پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

اطلاعیه : جهت عضویت و مطالعه مطالب، به آدرس ghadiri1404@ در تلگرام، بپیوندید
محمد حسین قدیری ابیانه
فیلم معرفی قدیری ابیانه در کادر زیر:
Loading
پیوندها
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
محمد حسین قدیری ابیانه
آخرین نظرات

يكشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۰، ۰۱:۳۵ ق.ظ

۰

آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند.

يكشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۰، ۰۱:۳۵ ق.ظ

آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند.

حضرت امام(ره) در زمان تهدید آمریکا علیه ایران در دوران گروگان‌گیری فرموده بودند که آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند. در همین رابطه در کاخ سفید جلسه فوق العاده‌ای تشکیل شده بود تا پاسخ این فرمایش حضرت امام را بدهند. خاطرات ذکر شده از سوی مقامات آمریکایی در مورد محتویات آن جلسه بکلی سری نشان می‌دهد که آنها به این نتیجه رسیدند که واقعا هیچ غلطی نمی‌توانند بکنند. این مقاله به موضوع گفتگوهای این جلسه که در کاخ سفید با حضور کارتر رئیس جمهور وقت، سایروس ونس وزیر امور خارجه و سایر مقامات عالی رتبه از زبان هامیلتون جوردن [1]  رئیس کارکنان کاخ سفید آمریکا در دوره ریاست جمهوری کارتر می‌پردازد که در کتابی تحت عنوان "بحران" [1] که به فارسی نیز ترجمه شده [1] به ذکر ماجراهای  ایام اشغال لانه جاسوسی آمریکا در تهران پرداخته است.

این نقل قول، تاثیر فرمایشات حضرت امام (ره) در سطح جهان و از جمله در بین مردم آمریکا و نیز ضعف ابر قدرت آمریکا در مقابل نوری که از جماران ساتع می‌شد را نشان می‌دهد.

برخی از جملات که در کتاب خاطرات هامیلتون جردن در شرح وقایع روز29  آبان 1358 (20 نوامبر 1979)، به آن اشاره شده است، عبارتند از:

ü        صحنه جلسه محاکمه گروگانها را در تهران با حالتی وحشت زده در نظر خود مجسم می‏کردم

ü        جلسه در جو غمزده و شومی تشکیل شد

ü       آیت الله خمینی می‏خواهد ما را وسوسه کند دست به کار حادی بزنیم تا افکار عمومی دنیا را علیه ما تحریک نماید

ü        آنها کشور ما و رئیس جمهوری ما را هم به بدترین وجهی مورد اهانت و تحقیر قرار می‏دهند.. آیا می‏توانید مجسم کنید که هم اکنون در دنیا درباره ما چگونه قضاوت می‏شود و این عجز و ناتوانی ما چه عواقب خطرناکی ببار خواهد آورد؟"

ü        اگر در این کار تردید  و تعلل کنیم آنها بیشتر به ضعف ما پی خواهند برد.

üمثل اینکه رئیس (کارتر)  نطق خمینی را خوانده و می‏خواهد ثابت کند که بر خلاف گفته او ناتوان و بیعرضه نیست!

ü        خمینی از ضعف ما بهره برداری می‏کند. او مردی لجوج و سرسخت است.

ü        کارتر: در این چند روزی که من در کمپ دیوید بودم به هیچ چیزی جز این مسئله فکر نکرده‏ام.

ü        کارشناسان سیا ... می‌گویند خمینی واقعاً معتقد است که کارکنان سفارت آمریکا در تهران جاسوس هستند.

ü        خیلى از (بچه‌ها) در مدرسه می‌گویند کارتر عرضه هیچ کاری را ندارد.

ü        خمینی حتی افکار بچه مدرسه‌ای‌های آمریکا را هم تحت تأثیر خود قرار داده بود.

توجه شما را به این مطالب جالب که زمانی در کاخ سفید از طبقه بندی بکلی سری برخوردار بود جلب می‌کنم:[1]

 

"سه شنبه 20 نوامبر 1979 (29 آبان 1358)

 الثانور[1] با قدمهای تند وارد اطاق من شد و با قیافه‏ای مضطرب و نگران یک گزارش خبری را که از تهران مخابره شده بود بدست من داد. عنوان خبر این بود که آیت الله خمینی امکان محاکمه گروگانها را تأیید کرده و تهدید مداخله نظام آمریکا را به مسخره گرفته است. در گزارش‏های خبری قبلی به امکان محاکمه گروگانها به اتهام جاسوسی اشاره شده بود، ولی این دفعه تهدید خیلی جدی به نظر می‏رسید. در حالیکه صحنه جلسه محاکمه گروگانها را در تهران با حالتی وحشت زده در نظر خود مجسم می‏کردم به جودی پاول تلفن کردم که فوراً نزد من بیاید. بدنبال جودی برژینسکی هم با گزارش متن کامل سخنان خمینی وارد شد.

