مدیریت استراتژیک بحران: ابعاد بحرانها و راه حل مواجهه با آن
مدیریت استراتژیک بحران
در مواجهه با تهدیدات داخلی و خارجی
(نقدی بر مبحث تهدید به خروج از حاکمیت)
9/7/1381
ابعاد بحرانها و راه حل مواجهه با آن
یکی از اصول طراحی و سازماندهی هر تشکلی، رعایت اصل کارایی در موقعیتهای بحرانی است.
به عبارت دیگر، آن تشکل باید بتواند در زمان بحران، از قابلیت بالای شناخت بحران و قابلیت حل و اجرای راه حل بحران برخوردار باشد.
سه مشخصه مهم در ارزیابی بحران عبارتند از:
1) قابل پیش بینی بودن یا نبودن بحران
2) شدت بحران،
3) زمان در دسترس برای حل بحران.
در ارتباط این موضوع نکاتی چند قابل توجه و تامل است:
1) هر چه بحران کمتر قابل پیش بینی باشد، شدت بحران بیشتر باشد و زمان در دسترس برای حل بحران کمتر باشد، بحران از وخامت بیشتری برخوردار است. لذا برنامه ریزی برای پیش بینی بحرانها، یک فرآیند مهم در برخورد موفقیت آمیز در مواجه با بحران است و به مدیران این امکان را میدهد تا در زمان باقی مانده، بتوانند تصمیم مقتضی و مناسب اتخاذ کنند. مثلا دولت با استناد به آمار موالید سالهای قبل و نیز سرشماری عمومی سال 1375، میتوانست بروز بحران بیکاری را، با محاسبه افرادی که طی این سالهای به سن بالقوه فعال میرسند، پیش بینی کند. هر گونه کوتاهی در این ارتباط، به معنی از دست دادن زمان برای حل بحران و یا بلکه از دست دادن فرصتها برای پیشگیری از بروز بحران است.
2) در صورت وقوع بحران، مدت زمان در دسترس برای مواجهه با بحران از اهمیت زیادی برای مهار آن برخوردار است. هر چه زمان در دسترس برای حل بحران کمتر باشد، مواجهه با آن مشکل تر است.
شدت بحران نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. هر چه بحران شدیدتر باشد، وخامت آن بیشتر خواهد بود. به طور مثال در صورت وقوع زلزله، از آنجا که زمان وقوع آن قابل پیش بینی نیست، زمان اقدام برای مواجهه با زلزله در ارتباط با نجات افرادی که در زیر آوار ماندهاند محدود است و هر گونه تاخیری میتواند به از دست رفتن جان انسانهای زیادی منجر شود. لذا، بحران شدیدتر، قویتر و حساستر است. هر چه شدت لرزه زمین بیشتر باشد، شدت بحران بیشتر است.
به تناسب نوع و شدت بحران باید برای آن تمهیداتی اندیشید و چنانچه پیشگیری بحران به هر دلیلی امکان پذیر نبود، باید آمادگی لازم را برای مقابله با آن بدست آورد.
هر چه انسجام سازمانی، بیشتر باشد، قدرت مقابله با بحران قویتر خواهد بود. به همین دلیل نیز انسجام در تصمیمگیری و عمل، از اهم ضروریات است.
در مواردی که زمان برای حل بحران کوتاه است، امکان نظرخواهی و نظرسنجی و مشورت کمتر خواهد بود. در شرایط بحرانی باید بتوان، بلافاصله و بدون لحظهای درنگ تصمیم گیری کرد.
به طور مثال، چنانچه دشمن، موشکی را به سوی ایران پرتاب کند، باید سیستم دفاعی به نحوی باشد که بتوان بلافاصله به آن پاسخ گفت و موشک را در فضا منهدم کرد. یا مثلا چنانچه هواپیمایی ربوده شود و بخواهد وارد فضای ایران شود، لازم است که این تصمیم سریعا اتخاذ و نتیجه به هواپیما اعلام شود. زیرا که اگر بنا باشد که تصمیم گیری به طول انجامد، ممکن است هواپیما وارد کشور شده و کشور را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد و یا امکان دارد توسط دفاع ضد هوایی منهدم گردد، بدون اینکه در مورد آن تصمیم گرفته شده باشد. به همین لحاظ نیز، قاعدتا سازماندهی خاصی برای مواجهه با حوادث احتمالی و یا به کلی غیر قابل پیش بینی اتخاذ میگردد.
