اقتصاد استراحتی
باسمه تعالی
به قلم: دکتر محمد حسن قدیری ابیانه
متاسفانه باید گفت وضعیت اقتصاد کشور نه در شرایط جهاد اقتصادی، نه اقتصاد مقاومتی و نه حماسه اقتصادی است. بلکه اقتصاد کشور در شرایط «اقتصاد استراحتی» است و اگر این روند اصلاح نشود، کشور دجار اقتصاد ریاضتی خواهد شد. مطلب ذیل ذکر دلایل این تحلیل است. این مطلب بخشی از کتاب «نفت و توهم: برنامه رهایی از اقتصاد نفتی» است که در پایان آن استراتژی ها و راهکارهای برون رفت از این وضعیت و طی کردن سریع پله های پیشرفت ذکر شده است.
در کتاب دیگری تحت عنوان «کلیدهای پیشرفت؛ عوامل و موانع فرهنگی کار، تولید و سرمایه» مورد ارزیابی قرار گرفته است.
ساعات مفید کاری در ایران و جهان
طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، ساعت مفید کاری در ایران روزانه به 22 دقیقه رسیده است که در مقایسه با سال پیش که 64 دقیقه اعلام شده بود، به طور چشمگیری کاهش یافته است.
سال 1390 ساعت مفید کاری در ایران برای بخش خصوصی به طور متوسط 2 ساعت و 6 دقیقه بود.
طبق مادۀ 51 قانون کار، ساعت کار در این قانون مدت زمانی است که کارگر نیرو یا وقت خود را به منظور انجام کار در اختیار کارفرما قرار میدهد. در تبصرۀ یک این قانون اشاره شده است که مجموع کار در هفته نباید از 44 ساعت تجاوز کند که جمعه را از این مجموع کم کنیم، تقریباً روزی هشت ساعت کار برای کارمندان منظور شده است.
با احتساب 22 دقیقه کار روزانه و نیز 25 روز تعطیلات مناسبتی و 105 روز تعطیلات پنجشنبهها و جمعهها و سی روز مرخصی استحقاقی میتوان گفت که ساعات مفید کاری در یک سال حدود 80 ساعت است که معادل 10 روز کاری میباشد
بار تکفل
بار تکفل در ایران دو برابر اروپاست.
در اروپا به طور متوسط از هر خانوادۀ چهار نفری، دو نفر و در انگلستان از هر سه نفر، دو نفر کار میکنند، حال آنکه در ایران از هر خانواده 4 نفری یک نفر شاغل است.
اگر 22 دقیقه در روز را ملاک محاسبه کار مفید کارکنان دولت قرار دهیم، در نتیجه در هر هفته 110 دقیقه و- با احتساب هر سال 52 هفته- به طور متوسط در هر سال 5720 دقیقه یعنی- با فرض کار بدون تعطیلات سالانه- سالی 95 ساعت کار مفید انجام میدهند.
از آنجا که ساعات کاری در هر هفته به صورت قانونی 44 ساعت در هفته است، در نتیجه کار مفید هر کارمند در طول یک سال کمی بیشتر از دو هفته است.
اگر سالهای کاری یک کارمند را 30 سال در نظر بگیریم. در نتیجه یک کارمند در طول 30 سال خدمت خود معادل 2860 ساعت، یعنی معادل 65 هفته کار مفید انجام میدهد؛ به عبارت دیگر یک کارمند دولت در طول 30 سال به طور متوسط به اندازه یکسال و سه ماه کار میکند و علاوه بر دریافت حقوق 30 سال کار از مزایای حقوق بازنشستگی نیز برخوردار میشود و حتی در صورت فوت کارمند در ایام بازنشستگی، همسر وی نیز تا پایان عمر از حقوق بازنشستگی شوهرش برخوردار میگردد!
حقوق کارکنان دولت
در لایحه بودجه ۹۲ بیش از ۵۰ هزار میلیارد تومان به حقوق کارمندان دولت اختصاص یافته است.