 برژینسکی که بشدت از لحن توهین‏آمیز آیت الله خمینی نسبت به رئیس جمهوری، امریکا خشمگین بود بعضی از جملات آن را با صدای بلند براى ما می‏خواند"... چرا ما باید بترسیم ... کارتر بر طبل تهى مى‏کوبد... او عرضه هیچ کاری را ندارد ... آمریکا هیچ غلطی نمی‏تواند بکند."

 برژینسکی هنوز مشغول خواندن عباراتی از سخنان خمینی بود که تلفن زنگ زد. ونس بود که می‏گفت رئیس جمهوری از کمپ دیوید دستور داده است فوراً جلسه‏ای تشکیل بدهیم و پاسخ سخنان اخیر خمینی را تهیه کنیم.

 جلسه در جو غمزده و شومی تشکیل شد. ماندیل، ونس، برژینسکی، براون، ترنر (رئیس سیا)، پاول و خود من با چهره‏های گرفته و عبوس بدور میز نشستیم. ماندیل که در صدر میز نشسته بود از ونس خواست مضمون سخنان خمینی و نظر خود را بیان کند. ونس گفت: ترجمه صحیح بیانات خمینی را در اختیار دارد و آنچه از سخنان او مستفاد می‏شود اینست که خمینی قصد تهدید دارد و موضوع محاکمه گروگانها را به اتهام جاسوسی بعنوان یک تصمیم قطعی اعلام نکرده است. ونس افزود که به اعتقاد او آیت الله خمینی می‏خواهد ما را وسوسه کند دست به کار حادی بزنیم تا افکار عمومی دنیا را علیه ما تحریک نماید. ونس به مسائل و مشکلات داخلی ایران هم اشاره کرد و گفت: آنها می‏خواهند مردم را به این مسئله مشغول کنند و هرچه عکس‌العمل ما تندتر باشد بهتر به این هدف خود خواهند رسید.

 همانطور که انتظار می‏رفت برژینسکی به مقابله برخاست و گفت: "ممکن است یکی از هدف‏های آن‏ها تحریک و وسوسه ما باشد، ولی آنها کشور ما و رئیس جمهوری ما را هم به بدترین وجهی مورد اهانت و تحقیر قرار می‏دهند.. آیا می‏توانید مجسم کنید که هم اکنون در دنیا درباره ما چگونه قضاوت می‏شود و این عجز و ناتوانی ما چه عواقب خطرناکی ببار خواهد آورد؟"

 جودی خطاب به برژینسکی گفت " ولی چه می‏توانیم بکنیم؟.. ما امکانات محدودی در این بازی در اختیار داریم و همه آنها را نمی‏توانیم یکجا به مصرف برسانیم " .

 من به وسط بحث دویدم و گفتم: "حالا وقت بحث اصولی درباره سیاست ما در ایران نیست. بهتر است به مسئله فوری، یعنی پاسخ تهدید خمینی درباره محاکمه گروگانها بپردازیم " .

 جودی گفت ما باید بیدرنگ به تهدید خمینی پاسخ دهیم. اگر در این کار تردید  و تعلل کنیم آنها بیشتر به ضعف ما پی خواهند برد.

 برژینسکی لزوم پاسخ فوری را تأیید کرد ولی افزود "پاسخ ما باید جدی و محکم باشد. اگر قرار است یک بیانیه تو خالی منتشر کنیم بهتر است چیزی نگوئیم."

 ونس گفت بهتر است براى اخذ تصمیم نهائی با رئیس جمهوری مشورت کنیم و گوشی تلفن را برداشته کمپ دیوید را گرفت. صحبت خیلی کوتاه بود و ونس پس از اینکه گوشی را گذاشت گفت خود رئیس جمهوری دارد مى‏آید چون معتقد است که مردم می‏خواهند از زبان خود او مطالبى بشنوند.

