اساسیترین مشکل و معضل و به عبارتی، امالمصائب حالحاضر جامعه ما، توهمی است که برای مردم ایران درمورد میزان درآمدهای نفتی دولت وجود دارد.
ردیف بودجه مصوب نفت درسال ١٣٩١، بیش از ٦١ هزار میلیارد تومان بوده که از تمام بودجههای مصوب در سالهای بعد از انقلاب تا سال ٩١ بیشتر بوده است. با تقسیم این میزان پول، به تعداد ٧٥ میلیون نفر جمعیت مردم ایران، و 12 ماه سال معلوم میشود که این رقم نجومی، به ازای هر نفر در هرماه، حدود ٦٧هزار تومان میشود.
این درحالی است که حتی این رقم بودجه نیز هیچگاه محقق نشد. درحالیکه تصور عمومی از میزان درآمدهای نفتی کشور، دهها، صدها و هزاران برابر چیزی است که در واقع وجود دارد؛ که البته، توهمی بیش نیست.
این توهم موجب توقع نابجای مردم شده است، مبنی بر اینکه دولت با اتکا به درآمدهای توهمی نفت، نیازهای مردمی در حوزه مسکن، اقتصاد، اشتغال، تورم و... را تأمین کند و چون دولت چنین درآمدی ندارد، نمیتواند توقعات روزافزون مردم را پاسخگو باشد و لذا تصوراتی مثل ناکارآمدی، فساد، سوءاستفاده و امثال اینها، به دنبال آن توقعات آمده و ذهنها را پر کرده است.
در نتیجه چنین توهمی است که مردم، متوقعانه و بهطور اغراقآمیزی توقع برآورده شدن نیازهایشان را از جانب دولت دارند؛ درحالیکه در سایر کشورهای جهان، این مردم هستند که می دانند که باید هزینههای دولت را برآورده کنند.