پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

اطلاعیه : جهت عضویت و مطالعه مطالب، به آدرس ghadiri1404@ در تلگرام، بپیوندید
محمد حسین قدیری ابیانه
فیلم معرفی قدیری ابیانه در کادر زیر:
Loading
پیوندها
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
محمد حسین قدیری ابیانه
آخرین نظرات

يكشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۰، ۰۳:۴۶ ب.ظ

۰

بعد چند تماس سرانجام موفق شدیم علی رغم مشغله ی فراوان دکتر قدیری ابیانه وقتی برای مصاحبه از ایشان بگیریم

حرم حضرت امام خمینی .ساعت 11:30

سخنرانی دکتر برای شیعیان امریکایی مهمان در ایران تا اذان ظهر به طول می انجامد . بعد از نماز قرار بر آن شد تا با دکتر به دفتری در یکی از مناطق تهران برویم و این مصاحبه در آن جا صورت پذیرد .

دکتر محمد حسن قدیری ابیانه سفیر سابق ایران در مکزیک ،گواتمالا ،بلیز و استرالیا  بودند . ایشان بیش تر به عنوان یکی از دوستان شهید ادواردو آنیلی پسر سناتور جیوانی آنیلی سوپر میلیارد ایتالیایی شناخته می شوند و از جمله شخصیت هایی هستند که موجب شدند این شهید بزرگوار به جامعه و امت اسلامی معرفی شوند .ایشان دارای دکترای علوم دفاعی با گرایش مدیریت استراتژیک از دانشگاه دفاع ملی هستند و در حال حاضر  کارشناس عالی وزارت امور خارجه و عضو شورای بین الملل پژوهشگاه فرهنگ و اندشه اسلامی هستند .در مجموعه تالیفات ایشان نام هشت کتاب به چشم می خورد :

1- اسلام بدون تحریف به زبان اسپانیایی (منتشر شده در خارج)
2- این است اسلام به زبان اسپانییای (منتشر شده در خارج)
3- این است اسلام به زبان انگلیسی (منتشر شده در خارج)
4- زنان در اسلام به زبان انگلیسی
5- مسیحیت از واقعیت تا تحریف به فارسی
6- زن در اسلام و غرب به فارسی
7- اسلام در مقایسه با مسیحیت
8- عوامل و موانع فرهنگی کار و پیشرفت

این مصاحبه تفصیلی پیرامون بیداری اسلامی و جنش تسخیر وال استریت در دو شماره منتشر خواهدشد .

عربستان محمدی

اسلام هنوز به حکومت نرسیده است اما حکومت بر قلب ها را دارد.

 


 خاستگاه بیداری اسلامی کجاست؟ و تحولات اخیر منطقه را ناشی از چه می دانید؟

بیست و چندسال پیش حضرت امام در مورد تبلیغات غربی ها که می گفتند ایران به دنبال صدور انقلاب است فرمودند: انقلاب ما صادر شده است.

جریان قبل از انقلاب در جهان، جریان دین گریزی بود اما با وقوع انقلاب اسلامی مسیر عوض شد، مسیر به سمت دین گرایی پیش رفت و به خصوص در جهان اسلام هم دین خواهی جای شعارهایی مثل غرب گرایی یا قوم گرایی را تا حدود زیادی گرفت و قلب ها را تسخیر کرد و ملت ها باور کردند که با اسلام می توان حکومت کرد، مستقل بود، سرفراز بود. اما برای این که این خواسته تبدیل به یک حرکت شود و برسد به حکومت ،نیاز به امید داشتند.

