تاملی بر اعدام یک کاندیدای مجلس
تاملی بر اعدام یک کاندیدای مجلس
1 شهریور 1381
یک کاندیدای انتخابات ششمین دوره مجلس شورای اسلامی، در تاریخ 30 مرداد 1381 به جرم ارتکاب دو فقره قتل عمد به دار آویخته شد.
او که دکترای اقتصاد داشت و از شهرستان گنبد نامزد شده بود، فقط با کسری دو هزار رای نتوانسته بود به مجلس شورای اسلامی راه یابد.
علت ارتکاب او به قتل بدهیهای زیادی بود که در دوران انتخابات به بار آورده بود. او بعد از انتخابات، گرفتار کسانی شده بود که به طمع استفاده از نفوذ او در صورت ورود به مجلس به او وام داده بودند. دکتر علی مزیدی نیز با اطمینان به راهیابی به مجلس بر این تصور بود که با راهیابی به مجلس، خواهد توانست راههایی را برای جبران بدهیها بیابد. ولی با شکست در ورود به مجلس، علیرغم رای قابل توجهی که داشت، راه بازپرداخت بدهیها بر او بسته شد و کسانی که به او پول داده بودند او را تحت فشار قرار دادند تا پول خود را پس بگیرند. او نیز در نهایت، تحت فشار طلبکاران، توطئه قتل دو نفر را تدارک دید و به اجرا درآورد و با افشای این جنایت، در دادگاه محاکمه و به اعدام محکوم شد و به سزای اعمال خود رسید.
اما سوال اینجاست که اگر او دو هزار رای کسری را نیز به دست آورده بود و توانسته بود راهی مجلس شورای اسلامی شود، چه راهی را برای جبران بدهیهای خود انتخاب میکرد؟
حقوق او در 4 سال نمایندگی مجلس نمیتوانست پاسخگوی بدهیهای او باشد. آیا او میتوانست جز بر سر حقوق مردم معامله کند؟
این یک واقعیت است که بسیاری از کاندیداها، چه در بین آنها که به مجلس راهیافتهاند و چه آنها که همچون دکتر مزیدی در این رقابت ناکام ماندهاند، بسیار بیشتر از کل آنچه در صورت انتخاب شدن، در طول چهار سال دوره نمایندگی، از مجلس دریافت خواهند کرد، در انتخابات هزینه میکنند؟
اینجا این سوال مطرح میگردد که آن عدهای که به مجلس راه یافتهاند و در تبلیغات انتخاباتی هزینه زیادی کردهاند، چگونه این هزینهها را جبران میکنند؟!
از این دیدگاه جای تعجب نیست که سربرگ و مهر امضاء برخی نمایندگان در دفتر کار شهرام جزایری پیدا شود و او بتواند از طرف نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی، هر مکاتبهای را انجام دهد. تعجب آور نیست که نمایندهای به وزیر بازرگانی نامه بنویسد و تاکید کند که چون من در مجلس برای تصویب بودجه مورد نیاز وزارت بازرگانی فعالیت و دفاع کردهام، پس شما هم به شرکت آقای شهرام جزایری مساعدت کنید! و بدتر آنکه ظاهرا آنقدر این روش جا افتاده و به یک روال تبدیل شده است که نماینده مذکور، چنین مطلبی را به صورت کتبی به جناب وزیر مینویسد!
راستی چرا با وجود اینکه وظیفه نمایندگی طبق قانون قابل تفویض به هیچکس نیست، برخی از نمایندگان محترم مجلس ، به بعضیها اجازه دادهاند که هر گاه مایل بودند، نام این نمایندگان را در ذیل اطلاعیههای خود بنویسند، بدون اینکه خود از قبل از محتوای آن اطلاعیه یا نامه مطلع باشند؟ و بعد از انتشار به دست و پا بیافتند و با عذری بدتر از گناه بگویند که ما از محتوای اطلاعیه یا نامهای که امضاء کردهایم، بیاطلاع بودیم! والسلام