یکی از مسائل بسیار مهم، در مواجهه با بحرانهایی که قبلا قابل پیش بینی نبودهاند، تعیین مرجع صلاحیتدار برای تشخیص بحرانی بودن وضعیت و قدرت تصمیمگیری برای مواجهه با آن است. عدم پیش بینی چنین مکانیسم و مرجع تصمیمگیریای موجب میگردد که در وضعیت بحرانی، امکان مواجهه با بحران کاهش یابد و نتوان از فرصتها استفاده و خطرات را دفع کرد. ممکن است فرد تصمیم گیر، در تصمیم خود دچار اشتباه گردد، لیکن این امر مانع پیش بینی تدابیر فوق برای بوجود آوردن امکان پاسخگویی و تصمیم گیری نیست، به خصوص که در بسیاری از موارد، خسارت اتخاذ تصمیم اشتباه، کمتر از عدم تصمیمگیری است و نمیتوان به بهانه امکان اشتباه در تصمیم گیری، از تعیین مرجع تصمیم گیری خودداری کرد.
نکته قابل توجه در تصمیمگیری در مواقع بحرانی، کسب اطلاعات برای اخذ تصمیمات صحیح است. در بسیاری از مواقع بحرانی، بویژه در موارد غیر قابل پیش بینی، امکان گردآوری اطلاعات صحیح و یا دسترسی به آن وجود ندارد و این از دشواریهای تصمیمگیری است. زیرا باید تصمیمی را اتخاذ کرد، بدون اینکه از ابعاد موضوع و اطلاعات مربوطه مطلع بود. مثل زمانی که خبر وقوع زلزله به دست میآید، لیکن، محل دقیق و میزان خسارات هنوز کاملا مشخص نشده است. ژیسکار دستن، رئیس جمهور اسبق فرانسه، در کتاب خاطرات خود در باره مشکلترین کار رئیس جمهور قریب به این مضمون مینویسد که "مشکلترین کار رئیس جمهور تصمیمگیری در مورد موضوعاتی است که نه اطلاعات لازم را در باره آن دارد و نه زمان کافی برای جمعآوری این اطلاعات را و چارهای نیز جز تصمیم گیری در باره آن ندارد."
به عنوان نمونه، وقتی کودتایی مثلا در یک کشور آفریقایی رخ میدهد و شهروندان فرانسه در معرض خطر قرار میگیرند و در حالی که ارتباطات آن کشور با جهان قطع است و دولت فرانسه نیز از میزان پیشروی و تسلط کودتاچیان یا شورشیان بر کشور و شهر و فرودگاه مطلع نیستید. تصمیمگیری در مورد اعزام نیروی نظامی، عملی دشوار است، زیرا که ممکن است، علاوه بر شهروندان، جان نیروهای نظامی نیز در معرض خطر قرار گیرد، بدون اینکه شهروندان نجات یابند. اما آنها نمیتوانند در مقابل خطری که شهروندان را تهدید میکند بی تفاوت بمانند.
ساماندهی اطلاعات موجود، برای دسترسی سریع و بدون وقفه مقامات ذیصلاح و تصمیمگیر به اطلاعات، از ضرورت انکارناپذیری برخوردار است. چه آنکه مرجع تصمیم گیر، در فقدان امکان دسترسی سریع ناچار خواهد شد، در مواقع بحرانی بدون آن اطلاعات تصمیم بگیرد.
موضوع مهم دیگری که در مدیریت بحران باید لحاظ شود، انجام بدون چون و چرای تصمیمات مراجع صلاحیتدار تصمیمگیر در لحظات بحرانی است. هر گونه غفلت در این زمینه، میتواند موجب وارد آمدن خسارات جبران ناپذیر و از بین برنده امنیت ملی باشد.