 به نظر شما این 33 سال که  از انقلاب گذشته مردم کشورهای اسلامی برای چنین حرکتی در حال خودسازی بودند ؟

بله،  این اسلام خواهی در وجودشان موج می زد، ایران  هم به عنوان یک الگوی موفق در ذهن آنان بود. دشمن هم ناخواسته به این دامن می زد و می زند . وقتی دشمن می گوید که ایران تا 6 ماه دیگر دنبال سلاح هسته ای است. زمانی که ماهواره ی مطالعاتی پرتاب می کنیم  در تبلیغات خود  می گویند ماهواره جاسوسی است و می خواهند امریکا و اسرائیل و اروپا را  جاسوسی کنند این مسائل مسلمانان  را نه تنهاگریزان نمی کند بلکه خوشحال هم می کند، خوشحال می کند که یک کشور اسلامی این توانایی را داشته باشد و علاوه بر توانایی واقعی این تبلیغات سوء هم کمک کرده است به علاقه مندی امت اسلامی به توانمندی دین خود، به توانمندی اسلام. مواضعی که حکومت ما در این 30 سال اتخاذ کرده موجب دلگرمی آنان بوده. اما امید به پیروزی نداشتند. این ماجرایی که در تونس پیش آمد این امید را در دل ملت ها زنده کرد. مثلاً تونس 10-12 میلیونی وقتی بتواند بن علی را ساقط کند آیا ملت هشتاد و چند میلیونی مصر نمی تواند مبارک را ساقط کند؟؟ وارد میدان شدند و باور کردند که می توانند پیروز شوند.

 

یعنی در نظر شما آن تغییر و تحولی که در این 33 سال رخ داد ایجاد یک امید بود؟

در این 33 سال اسلام خواهی دامن زده شد. همه این تغییرات و فراز و نشیب ها، آن چه که در لبنان رخ داد، شکست اسرائیل ،همه و همه قدرت اسلام و مسلمانان و شهادت طلبی را به رخ کشید و نشان داد یک گروه مثل حزب ا... می تواند در مقابل اسرائیل با آن همه قدرت و شقاوتش پیروز شود و  ماجرای تونس این امید را داد که حرکت مردمی می تواند نظام های دیکتاتوری را ساقط کند.

 

با توجه به این که بیداری اسلامی نشانی از صدور انقلاب اسلامی ایران است ایران می تواند چه نقشی در به ثمر رسیدن این انقلاب ها داشته باشد؟

ما به آن ها می توانیم کمک کنیم، کمک ما هم بیش تر معنوی است. برای مثال  معقدم که ما باید یک کار گروه هایی از حقوقدانان مسلمان، چه ایرانی چه سایر کشورها  ایجاد کنیم و برای ملت هایی که به حکومت می رسند و می خواهند برای خودشان قانون اساسی بنویسند  توصیه هایی  داشته باشیم.

 

بگوئیم که این بندها خوب است که در قوانین شما بیاید. برای مثال از حقوق دانان سایر کشورها و خود آن کشورها  دعوت کنیم و توصیه نماییم. یک کار آکادمیک صورت بگیرد. به نظر من یکی از بندهایی که می توانیم توصیه  کنیم و لازم است در قانون اساسی شان بگنجانند این است که نمی توانند به کشورهای غیر اسلامی پایگاه نظامی بدهند. کشورهای دیگر نبایستی در کشور های  اسلامی پایگاه داشته باشند و...

 من پیشنهاد دادم که هفت سوال از علمای  الازهر بشود. آیا مسلمانان ها مجازند به غیر مسلمان هایی که در اشغال سایر کشورهای اسلامی و کشتار مسلمانان و حمایت از اسرائیل فعالیت می کنند پایگاه بدهند؟

اگر آن ها بگویند نه نمی توانند پس آن وقت  قطر و بحرین و عربستان و دیگرانی که به آمریکا پایگاه داده اند چه می شوند؟ و این بند ها باید گنجانده شود. ما این توصیه ها را داریم.

