یادی از شهید ادواردو آنیلی: خدا هر در بستهای را میگشاید
درآمد
رسانههای جهان در تاریخ 24 آبان 1379 خبر خودکشی ادواردو آنیلی، فرزند مولتی میلیاردر ایتالیایی، سناتور کی جانی آنیلی را منتشر میسازند. سیاوش سرمدی مستندساز ایرانی با مشاهده این خبر در روزنامههای ایرانی، توجهش به آن جلب میشود و بریده جریده را نزد حبیبالله کاسهساز تهیه کننده فیلمهای سینمایی برده و خودکشی فرزند یک مولتی میلیاردر که صاحب ثروت افسانهای است و مالکیت کارخانجات اتومبیلسازی فیات، آلفا رومئو، لانچا، فراری، چندین بانک و بیمه و رسانه گروهی و نیز صاحب باشگاه فوتبال یوونتوس، کنجکاوی او را برمیانگیزد و آن را سوژهای مناسب برای تهیه مستند میداند و تصمیم میگیرد اطلاعات بیشتری در مورد وی جمعآوری نماید.
چرا کسی که امکاناتش هزاران برابر سطح آرزوهای افراد هر کشوری است دست به خودکشی بزند؟! خیلیها آرزوی داشتن حسابی پرپول دارند. وی چند بانک داشت. داشتن یک اتومبیل فراری، فوق آرزوهای بسیاری از افراد است و او صاحب کارخانه فراری و چندین کارخانه اتومبیلسازی بود! مشاهده بازی فوتبال تیم یوونتوس از نزدیک و گرفتن امضاء و هم صحبت شدن با فوتبالیستهای این تیم، خیلیها را به وجد میآورد و او صاحب باشگاه یوونتوس بود و حضور ادواردو در مسابقات به اعضای این تیم روحیه میداد. بسیاری از افراد آرزو دارند که ستونی در یک روزنامه معتبر برای انعکاس نظرات خویش بیابند و او وارث چند روزنامه مهم و پرتیراژ بود. افراد زیادی به دنبال پوشیدن لباسهای مد روز هستند و او صاحب مؤسسات معروف مد و لباس بود. در ایران کسی یافت نمیشود که آرزو کرده باشد که ای کاش پول نفت ایران مال من بود؛ در حالی که درآمد خانواده آنیلی در زمان انتشار خبر خودکشی ادواردو سه برابر درآمد نفتی ایران در آن زمان (سال 2000، 11سال قبل) بود!
محمد حسن قدیری ابیانه که پنج سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی اولین انجمن اسلامی را در ایتالیا بنیانگذاری کرده و در اوایل انقلاب، رایزن مطبوعاتی سفارت جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا بود، عکسالعمل کاملاً متفاوتی نسبت به این خبر نشان میدهد. وی با خواندن خبر خودکشی ادواردو، بلافاصله با رسانههای گروهی تماس گرفته و اعلام میدارد که ادواردو آنیلی مسلمانی شیعه بوده و به دست صهیونیستها به شهادت رسیده است و بیانیهای را به عنوان انجمن اسلامی فارغالتحصیلان ایتالیا منتشر مینماید که بر شهادت وی تأکید میکند.
سیاوش سرمدی با دیدن این خبر به جستجو برای یافتن اعضای این انجمن پرداخته و بالاخره موفق میشود با یکی از اعضای این انجمن تماس حاصل نماید. وی قدیری ابیانه را معرفی مینماید و در اولین ملاقات، ایده ساختن فیلم مستند ادواردو کلید میخورد؛ فیلمی که بعدها با مشارکت برون مرزی صدا و سیما و مؤسسه نشر آثار حضرت امام خمینی(ره) تولید و چندین بار از سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد و مخاطبان را هنگام مشاهده آن میخکوب میکند و اشکها را بر دیدهها روان میسازد. فیلمی که بسیاری از افراد چندین بار به مشاهده آن اقدام کرده و تأثیری عمیق بر مخاطبان به جای گذارد. شاید بتوان مستند ادواردو را تأثیرگذارترین مستند تلویزیونی ایران محسوب کرد.
زندگی و زمانه
پدر ادواردو مسیحی کاتولیک و مادرش اشرافزادهای یهودی و صهیونیست بود. این ویژگی موجب شد که او هم با انجیل و هم با تورات آشنایی داشته باشد. شاید این ویژگی باعث شده بود او به دنبال یافتن حقیقت باشد. مسیحیت و یهودیت آنگونه که امروزه معرفی میشوند در تضاد کامل با هم هستند. مسیحیان، مسیح(ع) را تا مقام خدایی بالا میبرند و او را یکی از اضلاع تثلیث(سهگانگی خدا) پیش برده و مریم(ع) را مادر خدا(خدای پسر) مینامند؛ در حالیکه یهودیان هیچ معجزهای برای آن دو قائل نیستند! لذا در نظر آنها حامگی مریم(ع) نتیجه خیانتی بزرگ بوده و گناه بزرگ دیگری نیز مرتکب شده و آن اینکه این خیانت را معجزه الهی جلوه داده است و لذا یهودیان عیسی(ع) را نیز فرزند نامشروع این خیانت بزرگ به حساب آورده و تلاش کردند وی را به صلیب بکشند!