اطاعت از مراجع صلاحیتدار تصمیمگیر، موکول به پذیرش منطق آن و عدم مغایرت آن تصمیم با تشخیص زیر مجموعه نیست. چنین قاعدهای، حتی در عملهای جراحی پزشکی نیز ضروری و جاری است. در اینگونه عملها، حتی در صورت حضور چند پزشک متخصص و همطراز، یک نفر از جراحان، مسئول تیم جراحی خواهد بود و دیگران، حتی علیرغم نظری متفاوت، موظفند دستورات سرپرست تیم پزشکی را عمل کنند. چه آنکه در عملهای حساس و خطرناک، تا آنها به بحث و تبادل نظر و مبادله دانسته های خود بپردازند، بیمار از دست رفته است!
موضوع مهم دیگر، تمرین و ممارست و کسب مهارت در مجموعه دستگاه، برای انجام صحیح ماموریت محوله، در مواجهه با بحران است. به همین لحاظ نیز انجام مانورهای آموزشی و تمرینی در نیروهایی مثل ارتش، هلال احمر، آتش نشانی، نیروی انتظامی، بیمارستانها و اورژانسهای بیمارستانی و امدادی و امثال آن ضروری است.
مهمتر از مواجهه با بحران در هنگام وقوع آن، پیشگیری از تحقق آن و آمادگی برای به حداقل رساندن خسارات آن در صورت تحقق بحران است.
به طور مثال، در صورت وقوع زلزله، یا آتشفشان غیر منتظره، باید مجموعه نیروها بتوانند، به طور منسجم و سریع با بحران مواجه شده و از خسارات بیشتر جلوگیری و به نجات مصدومین بپردازند. لیکن چنانچه وقوع زلزله یا آتشفشان قابل پیش بینی باشد، لیکن زمان آن مشخص نباشد، باید برای مواجهه با آن از قبل آمادگی لازم را بدست آورد. رعایت استاندارهای ضد زلزله در ساختمان سازی، تمرین نیروهای امدادی و آموزش مردم برای عملکردی صحیح در صورت وقوع حادثه، بخشی از تدابیری است که میتوان و باید اتخاذ کرد.
جدیت تهدید مداخله نظامی علیه ایران
یکی از بحرانهای مهمی که بروز آن قابل پیش بینی است، موضوع تهدیدات آمریکا علیه کشور است که هر روز ابعاد تازهتری مییابد. این خطر از تلاش برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران و مقابله با اسلام تا اشغال و تجزیه کشور و تصاحب منابع نفتی و غارت آن توسط اسراییل امتداد دارد.
غفلت از امکان بروز چنین خطری، بر خلاف اصل مدیریت بحران و مصالح ملی است و با توجه به خط مشی تجاوزگرانه آمریکا و قرار دادن نام ایران به عنوان یکی از سه کشور محور شرارت و برنامه وسیع تدارکاتی در منطقه برای حمله به عراق و حضور نظامی آمریکا در کنار مرزهای ایران، امکان وقوع چنین تهدیدی وجود دارد، گرچه وجود چنین خطری، به معنی تحقق قطعی آن نیست.
لیکن اصل مدیریت بحران ایجاب مینماید که این خطر به صورت جدی مد نظر قرار گیرد و آمادگی لازم برای مواجهه با آن تدارک گردد.
قانون اساسی تکلیف مرجع نهایی تصمیمگیری در این رابطه را مشخص کرده است. مقام رهبری انقلاب اسلامی، به عنوان ولایت مطلقه فقیه، مرجع نهایی و فصلالخطاب تصمیمگیریها هستند.
در مورد وظیفه مجموعه مدیران و کارکنان دستگاههای حکومتی در اطاعت و پیروی از دستورات ایشان نیز تکلیف روشن است.
