کنفرانس مجازی قدیری ابیانه: بسیج و انتخابات
سخنان دکتر قدیری ابیانه سفیر اسبق ایران در استرالیا و مکزیک در مورد بسیج و انتخابات در گروه ایتایی فدائیان امام خامنه ای عزیز:
به نام خدا. سلام عرض می کنم خدمت اعضای گروه فدائیان امام خامنه ای عزیز و هفته بسیج رو خدمت همه بسیجیان عزیز و خدمت همه ملت شریف ایران تبریک عرض می کنم.
و امیدوار هستم در خدمت به انقلاب اسلامی همه این عزیزان موفق و پایدار باشند.
بحثی که داریم بحث بسیج و انتخابات هست؛ خوب یکی از قوانین کشورمان این هست که نظامی ها نمی توانند در مسائل سیاسی دخالت بکنند نه اینکه حالا سیاسی نباشند یا سیاست را نفهمند یا حرفهای سیاسی نزنند اما نمی توانند عضو احزاب باشند و نظامی ها نمی توانند نامزد پست های حکومتی مثل مجلس ،شورای شهر و روستا و ریاست جمهوری و امثالهم بشوند و نمی توانند فعالیت های انتخاباتی داشته باشند ولی می توانند رای بدهند.
این راجع به کسانی که در ارتش و در سپاه و در نیروی انتظامی هستند صدق میکند اما نظامیها تا زمانی که کادر نظامی هستند. اگر کسی مثلاً بازنشسته شده باشد یا از سپاه یا ارتش یا نیروهای نظامی خارج شده باشند آنگاه منعی برای فعالیتش نیست.
اگر کسی مثلاً بازنشسته شده باشد یا از سپاه یا ارتش یا نیروهای نظامی خارج شده باشد آن وقت منعی برای فعالیتش نیست.
لذا الان مثلاً بعضی ها می گویند نظامی ها نمی توانند در انتخابات شرکت کنند و تبلیغ میکنند، به خصوص اصلاح طلبان، بله تا زمانی که اینها شاغلند و کادر نیروی نظامی هستند نمیتوانند؛ اما اگر از سپاه آمدند بیرون یا از ارتش آمدند بیرون مثل مثلاً فرض کنید آقای رضایی که زمانی فرمانده سپاه بوده الان بیرون آمده و دیگر سپاهی محسوب نمیشود از سپاه استعفا داده و دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام شده و عضو آن، الان منع قانونی برایش وجود ندارد.
اما یک بحثی هم مطرح میکنند میگویند بسیج هم نمی تواند فعالیت سیاسی بکند بعضی ها این را می گویند؛ خوب بسیج غیر نیروی نظامی هست . بسیج نیروی مردمی است . بسیج ۲۰ میلیونی مال قبل بوده که جمعیت ایران کمتر بوده اگر حالا ۲۰ یا ۳۰ یا ۴۰ میلیون نفر آمدند عضو بسیج شدند اینها نمی توانند فعالیت سیاسی بکنند؟ مثلاً بسیج اصناف بسیج اساتید بسیج دانشجویی اما آیا این ادعای آنها درست است؟
از یک نظر درست است از یک نظر غلط است. از این نظر درست است که: افرادی که عضو بسیج هستند به عنوان بسیجی با مارک بسیجی با لباس بسیجی نمیتوانند فعالیتی مثلاً به نفع حزبی یا گروهی بکنند . الان کسانی که عضو احزاب مختلف هستند آیا اینها نمی توانند عضو بسیج هم باشند؟ می توانند باشند، ولی در احزاب هم میتوانند باشند و هیچ اشکالی هم ندارد به شرطی که آن فعالیتی که میخواهند انجام بدهند با مارک و آرم بسیج نباشد مثلاً فعالیت حزبی و فعالیت انتخاباتی.
آیا اگر کسی عضو بسیج بود نمی تواند نامزد ریاست جمهوری شود؟ می تواند؛ عضو بسیج بودن که ضد امتیاز نیست بلکه امتیاز هست.
اما این آدمی که بسیجی است ضمناً عضو یک حزب و گروه و دسته و ....است. تحت عنوان آن حزب میتواند فعالیت کند میتواند بگوید حزب فلان مثلاً در انتخابات به این رای می دهد یا به آن رای می دهد و ... .
