حجاب؛ کلید گمشده زنان غربی برای رهایی از اسارت تن
حجاب در حالی به عنوان یک نماد دینی مطرح می شود که چنین برخورد شدیدی را در قبال نمادهای سایر ادیان نمی بینیم. این مسئله نشاندهنده عقده لجام گسیخته غربی ها علیه اسلام در رابطه با التزام های زنان مسلمان ساکن در اروپا است. این مسئله در شرایطی اتفاق می افتد که به خاطر متهم شدن اسلام و مسلمانان به تروریسم، موجی از حساسیت ضداسلامی در اروپا گسترش یافته است. جالب است که در کنار ادعای دموکراسی و رعایت حقوق بشر، زمزمه های حجاب ستیزانه و سخن از قانون ممنوعیت حجاب به گوش می رسد! سوال اینجاست که جلوگیری از ورود دختران با حجاب به مدارس و دانشگاه ها با قانون دموکراسی و آزادی منافات ندارد؟! این در حالی است که اگر فرصت ورود به مدارس خاص اسلامی برایشان وجود نداشته باشد، جلوی پیشرفت تحصیلی آنها گرفته می شود و این مسئله غیر انسانی است.
اگرچه در سال های اخیر و همزمان با گسترش نهضت های بیداری اسلامی در جهان، موجی از گرایش به حجاب در میان زنان کشورهای اسلامی و یا حتی غیر اسلامی ایجاد شده است، اما گفتگو با کارشناسان بین المللی برای بررسی دلایل افزایش بی بند و باری در کشورهای غربی و از طرفی دیگر اشتیاق زنان برای انتخاب حجاب خالی از لطف نیست. از همین رو با قدیری ابیانه، سفیر پیشین ایران در مکزیک و نویسنده کتاب های «زنان در اسلام» به زبان انگلیسی و «این است اسلام» به زبان انگلیسی و اسپانیایی به گفتگو نشستیم تا مطالبی را که در پس سال ها تجربه حضور در خارج از ایران به عینه لمس کرده از زبانش بشنویم.
- چرا حجاب در غرب به یک ابزار تبلیغاتی علیه جهان اسلام تبدیل شده است و غرب می کوشد تا چهره زن مسلمان را خدشه دار کند؟
موضوع حجاب و دیدگاه اسلامی درباره آن یکی از عرصه هایی است که ما می توانیم به وسیله آن نسبت به فرهنگ غرب از موضع بالا و تهاجمی برخورد کنیم. حجاب همیشه مبنای تبلیغات غربی ها علیه جهان اسلام بوده است و بسیاری از غربی ها بر این باورند که زنان محجبه اسیر حجاب اند و گاهی از روی دلسوزی خواستار کمک به زنان برای رهایی از این اسارات هستند. اما وقتی فلسفه حجاب برای آنها تشریح می شود مسایل اسلامی به خصوص حجاب یکی ازعوامل جذب آنها به دین اسلام می شود. البته باید دقت کرد که در تشریح فلسفه حجاب برای بیگانگان باید زبان و فرهنگ آنها را بشناسیم و بعد باتوجه به این مولفه ها به تبیین و تبلیغ بپردازیم.
در غرب با دو فرهنگ مسیحیت و فرهنگ رایج غربی مواجه هستیم که دیدگاه آنها راجع به زن متفاوت است. در مسیحیت ازدواج امری بد ولی ضروری برای ادامه نسل بشر تلقی می شود. از همین رو کشیش ها و راهبه ها برای نزدیک تر شدن به خدا ازدواج نمی کنند. اما در فرهنگ رایج غربی ازدواج بر تلذذ فراوان و رایج جنسی استوار شده است. این در حالی است که در اسلام روابط زناشویی امری مطلوب و ضروری دانسته شده است. در دیدگاه اسلام ازدواج مرحله ای از رشد، بلوغ و کمال انسانی و پاسخ به نیاز بیولوژیک بدن است به همین دلیل در آن زیبا بودن و جذابیت نعمت و ارزش است. البته در غرب هم زیبایی ارزش و نعمت محسوب می شود اما با این تفاوت که در غرب جذابیت فیزیکی نه تنها یک ارزش زناشویی است بلکه یک ارزش اجتماعی هم هست. در حالی که جذابیت فیزیکی در اسلام فقط یک ارزش زناشویی است و نباید به ارزش اجتماعی و روابط اجتماعی نزدیک شود.
طبق نظر اسلام این ارزش وارد عرصه اجتماع شود، مخرب است و به یک ضد ارزش تبدیل می شود. از همین رو اسلام به زنان توصیه می کند هنگام ورود به عرصه اجتماع آرایش را حذف کنند و جذابیت های خود را بپوشانند.
