پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

اطلاعیه : جهت عضویت و مطالعه مطالب، به آدرس ghadiri1404@ در تلگرام، بپیوندید
محمد حسین قدیری ابیانه
فیلم معرفی قدیری ابیانه در کادر زیر:
Loading
پیوندها
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
محمد حسین قدیری ابیانه
آخرین نظرات

شنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۲، ۰۸:۴۱ ب.ظ

۰

نشریه حاشیه: «سازمان میراث فرهنگی» از آن سازمان‌های مشکل‌دار دولت احمدی‌نژاد است. به‌ویژه در دولت نخست او در سال‌های 84 تا 88 که «اسفندیار رحیم مشایی» ریاست این سازمان را برعهده داشت. در این سال‌ها، سازمان میراث فرهنگی عهده‌دار همایش‌ها و ماموریت‌هایی بود که یا از سوی مخالفان اصولگرای این دولت، به «ماموریت‌ها و همایش‌های خلاف شأن اسلام» تعبیر می‌شد

http://cdn.tabnak.ir/files/fa/news_albums/318770/2806/resized/resized_254284_401.jpg//bayanbox.ir/id/8428153133356516714?view

یا اگر در سال‌های قبل، دولت اصلاحات تنها بخش‌های کوچکی از آن همایش‌ها را به اجرا در می‌آورد، به سرعت از سوی نزدیکان و همفکران محمود احمدی‌نژاد که در آن سال‌ها در برابر اصلاح طلبان صف کشیده بودند، «خدشه‌دار شدن دستاوردهای نظام» لقب می‌گرفت. به همین دلیل، پربیراه نیست که نزدیک‌ترین حلقه به محمود احمدی‌نژاد را «حلقه تناقض» می‌نامند. شاید اوج این تناقض را هم باید زمانی دانست که «رادیو پیام» به ریاست اسفندیار رحیم مشایی در اواخر دهه 70 برای نخستین بار موسیقی‌هایی غیر ‌از موسیقی سنتی را وارد عرصه رسمی صداوسیما کرد اما در همان حال جهت‌گیری‌های فرهنگی مشابه، دولت وقت را به باد انتقاد می‌گرفتند.

اقدامات فرهنگی دولت محمود احمدی‌نژاد که عمدتا از جانب سازمان میراث فرهنگی به اجرا در می‌آید، کم منتقد ندارد. بسیاری از اقدامات فرهنگی این سازمان در داخل کشور به فراخور زمان به سطح مطبوعات کشیده شدند و جاروجنجال‌های زیادی آفریدند اما دستاوردهای خارجی‌اش که به مراتب از نمونه‌های داخلی آن، پر ایرادتر بودند، واکنش‌های چندانی برنینگیختند. یکی از این اقدامات خارجی، برگزاری همایش‌هایی با عنوان «همایش‌های مشترک مردم‌شناسی» بود که اتفاقا یکی از آنها حالا و پس از شش سال سروصدای زیادی به پا کرده است. سروصدا اما از میدان فاطمی و ساختمان وزارت کشور بلند شد؛ همان جایی که «محمد حسن قدیری ابیانه» سفیر سابق دولت احمدی‌نژاد در مکزیک در کنفرانس خبری پس از ثبت‌نامش در انتخابات ریاست‌جمهوری [گزارش] مجسمه‌ای از زن و مرد برهنه‌ای که در حال معاشقه هستند در دست گرفت و آن را نمونه‌ای از اقدامات فرهنگی خارجی سازمان میراث فرهنگی در مکزیک اعلام کرد.

مجسمه‌ها و صلاحیت ریاست‌جمهوری مشایی

داستان مجسمه‌ای که قدیری ابیانه تصاویرش را به شورای نگهبان داده بود، به شش سال پیش باز می‌گردد. زمانی که اسفندیار رحیم مشایی، رئیس وقت «سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری» تا اندازه‌ای نگاه‌ها را به خود جلب کرده بود اما هنوز مثل امروز «رئیس حلقه انحرافی» نامیده نمی‌شد. روزگاری که او با موضع گیری‌اش درباره اسراییل و یهودی‌های ساکن آن جا سر زبان‌ها افتاد اما هنوز آن عده‌ای که از میزان اثرگذاری‌اش بر محمود احمدی‌نژاد خبر داشتند، به تعداد انگشتان دو دست نمی‌رسیدند.

چرخ گردون چرخید و چرخید تا به اواخر اردیبهشت 92 رسید؛ یعنی همان روزهایی که شایعه‌های زیادی از ردصلاحیت اسفندیار رحیم مشایی شنیده می‌شد، آن هم به‌دلیل داستانی که در زمان خودش تا اندازه زیادی مکتوم و سر به مُهر مانده بود. گویا شورای نگهبان مستنداتی از داستان مجسمه‌هایی به دستش رسیده بود که در کنار روایت‌های دیگر از سرگذشت مشایی، دلایل کافی برای رد صلاحیت او را تشکیل می‌دهند.

