پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

اطلاعیه : جهت عضویت و مطالعه مطالب، به آدرس ghadiri1404@ در تلگرام، بپیوندید
محمد حسین قدیری ابیانه
فیلم معرفی قدیری ابیانه در کادر زیر:
Loading
پیوندها
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
محمد حسین قدیری ابیانه
آخرین نظرات

دوشنبه, ۳ مرداد ۱۴۰۱، ۰۶:۰۷ ب.ظ

۰

قدیری ابیانه:✝️ *جنایت و تجاوز مبلغان مسیحی در کانادا بر علیه کودکان بومی ریشه در سبک زندگی غیرطبیعی کلیسای کاتولیک دارد.*

📡ساعدنیوز: سفر پاپ فرانسیس به کانادا برای عذرخواهی رسمی از بومیان این کشور به خاطر جنایات کلیسا در مدارس شبانه روزی بر علیه کودکان سرخپوست، بازتاب گسترده ای در رسانه های جهان داشته است. این سفر نشان از عمق فاجعه ای دارد که در طول تاریخ مسیحیت به صورت پنهان و آشکار در جریان بوده است. ریشه های این جنایات فجیع در تاریخ مسیحیت در یکی از مقدس ترین نهادهای دین مسیح به عنوان یکی از ادیان الهی به نظر حضرتعالی چیست؟ 

✅دکتر محمد حسن قدیری ابیانه: بسم الله الرحمن الرحیم؛ من *معتقدم که این نوع تجاوزات و جنایات در کلیسای کاتولیک ادامه خواهد داشت* و چیزی نیست که فقط مختص به گذشته باشد، کما این که *کلیسا همیشه حامی حکام جور و ستم بوده است. کلیسای آلمان از هیتلر حمایت می کرد، کلیسای ایتالیا از موسلینی حمایت می کرد و همین مسأله را در انگلیس، فرانسه و اسپانیا نیز شاهد بوده ایم. کلیسا در این کشورها پیشقراول زمینه سازی برای استعمار بوده است.*

*علاوه بر جنایت و غارت، بحث تجاوز به کودکان و دانش آموزان یک امر مستمر در تاریخ کلیسا بوده است.* قبل از زمانی که خبر هولناک جنایت ارباب کلیسا بر علیه کودکان سرخپوست در کانادا به تیتر روزنامه ها تبدیل شد، *بسیاری از کسانی که در کودکی در کلیسا مورد تجاوز قرار گرفته بودند، به صف افشاکنندگان جنایات کشیش های کلیسای کاتولیک پیوسته اند. حتی مواردی بوده است که در آن، بعد از افشای یک مورد تجاوز توسط یک نفر، باعث شده است تا این حقیقت دردناک روشن شود که در یک مدرسه، کل دانش آموزان قربانی تجاوز جنسی شده اند.* 

📡دلیل این حجم از جرم و جنایت و تجاوز در کلیسای کاتولیک چیست؟

 *دلیل اش چیزی نیست جز منع ازدواج برای کشیشان و راهبه ها!* البته *در گذشته خیلی دور این طور نبوده است و کشیشان حق ازدواج داشتند. اما بعد از مدتی سران مسیحیت به این نتیجه رسیدند که وقتی کشیش ها یا مبلغان دینی ازدواج می کنند، بخشی از اعاناتی که جمع می کنند، صرف پرداخت هزینه های خانواده کشیش ها می شود. ترفندی چیدند و گفتند که چون حضرت مریم (س) و حضرت مسیح (علیهم السلام) ازدواج نکرده اند، پس کشیش ها و راهبه‌ها هم نباید ازدواج کنند . با منع یک نیاز طبیعی وضعیت به گونه ای شد که فضایی به وجود آید که یک چنین جنایت ها و فجایع هولناکی در کلیسا رخ دهد.* همان طور که مطلعید، یکی از اپ‌های دوران اخیر مسئول بازرسی کلیسای کاتولیک سال ها از این موضوع خبر داشته است و به دلیل عدم اقدام و افشای این موضوع، تحت فشار افکار عمومی استعفا داد. *ازدواج برای رفع یک نیاز طبیعی است و وقتی کسی از این موضوع منع شود، طبیعی است که برای رفع آن نیاز به راه های غیرطبیعی روی می آورد. بنابراین، تا زمانی که این منع برداشته نشده است این جنایات و تجاوزها ادامه خواهد یافت. *

