قیمت های جهانی یعنی چه؟
قیمت های جهانی یعنی چه؟
1382
اخیرا در محافل مختلف، در رابطه با جهانی شدن قیمتهای فرآوردههای نفتی مجادلاتی در گرفته است که نشان میدهد، برداشت از مفهوم "قیمت جهانی" متفاوت است.
در اینجا ابتدا باید قیمت جهانی را تشریح کرد.
" قیمت جهانی یک کالا" قیمت فروش آن کالا به مقدار بسیار عمده، از طرف تولید کننده، به صورت بدون واسطه، به خریداران عمده، بدون اینکه عوارض گمرکی و مالیات ب آن افزوده شده باشد محسوب میگردد. یعنی ارزانترین قیمتی که هر خریداری ممکن است به آن در معاملات بینالمللی دسترسی داشته باشد.
"قیمت جهانی" هر کالا غیر از "قیمت آن کالا در جهان" است. قیمت هر کالا در هر کشوری به عوامل متعددی بستگی دارد که قیمت جهانی کالا یکی از آن عوامل است. برخی از عوامل موثر دیگر در قیمت هر کالا در هر کشوری در جهان عبارتند از: هزینه انتقال آن کالا به کشور مربوطه، تعرفههای گمرکی، مالیات بر مصرف، هزینههای انبار داری و توزیع به مصرف کننده نهایی، سود شرکتهای وارد کننده، سود شرکتهای حمل و نقل و توزیع و ....
البته اگر کشوری مثل ایران یارانه بپردازد، مقدار این یارانه نیز در کاهش قیمت تاثیر میگذارد.
مثلا قیمت جهانی بنزین در جهان حدودا بشکهای 30 دلار است، لیکن در کشورهای اروپایی، هر بشکه بنزین بین 160 تا 190 دلار، در ترکیه حدود 160 دلار و در هند و پاکستان حدود 80 دلار میباشد. لذا قیمت عرضه هر لیتر بنزین در ایتالیا 20/1 دلار، در ترکیه لیتری 1 دلار و در هند و پاکستان هر لیتر نیم دلار میباشد.
قیمتهای جهانی یک کالا به درآمد و ثروت و حقوق ماهانه مردم یک کشور بستگی ندارد. مثلا ایران نفت خام خود به قیمتهای جهانی (در حال حاضر حدود 25 دلار در هر بشکه) به متقاضیان خارجی عرضه میکند، چه این کشورها مثل انگلستان و ایتالیا ثروتمند باشند و چه مثل بنگلادش یا بورکینافاسو فقیر باشند.
بنا براین وقتی در ایران مطرح میشود که کالاها باید به قیمت جهانی آن عرضه شود، یعنی به کمترین قیمت ممکن در مبادلات جهانی، یعنی قیمت معاملات بسیار عمده، بدون واسطه و به اصطلاح خرید عمده از تولید کننده اصلی، بدون در نظر گرفتن هرگونه گمرک و مالیات و بدون در نظر گرفتن هرگونه سود!
اما قیمت جهانی چه ربطی به مردم ایران دارد؟!
ایران کالاهای صادراتی خود را به قیمت جهانی صادر میکند، لذا اگر مثلا بنزین صادر گردد، به قیمت جهانی صادر خواهد شد و پول آن به صندوق دولت، یعنی بیتالمال عمومی واریز خواهد گردید و قاعدتا بر اساس منافع عمومی و بر اساس برنامه پیشنهادی دولت و تصویب مجلس شورای اسلامی به نفع همین مردم هزینه میگردد.
یا چنانچه وارداتی صورت گیرد، لزوما به قیمت جهانی خواهد بود و مطابق آن از کیسه بیتالمال عمومی خارج میگردد.
مثلا در سال 1380 از بابت واردات بنزین از خارج که به دلیل اسراف در مصرف بنزین دولت ناچار به انجام آن بود، معادل 800 میلیون دلار از کیسه دولت خارج شد و این مبلغ بر اساس قیمت جهانی بنزین پرداخت گردید.
مبلغی که برای واردات بنزین در سال 1380 هزینه شده است، معادل کل بودجه عمرانی استانی بیست استان کشور در سال 1381، یعنی معادل مجموع کل بودجه عمرانی استانی استانهای همدان، مرکزی، گیلان، گلستان، آذربایجان غربی، کرمان، هرمزگان، کردستان، لرستان، ایلام، زنجان، چهار محال و بختیاری، کهکیلویه و بویر احمد، سمنان، یزد، بوشهر، اردبیل، قم و قزوین میباشد. این مبلغ معادل بیش از 7 سال بودجه دفتر مناطق محروم ریاست جمهوری است!