ولی این آدم بسیجی تحت عنوان آن حزب یا تشکل می تواند فعالیت سیاسی داشته باشد. خب متاسفانه سازمانهای غیردولتی و احزاب ما خیلی فعال نیستند ولی بسیج خوشبختانه یک سازمان فراگیر هست. چه کار کنیم که بسیجیان در انتخابات فعالیت گسترده تری داشته باشند؟
چه راهکاری وجود دارد؟ چه راهکار قانونی وجود دارد؟
به نظر من افراد بسیجی جدا از شخصیت بسیجی شان باید سعی کنند که تشکلهایی ایجاد کنند یا عضو تشکلهای موجود شوند و در قالب آن تشکل ها فعالیت های سیاسی حزبی انتخاباتی را انجام بدهند.
لذا پیشنهاد من به برادران بسیجی این هست که به فکر ایجاد تشکلهای غیر دولتی اسلامی انقلابی باشند. مثلاً ما در دانشگاه ها "جامعه اسلامی دانشجویان" را داریم اعضای جامعه اسلامی دانشجویان می توانند عضو بسیج هم باشند اما اگر میخواهند فعالیت انتخاباتی داشته باشند تحت عنوان "جامعه اسلامی دانشجویان" می توانند این کار را انجام بدهند ،تحت عنوان بسیج نمیتوانند این کار را انجام بدهند و لیست بدهند و بگویند به این افراد رای بدهید.
لذا بنده معتقد هستم که یکی از کارهای مهمی که ما باید در سطح کشور انجام بدهیم ،چه در سطح کل کشور به عنوان یک سازمان ملی، چه در سطوح استانی، شهرستانی یا در هر پایگاه بسیج که در مساجد هستند، این ها می توانند خارج از نام بسیج فعالیت بکنند، لازم هم نیست که حتماً بروند و فعالیتشان را به ثبت برسانند. اگر بتوانند یک سازمان غیردولتی ایجاد بکنند، خیلی هم خوب هست. حالا مثلاً بنده قدیری ابیانه هستم. مثلا بگوییم دانش آموختگان ابیانه، مهندسین ابیانه، انجمن اسلامی زنان ابیانه و تحت این عناوین کار بکنند؛ حالا در هر روستایی و در هر شهری می شود این کار را کرد و در سطح شهرستان می شود این کار را کرد، ابیانه جزء نطنز است، حالا می توانند بگویند سازمان زنان مسلمان نطنز، که تشکیل شده از سازمانهای مختلفی که در این شهرستان وجود دارند ؛بعد می توان استانیاش کرد، نطنز جزء استان اصفهان هست و می توان در سطح استان و کشور فعالیت کرد و هستند سازمانهای زنان در سطح کل کشور.
حالا ممکن است شما یک سری احزاب و تشکل ها را اسلامی بدانید، انقلابی بدانید و به آنها بپیوندید و در قالب آنها کار کنید، اشکال هم ندارد؛ مثلا الان شما می دانید حزب موتلفه در شهرستان هایمختلف شعبه دارد؛ خب این شعبهاش میتواند تحت عنوان همان فعالیتهای شعبهی خودشون فعالیت بکنند.
لذا بنده توصیه ام به شما این هست که بروید به سمت ایجاد تشکل ها ، تشکل های غیر دولتی، ممکن است تمام اعضای یک گروه بسیج یا یک پایگاه بسیج ضمناً عضو یک تشکل دیگری هم باشند و حتی چند تا تشکل؛ یک نفر لازم نیست الزاماً عضو یک تشکل باشد ،منتها باید همه اینها ولایتمدار باشند منتها حالا ممکن است بگوییم در سیاسی عضو سیاسی اند؛ در جای دیگر طرف ممکن است کاسب باشد یک کاسب بسیجی هست که عضو هیئت مدیره فلان مسجد هم هست (مسجد محله اش) هم هست مثلاً عضو انجمن اسلامی کسبه هم هست ضمناً عضو یک تشکل سیاسی هم هست می تواند مثلاً عضو کانون اسلامی نویسندگان هم باشد ولی عضو دو تا حزب نمیتواند باشد مثلاً بگوییم هم عضو موتلفه باشد و هم عضو مثلاً یک حزب دیگر.
یک حزب یا از احزاب موجود از نیروهای انقلابی سراغ دارید یا اگر ندارید خودتان ایجاد کنید .خود این ابر گروه فدائیان امام خامنهای عزیز که الان ۱۸۰۰ تا عضو دارد خیلی مهم هست. هم اینها اگر واقعاً همسو و همفکر باشند .ایجاد یک گروهی با ۱۸۰۰ تا عضو خیلی زیاد است.