- چرا در اسلام حجاب یک ارزش محسوب می شود و از نظر عقلی حفظ حجاب به نفع زن است یا به ضرر او؟
حجاب یعنی جلوگیری از ورد جذابیت های فیزیکی به عرصه اجتماع. اینکه زیبایی و جذابیت های فیزیکی زن به ارزش اجتماعی تبدیل شود در درجه اول به ضرر خود زنان است و جامعه هم در پی این مسئله به شدت زیان می بیند. از دیدگاه اسلامی ورود جذابیت فیزیکی به عرصه اجتماع عامل تبعیض و توهین به زنان است. استفاده از جذابیت های زنان برای تبلیغ و فروش کالا و جذب مشتری در اسلام توهین، تحقیر و ظلم به زن محسوب می شود.
در جامعه ای که جذابیت فیزیکی ارزش است مدل ها و ملاک هایی برای زیبایی ارایه می شود. در این جوامع با ترفندهای سینمایی و کامپیوتری از عکس زنان تصویری زیباتر از واقعیت جلوه می دهند و این مدل را عرضه می کنند تا سایر زنان برای رسیدن به آن مدل به مسابقه بپردازند. این در حالی است که یک زن خیلی زود امکان رقابت را از دست می دهد. به همین سبب است که زنان غربی همواره دچار یک استرس مستمر هستند. تحقیقات آمریکایی ها نشان می دهد که زنانی که نگران ظاهر فیزیکی خود در روابط اجتماعی هستند بخشی از توانایی ذهنی خود را از دست می دهند. حال باید از زنان جوامع غربی پرسید از اینکه جذابیت فیزیکی در جمعه آنها به عنوان یک ارزش اجتماعی مطرح است، راضی هستند؟ یا آیا از اینکه این مسئله ارزش اجتماعی باشد، سود می کنند یا ضرر می بینند؟!
خداوند که انسان را آفرید کتاب مقدس قرآن را به عنوان راهنما برایش فرستاد تا بداند چگونه باید عمل کند که نه تنها متضرر نشود بلکه از دنیا و آخرت بهره بیشتری نصیب خود کند. اسلام برای عدم ورود جذابیت فیزیکی به عرصه روابط اجتماع و ممانعت از تبدیل آن به ارزش اجتماعی راه حل ارایه داده است. غربی ها در مطالعاتشان درباره چگونگی اثرپذیری مردان و زنان از یکدیگر به این نتیجه رسیدند که علی رغم مشابهت های فراوان بین زن و مرد تفاوت هایی هم بین آنها هست. به عنوان مثال مردان از لذت بصری قوی تر و زنان از لذت سمعی بیشتر برخوردارند. خداوند این ویژگی ها و هزاران مولفه دیگری که بشر هنوز به آن دست نیافته است را مدنظر قرار داده و دستوراتی مطابق با این تفاوت ها ارایه کرده است. از همین رو خداوند در قرآن از مردان می خواهد به زنانی که جذابیت های خود را عرضه می کنند، نگاه نکنند و از زنان می خواهد خود را بپوشانند.
برخی چه در داخل و چه در خارح کشور، تصور می کنند که حجاب مانع روابط اجتماعی است در حالی که حجاب برای سهولت در برقراری روابط اجتماعی است. اگر فلسفه حجاب در اسلام برای هر ایرانی یا غیر ایرانی، مسلمان و غیر مسلمان مطرح شود، همگان شیفته آن می شوند. حتی فلسفه حجاب حضرت مریم (س) را می توان با فلسفه حجاب در اسلام مقایسه کرد. به طوری که در هیچ جای تاریخ ذکری از چگونگی اندام آن حضرت نشده است بلکه همه بحث ها درباره معنویت، عفت، پاکدامنی و نقش مادری و سیره آن حضرت است. چرا که حضرت مریم با حجاب خود به کسی اجازه نمی داد که با نگاه جنسیتی به او بنگرند.
- نگاه ارزشی به زیبایی فیزیکی چه صدمات و خسارت هایی را برای زنان غربی به دنبال داشته و دارد؟
سال ها پیش در غرب صحبت از بیماری ای با عنوان بیماری چهل ساله ها مطرح بود. چون ارزش اجتماعی زن به جذابیت های فیزیکی بود بنابراین وقتی زنان به سن چهل سالگی می رسیدند دچار بحران می شدند. چون چهل سالگی سنی است که زیبایی زنان در سراشیبی سقوط قرار می گرفت و در این صورت آنها احساس کمبود ارزش اجتماعی می کردند و با بی توجهی جامعه مواجه می شدند. متاسفانه امروز این بیماری از چهل سالگی به سی سالگی رسیده است. در جوامع غربی هر چه سن زن بالاتر می رود احترام او کمتر می شود اما در اسلام هر چه سن زن بالتر می رود تکریمش واجب تر می شود.