- امکان دا رد آن هفت سوال را بفرمایید؟

 

یک سوال این است که آیا شایسته است که یک کشوری که محل تولد، بعثت وفات پیامبر گرامی اسلام (ص) است و خانه ی خدا و حرم پیغمبر در آن است به نام یک خاندان آل سعود نامیده شود، بهتر نیست به جای عربستان سعودی بگویند عربستان محمدی؟ این چنین است که اگر ما تبلیغ بکنیم خود آل سعود هم نمی توانند بگویند نه. یعنی گاهی برخی از سوالات انسان را به فکر می اندازد. مثلاً این کشورها نمی توانند کشورهای غیر اسلامی را برای حمله به کشورهای اسلامی تقویت کنند نه کمک مالی و نه هیچ چیز دیگر.  آیا اسلام نظام سلطنتی را بر می تابد؟ و حاکم اسلامی باید حتما از یک خاندان (سلطنتی) باشد؟

      آیا جایز است کشورهای غیر اسلامی در سرزمین های اسلامی پایگاه های نظامی داشته باشند؟ بویژه اگر این کشور، به سایر کشورهای اسلامی لشکر کشی کرده باشد و آن کشورها را به اشغال درآورده باشد؟

     آیا جایز است یک کشور اسلامی به غیر مسلمانان انواع کمک ها، اعم از مالی و نظامی و اطلاعاتی دهد تا آن کشور به کشور اسلامی دیگر حمله نماید و یا آن کشور را تحریم نمایند؟

      آیا جایز است برخی مسلمانان، دیگر مسلمانان را به دروغ به جعل قرآن متهم کنند. مجازات چنین اتهامات کذبی چیست؟

      آیا احترام به مقابر پیامبران و مجاهدان راه اسلام اشکال شرعی دارد؟

بنابراین ما می توانیم به نظر من یک کار آکادمیک خوب حتی به عنوان کار آکادمیک غیر رسمی به آن حقوقدانان و ملت مسلمان پیشنهاد بدهیم تا  برای کسانی که می نشینند و تدوین قانون اساسی می کنند این فکر و این ایده را در ذهن آنها مطرح بکنند. اگر خواستند ثبت می کنند و اگر نخواستند هیچی ما می توانیم پیشنهاد بدهیم.

 

 جناب دکتر ما تا شکل گیری خاور میانه اسلام که در بیان حضرت آقا آمده است چقدر فاصله داریم؟

- من نه سال پیش یک مقاله نوشتم دوست دارم این مقاله را اگر توانستید منتشر کنید.دهه ی پر تلاطم و بحران. تمام اوضاع امروز را من در آن پیش بینی کردم. هم در جهان هم در رابطه با اسلام هم ایران و هم عراق. آن سال قبل از حمله ی آمریکا به عراق بود. شاید تنها کسی که در ایران، حالا یکی از محدود کسانی که در ایران معتقد بودکه حتماً آمریکا به  عراق حمله می کند بنده بودم.

 یعنی آن پیش بینی ها مربوط به همین دهه است که یک سال مانده است تا تمام شود.

 

یعنی صحبتی که حضرت آقا داشته اند پیرامون خاور میانه اسلام نه آن خاورمیانه بزرگی که غرب مدنظر دارد به زودی محقق می شود؟

من معتقدم که همین الان به عبارتی اسلامی است .چه طور؟ یک خبر نگار معروف فرانسوی به نام اریک رلو زمانی که حضرت امام در پاریس بودند نوشته بود که من نمی دانم که آیا آیت الله خمینی پیروز می شود یا نه؟ به ایران برمی گردد یا نه؟ آیا به حکومت می رسد یا نه؟ اما آن چه که مسجل است اسلام به پیروزی رسیده و حتی اگر شاه بخواهد بماند باید لباس اسلامی به تن کند. کنار این مقاله یک کاریکاتور از شاه کشیده بودند با عبا و عمامه که از زیر آن  شمشیر بیرون زده بود.

 ببینید ما الان در خاور میانه ای زندگی می کنیم که به این معنا اسلامی است. یعنی مردم، اسلام را می خواهند. خاور میانه اسلامی است. منتها هنوز اسلام به حکومت نرسیده است .اما حکومت بر قلب ها را دارد.

و اکنون در حال طی کردن مراحل مختلف است . یعنی از قلب ها وارد مساجد و از مساجد وارد خیابان ها و از خیابان ها وارد ادارات و از ادارات وارد کارخانجات  و از کارخانجات وارد ارتش ها و... می شوند تا حکومت را به دست می گیرد.

