیاست های کلی نظام مصوبه مجلس را بررسی کند این خلاف قانون اساسی است.
نظر- قدیری ابیانه: در اصل ۱۱۰ قانون اساسی در رابطه با اختیارات رهبری آمده است که:
۱- تعیین سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی ایران، پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام
۲- نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام
پس طبق قانون اساسی تعیین سیاست های کلی نظام با مقام معظم رهبری است. تعیین سیاست های کلان یعنی همه قوا از جمله قوای مجریه و مقننه باید در چهارچوب آن سیاستها عمل کنند.
نمی شود که قوای کشور خلاف سیاست های کلی نظام عمل نمایند.
شورای نگهبان موظف است از دو بعد مصوبات مجلس شورای اسلامی را بررسی کند:
1- عدم مغایرات با قانون اساسی
2- عدم مغایرت با اسلام
چون طبق قانون اساسی تعیین سیاست های کلی نظام پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام با مقام معظم رهبری است. پس مصوبات مجلس نباید با سیاست های کلان در تناقض باشد و در صورت مغایرت مصوبات با سیاست های کلان نظام، طبق قانون اساسی شورای نگهبان باید آن را رد کند.
طبق قانون اساسی نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام با مقام معظم رهبری است . ایشان هم این نظارت را بر عهده مجمع تشخیص مصلحت نظام که خود در تدوین قانون اساسی به رهبری نظر مشورتی داده اند واگذار کرده اند، لذا طبیعی است که شورای محترم نگهبان در زمینه تطبیق مصوبات مجلس با سیاست های کلی نظام نظر آن مجمع را جویا شود و در صورت اعلام مغایرت، آن مصوبه را رد کند زیرا در این صورت آن مصوبه با سیاست های کلی نظام و در نتیجه با قانون اساسی مغایرت دارد و باید رد شود.
حالا آقای علی مطهری چه می گوید؟ و چه می خواهد؟ او خود را در تفسیر قانون اساسی محق می نمایاند، حال آنکه باز هم طبق قانون اساسی مرجع تفسیر قانون اساسی شورای محترم نگهبان است.
آیا او نسبت به این موضوع جاهل است یا خود را به جهالت می زند؟ فرض کنیم رفتند و با مقام معظم رهبری در این باره صحبت کردند. چه خواسته ای دارند؟ مثلا می خواهند بگویند شما اختیار تعیین سیاست های کلی را رها کنید و یا نسبت به نظارت بر حسن اجرای آن عمل نکنید؟! یا به مجلس اجازه دهید خلاف سیاست های کلی نظام عمل کند؟
خود این موضوعات نشان می دهد که او به قانون اساسی پایبند نیست و صلاحیت نمایندگی را ندارد.
خلاصه او برای محبوب شدن نزد عناصر سست عنصر داخلی و نیز خوشآمد رسانه های بیگانه به هذیان گویی افتاده است.