 کمتر از یک ساعت بعد هلی کوپتر سبز رنگ ریاست جمهوری در قسمت جنوبی کاخ سفید به زمین نشست و ما از پشت پنجره کارتر را دیدیم که از هلی کوپتر به زمین پرید و در حالیکه کیف سیاه رنگی بدست داشت بسرعت به طرف کاخ براه افتاد. کارتر خیلى شق و رق با حالتی مصمم حرکت می‌کرد، من رو به جودی کرده و گفتم مثل اینکه رئیس نطق خمینی را خوانده و می‏خواهد ثابت کند که بر خلاف گفته او ناتوان و بیعرضه نیست!

 کارتر با همان قیافه مصمم وارد اطاق کابینه شد و بعد از آنکه در جاى خود نشست خطاب به ونس گفت نظر خودتان را بگوئید، ولی فکر می‏کنم اگر باز هم "خویشتن داری " را توصیه کنید اختلاف نظر جدی با هم پیدا خواهیم کرد!

 این اولین باری بود که رئیس جمهوری با چنین لحنی با ونس سخن می‏گفت .

 ولی ونس با خونسردی و آرامش همیشگی خود مطالبی را در رابطه با آخرین تحولات مسئله گروگانگیری بیان کرد که هدف آن آرام کردن رئیس جمهوری و جلوگیری از یک عمل حاد بود. اما سخنان او براى ما هم که پس از هفده شبانه روز تلاش بکلى ناامید شده بودیم قانع کننده نبود.

 ونس گفت "آقای رئیس جمهور ... ده نفر از گروگانهای ما آزاد شده‏اند و دلیلی در دست نیست که به بقیه آنها هم آسیبی رسیده باشد. ما هنوز میتوانیم از طریق سازمان ملل متحد یا سازمان آزادى بخش فلسطین به تلاش خود براى رهایی گروگانها ادامه دهیم. من هم درباره تهدید محاکمه گروگانها نگرانم، ولی قبل از اینکه این تهدید عملی شود هرگونه اقدام حادی را خلاف مصلحت می‌دانم. " ونس دوباره همان مطالبی را که قبل از آمدن رئیس جمهوری با ما در میان گذاشته بود مطرح کرد و گفت که به عقیده او مسئله گروگانگیری بیشتر به مسائل داخلی ایران ارتباط دارد و براى جلب افکار عمومی و متحد ساختن آنها در برابر یک قدرت خارجی ترتیب داده شده است.

 ونس سخنان خود را با این جمله که طعنه‏های خمینی بیشتر براى تحریک و وسوسه ما به عکس العمل حادی است خاتمه داد. کارتر در پاسخ ونس تقریباً همان منطق و استدلال برژینسکی را تکرار کرد و گفت "ممکن است همینطور باشد ولی شما حرفهاى او را درباره کشور ما و شخص من که رئیس جمهوری این کشور هستم می‌توانید بدون جواب بگذارید؟ ..." کارتر سپس گفت "البته من نباید با همان لحنی که خمینی درباره آمریکا و من سخن گفته به او پاسخ بدهم، ولی کمترین کاری که ما باید بکنیم اینست که با صراحت و قاطعیت اعلام کنیم که محاکمه گروگانها و آسیب رساندن حتی به یکی از آنها عواقب وخیمی برای ایران ببار خواهد آورد. من نمی‌توانم رئیس جمهوری آمریکا باشم و در برابر محاکمه دیپلماتهای کشورمان آرام بنشینم".

 برژینسکی که سخنان کارتر را در جهت افکار و عقاید خود مى‏یافت وارد بحث شد و گفت "خمینی از ضعف ما بهره برداری مى‏کند. او مردی لجوج و سرسخت است و در طول زندگی خود همیشه بر مخالفانی که کمتر در برابر او استقامت به خرج داده‏اند فائق شده است. ما باید به او نشان بدهیم که این کار براى او گران تمام خواهد شد. ما باید نشان بدهیم که در صورت لزوم برای مقابله با این وضع به هر اقدامی، از جمله اقدامات نظامی متوسل خواهیم شد".