حتی *اخباری درباره تجاوز به کودکان معلولی منتشر شده است که توان افشای این نوع جنایت ها را ندارند.* البته فرقه هایی از مسیحیت وجود دارند که ازدواج کشیش ها در آن منع نشده است، و در درون این فرقه ها چنین جنایاتی رخ نمی دهد. این نوع فجایع به کشیش ها ختم نمی شود و در میان راهبه ها هم این مسأله رخ می دهد. وقتی من در مکزیک سفیر بودم، گزارشی را یک بار مطالعه کردم از وقوع *یک سیل که باعث تخریب دیوار یک صومعه سرا شده بود و از لابلای این دیوار اجساد جنین و نوزاد پیدا شده بود. راهبه هایی که به دلیل داشتن روابط خارج از چارچوب کلیسا حامله شده بودند یا این جنین ها را سقط کرده بودند یا بعد از تولد زنده به گور کرده بودند!*

به نظر من، عذرخواهی پاپ از سرخپوستان کفایت نمی کند. در اینجا یک جنایت هولناک انسانی رخ داده است. در بسیاری موارد بعد از تجاوز به این کودکان برای لاپوشانی، قربانی را می کشتند. البته اتفاقی که در کانادا افتاده کاری است که مبلغان مسیحی اروپایی در جاهای دیگر از جمله در بسیاری از نقاط آمریکای لاتین هم انجام داده اند. هدف از کشتن کودکان هم پنهان کردن تجاوزات جنسی و هم نسل کشی و قتل عام بومیان بوده است. کلاً *در کلیساهای قدیمی همیشه اتاقی برای شکنجه در نظر گرفته می شد*. من در فصل آخر کتاب "نیمه پنهان مسیحیت" به موضوع شکنجه در مسیحیت پرداختم. شکنجه های وحشتناکی که توسط کشیشان و مبلغان مسیحی انجام می شد. یکی از این شکنجه ها آن بود که فرد را به صورت برعکس از سقف آویزان می کردند و با اره او را به دو نصف می کردند!!! 

علاوه بر این جنایات و آزارها، چیزهایی هم توسط کلیسا به مسیحیت و انجیل اضافه شده است که از عقل به دور است. ارباب کلیسا معتقدند که مبنای ایمان، دگماتیسم مذهبی است. بر سر در کلیساها می نویسند که "استدلال بزرگترین دشمنی است که ایمان به خود دیده است"! همین مبلغان دینی و کشیش ها، گالیله را به خاطر تئوری اش درباره کروی بودن زمین محاکمه کردند و در نهایت او به ظاهر توبه کرد ولی در هنگام خروج از دادگاه با کوبیدن عصایش به زمین گفت: "من می دانم که تو کروی هستی". 

*به دلیل همین خرافات و باورهای ضدعقلانی، مسیحیت با هر نوآوری علمی که با باورهای مسیحیان مخالف بوده مخالفت می‌کردند.* جمله ای را در انجیل به مسیح نسبت می دهند که حضرت فرموده: "اگر به تو سیلی زدند، طرف دیگر صورتت را برای سیلی بعدی در معرض سیلی قرار ده!" این یعنی پذیرش ظلم. بر این اساس می‌گفتند که پذیرش ظلم نشانه ایمان است، حال آنکه در اسلام پذیرش ظلم به معنای شراکت در ظلم است. عقل در اسلام مبنای دینداری است. 

قرآن پر است از آیاتی که مسلمین را به تفکر و تدبر عقلانی فراخوانده است. 

بنابراین، ما شاهد این هستیم که با کنار رفتن کلیسا و مسیحیت از عرصه حکمرانی، در کشورهای غربی علم و فناوری رشد کرد و تحولات صنعتی رخ داد. *عده ای غربزده در کشورهای اسلامی از جمله ایران، همین مدل جدایی دین از سیاست و حکمرانی را برای جوامع اسلامی پیشنهاد می کنند در حالی که دین اسلام ماهیتاً با مسیحیت تحریف شده فرق دارد. اسلام دین علم آموزی و تفکر است. استعمارگران به همین دلیل همیشه در تلاش بوده اند تا پروژه جدایی دین از سیاست را در بلاد اسلامی پیگیری کنند چون آنها مخالف پیشرفت این جوامع اند. اسلام عامل پیشرفت است نه مانع آن!* دقیقاً برخلاف مسیحیت. در میان افراد غزبزده طبیعتاً برخی مأمور سرویس های جاسوسی دشمن اند و برخی نادان و جاهل! *این دسته دوم نمی دانند که اسلام دینی است که می گوید که اگر علم در چین است باید مسلمانان برای آموختن از چین هم بیاموزند! اسلام دینی است که در آن، جوهر قلم عالم بالاتر از خون شهداست (مداد العلما افضل من الدماء الشهدا) است. 