با این مبلغ میتوان هزینه ساخت 25 سد بزرگ خاکی، هر یک به گنجایش سد کرج را تامین کرد. جالب آنکه دولت در توزیع این مقدار بنزین وارداتی، عملا بیش از حدود 600 میلیون دلار یارانه داده است که از این مقدار یارانه، سهم دهک اول جمعیتی کشور که ثروتمند تریهای جامعه هستند، بیش از 40 برابر سهم دهک آخر جمعیتی یعنی فقیرترینها بوده است!
یارانه اختصاص یافته فقط برای بنزین وارداتی، تقریبا معادل بودجهای است که برای لغو خودگردانی بیمارستانهای دولتی سراسر کشور نیاز میباشد و طبیعتا این محرومترین اقشار جامعه هستند که از خودگردانی بیمارستانها (که به ناچار و به دلیل نبود بودجه به آن تن داده شده) آسیب میبینند.
این در حالی است که بنزین مصرفی در داخل کشور بسیار بیشتر از میزان وارداتی است که به آن اشاره شد و در نتیجه یارانه بنزین نیز بسیار فراتر از مبلغ مورد اشاره میباشد.
یارانه حاملهای انرژی مصرفی در ایران معادل 13 میلیارد دلار، یعنی بیش از 10 هزار میلیارد تومان است که 8 برابر کل بودجه عمرانی استانی کل استانهای کشور و معادل 184 در صد کل بودجه عمرانی ملی و استانی کل کشور است.
به فرض اینکه برای ایجاد هر فرصت شغلی 50 میلیون ریال به صورت بلاعوض اختصاص یابد، مبلغ یارانه سالانه حاملهای انرژی معادل ایجاد 2 میلیون فرصت شغلی است. یعنی ایجاد 2 میلیون شغل دائمی در سال.
آیا چون ما نمیتوانیم حقوقها و درآمدها را به سطح کشورهای ثروتمند برسانیم، پس باید به ضرر محرومین و به نفع مرفهین ( که درآمدشان بالاتر از متوسط سطح درآمد جهانی است) عمل کنیم و درهای بیتالمال عمومی را به روی ثروتمندان بگشاییم؟ آنهم به اندازه 40 برابر نسبت به محرومترین اقشار جامعه؟!
وقتی صحبت از قیمت جهانی میشود، یعنی داراییهای دولت کشور و آنچه را که دولت تولید میکند به قیمت جهانی محاسبه کرده و به صندوق خزانه دولت که همان بیتالمال عمومی است واریز گردد. نه اینکه به ثروت عمومی چوب حراج زده و در اختیار مصرف کنندگان ثروتمند جامعه قرار گیرد.
مگر مردم کشورهایی که مردمشان فقیر هستند، اجناس وارداتی یا تولیدی را کمتر از قیمت جهانی آن خریداری یا عرضه میکنند؟
در هند و پاکستان که مردم فقیر بسیاری دارد، بنزین لیتری نیم دلار عرضه میگردد. آنها از مصرف کنندگان مالیات میگیرند و ما یارانه میپردازیم.
در هند و پاکستان، در اروپا و کشورهای پیشرفته و نیز در حال پیشرفت، هر کس مصرف بیشتری داشته باشد مالیات بیشتری میپردازد و در ایران عکس آن اتفاق میافتد! یعنی ثروتمندها بجای اینکه مالیات بیشتری بپردازند، یارانه بیشتری دریافت میدارند!
مطابق با لایحه بودجه مصوب سال 1381 کشور، کل هزینه طرحهای آبرسانی به 101 شهر کشور، (از ابتدا تا انتهای طرح) معادل 2575میلیارد ریال است که این مبلغ معادل فقط 10 روز یارانه حاملهای انرژی است.
پولی که از کیسه ملت فقط از بابت واردات بنزین به قیمتهای جهانی در سال 13810 خارج شده است، قریب به 5/2 برابر کل بودجه طرحهای آبرسانی به 101 شهر کشور است.
در پایان، در جواب عزیزانی که در تعهد و دلسوزی آنها نسبت به مردم شکی نیست، لیکن با حذف یارانههای حامل های انرژی مخالفت میورزند، عین جملات خود آنها را باید بیان کرد و آن اینکه:
" متاسفانه بخاطر بکار نگرفتن واژهها در جای واقعی خود، اوضاع اقتصاد را بجای اینکه بهتر کنیم بدتر میکنیم.... دوستان مسئله اقتصاد را با مسایل بخشی مخلوط میکنند، در حالی که تصمیمگیری راجع به قیمت با تصمیمگیری در مورد آیینهکاری یک دیوار فرق میکند".
والسلام