یعنی با احتساب جمعیت 78 میلیون نفری ایران در سال 92 به ازای هر نفر ماهیانه 53632 تومان از بیتالمال کسر و به مجموعه کارکنان دولت به عنوان جبران خدمات دولت یا همان حقوق و پاداش و اضافهکار کارکنان اختصاص مییابد.
به عبارت دیگر دولت به ازای هر خانواده 5 نفری ماهیانه مبلغی بیش از 260 هزار تومان از بیتالمال برداشت و به کارکنان دولت میپردازد. حال آنکه نه مردم چنین احساسی دارند که حقوق کارکنان دولت را تأمین مینمایند و نه کارکنان دولت خود را بالواقع حقوق بگیر مردم میدانند. نتیجه چنین برداشتی، ضعف وجدان کاری، ساعات مفید کاری پایین اکثر کارکنان دولتی و سرگردانی مراجعین به دستگاههای دولتی است که به جای اینکهاربابرجوع باشند، اسیر رجوعاند و شأن و منزلت و حقوقشان رعایت نمیگردد.
تعطیلات مناسبتی در ایران و جهان
تعطیلات مناسبتی در فرانسه 12 روز ، در آمریکا، برزیل و پاکستان 10 روز، در اسپانیا، استرالیا و آلمان 9 روز، در انگلستان 8 روز، در چین و روسیه 7 روز، در سوئیس 4 روز و در ایران 25 روز می باشد.
اخیرا گزارشی از طرف شورای انقلاب فرهنگی تهیه شده است که تعطیلات در ایران را کمتر از سایر کشورها عنوان کرده زیرا روزهایی مثل 22 بهمن ئ یا تاسوعا و عاشورا را جزو تعطیلات محسوب ننموده زیرا مردم به تفریح نمی پردازند. مبنای چنین ارزیابی ای صحیح نیست. چون مناسبتها در کشورها برای تعطیلات و خوش گذراتنی نیست بلکه برای بزرگداشت آن ایام است. مثلا برای شرکت در مراسم های روز استقلال یا انقلاب. مبنای تعطیلی برای استراحت و تفریح نبوده که جزو تعطیلات محسوب نشود. هر تعطیلی ای تفریحی نیست.
روزهای تعطیلی استراحتی مربوط است به تعطیلات آخر هفته و نیز مرخصی سالیانه که گاه تا یک ماه است.
زیان تعطیلات برای اقتصاد ایران
کارشناسان زیان تعطیلات هر روز را 1428 میلیارد تومان ارزیابی کردهاند.[1]
بنابراین زیان 25 روز تعطیلات رسمی سالانه 36 هزار میلیارد تومان و زیان 133 روز تعطیلی سالیانه 190 هزار میلیارد تومان است.
رقم 190 هزار میلیارد تومان زیان 133 روز تعطیلات در کشور، بیش از نصف کل نقدینگی موجود در کشور و حدود کل بودجه عمومی دولت در لایحه سال 1392 میباشد.
سیاست کاهش تعطیلات
مقام معظم رهبری در فروردین 1381 درباره تعطیلات فرمودند:[2]
یک تذکّر هم در باب مسائل مربوط به فروردین عرض کنیم: اوّلاً این تعطیلات طولانى و بىدلیل، هیچ منطق عقلایى ندارد. وضع خوبى نیست که اوّلِ سال، روزهاى متوالى- گاهى دو هفته و گاهى بیشتر- همه چرخهاى فعّالیت در کشور از حرکت بیفتد. خلاف مقرّرات هم هست، طبق مقرّرات، تعطیلیها محدود است. ما در ایّام سال، تعطیلى زیاد داریم که این به زیان کشور است. در بعضى از کشورهاى دنیا، طبق فهرستى که مشاهده مىکردم، همه تعطیلات رسمى در طول سال از پنج، شش روز تجاوز نمىکند؛ لکن ما تعطیلیهایمان بسیار زیاد است. علاوه بر آن هم عدّهاى با بىتوجّهى و بىاعتنایى خود به کار، علم، تحصیل و به اشتغالات روزمرّه زندگى و کارهاى ادارى و سازندگى، بر این تعطیلات اضافه هم مىکنند؛ آنهم در آغاز سال. بالاخره در اولِ سال، اولِ یکدوره جدید مالى و کارى است. توصیه مؤکّدِ بنده این است که هم مسئولین و هم آحاد مردم عزیزمان تصمیم بگیرند این تعطیلات را کم کنند. این همه تعطیلاتِ پىدرپى، زیانهایى به بار مىآورد که هرچند در اول کار محسوس نیست؛ لکن نتایج آن براى همه زیانبار است.