به هر حال، کلیسا باید در باورها و روابط اش تجدیدنظر کند. این که مجرد بودن را برای کشیش ها یا راهبه ها یک فضیلت قلمداد می کنند و آن را امری مقدس می دانند، خلاف طبیعت بشر است. آنها بهانه می کنند که حضرت مریم (س) و حضرت عیسی (ع) ازدواج نکردند در حالی که بسیاری از پیامبران و اولیای الهی خانواده تشکیل دادند و ازدواج کردند. چرا آنها این پیامبران را الگوی خود قرار نمی دهند؟ 

✝️ *دأب کلیسا درباره ازدواج این است که زناشویی یک امر بد اما ضروری است! ضرورتش هم ریشه در بقای نسل دارد. به هر صورت، این امر بد باید توسط افرادی جز اولیای کلیسا انجام شود*. این یک حرف غیرمنطقی است! درباره طلاق هم نظر کلیسا عجیب است. طبق نظر کلیسا، طلاق ممنوع مطلق است. کسی که ازدواج کرد حق طلاق ندارد مگر این که شخص پاپ دستور لغو ازدواج را صادر کند! به همین دلیل است که بسیاری از زوج ها ترجیح می دهند که ازدواج مدنی خارج از کلیسا داشته باشند تا هر وقت خواستند بتوانند طلاق بگیرند. چیزی به نام حق ازدواج مجدد بعد از جدایی وجود ندارد. با هرکسی ازدواج کردی، تا ابد با او باید به سر بری. همین موضوع باعث شد که خیلی از زوج ها علیرغم این که طلاق رسمی از کلیسا نگرفتند، با کسان دیگری رابطه داشته باشند و حتی صاحب فرزند شوند. 

حدود 40 سال پیش، در ایتالیا رفراندومی درباره "مجاز شدن طلاق" برگزار شد که اکثریت به آن رأی مثبت دادند! اسلام علیرغم منکر دانستن طلاق، آن را مجاز شمرده است. شما وقتی با کسی نتوانستید به توافق برسید و به زندگی مشترکتان ادامه دهید، طلاق می گیرید و زندگی مشترک جدیدی را آغاز می کنید. واقعاً کلیسا در این مورد بسیار عقب افتاده است. جرئت و جسارت برای اصلاح این امور در ارباب کلیسا وجود ندارد و بعید نیست که پاپ بعدی هم مجبور شود برای جنایاتی که امروز در کلیسا رخ می دهد، عذرخواهی کند! 

همین خرافات و جزم اندیشی باعث شده است که روندهای انحرافی در داخل خود کلیسا به وجود آید. کشیش هایی پیدا شده اند که همجنس بازند و همجنس بازی را مجاز اعلام می کنند! واقعیت این است که انجیل تحریف شده است. علیرغم احترامی که به مسیحیان داریم، این واقعیت محض است. عبارتی از انجیل را برایتان نقل می کنم خودتان قضاوت کنید. از زبان مسیح در انجیل آمده است که "ایها الناس من خوردنی هستم؛ تن من خوردنی است و خون من آشامیدنی است!" هر کس که تن مرا بخورد و خون من را بیاشامد من در وجود او ابدی خواهم شد! 

مراسم عشای ربانی در کلیسا بر پایه همین عبارت تحریف شده انجام می گیرد. تکه ای نان را در شراب می زنند و به مؤمنان می دهند و در اینجا، نان سمبلی است از بدن مسیح و شراب سمبلی از خون او! یک بار در مکزیک، یک نفر از من پرسید که خدای شما چگونه خدایی است؟ من در جواب او گفتم که خدای من خوردنی نیست! مراسم عشای ربانی رسماً مراسم خداخوری است. مسیح برای مسیحیان خدای پسر است. پس بنابراین، مسیحیت نیاز مبرمی به پالایش از این خرافات و تحریف ها دارد. امروز هم در غرب، کلیسا نقش خود را از دست داده است و در بسیاری اوقات مثل یک سوپاپ اطمینان عمل می کند. دلیل اش هم همین دگماتیسم و رفتارهای غیرعقلانی است.

https://saednews.com/fa/post/jnait-v-tjaoz-mblghan-msihi-dar-kanada-br-alye-kodkan-bomi-rishe-dar-sbk-zndgi-ghirtbiei-klisai-katolik-dard

۰۱/۰۵/۰۳

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">