«خبرهایی وجود دارد که نهادهای مسوول گزارش‌های دقیقی از نمایش مجسمه‌های مستهجن به اسم مجسمه‌های تاریخی را در نمایشگاه‌های فرهنگی خارجی به شورای نگهبان ارسال کرده‌اند. در این گزارش‌ها موضوع انتخاب این مجسمه‌ها توسط مشایی و دخالت مستقیم او در ارسال آنها به خارج از کشور وجود دارد.» این بخشی از صحبت‌های «محمد حسن قدیری ابیانه» در گفت‌وگو با «حاشیه» است. به گفته او، شورای نگهبان به جنجال مجسمه‌های مستهجن که توسط سازمان میراث فرهنگی در نمایشگاه‌های خارجی شرکت داده می‌شدند، توجه می‌کند؛ چرا که «اگر هیچ سندی راجع به مشایی در خصوص ردصلاحیت شدن او نبود، با همین مجسمه‌های مستهجن ایشان صلاحیت نامزدی نخواهد داشت.» این سفیر سابق پیشتر هم گفته بود که خودش ماجرای مجسمه‌ها و عکس‌هایی از آنها را به شورای نگهبان ارسال خواهد کرد.

شاید هیچ‌گاه سفیر سابق ایران در مکزیک فکر نمی‌کرد آن زمانی که یکی از دوستانش به او گفته بود «چشمانت را ببند و چیزی نگو و با مشایی درگیر نشو. او رابطه ویژه‌ای با رئیس‌جمهور دارد و نفوذش می‌تواند برای موقعیت کاری تو منفی باشد.» آن کسی که می‌تواند «موقعیت کاری دیگری را منفی کند» خود اوست و نه رحیم مشایی. شاید هواداران معاون اول سابق رئیس‌جمهوری بیش از هر کسی می‌دانستند که ماجرای این مجسمه‌ها می‌تواند چه بلایی بر سر او آورد که در کنفرانس خبری قدیری ابیانه به او حمله کردند و میز کنفرانس‌اش را به هم ریختند. این حمله چنان تعجب‌آور بود که ویدئوی آن به سرعت در شبکه‌های مجازی منتشر شد.

 

تصویر مرد عریان در ده‌ها هزار بروشور

اما داستان مجسمه‌هایی که گفته می‌شود به معضلی برای تایید صلاحیت مشایی در انتخابات ریاست‌جمهوری تبدیل شده است، چیست؟ چه موقع و در کجا نمایش داده شده‌اند؟

«اردیبهشت 86 بود که به عنوان سفیر به مکزیک رفتم. نخستین روزهای کاری‌ام در آنجا مصادف بود با روزهای پایانی همین نمایشگاه که آقای مشایی رئیس وقت سازمان گردشگری و میراث فرهنگی به عنوان نماینده ایران در افتتاحیه این نمایشگاه شرکت کرده بود. در همان روزها سری به نمایشگاه زدم و دیدم تعداد قابل توجهی مجسمه‌های مستهجن در بین آثاری که توسط ایران در این نمایشگاه به نمایش گذاشته شده دیده می‌شود. تصویر یکی از این مجسمه‌ها که مردی با اندام تناسلی عریان بود، در ده‌ها هزار نسخه به صورت بروشور منتشر شده بود و زیر همین تصویر از مخاطبان دعوت شده بود تا به این نمایشگاه سر بزنند.» اینها پاسخ‌هایی است که قدیری ابیانه به پرسش‌های بالا می‌دهد. او می‌گوید این مجسمه‌ها به اندازه‌ای جلب توجه می‌کردند که به سوژه رسانه‌های 6 سال پیش مکزیک بدل شده بودند. «مجسمه‌هایی که سازمان میراث فرهنگی به نمایشگاه آنتروپولوژی مکزیک ارسال کرده بود، به اندازه‌ای مستهجن بودند که مطبوعات مکزیک و برخی شبکه‌های تلویزیونی در این کشور گزارش‌های ویژه‌ای از نمایش این مجسمه توسط دولت جمهوری اسلامی تهیه کردند.»

سفیر سابق ایران در مکزیک می‌گوید که از توضیح چگونگی این مجسمه‌ها «شرم» دارد اما تصاویری که از این مجسمه‌ها در اینترنت وجود دارد، زنان و مردان کاملا برهنه‌ای را نشان می‌دهد که یا در حال معاشقه با همدیگر هستند یا اندام تناسلی آنها وجه ممیزه این مجسمه‌ها به شمار می‌رود. قدیری ابیانه می‌افزاید: «همان زمان اعتراض کردم و قرار شد که در نمایشگاه بعدی این مجسمه‌ها نمایش داده نشوند. اما سازمان میراث فرهنگی دست‌بردار نبود.»