مرکز پژوهشهای مجلس آبان ماه سال ۸۴ در گزارشی طرح قانونی ساماندهی تعطیلات در کشور را ارائه کرده بود. بر اساس این طرح، تعداد تعطیلات رسمی کشور از ۲۵ روز کنونی به ۱۶ روز کاملاً تعطیل و ۴ روز نیمهتعطیل تبدیل میشد. بنا به گزارش مرکز پژوهشها، تقریباً تمام قوانین و مصوبات پس از انقلاب اسلامی در جهت افزایش روزهای تعطیل رسمی بوده است؛ از این رو تعطیلات رسمی از سال ۱۳۵۸ تا کنون با افزودن ۱۰ روز به تعطیلات رسمی، رشدی معادل ۶۷ درصد را از خود نشان میدهد.
از ۲۵ روز تعطیلات رسمی ایران ۱۵ روز آن مناسبتهای مذهبی و ۱۰ روز مناسبتهای ملی کشور را نشان میدهد. همچنین ۵۲ جمعه و 52 پنجشنبه که به این رقم اضافه میشود و با احتساب روزهای مرخصی استحقاقی کارمندان و کارگران، تقریباً ۱59 روز از سال کار در ایران متوقف میشود.
به این تعداد روزها میتوان تعطیلکردنهای ناگهانی روزهای هفته توسط دولت را نیز افزود؛ تعطیلاتی که در تقویم رسمی کشور جایی ندارد.
درباره مراکز آموزشی شامل مدارس و دانشگاهها باید تعطیلات طولانی تابستان را نیز به آن اضافه کرد.
تعطیلات طولانی نوروز 92
ایران عملاً از 28 اسفند 91 تا 16 فروردین سال92 به مقدار 19 روز تعطیل بوده است. این تعطیلات بیش از دو برابر تعطیلات سالانه در آمریکاست. تعطیلات سالانه در آمریکا 7 روز است و در فرانسه و آلمان 12 روز بود که به 10 روز کاهش دادند.
تعطیلات نوروز در ایران یعنی اوج مصرف و تعطیلکردن تولید؛ آنهم در بهترین شرایط آب و هوایی برای تولید و کارهای عمرانی! تورم نیز بستگی به عرضه و تقاضا یعنی میزان تولید و مصرف دارد.
در نتیجه این تعطیلات طولانی مدت در تولید و اوج گیری مصرف از یکطرف و نیز افزایش حقوقها در سال جدید باید منتظر تورم شدیدی در اقتصاد کشور بود. این تورم با توجه به این عوامل اجتنابناپذیر است.
محورهای فرهنگی عامل پیشرفت سایر ملتها
بسیاری از تحلیلگران، یکی از عوامل مهم در کیفیت رشد و توسعۀ این کشورها را در بافت فرهنگی آنان دانستهاند. اصول فرهنگ این کشورها نیز بستر فرهنگی لازم برای توسعه این کشورها را میسّر ساخته است. همچنین تأکید شد که در این جوامع:
• افراد بهشدت به سلسلهمراتب احترام میگذارند.
• معمولاً اهداف مملکتی و گروهی را بر اهداف شخصی مقدم میدارند.
• به سخت کارکردن و زحمتکشیدن تعهد دارند.
• به اشتغال و انجام وظیفه مؤسسه استخدامی خود وفاداری فوقالعادهای نشان میدهند.