 کارتر گفت "در این چند روزی که من در کمپ دیوید بودم به هیچ چیزی جز این مسئله فکر نکرده‏ام " و بعد در حالیکه به یادداشت‏های خود نگاه می‌کرد گفت "آنها ممکنست فقط به نگاهداشتن اتباع ما بصورت گروگان اکتفا کنند، یا آنها را به محاکمه بکشند و یا بکشند. کارهائیکه ما می‌توانیم بکنیم محکوم ساختن ایران و قطع روابط سیاسی با این کشور یا یک رشته اقدامات تنبیهی تازه از جمله عملیات نظامی است. من می‌توانم دستور بمباران مراکز اقتصادی مانند تأسیسات نفتى ایران را بدهم یا دستور محاصره دریائی و مین گذاری سواحل ایران را صادر نمایم. راه حل‏های ملایم‏تر و صلح جویانه‏تر اقداماتی از قبیل ترتیب خروج شاه از آمریکا، طرح شکایت در سازمان ملل متحد و دادگاه بین‌المللی لاهه و تقاضای اعمال فشار سیاسی و اقتصادى به ایران از کشورهای دوست و متحدمان است. این کل مسئله است، ولى بهتر است حالا به مسئله فورى که تهدید محاکمه گروگان هاست بپردازیم " .

 ونس گفت "آقای رئیس جمهور. ما باید حد فاصلی بین تهدید به محاکمه، شروع محاکمه و نتیجه محاکمه قائل شویم. به عقیده بعضی از کارشناسان امور ایران در وزارت خارجه محاکمه گروگانها حتی ممکن است مقدمه آزادی آنها باشد. به عقیده این کارشناسان ممکن است گروگانها را محاکمه و محکوم کنند، و بعد آیت الله خمینی دستور عفو و اخراج آنها را از ایران بدهد. "

 استانسفیلد ترنر (رئیس سیا) گفت اینقدر هم نباید خوشبین باشیم، کارشناسان سیا در این مورد بدبین هستند و می‌گویند خمینی واقعاً معتقد است که کارکنان سفارت آمریکا در تهران جاسوس هستند و خطر محاکمه و محکومیت و حتی اعدام آنها هم نباید نادیده گرفته شود.

 کارتر بیشتر تحت تأثیر سخنان ونس بود، ولی گفت "به فرض اینکه سناریو شما درباره محاکمه گروگانها درست باشد، آیا من می‌توانم در مقام رئیس جمهوری آمریکا این محاکمه را نظاره کنم و به امید اینکه در پایان این محاکمه را نظاره کنم و به امید اینکه در پایان این محاکمه آنها را به اصطلاح عفو و آزاد خواهند کرد هیچ نگویم؟ آیا لطمه‏ای که از این طریق بر حیثیت آمریکا در جهان وارد میشود قابل جبران است؟ "

 برژینسکی گفت "نظر رئیس جمهوری کاملاً صحیح است. باید به آنها اخطار شود که در صورت محاکمه گروگانها آمریکا چه واکنشی نشان خواهد داد".

 جودى گفت "ولی تهدید ما باید ابهام داشته باشد، شاید آنها انتظار واکنشی بدتر از آنچه ما در نظر داریم داشته باشند".

 برژینسکی گفت "اما آنقدر هم نباید مبهم باشد که خمینی به آن اهمیتی ندهد".

 بالاخره به دستور کارتر، ونس و برژینسکی و جودی هر یک متن بیانیه‏ای را که باید از طرف رئیس جمهوری منتشر شود تهیه کردند، تا از مجموع آنها متن واحدی تهیه شود. هر سه پیش نویس لحن محکمی داشت و فقط در مورد تهدید بکار بردن قوه قهریه در متن تهیه شده از طرف برژینسکی صراحت بیشتری دیده می‌شد. بالاخره متن نهائی تهیه شد و کارتر هم آنرا تصویب کرد.

 پیش از ختم جلسه رئیس جمهوری پرسید "آیا هیچ فکر و پیشنهاد دیگری براى تسریع در حل این مسئله به نظرتان نمی‏رسد؟". در پاسخ این سئوال ماندیل معاون رئیس جمهورى که در جریان بحث قبلی ساکت بود اجازه صحبت خواست و گفت "آقای رئیس جمهور. با متن بیانیه‌ا‏ی که تهیه شده و سخنان شما من هم کاملاً موافقم. ما نمی‌توانیم در اینجا ساکت بنشینیم و نظاره گر محاکمه گروگان‏های آمریکائی در ایران باشیم. ملت آمریکا تحمل چنین خفتی را نخواهد کرد و نباید هم تحمل بکند. اما من می‌خواهم به نکته‏ای از بیانات خود شما اشاره کنم و آن نقش شاه در این مسئله است. بهانه این ماجرا مسافرت شاه به آمریکا است و تا وقتیکه شاه در آمریکا است خمینی ابتکار عمل را در دست دارد و در برابر آزادی گروگان‏ها شاه را از ما مطالبه می‌کند. کمترین کاری که ما براى تسریع در حل این مسئله می‌توانیم بکنیم اینست که شاه را تشویق کنیم هرچه زودتر و به محض اینکه وضع مزاجی او اجازه می‌دهد آمریکا را ترک کند. من تصور نمی‏کنم تا زمانیکه شاه در آمریکاست و ایرانیها ما را قیم و سرپرست او می‌دانند گروگانها را آزاد کنند".