حکومت مردم سالاری دینی در این کشور ها حاکم خواهد شد، قطعاً خواهد شد. مقاومت در مقابلش هم خواهد بود، اما این مقاومت ها رو به افول است. یعنی نمی توانند در مقابل این موج بایستند و من فکر می کنم که  ما برای دهه ی آینده باید به بیش از خاورمیانه اسلامی فکر کنیم. برای مثال دهه ی نود باید به فکر اتحاد جماهیر اسلامی باشیم یعنی کشورهای اسلامی که ایجاد شده اند، حالا به سمت اتحادیه می رویم. مثلاً فرض کنید که پول واحد ایجادشود  پارلمان واحد ایجاد شود، مرزهای تردد بین کشورها برداشته شود. تحولات عظیمی در پیش است. ما می توانیم بگوئیم غرب دچار یک شکست استراتژیک در مقابل اسلام شده است. ایران نسبت به گذشته در بهترین وضعیت خودش است. غرب در بدترین وضعیت خودش است. و از این به بعد هم وضع ایران و جهان اسلام بهتر از این خواهد شد و وضع غرب بدتر. دقیقاً آنچه ساموئل هانتینگتون نظریه پرداز معروف آمریکایی به عنوان شکل گیری تمدن اسلامی از آن صحبت کرده در حال تحقق است. صحنه هایی که الان در مصر ،لیبی ،یمن و جاهای دیگر می ببینید این ها صحنه های شکل گیری تمدن اسلامی است. همان طور که در انقلاب اسلامی ما تظاهرات قم ،تبریز، تهران، مشهد  همه این ها صحنه های تحولاتی هستند که منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ایران شد.

در کشورهایی که در آن به عنوان کشورهای اسلامی تحول و انقلابی صورت گرفته است و این جریانی که امروز در غرب تحت عنوان جنبش تسخیر وال استریت آغاز شده است آیا از سازماندهی خاصی برخوردار هستند و از قبل سازمان های مردم نهاد شکل گرفته تا این حرکت ها را هدایت کنند یا خیر؟

 

آیا تئوریسین های خاصی داشته اند؟ آیا نقشه ای وجود داشته است؟ یا آن که این حوادت به صورت کاملاً خودجوش رخ داد؟

یک اتفاق بود. البته در این مدت که اسلام گرایی در قلب ها بود این میل نیز وجود داشته است و سازمان هایی به مانند اخوان المسلمین هم بودند که خیلی قدیمی تر از این حرفهاست و پیروز انتخابات مصر هم شده اند. اما من فکر می کنم خود مصری ها هم  انتظار چنین موفقیتی را نداشتند. یعنی آن ها هم غافلگیر شدند. کما این که در ایران خیلی ها از سقوط شاه و حاکمیت جبهه ی اسلامی غافلگیر شدند، سرعت امور بسیار زیاد بود. من فکر می کنم در جنبش وال استریت هم خود آنهایی که این حرکت را شروع کردند انتظار این همه توفیق را نداشتند.

 حضرت امام انقلاب ایران را جهانی و متعلق  به همه ی جهان می دانستند. تا چه اندازه می توان شاهد صدور انقلاب به جنبش وال استریت بود؟

اگر ما موفق شویم اسلام را معرفی کنیم و تحریفاتی را که صورت گرفته و مطالب کذبی که راجع به کشورما گفته می شود را مطرح کنیم  به نظرم می توانیم بگوئیم موج سوم اسلام گرایی غرب را هم شامل خواهد شد. من خودم این مساله را در مکزیک تجربه کرده ام.

در طول سه سال و سه ماهی که آنجا بودم کنفرانس ها و ملاقات ها و دیدار های زیادی داشتم . حدود 300 نفر آنجا به اسلام گرویدند. حدود نیمی از آنها در اولین جلسه ای که با ما داشتند مسلمان شدند.