این بار مجسمه‌هایی در سر در ورودی

«مدتی بعد نمایشگاه دومی در شهر پوئبلای مکزیک برگزار شد. این بار آقای بقایی برای افتتاح نمایشگاه آمده بود. وقتی به نمایشگاه رفتم، با تعجب دیدم که نه‌تنها آن مجسمه‌ها را حذف نکرده‌اند بلکه این بار آن را در سر در ورودی نمایشگاه نصب کرده‌اند تا همه متوجه آنها بشوند. همان موقع به آقای بقایی گفتم من به شما و سازمان میراث فرهنگی اعلام جنگ می‌کنم.»

پس از تهدید تند و تیز آقای سفیر، بقایی خودش به نمایشگاه می‌رود و گویا از سر خجالت دستور می‌دهد تا پارچه‌ای روی این مجسمه‌ها انداخته شود؛ چرا که مجسمه‌ها به گونه‌ای نصب شده بودند که به سادگی نمی‌شد آن را از جایشان جدا کرد. اما دیگر مسوولانی که از سازمان میراث فرهنگی به نمایشگاه پوئبلا رفته بودند به قدیری ابیانه می‌گویند: «اینها مجسمه‌های تاریخی است. در ایران نمی‌توانیم آنها را نمایش دهیم، اگر اینجا نمایش ندهیم که دیگر این مجسمه‌ها به چه دردی می‌خورند.» آقای سفیر در پاسخ به مسوولان سازمان میراث فرهنگی از آنها می‌خواهد تا این مجسمه‌ها را به مسوولان دیگر و رسانه‌ها نشان دهند تا مشخص شود که اقدام آنها توجیحی دارد یا خیر؟ گویا مسوولان سازمان میراث هیچ‌گاه چنین نکردند چون خودشان بهتر از هر کسی می‌دانستند این مجسمه‌ها چقدر شرم‌آور بودند.» وقتی از سفیر سابق می‌پرسم «آیا به راستی این مجسمه‌ها تاریخی هستند؟» پاسخ می‌دهد: «نمی‌دانم. اما این مجسمه‌ها را به جز این نمایشگاه‌ها در هیچ جایی ندیده بودم.»

قدیری جان! جوش نزن...

وقتی مجسمه‌ها در نمایشگاه‌های مکزیک به نمایش در می‌آیند، قدیری ابیانه دست به کار می‌شود و در نامه‌های جداگانه‌ای به محمود احمدی‌نژاد و وزارت امور خارجه می‌خواهد تا فکری به حال سازمان میراث فرهنگی کنند. « گزارش مبسوطی هم از وضعیت نمایشگاه‌ها» می‌نویسد و آن را به «نهادهای مسوول در تهران» ارسال می‌کند. پاسخی به این نامه‌ها داده نمی‌شود تا آن که به روایت قدیری ابیانه «یک روز آقای ملک‌زاده معاون وقت آقای مشایی در سازمان میراث فرهنگی به مکزیک تلفن زد و گفت آقای مشایی سلام رساندند و گفتند خیلی سخت نگیرید.

مدیر کل موزه ملی می گفت این مجسمه‌ها به هفت کشور دیگر هم برده شده و هیچ اتفاقی نیفتاده است. شما تنها سفیری هستید که موضوع را شلوغ کرده‌اید.» قدیری ابیانه از اینکه واقعا این مجسمه‌ها در کشورهای دیگر هم به نمایش درآمده باشند، اظهار بی‌اطلاعی می‌کند. جستجوی حاشیه و پرسش و پاسخ از سازمان میراث فرهنگی هم نتیجه‌ای نداشت.

مشایی شخصا مجسمه‌ها را انتخاب می‌کرد

معمولا سازوکار و قوانین و مقرراتی وجود دارد که حوزه کار هر نمایشگاه و موارد مجاز نمایش در آنها را تعیین می‌کند. قطعا برای شرکت در یک نمایشگاه خارجی این سازوکار باید دقت و تعریف مشخص‌تری داشته باشند اما از قرار معلوم سازوکار میراث فرهنگی برای شرکت در نمایشگاه‌های فرهنگی خارجی چیزی نبوده است جز «نظرات اسفندیار رحیم مشایی.»

به گفته قدیری ابیانه «اصرار سازمان میراث فرهنگی برای نمایش این مجسمه‌ها صرفا به این دلیل بود که خود مشایی این مجسمه‌ها را انتخاب می‌کرد و به خارج از کشور می‌فرستاد.» او می‌افزاید: «اسنادی در سازمان میراث فرهنگی وجود دارد که کاملا نشان می‌دهد شخص اسفندیار رحیم مشایی، مجسمه‌های مستهجن را از میان صدها مجسمه‌ای انتخاب می‌کرد که می‌شد آنها را برای شرکت در نمایشگاه‌ها ارسال کرد. شاید پس از افشاگری من، آنها این اسناد را بین برده باشند اما تا پیش از آن مدارک موثقی وجود داشت که نشان می‌داد مشایی، خودش و بدون توجه به هر صلاحدید و مقرراتی مجسمه‌های مستهجن را انتخاب می‌کرد. من نمی‌دانم او چه علاقه‌ای به این مجسمه‌ها داشت؟»

نشریه حاشیه 4 خرداد: سیامک کریمی

۹۲/۰۳/۰۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">