وقتی فلسفه اسلام در باب حجاب با منطق و مخاطب شناسی دقیق مطرح شود افرادی که تا پیش از این معتقد بودند که باید به زنان مسلمان کمک کرد تا نجات پیدا کنند، اذعان می کنند که تا دیروز می گفتیم بیچاره زنان مسلمان و امروز می گوییم بیچاره ما که در جامعه ای زندگی می کنیم که ارزش افراد به ظاهر آنها بستگی دارد.
متاسفانه فلسفه حجاب در اسلام بر اساس منطق و دلایل عقلی در عرصه بین المللی مطرح نشده است حتی بسیاری از زنان محجبه ما با فلسفه حجاب به طور دقیق آشنا نیستند و فلسفه این موضوع را درک نکردند.
قوانین اسلامی تمام مقدمات و دستورات مورد نیاز برای حفظ حجاب را در نظر گرفته است. از همین روست که ازدواج در اسلام به محض رسیدن به بلوغ با شرایطی مجاز است. در حال که در جوامع غربی ازدواج برای افراد بالای 18 سال مجاز است. در حالی که روابط نامشروع قبل از سن قانونی بسیار در غرب رواج دارد. طیق آمار خود غربی ها در آلمان و انگلستان یک سوم افراد جامعه پدر خود را نمی شناسند. حتی یک سوم آنهایی که فکر می کنند پدر خود را می شناسند فرزند پدر خود نیستند. آمار تجاوز در این کشورها نیز بسیار بالاست. همه فسادها و بی بند و باری ها نشان از قوانین ناکارآمد غرب و عدم رعایت حجاب است. یکی از راه های ترویج اسلام، تشریح فلسفه حجاب در اسلام است. شخصا تجربه کردم که زنان فمینیست بسیاری با آشنایی با فرهنگ حجاب در اسلام مسلمان شدند. ما در بیان فلسفه حجاب در خارج از کشور و حتی داخل کشور با مشکل مواجه هستیم. عمدتا در ایران به اتکای احادیث و آیات مسئله حجاب را مطرح میکنیم که این روش برای افرادی که به این احادیث و آیات اعتقاد دارند مفید است. اما در تبلیغات خارج از کشور باید با منطق، فلسفه حجاب را تشریح کنیم. ورود به عرصه تبلیغ حجاب در جوامع غیر ایرانی نیازمند مخاطب شناسی دقیق است تا واژه ها، مفاهیمی ذهنی و باورها و پیش زمینه مخاطب را نشناسیم نمی توانیم در عرصه تبلیغ حجاب موثر باشیم.
- شاهدیم که بسیاری از کشورهای مدعی آزادی و حقوق بشر، قانون ممنوعیت حجاب دارند و به آزادی زن در این حوزه احترام نمی گذارند. چرا این کشورها حضور زن مسلمان با حجاب را با سیاست های خود در تضاد می دانند؟
اروپایی ها خود بزرگ بین و مغرور هستند. همیشه سعی دارند تحقیر را به ملت های دیگر تحمیل کنند. پیروی کورکورانه از الگوی غرب در بحث حجاب ناشی از همین خودکوچک بینی در جوامع ما و خود بزرگ بینی در جوامع غربی است. برای جوامع غربی ثقیل است که یک زن مسلمان نه تنها در جامعه آنها حل نشود بلکه بر فرهنگ خود استوار بماند. کسی که در غرب حجاب دارد نه تنها احساس حقارت نمی کند بلکه به نوعی فرهنگ غرب را حقیر می شمارد و تحمل این موضوع برای غربی ها سنگین است.
ضمن اینکه، حضور زن مسلمان با حجاب در کشورهای غربی به زیان جامعه سرمایه داری غرب است. چرا که آنها زن را به یک کالای تجاری و تبلیغاتی تبدیل کرده اند. نظام سرمایه داری زن را فریب می دهد و تحت عنوان آزادی، او را در اسارت گرفته و طوری القا می کند که زن این اسارت را بپسندد و خود را با این شرایط تطبیق دهد. مقام معظم رهبری بارها تاکید کرده اند که در مسئله حجاب باید از موضع تدافعی خارج شویم و از موضع بالا و تهاجمی با این موضوع برخورد کنیم. اینجاست که باید از خود بپرسیم که چقدر در راستای فرمایش مقام معظم رهبری حرکت کرده ایم؟ متاسفانه در این عرصه نه تنها تهاجمی عمل نکردیم بلکه بدون مخاطب شناسی در عرصه تدافعی وارد شدیم.