در حالی که قبل از جلسه ذهنیت منفی نسبت به اسلام داشتند . زمانی که در یک جلسه ی 2-3 ساعته یک مخالف، شهادتین را می گوید، این یعنی زمینه وجود دارد . تنها کاری که من کردم تحریفات را کنار می زدم و حقایق را معرفی می کردم و این حقایق بسیار جذاب است.

 ما بعضی چیزها برایمان بسیار عادی است. چون از کودکی با آن انس گرفته ایم. ولی شما فرض کنید حدیث داریم که از قول پیامبر گرامی اسلام (ص): ما کسانی هستیم که دریاره ی دین خدا مباحثه می کنیم. معلوم است، هر روز داریم در تلویزیون، مدارس و ... راجع به دین خدا بحث می کنیم. قرآن پر است از دعوت به تفکر و تعقل . ما حدیث داریم که یک ساعت تفکر بالاتر از هفتاد سال عبادت است. اما این مسائل برای جامعه ی مسیحی که به نام دین  گفته اند که عقل و منطق بزرگ ترین دشمن ایمان است اهمیت خود را نشان می دهد.

 

ما شاهد یک کوتاهی فاحش در زمینه فرهنگی در نظام آموزشی نیستیم؟

در نظام آموزشی کوتاهی زیاد داریم.

 

ما همان تئوری های فرهنگی که در غرب اجرا می شود به اجرا در می آوریم؟

در آموزش عالی که بله. در آموزش عالی متاسفانه کسانی تدریس می کنند که بیشتر مقلدند تا متفکر. به خصوص در بحث علوم اجتماعی. یعنی در غرب یک عده تئوری پردازی کرده اند و این ها حداقل این تئوری ها را حفظ کرده اند. سپس پذیرفته اند و آن را به دانشجویان القا می کنند. در حالی که خود غرب از این تئوری ها دست برداشته است. این تئوری های تاریخ گذشته شان است. ما از این بابت مشکل داریم. دانشجو را تبدیل می کنیم به یک محفظه ی تئورهای غربی که در حد تئوری هستند. تئوری با علم فرق دارد. ولی متاسفانه یک عده هر تئوری را علم می دانند. هر چه عالم یا دانشمند یا نویسنده ای گفت آن علم نیست کما این که حتی نظریاتی که می دهند راجع به خلق کهکشان ها پیوسته عوض می شود.

 

آیا می توانیم بین قیام علیه قیام سرمایه داری یا جنبش تسخیر وال استریت و  بیداری اسلامی یک ارتباطی برقرار کنیم؟

در خاورمیانه این قیام و این انقلاب هست اما به طور واضح اسلام خواهانه است که عدالت خواهی، مبارزه با ظلم، همه در آن می گنجد ،اما در غرب  این قیام عدالت خواهانه است که البته اسلام هم عدالت را می خواهد ولی آنها عدالت را به خاطر اسلام نمی خواهند، عدالت را به خاطر عدالت می خواهند. این یک فرق اساسی است. اما می توان با شناساندن اسلام به اسلام خواهی هم تبدیل شود. ضمن آن که این بیداری اسلامی که منجر به سرنگونی نظام های استبدادی شد  انگیزه ی زیادی به مبارزین غرب برای مبارزه داد.

 

جو بود یا انگیزه؟!

به نظرم هر دو را منتقل کرد، هم آن جو مبارزاتی مبهوت کننده بود و هم امید و انگیزه برای مبارزه را ایجاد نمود. وقتی امید باشد انگیزه هم هست. همیشه آن هاخواسته بودند ولی سرکوب شده بود. حتی ممکن است جنبش وال استریت را هم سرکوب کنند. این قدرت را دارند ولی نمی توانند از بین ببرند. هر چه سخت تر با آن برخورد کنند عکس العمل سخت تر است.

مانند توپ تنیسی که به دیوار بکوبی با همان شدت بر می گردد بنابراین سرکوب اگر بشود این می تواند در حالت خشونت آمیزش بازگردد.

۹۰/۱۱/۳۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">