شیر و بنزین
شیر و بنزین
19/8/1381
بخشی از دانشآموزان هر کلاس از تغذیه روزانه با شیر محروم هستند. علت آن نیز عدم توانایی والدین این خردسالان، در پرداخت ماهیانه 3200 تومان است. این واقعیتی است که سیمای جمهوری اسلامی ایران چند روز پیش آنرا به تصویر کشید.
در این برنامه نشان داده میشد که اسامی کسانی که پول شیر را پرداختهاند اعلام میشد و فقط به آنان شیر تحویل میگردید. در مصاحبه با دانشآموزانی که سهمیه شیر نداشتهاند آنها دلیل این تبعیض را نمیدانستند. مادران این دانشآموزان نیز در مصاحبه خود اعلام کردند که توانایی پرداخت ماهانه 3200 تومان برای تغذیه فرزند خردسالشان را ندارند.
شکی نیست که والدین این دانشآموزان مایلند فرزندشان با شیر در مدرسه تغذیه شوند و اگر از پرداخت آن خودداری میکنند، عمدتا به دلیل عدم توانایی مالی است.
آموزش و پرورش نیز نمیتواند هزینهای را بپردازد که بودجه آن تامین نشده است. دولت هم بودجه بیشتری ندارد تا به این امر اختصاص دهد. پس تکلیف چیست؟
در اینجا این سوال مطرح میشود که آیا بودجه های موجود به نحو مناسبی اختصاص یافتهاند؟ آیا نمیتوان در اختصاص بودجه، اولویتها را اصلاح کرد؟ آیا نمیتوان در امر زیبای توزیع شیر در مدارس، این تبعیض زشت را از بین برد، بویژه که مصرف شیر، کمبود کلسیم این دانشآموزان را تا حدودی رفع میکند؟
واقعیت این است که اختصاص بودجه در کشورمان نه تنها در وضعیت ایدهآلی نیست، بلکه در مواردی یک افتضاح است. در کشور ما از بابت هر لیتر بنزین 150 تومان یارانه پرداخت میگردد. در حقیقت با توجه به اینکه روزانه 50 میلیون لیتر بنزین مصرف میشود، میزان یارانه بنزین در هر سال بالغ بر 2500 میلیارد تومان یعنی معادل 5/2 برابر کل بودجه عمرانی استانی کل استانهای کشور است!
در حالی که بسیاری از خانوادهها، توان تامین ماهیانه 3200 تومان، برای تغذیه روزانه شیر در مدرسه برای فرزند معصوم خویش را ندارند، دولت از بابت هر یک باک بنزین (40 لیتر) 6 هزار تومان و از بابت هر باک بنزین ماشین پاترول (80 لیتر) 12 هزار تومان از کیسه بیتالمال عمومی یارانه تخصیص داده است! یعنی هر کس از وسیله نقلیه شخصی برخوردار است و مصرف بنزین بیشتری دارد، دسترسی بیشتری به بیتالمال دارد!
در حقیقت یارانه دولت برای بنزین مصرفی برای فقط یک باک پاترول در یک نوبت، 12 هزار تومان، و اگر فقط هر 3 روز یک بار بنزین بزند در هر ماه 120 هزار تومان یارانه میگیرد که معادل سهمیه شیر ماهانه 37 دانشآموز است! دانشآموزان محرومی که باید از رشد سالم باز بمانند تا من و شمای ماشین دار بتوانیم ارزان برانیم!
چه کسی مدعی است که این روش عادلانه است؟! در ماه مبارک رمضان این سوال را مطرح میکنم که چه کسی حاضر است از این روش دفاع کند و در عین حال در روز قیامت پاسخی برای این ظلم فاحش داشته باشد؟ چه کسی میتواند بذل و بخشش از بیت المال به افراد برخوردار را به این بهانه که باید بنزین ارزان باشد توجیه کند، در حالی که فرزندان این خاک و بوم از خوردن سهم شیر خود محروم هستند. متاسفانه سهم دهک اول جمعیتی کشور (5/6 میلیون نفر از ثروتمندترینهای جامعه) از یارانه بنزین، بیش از چهل برابر سهم دهک آخر جمعیتی کشور (5/6 میلیون نفر از فقیرترین اقشار جامعه) است.
در سال جاری یارانهای که به مصرف بنزین تعلق میگیرد بیش از 5/2 برابر کل بودجه عمرانی استانی کل استانهای کشور است و این در حالی است که 9080 طرح عمرانی ملی نیمه تمام و 45 هزار طرح عمرانی استانی نیمه تمام در کشور وجود دارند.
من ماندهام که با این وضعیت چگونه عدهای هنوز از ادامه پرداخت یارانه برای بنزین دفاع میکنند در حالی که در بخشهای دیگری به این بودجه نیاز است. والسلام