- چرا در غرب بی بند و باری و خیانت به همسر امری عادی تلقی می شود؟
همواره بعد از حجاب، دومین مسئله ای که برای زنان غربی سوال است مسئله تعدد زوجات در اسلام است. به اعتقاد من تعدد زوجات مختص مردان و از حقوق و آزادی زنان است. صدماتی که گاهی به علت عدم وجود قانون تعدد زوجات در غرب پیش می آید نیاز به قانون تعدد زوجات را روشن می کند. یکی از دلایلی که در غرب خیانت به امری رایج تبدیل شده این است که حق طلاق در بسیاری از کشورها وجود نداشت. در حالی که طلاق در اسلام اگرچه امری پسندیده نیست یک راه حل است که از بسیاری از مفاسد جلوگیری می کند. در جوامع غربی که تعداد زنان در سن ازدواج بیش از تعداد مردان است راه حلی برای رسیدن زنان به حق مسلم خود یعنی ازدواج و مادر شدن در نظر گرفته نشده است. اما اسلام با قانون تعدد زوجات برای این مسئله راه حل ارایه کرده است. این قاون به نفع زنان است. در حقیقت در غرب زن دوم و یا سوم مردان هستند اما به عنوان معشوقه و بدون برخوداری از هیچ حق و حقوقی. اما زن در اسلام این حق و آزادی را دارد که در شرایطی که امکان ازدواج با مرد مجرد وجود ندارد، زن همسر مرد زن دار شود. اینگونه است که زن مسلمان حق و آزادی بیشتری نسبت به زن غربی دارد. جامعه باید به سمتی حرکت کند که همه زنان امکان ازدواج داشته باشند.
با ترویج ازدواج در سنین مناسب و پایین و فراهم کردن شرایط ازدواج و ایجاد امکان استفاده از قانون تعدد زوجات، فساد و بی بند باری در جامعه کاهش می یابد. متاسفانه آنچه که امروز تحت عنوان بدحجابی در خیابان ها شاهد آن هستیم ناشی از نادیده گرفتن قوانین الهی در حوزه ازدواج و تعدد زوجات است.
یکی از عوارض نمایش اندام در خیابان ها، احساس نا امنی در زنان متاهل است و همین احساس به بی حجابی و بد حجابی دامن می زند و مفاسدی را به دنبال دارد. در حقیقت آنهایی که بدون رعایت حجاب وارد روابط اجتماعی می شوند عامل طلاق می شوند. در هر صورت باید به نفع زنان و عفت عمومی مانع خودنمایی و عرض اندام و بی حجابی شویم و در کنار آن راه را برای روابط سالم زناشویی و ازدواج فراهم کنیم.
- گسترش حجاب بین زنان کشورهای اسلامی و غیر اسلامی را چطور ارزیابی می کنید؟
حجاب به شدت در کشورهای اسلامی رواج پیدا کرده است. حضور فعال زنان محجبه در انقلاب های منطقه قابل توجه و امیدآفرین است. در دهه 90 وارد عصری می شویم که انقلاب های اسلامی در کشورهای اسلامی رو به پیروزی، حکومت های سکولار و ضد دینی رو به سقوط اند و حکومت های مبتنی بر اسلام در حال شکل گیری است از همین رو دفاع از اسلام از حوزه جغرافیایی ایران خارج شده و به سایر کشورها هم راه یافته است. در سال های آینده تعداد مدافعان اسلام و حجاب گسترش می یابد و نه تنها ملت ها بلکه دولت های آینده به این نهضت می پیوندند و غرب در این زمینه ضعیف می شود.
امروز هر کاربر اینترنتی می تواند از طریق اینترنت یک مبلغ دینی باشد و با گسترش ارتباطات، حتی زنان خانه دار که به هر دلیلی نمی توانند وارد عرصه اجتماع شوند هم می توانند از این طریق دین اسلام و حجاب را تبلیغ کنند.
اگر زنان غربی فلسفه حجاب را بدانند و اسارت خود را درک کنند حتما برای رهایی خود اقدام می کنند. در جوامع غیر اسلامی نسبت گرایش زنان به اسلام بیشتر از گرایش مردان است. البته مشروط بر اینکه فلسفه حجاب را بشناسند.