• رغبت قانونپذیری افراد در سطح بالایی قرار دارد.
• توجه به نظم و سازماندهی و دقت در کار، حرمت خاصی دارد.
چون سلسلهمراتب رعایت میشود و هرکس در حدود اختیارات خود عمل میکند، مدیریت بر فعالیتهای اقتصادی و ایجاد هماهنگی میان کانونها بهسهولت انجام میگیرد.
موارد فوق دقیقاً تسهیلکننده کار گروهی است. درست بر عکس باورها و ارزشهای غلط رایج در ایران که کار فردی را بر کار گروهی ترجیح میدهند.
ویژگیهای مدارس در ژاپن
چند مورد از ویژگیهای مدارس دورۀ ابتدایی و راهنمایی ژاپن به شرح زیر میباشد:
1. کار گروهی مبانی آموزش است. کلوپها و گروههای مختلف در مدارس فعالاند و دانشآموز در گروههای مختلف عضو میشود و کار جمعی را میآموزد.
2. آموزشِ مسئولیتپذیری با دادن مسئولیتهای کوچک به کودکان مثل پرورش یک گل و وادارشدن به پاسخگویی در برابر این مسئولیت.
3. در ژاپن، سرایدار وجود ندارد و وظیفه تمیز نگهداشتن مدارس حتی سرویسهای بهداشتی به صورت گروهی به دانشآموزان سپرده میشود.
یکی از ایرانیان برای نگارنده نقل کرد که حتی دانشآموزان کلاس اول دبستان و پیشدبستانی بدون همراهی والدین به مدرسه رفت و آمد میکنند، هرچند مدرسۀ آنها دور باشد، تا از کودکی یاد بگیرند که روی پای خود بایستند.
جالب آنکه در مدارس ژاپن تمیزکردن کلاس درس، افتخاری است که نصیب کسانی میشود که تحصیل خود را بهخوبی انجام دهند؛ حال آنکه در ایران اگر تمیزکردن کلاس درس بخواهد به دانشآموزی محول گردد، تنبیه، تحقیر و توهین تلقی خواهد گردید.
تفاوت آموزش در ایران و ژاپن
ژاپنیها در همان کلاس اول دبستان، با بچههایشان اتمام حجت میکنند. درس اول هم جغرافیاست؛ نقشۀ ژاپن را جلوی بچهها میگذارند و میگویند: ببینید این ژاپن کوچولوی ماست، ببینید! ژاپن ما نفت ندارد، گاز ندارد، معدن ندارد، زمینش محدود و جمعیتش زیاد و زلزلهخیز است و ... لیست «نداشتهها» و «بایدها» را به بچهها گوشزد میکنند.
در ژاپن نظام آموزشی فهرست مشاغل مورد نیاز جامعه را از همان اول کار به «بچهها» گوشزد میکند. حتی حجم موضوعات درسی کتابهای درسی در ژاپن، یکسوم اروپاست؛ چون ژاپنیها معتقدند «عمق» بهتر از «وسعت» است!
حال این را مقایسه کنید با کتابهای درسی و حتی رسانههای ما- از هر جناح و طیف، مخالف و موافق- که از همان اول مدام بر مطالبات مردم میدمند و ... . در دبستان هم، درس تاریخ، نه برای عبرت، بلکه شرح «افتخارات گذشته» دایر میشود.