اما موضوعی که در اینجا برای مواجهه با هر بحرانی قابل توجه و تامل است، این است که آیا این نیروها به وظیفه خود آشنا هستند و به آن پایبند بوده و خواهند بود؟ بویژه آیا در لحظات بحرانی، به وظیفه خود عمل خواهند کرد و در آن لحظات آمادگی دارند تا به تشخیص مرجع تصمیمگیری، حتی چنانچه مغایر با مصلحتاندیشی خودشان باشد، به طور دقیق عمل کنند؟
متاسفانه باید اذعان کرد که عملکرد بخشی از مدیران در حاکمیت نشان میدهد که آنها با اصول و فرهنگ لازم برای مشارکت در حکومت و مسئولیت حکومتی آشنا نیستند و یا حتی در صورت آشنایی، به آن پایبند نمیباشند و از تمکین تصمیمات مراجع صلاحیتدار طفره میروند.
چنین رفتاری ممکن است در شرایط عادی قابل تحمل و رفع تدریجی آن ارجحیت داشته باشد، لیکن در شرایط بحرانی قابل تحمل نیست. زیرا در آن صورت فرصتهایی از دست میرود و خساراتی جبران ناپذیر بر کشور وارد میآید و چه بسا این عملکرد منجر به تحقق آرزوی رژیم آمریکا و صهیونیسم یعنی خشکانده شدن ریشه ایران به عنوان یک ملت شود و خون شهیدان و دستاورد حضرت امام عزیز و ملت غیور ایران بر باد رود، که انشاءا... چنین نخواهد شد.
اما علم مدیریت بر این نکته تاکید میکند که نباید نسبت به وقوع احتمالی حوادث و بحرانها، بیتوجه بود.
تهدید به خروج از حاکمیت
یک از مباحث روز، در بین برخی از محافل و مدیران مسئله دار، خروج از حاکمیت برای تحت فشار قرار دادن مجموعه نظام، با هدف رسیدن به مقصد مشکوک خویش، تحت عناوین پرطمطراق است.
صرف، طرح امکان خروج از حاکمیت، در کنار جدی بودن تهدید آمریکا، ایجاب میکند که برای آن چاره اندیشی شود. اگر قرار باشد این عده درست در سر بزنگاه و اوج بحران، مسئولیتها و مدیریتها را خالی کرده و یا از اطاعت از تصمیمات مراجع صلاحیتدار طفره روند، امکان مواجه قاطع با بحرانها و تهدیدات و استفاده از فرصتها از دست میرود. مثلا چنانچه درست در لحظه دریافت خبر وقوع زلزله، مدیران سازمان هلال احمر استعفا دهند یا از انجام وظیفه نجات مصدومین به هر بهانهای طفره روند، فاجعه ابعاد گستردهای خواهد یافت، زیرا تا مسئول جدیدی منصوب و از چم و خم موضوع و امکانات مطلع گردد، فاجعه خانمان سوزی مردم و کشور را احاطه خواهد کرد.
لذا نباید در مقابل چنین تهدیداتی، مبنی بر خروج از حاکمیت مسئولین و مدیران حکومتی، بیتفاوت بود و خطر آن را در مواجهه با بحرانها دست کم گرفت. اگر بدانیم که مثلا ممکن است مدیران هلال احمر در لحظه حادثه، مدیریت را ترک میکنند و یا ممکن است تهدید خود را در این ارتباط عملی کنند، چنین مدیرانی به درد این سازمان نمیخورند و بهتر است هر چه زودتر مدیریتها را به افراد دیگری بسپارند.
اینجانب به جد معتقدم که در لحظات کنونی که تهدید مداخله نظامی آمریکا کاملا جدی است، پاسخ کسانی که اصول و فرهنگ کار حکومتی را رعایت نمیکنند و نمیخواهند و یا نمیتوانند خود را با اصول اولیه مدیریت و با تصمیمات مراجع ذیصلاح قانونی هماهنگ کنند و در تجربه، امتحان خود را در ناهماهنگی و ناسازگاری و نافرمانی به اثبات رسانده اند، یک تدبیر و راهکار وجود دارد و آن این است که "پاسخ به تهدید خروج از حاکمیت، اخراج فوری آنان از حاکمیت است".
والسلام