ادواردو به دنبال یافتن حقیقت بود و لذا رشتة فلسفه و ادیان را برای تحصیل انتخاب کرد و تا دریافت درجه دکتری پیش رفت. دکتر قدیری ابیانه به نقل از ادواردو، نحوه مسلمان شدنش را چنین بیان میکند:
«در کتابخانه دانشگاه پرینستون نیویورک در حال نگاه کردن به کتابهایی بودم که در قفسه چیده شده بود؛ چشمم به قرآن افتاد. کنجکاو شدم، آن را برداشتم، ورق زدم و آیاتی از آن را خواندم. احساس کردم که نمیتواند کلام بشر باشد. آن را برداشتم و مطالعه کردم، فهمیدم که قرآن کلام الهی است، آن را میفهمم و قبول دارم.»
بدون اینکه کسی به او مشورت دهد یا به معرفی اسلام بپردازد، صرفاً با مطالعه قرآن تصمیم میگیرد مسلمان شود. در حالیکه تنها 20 سال داشت، چهار سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، به مرکزی اسلامی در نیویورک رفته و مسلمان میشود. او نورانیت اسلام را دریافته و راه بهشت را شناخته بود. مثل هر انسان دیگری به پدر و مادرش عشق میورزید و میخواست آنها نیز با این حقیقت آشنا شده و راه بهشت را بپیمایند؛ لذا در اولین دیدار موضوع مسلمان شدنش را با آنها در میان میگذارد و آنها را نیز به اسلام دعوت میکند.
دکتر قدیری میگوید:
«هر بار که به این صحنه فکر میکنم و قیافه پدر و مادر ادواردو را در لحظه شنیدن این خبر تصور مینمایم، خندهام میگیرد؛ زیرا پدر مسیحی و مادر یهودی، با واقعیتی که از نگاه آنها تلخ است مواجه شدند. تنها فرزند پسرشان که او را برای مدیریت امپراطوری ثروت خویش تربیت کردهاند و هزاران امید و آرزو در مورد او دارند در نیویورک با خواندن قرآن مسلمان شده است!»
آنها از شنیدن این خبر شکه شده بودند و از وی میخواهند تا از تصمیم خویش برگردد؛ ولی او امتناع میکند. والدین ادواردو امیدوار بودند که با گذشت زمان او دست از این انتخاب بردارد؛ ولی هر چه میگذشت او در ایمان خود راسختر میشد.
ادواردو و انقلاب اسلامی
ادواردو از طریق اخبار با انقلاب اسلامی ایران که بر علیه رژیم شاه در حال مبارزه بود، آشنا شد و با حضرت امام(ره) که تصاویرش از تلویزیونها پخش میشد آشنا گشت و آنچه را به عنوان انسان ایدهآل در اسلام شناخته بود، در او مجسم یافت.
اولین تماسش با انقلاب اسلامی ایران در تاریخ 31 فروردین 1359 بود؛ یک هفته پس از مناظره تلویزیونی دکتر قدیری ابیانه با خبرنگاران آمریکایی، عراقی و ایتالیایی که از شبکه تلویزیونی ایتالیا به طور زنده (درتاریخ 24 فروردین 1359) پخش میشد؛ مناظرهای که بخشهایی از آن در فیلم مستند ادواردو نیز گنجانده شد. در این مناظره که در اوج تهدیدات نظامی آمریکا و در حالی که ناوهای جنگی ایالات متحده آرایش تهاجمی به خود گرفته و هر آن احتمال حمله آمریکا به ایران اذهان عمومی را به خود متوجه کرده بود، قدیری ابیانه، جوان 26 ساله، مناظره خود را به زبان ایتالیایی و با نام «خداوند قویتر از ناوهای آمریکا» آغاز میکند و با پیروزی کامل مناظره را به پایان میبرد؛ مناظرهای که ادواردو به تماشای آن پرداخته بود. او که تنها 6 ماه از قدیری جوانتر بود، تصمیم به آشنایی و دوستی با قدیری میگیرد و به عنوان ناشناس به منزل او مراجعه میکند. دکتر قدیری ابیانه در مورد این دیدار میگوید:
«یک هفته بعد از شرکت در میزگرد تلویزیونی که ادواردو آن را دیده بود، در روز یکشنبه در حالیکه من در اقامتگاه سفارت بودم، دربان سفارت گفت که یک جوان ایتالیایی آمده و میخواهد شما را ببیند. من هم گفتم اگر میشود به او بگویید فردا برای ملاقات بیاید. ولی بعد از لحظاتی دربان سفارت دوباره زنگ زد که این جوان میگوید "خدا هر در بستهای را میگشاید." من هم گفتم فوراً در را باز کنند و خود هم به استقبالش رفتم. جوان قد بلند لاغری بود که با یک موتور گازی کهنه آمده بود و خودش را ادواردو آنیلی معرفی کرد. من بدون اینکه انتظار جواب مثبتی از او داشته باشم، از او پرسیدم که شما با خانوادهِ آنیلی معروف نسبتی دارید و او گفت که من پسرش هستم!»