 ونس خطاب به ماندیل گفت "من هم با عقیده شما موافقم و درباره این موضوع قبلاً با بعضی از همکاران خود در وزارت خارجه مشورت کرده‏ام. ولی بعضی از آنها عقیده دارند که اگر شاه از آمریکا خارج شود ممکنست29

 با عکس العمل بدتری در تهران مواجه شویم " .

 ترنر گفت "من هم این نگرانی را دارم و می‌ترسم اگر ترتیب خروج شاه را از آمریکا بدهیم، ایرانیها به تصور اینکه ما آنها را از جایزه‏ای که می‌خواستند محروم کرده‏ایم، به فکر انتقامجوئی بیفتند و گروگانها را به قتل برسانند".

 ونس گفت "بهر حال اگر خروج شاه از آمریکا به حل این مسئله کمک کند او تا یکی دو هفته دیگر می‌تواند به مکزیک بازگردد. چون تا آنجائیکه من اطلاع دارم معالجه او در نیویورک تا هفته آینده تمام خواهد شد".

 برژینسکی که از ادامه بحث درباره شاه ناراحت به نظر می‌رسید بالاخره وارد این بحث شد و خطاب به کارتر گفت "آقای رئیس جمهور. بی پرده بگویم که من ادامه این بحث را درباره وادار ساختن شاه به خروج از آمریکا نامناسب و منزجر کننده می‌دانم. من از ابتدا بر این عقیده بوده‏ام که ما نباید موضوع مسافرت شاه را به آمریکا بصورت یک مسئله برای خود درآوریم. حالا که او به دلایل انسانی و براى معالجه بیماری خود به آمریکا آمده شما چگونه راضی می‌شوید که او را برای جلب رضایت چند نفر ... از آمریکا اخراج کنید. آیا خمینی این عمل شما را دلیل دیگری بر ضعف تلقی نخواهد کرد؟ "

 کارتر از این حرف برژینسکی برآشفته شد و گفت "اینجا مسئله ضعف یا اصول اخلاقی مطرح نیست. شاه در مکزیک بوده و براى معالجه به او اجازه مسافرت به آمریکا داده شده و حالا که معالجه‏اش تمام شده است می‌تواند به مکزیک برگردد. او خودش هم باید موقعیت و مشکلات ما را درک کند. من هم با عقیده فریتز (ماندیل) موافقم که تا زمانیکه شاه در نیویورک است این مشکل حل نخواهد شد".

 برژینسکی دیگر چیزی نگفت و کارتر به ونس دستور داد راجع به جریان معالجه شاه و اینکه کی می‌تواند مسافرت کند تحقیق نماید.

 چند دقیقه بعد کارتر با هلی کوپتر خود به کمپ دیوید بازگشت و من هم بعدازظهر همان روز براى پیوستن به خانواده خود که براى تعطیلات شکرگزاری به کمپ دیوید رفته بودند به آنجا حرکت کردم. دلم می‌خواست چند روزی از فکر خمینی و کندی راحت باشم، ولی وقتیکه به میان افراد خانواده خود رفتم دیدم صحبتی جز مسئله گروگانها و خمینی نیست. بچه‏ها شوخی‏های بی مزه‏ای را که در این باره درست شده بود تکرار می‌کردند، ولی "جی" دوازده ساله جدی‏تر بود و از من می‏پرسید "چرا رئیس جمهور کاری نمی‌کند؟"

 بشوخى گفتم "تو فکر می‌کنی که رئیس جمهور چه کاری می‌تواند بکند؟"

 جی گفت "خیلی ساده... ایران را بمباران کند و اینها را از روی زمین بردارد! ... خیلى از رفقای من در مدرسه می‌گویند کارتر عرضه هیچ کارى را ندارد! "

 من نمی‌دانستم که چه جوابی به او بدهم ... حرفهای جی شبیه همان حرفهائی بود که برژینسکی در دفتر من از روی اظهارات خمینی می‏خواند. خمینی حتی افکار بچه مدرسه‌ای‌های آمریکا را هم تحت تأثیر خود قرار داده بود."


پاورقی:  [1] - منشی هامیلتون جوردن.

۹۰/۱۱/۱۶

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">