الان یکی از شرایطی که وزارت کشور گذاشته برای اینکه یک گروهی را به عنوان حزب بپذیرد این است که بداند یک گردهمایی ۳۰۰ نفره از اعضا تشکیل بدهد نماینده وزارت کشور میآید و میگوید مثلاً شمردیم ۳۰۰ نفر بودند بعد اینها مثلاً هیئت مدیره انتخاب کردند هیئت رئیسه انتخاب کردند بعد دبیر کل انتخاب کردند که این می تواند اگر اساسنامه مناسبی داشته باشد به عنوان یک حزب به رسمیت شناخته شود.
احزاب متعدد داشتن به معنای تفرقه نیست .این احزاب بعد میتوانند به هم پیوند بخورند؛ کما اینکه مثلاً در ائتلاف انتخابات نمایندگان مجلس احزاب مختلف اسلامی بودند جمع شدند، یک ائتلاف درست کردند یک عده را انتخاب کردند؛ حالا کاری ندارم به اینکه کسانی را که انتخاب کردند بهترین آدم ها بودند یا نه ولی بلاخره انتخاب کردند و خوشبختانه انتخابات را هم پیروز شدند.
لذا خوب هست که جاهایی مراکزی بیایند افراد را آموزش بدهند، کتاب ها و جزواتی هم تهیه بشود خوب است تا اگر کسی میخواهد یک سازمان غیردولتی ایجاد بکند بداند چه ضوابطی را باید رعایت بکند. بداند که وزارت کشور به چه کسی مجوز می دهد.
سیاسی ها و احزاب را وزارت کشور باید مجوز بدهد؛ انجمن های علمی را وزارت علوم باید مجوز بدهد؛ انجمن های فرهنگی را وزارت ارشاد باید مجوز بدهد؛ انجمن های دینی را فکر می کنم سازمان تبلیغات یا همچنین سازمانی باید مجوز بدهد. مثلاً بررسی میکند و به عنوان یک انجمن دینی می پذیرد.
انجمن اصناف را فکر می کنم وزارت کار مجوز می دهد.
به هر حال تحت هر عنوانی ما بتوانیم نیروهای مومن را سازماندهی بکنیم کار خوبی کرده ایم.
فعالیت ها می تواند حتی محلی باشد. در فلان روستا در فلان محل مثلاً تهران ۲۲ منطقه هست در هر منطقه ای بخش های مختلف و جاهای مختلف دارد.
ضمن اینکه حالا معمولاً بسیج در مساجد هم فعال هست، هر مسجدی یا هر حسینیه ای ممکن است یک پایگاه بسیج داشته باشد .
من معتقد هستم که مساجد و پایگاه های ما نباید کفایت کنند که مثلاً تبلیغاتشان (فقط) درون مسجد و حسینیه ها باشد که اگر افراد آمدند مسجد پای صحبت های سخنران مینشیند در نماز جماعت هم شرکت می کنند بعد هم می روند. معتقدم هر مسجدی باید محلهی خودش را مشخص کند؛ بگوید این محله حوزه یا منطقه مسجد یا پایگاه ماست، آن وقت تلاش کند که روی مردم محله اثر خودش را بگذارد.
شما باید مثلاً بگویید در این خیابان در این کوچه این تعداد جمعیت هست . چه کار باید بکنیم که مثلاً در انتخابات رای محلهی ما به نیروهای انقلابی باشد و به نیروهای لیبرال و فتنهگران نباشد؟
باید نقشه ریخت؛ باید خارج از حوزه فعالیت کرد.
بعضی فروشگاه ها هستند مشتری می رود و خریدش را انجام می دهد. بعضی مغازه ها هستند می گویند آقا تلفنی خرید را انجام بدهید جنس را برایتان می آوریم. بعضی هم هستند که آگهی میدهند که چنین فروشگاهی در محل هست می توانید بیایید و خرید را انجام بدهید.
بعضی هم هستند که جنس را در خانه ها می برند. مثلا بعضی ها هم که آهن پاره و غیره را جمع آوری می کنند به محله ها می روند منتظر نمی مانند که آنها بیایند برای فروش وسایل شان بلکه خودشان در داخل محله ها می روند و از آنها این اجناس را خریداری میکنند. یا برخیها میوه را روی وانت گذاشته و به محله ها رفته و میوه میفروشند.