اگر نقشۀ جغرافیایی را هم جلوی بچهها بگذارند، با غرور میگویند: «بچهها ببینید! ایران همه چیز دارد! ایران نفت دارد، گاز دارد، جنگل دارد، دریا دارد و...». نتیجه این روش میشود احساس «داشتن» و «غنای کامل» و ایجاد تلفیقی از تنبلی اجتماعی و حتی طلبکاری که به اشتباه به آن میگوییم غرور ملی! با این وصف، کودکان و جوانان و مدیران و نسل جدید ما باید برای چه «چیزی» تلاش کنند؟ نتیجه این میشود که بچههای ما فکر و ذکرشان میشود مشاغلی که نفع و رفاه «شخص» در آن حرف اول و آخر را میزند، نه نیاز کشور. [3]
خوداتکایی در مدارس ژاپن
سالها قبل نگارنده با یکی از دیپلماتهای ایرانی که از مأموریت چهار ساله در ژاپن به ایران برگشته بود، خواست خاطرهای جالب را از دوران اقامتش در ژاپن برایش بگوید. او گفت:
«به ژاپن که رفتم، فرزندم به سن ورود به دبستان رسید، لذا او را در مدرسهای که بین سفارت و خانه بود، ثبت نام کردم تا خودم بتوانم او را به مدرسه رسانده و خودم او را به منزل منتقل کنم. ثبت نام به سرعت انجام شد و روز اول مدرسه او را رساندم و بعد از اتمام کار به مدرسه رفتم و فرزندم را به منزل بردم. نامهای از مدرسه همراه داشت که مرا احضار کرده بودند.
فردا به مدرسه رفتم و مدیر مدرسه پرسید که آیا شما فرزند خود را به مدرسه آوردید؟ گفتم: بله. گفت: از فردا باید خودش به مدرسه بیاید. گفتم برای این کار باید مترو و اتوبوس سوار شود. او بچه است و نمیتواند. پاسخ داد که اینجا همه بچهها خودشان میآیند و کودکان از هماکنون باید یاد بگیرند که روی پای خودشان بایستند! گفتم: من جرئت نمیکنم چنین کنم. گفتند: پس فرزندتان را از اینجا ببرید، قاعده مدارس ژاپن اینگونه است».
نگارنده این موضوع را در محفلی نقل کرد. یک ایرانی گفت:
«من شش ماهی در ژاپن بودم برای آموزش در مورد کارخانهای که خریده بودیم. در این شش ماه ما را در منزل کوچک یکی از کارکنان سکنی دادند. فرزندی داشت سهونیم ساله که به مهد کودک میرفت. او خودش با اتوبوس و مترو به مهد کودک میرفت و باز میگشت».
در ضربالمثل ژاپنی آمده است:
• اگر کسی میتواند کاری را انجام دهد، پس تو هم میتوانی، اگر کسی نتواند کاری را انجام دهد، پس تو باید آنکار را انجام دهی.
• خدا به ما دو دست میدهد، اما برای ما پل نمیسازد.
اما ما - متأسفانه- در ایران دانشآموزان و حتی دانشجویان را طوری تربیت میکنیم که کاری از دستشان برنمیآید و بلد نیستند روی پای خود بایستند و برای هر کاری دست نیاز -البته طلبکارانه- به سوی دیگران و از جمله بودجه عمومی دراز میکنند. در حالی که دانشآموزان حتی در مرحلۀ سیکل باید بلد باشند روی پای خود بایستند، با اخذ دیپلم و مدرک دانشگاهی نیز توان اینکار را ندارند. جوانان و دانشجویان به جای اینکه خود را بخشی از «راهحل» بدانند، خود را بخشی از «صورت مسئله» تلقی میکنند. به جای «ایجاد» اشتغال برای خود و دیگران، حداکثر به دنبال «پیداکردن» کار برای خود هستند. کارآفرین نیستند و به جای اینکه با کار و تلاش خویش به «ایجاد امکانات» بپردازند، دستشان برای دریافت «امکانات» دراز است و بیکاری خویش را تقصیر دیگران و از جمله دولت که به آنها امکانات نداده و یا نمیدهد، میاندازند و این شیوه به امری عادی و باوری رایج تبدیل شده است.
البته تصور مردم از بودجۀ دولتی و درآمدهای نفتی بسیار فراتر از واقعیت است که در صفحات بعدی به آن پرداخته شده است.
