ایالتی بودن ایران در راستای سیاست خشکاندن ریشه ایران به عنوان یک ملت
ایالتی بودن ایران در راستای سیاست خشکاندن ریشه ایران به عنوان یک ملت
در دوران جنگ تحمیلی، وزیر جنگ آمریکا، عمق استراتژی آمریکا در قبال ایران را "خشکاندن ریشه ایران به عنوان یک ملت" عنوان کرد.
معنی این عبارت از بین بردن یا نسل کشی همه مردم ایران نیست، (گرچه آمریکا برای تامین منافع نامشروع خویش، از هیچ جنایتی ابا ندارد)، بلکه این جمله به این معنی است که مردم ایران، خود را یک ملت واحد ندانند.
در حقیقت خشکاندن ریشه ایران به عنوان یک ملت، به معنی "ملت سازی" و "تجزیه" ایران به مناطقی است که مردم آن مناطق خود را ملتی جدا از مردم سایر مناطق بدانند.
آمریکا و اروپا در این راستا به نوعی تفاهم و تقسیم کار رسیدهاند. تلاش برای ملت سازی، بویژه در کشورهای اسلامی وظیفه اروپا و اقدام برای تجزیه عملی کشورها از طریق مداخله نظامی وظیفه آمریکا است. البته، اروپا اخیرا نسبت به محدودیت نقش خویش اعتراض داشته و خواستار سهم بیشتری از غنایم تسلط بر کشورهای اسلامی میباشد.
تقسیم ایران به 10 ایالت و رئیس ایالت را معاون وزیر خواندن، که بخشی از طرح است، مرحله اول میباشد. پیش بینی میشود در مراحل بعدی، به محورهای دیگری نیز دامن زده شود.
از جمله محورهایی که در این راستا احتمالا در آینده و به تدریج دامن زده خواهد شد، عبارتند از:
1) رئیس ایالت، به جای معاون وزیر، همتای وزیر محسوب شده و حتی به عنوان وزیر نامیده شود و در هیات دولت نیز عضو باشد.
2) نام نخست وزیر و سپس رئیس جمهور ایالت برای آن انتخاب گردد.
3) به جای ایالت، از لفظ جمهوری برای این مناطق استفاده شود و نام ایران به "اتحاد جماهیر" تغییر کند.
انتخاب نمایندگان در مجلس شورای اسلامی نیز، ابتدا به انتخابات استانی تغییر کرده و سپس به انتخابات ایالتی تبدیل گردد.
تعداد اعضای شوراهای شهر، به صورت چشمگیری افزایش یابد تا بتواند به نوعی مجلس محلی تبدیل گردد.
انتصابی بودن مسئولان ایالات، مورد اعتراض قرار گرفته، موضوع ضرورت انتخابی بودن مسئولان ایالات مطرح خواهد شد.
ایالتی کردن ایران، استانی کردن انتخابات، افزایش چشمگیر تعداد اعضای شوراهای شهر، ابعاد مختلف یک طرح به ظاهر غیر مرتبط میباشند که هدف خاص و مشترکی را دنبال میکنند.
مطرح شدن طرح فوق در وزارت کشور و در بین برخی از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و نیز برخی از مطبوعات و حمایت رادیوهای بیگانه از آن، میتواند نشاندهنده وجود عوامل بیگانهای مثل پورزند باشد که یا توان القای سیاستها و خواستههای استکباری را در قالب طرحهای نو به مسئولان ساده دل دارند و یا خود در دستگاهها نفوذ کردهاند.
جالب آن است که با بررسی تاریخ گذشته معلوم میگردد که انگلستان، چند بار تلاش کرده است که تا در راستای سیاست "اختلاف بیانداز و حکومت کن" ایران را به ایالات تبدیل کند.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، استکبار جهانی، تجزیه کشور از طریق تشویق عراق به تجاوز به ایران و حمایت همه جانبه آنها از آن را در دستور کار خود قرار دادند که البته و خوشبختانه این تجاوز با شکستی خفت بار برای متجاوزین به پایان رسید.
این توطئه، امروزه، با سیاست استحاله وحدت ملی از طریق تلاش برای "ملت سازی" و تضعیف اسلام به عنوان محور وحدت و نیز تضعیف انسجام و اقتدار ملی، از طریق تلاش برای تضعیف اصل ولایت فقیه، در دستور کار استکبار جهانی میباشد.
والسلام 12/5/1381