مانند هر پیش بینی دیگری این پیش بینی هم دارای نواقصی است.چون براساس فهم کنونی ما از نظام جهانی معاصر و این که چگونه کار می کند استوار است.شورای اطلاعات ملی شوخی نمی کند و ارزش دارد که این گزارش را بررسی کنیم،به ویژه این که احتمال تغییر وضعیت قدرت های بزرگ جهان را بررسی می کند.
در این جا نمودارهایی از متن اصلی گزارش استخراج شده است که در آن شورای اطلاعات ملی از تغییر وضعیت قدرت های بزرگ جهان خبر می دهد. این گزارش ارزش به خاطر سپردن را دارد ولی این را باید دانست که این فقط یک پیش بینی است.
پیشی گرفتن چین از ایالات متحده به عنوان ابر قدرت در حدود سال های 2030 یا 2040 :
این مورد براساس دو روش مختلف در سنجش قدرت کشورها در جهان انجام شده است.طبق یک روش تا سال 2050، ایالات متحده بعد از هند در مکان سوم قرار می گیرد «در سال 2030، آسیا از آمریکای شمالی و اروپا که در دور های مختلف ابرقدرت بودند،پیشی می گیرد» گزارش همچنین می افزاید «تا حد زیادی روند ظهور تاریخی کشورهای غربی که از سال 1750 تاکنون شکل گرفته است ،معکوس می شود»
شاخص های قدرت در سال 2030 همچنان در اختیار ایالات متحده است و چین و هند در رده های بعدی قرار دارند :
نمودار زیر با معیارهای متفاوتی نسبت به نمودار بالا ترسیم شده است.این نمودار در رده های مختلفی، قدرت کشورهای بزرگ جهان را بررسی کرده است.در این طبقه بندی آمریکا در سال 2030، براساس قدرت نظامی،تجارت و کمک به دیگر کشورها و تحقیقات تکنولوژیکی که شاید مهمترین باشد، قدرت اول جهان می باشد.در رابطه با سرمایه انسانی و تولید ناخالص داخلی،چین و هند روندی صعودی دارند و این میزان به طور قابل توجهی از ایالات متحده بیشتر است.از چهار قدرت برتر جهان، سه کشور آسیایی می باشند و هیچ کدام اروپایی نیستند.
میزان مصرف طبقه متوسط چین و هند به طور چشمگیری رشد می کند و از غرب پیشی می گیرد :
این گزارش پیش بینی می کند که طبقه متوسط جهان در سال 2030، از یک میلیارد به سه میلیارد نفر افزایش پیدا می کند که بیشتر آن در چین،هند و دیگر کشورهای آسیایی رخ می دهد.این به این معنا است که میزان مصرف طبقه متوسط (نیروی محرکه ی اصلی اقتصاد جهانی) در آسیا نسبت به غرب رشد خواهد داشت.
دارایی های مالی به سمت اقتصادهای نوظهور تغییر جهت می دهد :
این نمودار نشان می دهد که چگونه دارایی های مالی جهانی در میان اقتصاد های جهان تقسیم شده است. در سال 2000، ایالات متحده و اروپای غربی هرکدام یک سوم را در اختیار داشتند،که این نسبت به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافته است و به چین و دیگر اقتصادهای نوظهور منتقل شده است.طبق این گزارش این روند ادامه دارد و ژاپن فقیرتر می شود همان طور که جمعیتش کاهش می یابد.
ظهور چین و هند سریع تر و به طور چشمگیری از غرب بیشتر است :
این جدول شاید بهتر از هر چیز دیگر نشان می دهد که چگونه شاخص رشد چین و هند تاریخی می باشد.جدول نشان می دهد که میانگین افزایش تولید ناخالص داخلی هر کشور زمانی که ابر قدرت بوده است چه میزان بوده است.ظهور ایالات متحده به عنوان قدرت جهانی در بین سال های 1900 تا 1950 سهمش از اقتصاد جهانی در حال تغییر 2.2 درصد در یک دهه بوده است.چین همچنان در حال ظهور است و طبق این معیار دو برابر سریع تر رشد می کند.این شگفت آور است و هند پیش بینی می کند در همین حدود بتواند رقابت کند.
نتیجه این که ظهور اقتصادی غول های آسیا یعنی چین و هند معانی مهمی برای توازن قوای جهانی و جایگاه ایالات متحده دارد.
نویسنده : مکس فیشر / منبع : واشینگتن پست