با این دیدار دوستیای عمیق بین آن دو برقرار گردید. پس از چند جلسه دیدار با قدیری و آشنایی با تشیع، ادواردو شیعه میشود و نام «مهدی» را بر خود انتخاب میکند و حضرت امام خمینی(ره) را به عنوان مرجع تقلید خویش برمیگزیند؛ و با هماهنگی به عمل آمده در یکی از سفرهایش در هفتم فروردین سال 1360 شمسی با حضرت امام(ره) دیدار کند. در این دیدار که حضرت آیتالله خامنهای نیز حضور داشتند، امام پیشانی وی را میبوسد. ادواردو سپس راهی نماز جمعه میشود و در صف اول نماز به امامت آیتالله خامنهای میایستد؛ او پس از رحلت امام خمینی(ره)، آیتالله خامنهای را به عنوان مرجع تقلید خویش برمیگزیند و آرزوی دیدار با ایشان را داشت، دیداری که با شهادتش به آن دست نیافت.
شهادت
ادواردو علاقه وافری به گسترش اسلام داشت، اما مهلت نیافت و او را به شهادت رسانده و خودکشی جلوه دادند! اما دکتر قدیری ابیانه و دوستان شیعه و انقلابی او با افشاگریهای خود نگذاشتند خون این شهید پایمال شود. امروزه شخصیت اسلامی ادواردو در بسیاری از کشورهای اسلامی شناخته شده است. مستند ادواردو به زبانهای مختلف ترجمه شده و از شبکههای مختلف برون مرزی صدا و سیما پخش شده است.
در ایران نیز علاقهمندان ادواردو بیشمارند. در اصفهان «انجمن اسلامی شهید ادواردو آنیلی» تشکیل شده و به معرفی تازهمسلمانان و فعالیت آنها میپردازد.
روزنامه ایل مانیفستو با ادواردو مصاحبهای انجام داده بود. ادواردو در این مصاحبه میگوید:
«زمانهای که ما در آن زندگی میکنیم زمانه انحطاط ارزشهاست. تنها هدف و اسطوره پول جمعکردن است! پولپرستی بسیار بدتر از مواد مخدر است. ما همه از رواج مواد مخدر درمیان جوانان نگرانیم، اما متوجه نیستیم که به سمت دنیایی میرویم که اساس آن بر پایه مقدار حساب بانکی افراد است. اما همه اینها رو به پایان است و به اعتقاد من در آینده بعد از یک شبه رنسانس وارد عصری میشویم که دیگر بر پایه خردگرایی و تجربه گرایی دکارت نیست. ما نباید فراموش کنیم که استثمار انسانها از طبیعت مقدمهای برای بهرهکشی انسانی از انسان دیگر است.»
در حقیقت میتوان گفت که ادواردو در آن زمان وضعیت فعلی در جهان غرب را که عبور از لیبرالیسم و قیام بر علیه آن است، پیشبینی کرده بود. در یک دست نوشته از ادواردو آمدهاست:
«واضح است که آخرین پیامبر الهی، محمد(ص) است. این آخرین گفتار و قوانینی است که خداوند تا روز قیامت نازل کرده است؛ بنابراین بعد از اسلام هیچ دین جدیدی نخواهد آمد.»
ادواردو در مورد قرآن گفته بود که در آن هیچ اما و اگری وجود ندارد و حق مطلق است؛ چون از جانب خداوند متعال است، اما و اگر مربوط به کلام بشری است. ادواردو همچنین رسالهای در مورد منجی موعود نوشته بود که متأسفانه متن آن به دست نیامده است.
خواهر ادواردو با مردی یهودی به نام الکان ازدواج کرده بود و 4 فرزند داشت و در ازدواج دوم با یک مسیحی 3 فرزند از او به دنیا آورد. با مرگ پدر ادواردو، مادر یهودی او با فریب دخترش و پرداخت وجه ناچیزی به نسبت ثروت افسانهای پدر، موجب گردید که ارث به نوههای یهودیش برسد! اقدامی که موجب شکایت بینتیجه از مادر ادواردو شد. اینک مادر ادواردو نیز مرده است و ارثیه هنگفتی به نوههای یهودی او رسیده است و با این اقدام سیطره یهودیان بر ایتالیا به شدت افزایش یافته است!
*. نام دکتر محمدحسن قدیری ابیانه پیوند ناگسستنی با نام شهید آنیلی دارد. قدیری رایزن اسبق فرهنگی ایران در ایتالیا، سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در مکزیک و استرالیا، دکترای مدیریت استراتژیک و کارشناس عالی وزارت امور خارجه و کارشناس ارشد سیاسی است.
خدا هر در بستهای را میگشاید
چهارشنبه, 08/25/1390
زیر عنوا ن :گرامییادی از شهید ادواردو آنیلی
تهیه: نشریه معارف / با تشکر ویژه از دکتر قدیری ابیانه *