من میگویم باید اینطور عمل کرد. مثلاً برخی کتاب ها را بدین صورت میفروشند. کتاب ها را به درب منازل می برند و به افراد می گویند این کتابها را در این هفته نزدتان باشد و هفته بعد اگر خواستید بخرید وگرنه پس بدهید. این کار نوعی ابتکار عمل است؛ مثلاً بعضی ها می گویند چون مجانی است کتاب ها را بخوانیم این کار نوعی ابتکار عمل است و کار خوبی هم هست. یا مثلاً یکسری اتوبوسهایی درست کردند به شکل کتابخانه برای بچهها ،کنار پارکی اتوبوس را پارک می کنند و روی اتوبوس هم به سبکی که بچه ها دوست دارند نقاشی کرده اند تا بیایند آنجا و کتاب بخوانند و والدین هم شاید تشویق به خریدن کتاب بشوند ما نباید منتظر باشیم تا به سراغمان بیایند بلکه باید کاری کنیم تا با ابتکار عمل مان به سراغمان بیایند. یا مثلاً اتوبوس یا اکیپهای پزشکی و وسایل پزشکی در مناطق محروم میروند برای درمان، که باز اینها هم ابتکار عمل هست.
بنابراین من پیشنهادم به برادران و خواهران این هست که به فکر سازماندهی باشند و هر چند بسیجی هستند اما تشکلهای موازی هم داشته باشند، منتها این تشکل ها در تضاد با بسیج نیست.
مثلاً شما فرض کنید در هر منطقه ای پنج تا سازمان غیر دولتی راه بیفتد که دبیرکل دارد رئیس دارد هیئت مدیره دارد اینها هم همه عضو بسیج باشند، چه بهتر از این می تواند باشد؛ حالا جایی که بسیج نمی تواند دخالت کند به خاطر محدودیت هایش که تحت عنوان بسیج دارد، حالا اینهایی که بسیجی هستند تحت عنوان حزب و تشکل خاص میتوانند این فعالیتها را داشته باشند و مناسب هم هست که داشته باشند .
من شنیدم که در برخی از مناطق گاهی تنگنظری هایی پیش می آید که فرد اگر فعالیتی خارج از چارچوب بسیج داشته باشد، مثلاً ضرر به بسیج یا ضرر به اقتدار بسیج هست، برعکس من فکر می کنم این به نفع بسیج خواهد بود. اگر افرادش خودش مسئولین و اعضای احزاب اسلامی دیگر هم باشند .
کما اینکه اگر یک پایگاه بسیج بتواند مثلاً نیروهایی که اعضای احزاب مختلف را تشکیل میدهند به خودش جلب کند( عضو بکند) خیلی خوب هست که این یک نکته مثبت هست، چه از احزاب بیایند عضو بسیج بشوند چه از بسیج بروند عضو حزب یا احزاب بشوند یا تشکیل حزب بدهند؛ منتها احزاب باید احزاب سالم ولایتمدار باشند، مسیر باید مشخص باشد.
اما معتقد هستم که پایگاه های بسیج و بسیجیان مثلاً بسیج اساتید، بسیج دانشجویان، بسیج اصناف، بسیج زنان و مادران ،بسیج خانوادههای معظم شهدا، بسیج جانبازان و غیره باید فعالیت شان را حتی فراتر از منطقه داخلی خودشان در سطح کشوری و حتی در سطح جهانی سازماندهی بکنند.
البته آنجا دیگر مسئله انتخابات نیست مثلاً اگر ما بخواهیم از یمن دفاع بکنیم، یک موقع هست می توان نیرو فرستاد هم می توان سلاح فرستاد ،گاهی از اوقات هم میتوان جنایات رژیم آل سعود را در سطح جهانی افشا کرد
این نظرات بنده راجع به بسیج هست، واقعاً یک شجره طیبه ای هست بسیج. ما باید تقویتش کنیم.
خوشبختانه فرهنگ بسیجی را توانستیم در سطح جهانی در کشورهای دیگری هم به الگوبرداری برسانیم ( مثلاً) در سوریه در لبنان، در عراق، در یمن .
باید افتخار کنیم که بسیجی باشیم و در این راستا فعالیت های مثمر ثمری داشته باشیم.