قدیری ابیانه: افرادی که شامل قانون تابعیت مضاعف می شوند لازم نیست در دولت مسئولیتی بگیرند
قدیری ابیانه: افرادی که شامل قانون تابعیت مضاعف می شوند لازم نیست در دولت مسئولیتی بگیرند
چهارشنبه ۲۲ / ۱۲ /۱۴۰۳
شفقنا- دکتر محمدحسن قدیری ابیانه، سفیر اسبق ایران در مکزیک و استرالیا درباره قانون تابعیت مضاعف و منع این افراد در مناصب اجرایی می گوید: تجربه نشان داده کسانی که همسر یا فرزندانشان تابعیت خارجی دارند یا حتی خودشان بدون داشتن تابعیت مدت مدیدی در آن کشور خارجی ساکن بودند، به نوعی منافع آن کشور برایشان مطرح است، لذا هر چند ممکن است استثناهایی هم وجود داشته باشد و چنین افرادی به درد کشور بخورند اما سود این قانون بیش از زیان عدم استفاده از اینهاست.
متن گفت وگوی خبرنگار شفقنا با آقای قدیری ابیانه را می خوانید:
🔍– فکر می کنید قانون دو تابعیتی ممکن است از به کارگیری نخبگان در پست های دولتی ممانعت کند؟ نظرتان در مورد این قانون چیست و با توجه به افرادی که در دولت فعلی هستند و گفته می شود که باید برکنار شوند آیا منجر به این نمی شود که برخی از کسانی که واقعاً نخبه باشند، از گرفتن پست های دولتی منع شوند؟
✅ کسانی که تابعیت خارجی را می گیرند، قسم یاد می کنند که از منافع آن کشور در هر شرایطی دفاع کنند و اگر لازم شد و جنگی اتفاق افتاد، آنها به نفع آن کشور بجنگند حتی علیه کشور محل تولدشان که قبلاً تابعیت داشتند. طبیعتاً چنین کسانی نمی توانند بر مسند امور در دولت و حکومت قرار بگیرند.
🔍 این قانون شامل کسانی هم می شود که فرزندانشان تابعیت دارند یعنی خودشان تابعیت ندارند..؟
✅ بالاخره عاطفه بین پدر و مادر و فرزندان باعث می شود که همیشه در روابط با آن کشورها وضعیت فرزند خودشان را در نظر بگیرند یعنی به عبارتی فرزندان آنها گروگان آن کشورها هستند. ضمن اینکه اگر این افراد نخبه باشند، راه برای آنها مثلاً برای تدریس در دانشگاه ها فراهم است، در بخش خصوصی می توانند فعال باشند، لازم نیست در دولت مسئولیتی را بگیرند. ضمن اینکه تجربه نشان داده کسانی که همسر یا فرزندانشان تابعیت خارجی دارند یا حتی خودشان بدون داشتن تابعیت مدت مدیدی در آن کشور خارجی ساکن بودند، به نوعی منافع آن کشور برایشان مطرح است لذا هر چند ممکن است استثناهایی هم وجود داشته باشد و چنین افرادی به درد کشور بخورند اما سود این قانون بیش از زیان عدم استفاده از اینهاست. موضوع مهمی که الان وجود دارد و بحث بر سر آن بالا گرفت، آقای ظریف است و ایشان هم نشان داد که خیلی از جاها تحت تأثیر تفکر و فرهنگ غربی است. اعتماد به مقامات آن کشور در درون او نهادینه شده و ایران از فعالیت های او زیان دیده بجای اینکه نفعی ببرد. به هر حال اگر این افراد واقعاً مایل هستند در حکومت خدمت کنند می توانند به پس دادن تابعیت خارجی فرزندانشان اقدام کنند.
🔍-اما ما در اوایل انقلاب شاهد بودیم که یک سری از فرزندان مقامات جزو گروه های چپ و منافق بودند. آیا به واسطه آن باید پدرانشان عزل می شدند؟ گاهاً پدرانشان سمت های بالایی هم در نظام داشتند..
✅ اینکه افرادی جزو گروه های تروریستی باشند که بودند، داشتیم. مثلاً آیت الله جنتی، حتی خود رهبری که شوهر خواهرشان جزو این گروه ها بودند اما این افراد کسانی بودند که نظام به آنها اطمینان کامل داشته و از فرزندان یا بستگانشان اعلام برائت کردند و مورد اعتماد کامل نظام بودند. فردی مانند آیت الله محمدی گیلانی حکم اعدام فرزند خودش را صادر کرد چون عضو گروهک ها بود و دست به جنایت زده بود. این شامل عموی پیغمبر هم می شود که در موردش آیه هم نازل شده است لذا قضیه تفاوت می کند. ما اینجا اعلام برائت از فرزندان آقای ظریف و دیگر آقایان ندیدیم.
🔍-فرزندان این افراد که جرمی مرتکب نشدند..
همینکه قسم خوردند که مطابق با منافع آن کشور عمل کنند و اگر نیاز شد حتی علیه کشور خودش وارد جنگ شود این خلاف بزرگی است و اشکال دارد و حداقلش این است که نمی تواند در کشور ما سمت بالایی داشته باشد.
🔍-مثلاً آقای ظریف، قبلاً به عنوان نماینده ایران در سازمان ملل بودند. به واسطه این مسئله چون فرزندشان آمریکا متولد شد، تابعیت گرفتند..