افرادی که در کودکی پدر خویش را از دست دادهاند و ناچار شدهاند بار زندگی خود و چه بسا خانواده را بر دوش بکشند و موانع زندگی را شخصاً از میان بردارند، یاد میگیرند روی پای خود بایستند و لذا فرصتها را نیز بهتر شناسایی کرده، در زندگی خویش موفقتر از کسانیاند که همواره بر دیگران تکیه کردهاند.
نقش کار در پیشرفت ملل[4]
ژاپنیها که تصمیم به رشد و پیشرفت گرفتند در اوایل دهۀ 1950 کار و تلاش روزانه خود را بیش از پیش افزایش دادند؛ به طوری که ساعات کار در صنایع و شرکتهای مختلف به طور متوسط در هفته حدود پنجاه تا شصت ساعت گزارش شده است. اکنون بیشتر ژاپنشناسان بر این باورند که معجزۀ اقتصادی این کشور در طول دهههای پنجاه و شصت در درجۀ اول در سایه ساعات کار طولانی، صرفهجویی و کممصرفی مردم آن حاصل شده است.
کره جنوبی و تایوان نیز که حدود سی سال پیش با الگو قراردادن ژاپن، تصمیم به رشد اقتصادی خود گرفته، خواهان رقابت با تولیدات ژاپن در بازارهای بینالمللی شدند، بهخوبی میدانستند که برای موفقیت خود لازم است بیش از ژاپنیها کارکنند و کمتر از آنها مصرف کنند.
کارگران کرهای که بزرگترین آرزویشان رقابت با تولیدات ژاپن بوده است، در هفته پنج تا ده ساعت بیش از کارگران ژاپن کار میکنند و دستمزدی معادل کمتر از نصف کارگران ژاپن دریافت میدارند. به همین جهت اکنون موفق شدهاند در بسیاری از بازارهای صادراتی ژاپن نفوذ کنند و با آن کشور به رقابت بپردازند.
مقایسۀ تنبلی در ایران با جهان [5]
دکتر جوادی یگانه- جامعهشناس و استاد دانشگاه تهران- میزان تنبلی در ایران را با کشورهای دیگر جهان مقایسه کرده است. وی شاخصهایی مثل اهمیت کار در زندگی، مطالبۀ پاداش و مزایای دولتی و ارائه ایدههای جدید و خلاقبودن را ملاک قرار داده است و نتایج تحقیقات در مجموع نشان میدهد که میانگین تنبلی مردم در ایران 78 و اندی (11/78) است. این در حالی است که این میانگین در میان کلیه کشورهای جهان 86 و اندی (86/46) است و تفاوت میانگین میزان تنبلی بین کشور ایران و دیگر کشورهای جهان معنادار است؛ به این معنا که تنبلی در کشور ایران به صورت معناداری بیشتر از میانگین کشورهای جهان بوده است. با این طبقهبندی و به ترتیب، کشورهای عربی رتبۀ اول تنبلی را دارند و ایران با فاصله کمی بعد از کشورهای عربی در رتبۀ دوم قرار دارد. کشورهای آفریقایی هم با فاصلۀ خیلی نزدیکی بعد از ایران و در رتبۀ سوم جهانی قرار دارند. کشورهای آمریکای شمالی و اروپایی کمترین میانگین تنبلی را در سطح جهان دارند.
شاخصههای تحقیق شامل این موارد بود:
- «اهمیت کار در زندگی افراد یک جامعه»،
- «سختکوشی، زندگی بهتری را فراهم میکند یا خوششانسی»،
- «ارائه ایدههای جدید و خلاقبودن چه تأثیری بر پیشرفت دارد»،
- «پولدار بودن»،
- «کمک به مردم و نزدیکان»،
- «داشتن موفقیت های زیاد»،
- «مطالبه پاداش و مزایای دولتی»،
- «عدم پرداخت کرایه وسایل نقلیه عمومی»
- «تقلب در پرداخت مالیات».
