پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

باسمه تعالی

ساله حدود 2 تن طلا در ایران تولید می شود.

یارانه یک سال بنزین مصرفی معادل بیش از 150 سال تولید طلای کشور است.

دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

در خبرها آمده بود که ایران هر ساله بین 2 تا 2 و نیم تن طلا تولید می کند. نرخ طلای 18 عیار گرمی 127 هزار تومان است. به عبارتی هر کیلو طلا در بازار آزاد 127 میلیون تومان و هر تن آن 127 میلیارد تومان می باشد.

این در حالی است که روزانه حدود 60 میلیون لیتر بنزین مصرف می شود. قیمت نفت خام بشکه ای 110 دلار یعنی لیتری حدود 70 سنت، در نتیجه با احتساب هزینه پالایش و حمل و نقل و توزیع قیمت هر لیتر گازوئیل، نفت سفید و گازوئیل حدود یک دلار یعنی با احتساب دلار در بازار آزاد (3000 تومان ) می شود.

اگر 60 درصد بنزین مصرفی در کشور را به نرخ سهمیه ای (400تومان) و بقیه را به نرخ آزاد 700 تومان در نظر بگیریم، پس این نتیجه حاصل می گردد که روزانه 36 میلیون لیتر بنزین به نرخ سهمیه ای و 24 میلیون لیتر به نرخ آزاد توزیع می گردد.

با احتساب یارانه هر لیتر بنزین سهمیه ای 2600 تومان و یارانه بنزین آزاد لیتری 2300 تومان در نتیجه معلوم می شود که روزانه بیش از 148 میلیارد تومان بابت یارانه بنزین هدر می گردد.

مقایسه بین ارزش تولید طلای کشور در یکسال یعنی 254 میلیارد الی 317 میلیارد تومان ارزش طلای تولید سالانه کشور یعنی دو تا دو ونیم تن طلا مقایسه کنید.

معلوم می شود که روزانه بیش از ارزش یک تن طلا و یا به عبارتی دیگر هر دو روز به اندازه یک سال طلای تولیدی کشور یارانه فقط برای بنزین از بیت المال مردم هزینه می شود.

این در حالی است که کل معادن طلای کشف شده کشور معادل 320 تن است. به عبارت دیگر اگر استخراج طلا به روال فعلی یعنی 2 الی 2 و نیم تن در سال ادامه یابد 150 سال طول خواهد کشید تا این معادن استخراج شود. یعنی فقط یارانه بنزین مصرفی کشور در یکسال از ارزش کل معادن شناخته شده کشور بیشتر است اگر این معادن همه استخراج و به شمش طلا تبدیل شده باشد.

در جهان، چه کشورهای فقیر و چه ثروتمند نه تنها بابت مصرف سوخت پول و سود آن را می گیرند، بلکه بابت مصرف سوخت و جبران آلودگی و بیماری های ناشی از آن مالیات هم می گیرند ودر ایران بایت مصرف سوخت یارانه هم می دهیم. به عبارتی دیگر هر کس محیط ریست را بیشتر تخریب و هوا را آلوده تر کند بابت آن جایزه بیشتری دریافت می دارد و بعد هم ناچار می شویم شهرها و کا ر و تلاش را تعطیل کنیم و با این وجود شاهد مرگ بیش از 4000 نفر بر اثر آلودگی باشیم. کارشناسان آسیب های ناشی از آلودگی هوا را حدود 18 میلیارد دلار در سال ارزیابی می کنند.

ضمنا بر اثر نبود بودجه، از سرمایه گذاری کافی در برداشت از سهم خود در منابع مشترک و عظیم نفت و گاز در خلیج فارس و دریای خزر محروم بمانیم.

همچنین قیمت های پایین سوخت موجب قاچاق سوخت به خارج شده است که به این معنی است که ایران ثروت زیادی را نیز به نفع قاچاقچیان و سایر کشورها از دست می دهد.

این اقتصاد یارانه ای را نه می توان جهاد اقتصادی خواند و نه اقتصاد مقاومتی و نه اقتصاد ریاضتی، بلکه باید آن را "اقتصاد حماقتی" نامید. اقتصادی که طرفداران خیلی سرسختی هم دارد!!!