✅این قانونش قهری نیست. در رابطه با دیپلمات ها از فرد سؤال می کنند و در صورت رضایت آن فرد، به فرزندش تابعیت داده می شود. اگر در کشور مقصد متولد شود و پدرش رضایت داشته باشد به او تابعیت می دهند و قهری نیست. ضمن اینکه طبق اساسنامه وزارت خارجه کسانی که همسر یا فرزندانش تابعیت بیگانه داشته باشند نمی توانند عضو وزارت خارجه باشند و در وزارت خارجه سمت بگیرند. بنابراین سمت آقای ظریف به عنوان سفیر، معاون وزارت خارجه و وزیر خارجه غیر قانونی بوده و تخلف محسوب می شود. به همین خاطر هم ۶ سال قبل سخنگوی وزارت خارجه به در خواست آقای ظریف، مسئله ی تابعیت فرزندانش را به دروغ انکار کرد در حالیکه تابعیت داشتند. یعنی دروغ گفت. لذا تمام آن سمت هایی که در وزارت خارجه داشته خلاف قانون بوده است.
🔍-در مورد آقای ظریف، فقط شخص ایشان مطرح نیست. بحث بر سر این است که عده ای که از ایران رفتند و در حد نخبه بودند و ما می گوییم باید شرایطی را فراهم کنیم که به ایران برگردند و در کشور خود خدمت کنند اما وقتی چنین قوانینی اجرا می شود ممکن است دستگاه های اجرایی نتوانند این نخبه ها را به استخدام بگیرند و خود همین مساله باعث بروز دلسردی این افراد شود..
✅در برخی جاها منع وجود دارد. مانند وزارت خارجه.
🔍-یعنی شامل همه جا نیست؟
✅خیر شامل همه جا نیست. در رده های مسئولیت هست ولی مثلاً فرض کنید بخواهد در پتروشیمی سمت بگیرد، مشکلی ندارد. بخواهد در دانشگاه تدریس داشته باشد یا بخواهد در بیمارستان عمل جراحی انجام دهد و مانند این مشاغل که برای هیچ یک از اینها مانعی وجود ندارد.
🔍-یعنی می فرمایید این قانون برای مشاغل حساس و خاص در نظر گرفته شده است؟
✅ مشاغل حساس حکومتی را اعمال کرده است.
🔍-با این وجود چند نفر از دولت می بایست استعفا بدهند؟
✅ شامل چند نفری می شود و دیگرانی هم هستند که باید استعفا بدهند.
🔍-پس برای این افراد چگونه حکم صادر شد؟
✅خلاف قانون حکم خوردند. آقای پزشکیان از این حکم ها صادر کرده است. چند مورد به ذهنم رسید که بهتر است به آنها اشاره کنم. تلاش های زیادی برای جذب نخبگان ایرانی خارج از کشور صورت گرفته که به ایران بیایند و در یک سری مشاغل مانند استاد دانشگاه مشغول به کار شوند و تعدادی از اینها هم آمدند اما با یک مانع مواجه شدند. این موانع خود اساتید دانشگاه هستند. این اساتید دانشگاه چون می بینند کسی که می آید از مدارج علمی بالاتری برخوردار است، و اگر به ایران آمده و در آن دانشگاه مشغول به کار شود می تواند جای اینها را بگیرد. اینها خیلی کارشکنی می کنند. در هر دانشکده گروه هایی هستند که گزینش می کنند و گاهی اینها مانع ایجاد می کنند. برخی از کسانی که با انگیزه ی خدمت به کشور به ایران آمدند و الزاماً هم تابعیت خارجی نداشتند ولی از سطح سواد بالایی برخوردار بودند، بعضاًبا کارشکنی های همین اساتید دانشگاه های موجود و مسئولین جذب مواجه شدند و بعد از ۶ ماه یا یکسال به کشوری که اقامت داشتند برگشتند.
🔍-این اتفاق در سال های گذشته افتاده است؟
✅خیر، مرتب اتفاق می افتد. در گذشته بوده و باز هم هست. البته شنیدم به همین خاطر جذب این نخبگان به خود وزارت علوم یا وزارت بهداشت واگذار شده است. من خودم زمانی که سفیر بودم یا در وزارت امور خارجه بودم، خیلی تلاش کردم که افرادی را تشویق و ترغیب کنم که به ایران بیایند و وقتی آمدند دچار مشکل جذب شدند. در حالی که منع قانونی نداشتند. به همین صورت در دانشگاه ها فرض کنید برای جذب در رشته روابط بین الملل دانشگاه، اساتیدی از همان دانشگاه مشغول جذب کسانی هستند که می خواهند به عنوان استاد وارد دانشگاه شوند و بعضاً همین ها هستند که سعی می کنند مانع جذب آنها شوند. البته برای سمت بالایی مثل ریاست جمهوری نامزد شدن فردی که مثلا فرزندشان ساکن خارج باشد بدون اینکه تابعیت خارجی داشته باشند هم منع شده است که منطق قابل قبول خودش را دارد. اگر اشتباه نکنم یکی از دلایلی که آقای علی لاریجانی برای نامزدی ریاست جمهوری تأیید نشد حضور و زندگی دخترش در آمریکا بود. این را هم اضافه کنم که مواردی را میشناسم که افراد مسئول گزینش در دانشگاهها که خودشان گرایش اصلاحطلبی و چپ داشتند مانع جذب افراد نخبه اصولگرا بخاطر مواضع اصولگرایانهشان شدند بدون اینکه حتی تابعیت بیگانه داشته باشند و یا حتی مقیم خارج بوده باشند.