آنها در پژوهششان تنبلی را مترادف با فقر حرکتی دانسته، میگویند در این پژوهش «فردی تنبل است که هیچ رغبت و اشتیاقی به تحرک و جنبوجوش نداشته و از پویایی و جستوخیز گریزان است. فرد تنبل همیشه کار امروز را به فردا میاندازد، تصمیمسازی و تصمیمگیری را به دیگران واگذار میکند، تغییر و تحولی را که آرزو میکند- بدون کوچکترین اقدامی- از دیگران انتظار میکشد، عادت به فکرکردن ندارد و برای هر انتخابی تعلل میورزد».
اقتصاد استراحتی
اقتصاد کشور را نه میتوان اقتصاد ریاضتی توصیف کرد و نه اقتصاد مقاومتی و نه جهاد اقتصادی، بلکه با توجه به تعطیلات زیاد، ساعات مفید کاری کم و بار تکفل در کشور، میتوان گفت که اقتصاد کشور در شرایط اقتصاد استراحتی است.
وضعیت ادارات دولتی را نیز با توجه به کاهش ساعت مفید کاری به یکسوم سال قبل، یعنی 22 دقیقه در روز، باید یک فضاحت دانست.
اقتصاد ریاضتی
البته اگر به شعارهای سال که توسط مقام معظم رهبری تعیین شده است و این شعارها کلیدهای واقعی پیشرفت کشورند، عمل نشود و تحقق نیابد، باید منتظر فرارسیدن وضعیت اقتصاد ریاضتی بود که راه فراری از آن متصور نیست، مگر عمل همگان، اعم از مردم و مسئولان به رهنمودهای مقام معظم رهبری.
شعارهای سال کشور
مقام معظم رهبری طی چندین سال اخیر منبعث از نیاز کشور برای هر سالی شعاری را انتخاب و اعلام کردهاند. شعارها به شرح زیر میباشد:
1369 - استغفار و اصلاح خود و جامعه
1370 - مجاهدت عمومی برای پیشرفت و سازندگی کشور
1371 - وحدت و یکپارچگی و حضور مردم در صحنه
1372 - عدالت اجتماعی و کمک به طبقات محروم
1373 - وجدان کاری و انضباط اجتماعی
1374 - انضباط اقتصادی و مالی
1375 - مبارزه با اسراف و اتلاف در اموال شخصی و عمومی
1376 - کنار گذاشتن اسراف، ضرورت قناعت، تعلیم اینها به مردم
1377 - دولت و ملت صرفه جویی کنند
1378 - امام خمینی (ره)
1379 - امام امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (علیهالسلام)
1380 - امام علی (علیهالسلام) در رفتار، نه فقط در گفتار
1381 - عزت و افتخار حسینی
1382 - خدمت رسانی به مردم
1383 - پاسخ گویی سه قوه به ملت ایران
1384 - همبستگی ملی و مشارکت عمومی
1385 - پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله)
1386 - اتحاد ملی و انسجام اسلامی
1387 - نوآوری و شکوفایی
1388 - حرکت مردم و مسئولین به سوی اصلاح الگوی مصرف
1389 - همت مضاعف و کار مضاعف
1390 - جهاد اقتصادی
1391 – تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی
1392 – حماسه سیاسی، حماسه اقتصادی
مرحلۀ گذار اقتصادی
در مرحلۀ گذار از وضع موجود به وضعیت مطلوب ضروری است ساعات مفید کاری کشور به حداقل هشت ساعت در روز، تعطیلات سالانه به حداکثر 12 روز و بار تکفل نیز بهبود یابد.
همچنین ضرورت دارد هدفمندی یارانههای سوخت هرچه سریعتر تکمیل گردد.
[1] - ارقام فوق مربوط به قبل از افزایش قیمتها و کاهش ارزش ریال در مقابل ارزهای خارجی در سال 91 است.
[2] - بیانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نمازجمعه 1381/01/16
[3] - مطلب فوق اقتباس از متنی است که از طریق پست الکترونیک دریافت شده و نویسنده آن مشخص نبوده است. و تغییراتی نیز در متن داده شد.
[5] - سایتهای اینترنتی مورخ 11 بهمن 91 به نقل از دکتر جوادی یگانه