متن کامل مصاحبه با نشریه پرتو سخن: ایران الوگویی ایده آل برای ملت های مسلمان
به الگویی ایده آل برای ملت های دیگر تبدیل شده است
دکتر قدیری ابیانه، کارشناس عالی وزارت امور خارجه، در گفتوگو با پرتو:
ایران به الگویی ایده آل برای ملت های دیگر تبدیل شده است
گفتگو: مرتضی رضائیان
اشاره: درباره تحولات منطقه و برخی مسائل کشور گفتوگویی با دکتر محمد حسن قدیری ابیانه انجام دادهایم که در ادامه ملاحظه میکنید. وی کارشناس عالی امور استراتژیک وزارت امور خارجه است و پیش از این در قامت سفیر جمهوری اسلامی ایران در کشورهای مکزیک و نیز استرالیا انجام وظیفه کرده است.
وزارت اطلاعات در سال گذشته و امسال موفقیتهای برجستهای در عرصه بینالمللی داشت. به طور کلی اشراف دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی درباره دشمنان منطقهای و فرامنطقهای را چگونه ارزیابی میکنید؟
وزارت اطلاعات اشراف خوبی در عرصه داخلی و بینالمللی پیدا کرده و خوشبختانه این اشراف رو به افزایش است. البته متاسفانه گاه این وزارتخانه دستخوش امیال دولتهایی شده است که خواستهاند رقبا را از میدان به در کنند و یا نفوذیها را به درون حاکمیت بکشانند و یا بار دیگر به حکومت برسند. این وضعیت را هم در دولت به اصطلاح اصلاحات مشاهده کردیم و هم در جریان دولت جدید که جریان انحرافی قصد تسلط بر آن را داشت و اگر اقدام مقام معظم رهبری نبود سلامت این وزارتخانه به خطر میافتاد. طبیعی است که وقتی سلامت این وزارتخانه به خطر بیفتد، سلامت سایر دستگاهها نیز به خطر خواهد افتاد؛ مثل آنچه داشت در وزارت امور خارجه با انتصاب «م» رخ میداد. اگر آقای مصلحی ابقاء نشده بود، قطعا وزارت اطلاعات با نادیده گرفتن سوابق این فرد، او را تایید میکرد و وی بر مسند مهمی در وزارت امور خارجه تکیه میزد و بدین وسیله، جریان انحرافی بر وزارت امور خارجه مسلط میشد.
به نظر شما چگونه میتوان توفیقات وزارت اطلاعات را روز افزون کرد؟
وزارت اطلاعات یک سازمان ملی فراتر از دولت است و باید چنین موقعیتی پیدا کند تا بتواند فرادولتی عمل کند.
من فکر میکنم که وزارت اطلاعات باید به صورت سازمان درآید و رئیس آنهم مستقیم توسط مقام معظم رهبری تعیین گردد تا احیانا بازیچه دست دولتهایی که میآیند و میروند، قرار نگیرد.
به نظر میرسد اگر چنین اتفاقی رخ دهد، وزارت اطلاعات میتواند بسیار بیشتر از وضعیت فعلی در حفظ امنیت ملی مؤثر افتد.
اخیرا مانور پیامبر اعظم(ص) برگزار شد و جدیدترین دستاوردهای نظامی کشور در معرض دید همگان قرار گرفت. با توجه به موفقیتهای چشمگیر جمهوری اسلامی در عرصه دفاعی، عملی شدن تهدیدهای گاه و بیگاه امریکا و اسرائیل علیه کشورمان را تا چه میزان جدی میدانید؟
این مانورها به شدت جنبه بازدارنگی دارند و بخشی از توان نظام را به رخ دشمن میکشند. مانور پیامبر اعظم(ص) هم این ویژگی برجسته را به همراه دارد.
یادمان نرفته که بوش پسر، معتقد بود از سوی خدا ماموریت دارد که کار ایران را تمام کند و تاکید کرده بود که اگر او این کار را نکند، رؤسای جمهور بعدی نخواهند توانست اینکار را بکنند. جناح بازهای کاخ سفید نیز میخواستند اینکار را بکنند ولی عقلایی در آنجا بودند که مانع این امر شدند، چون میاندیشیدند و خوب میدانستند که ایران نه عراق است و نه افغانستان. میدانستند که در ایران اتحاد بین ملت و دولت وجود دارد و جمهوری اسلامی از حمایت میلیونها انسان عاشق غیرتمند برخوردار است که حاضرند از جان خود در دفاع از آرمانهای خویش بگذرند، آنها آغاز جنگ با ایران را آغازی بر پایان آمریکا محسوب میکردند. به همین دلیل نیز 16 سازمان اطلاعاتی آمریکا به طور مشترک، ادعای کاخ سفید مبنی بر برنامه ایران برای ساخت سلاح هستهای را نفی کردند که بر خلاف سیاستهای تبلیغاتی کاخ سفید بود. آنها با اینکار میخواستند راه محافظه کاران را برای آغاز جنگی که شکست خود را در آن میدیدند، سد کنند.
ضمنا اسرائیل شیشه عمر سلطه غرب بر جهان اسلام است. آنها از این نگران بودند و هستند که اگر به ایران تعرض کنند حزب ا... و حماس به آنان یورش خواهند برد و با توجه به در تیررس بودن اسرائیل برای آنها قابل تحمل نبود. لذا حمله به حزب ا... و حماس، برای از بین بردن موانع حمله نظامی به ایران بود؛ اما آنها در هر دو جنگ شکست خوردند.
از سویی، اسرائیل بیش از زمان جنگ شش روزه سلاح داشته و قطعا قوی تر از آن زمان بوده است و از سوی دیگر، حزب ا... تقریبا هیچ یک از سلاحها و نیروهای اعراب را از نظر تعداد نداشته است؛ نه تانک، نه توپ، نه هواپیما و نه ناوهای جنگی. اما بر ارتش قدرتمند اسرائیل پیروز شد؛ چرا که رزمندگان حزبا... همواره آماده شهادت هستند. غربیها میگویند حزب ا... را ایران آموزش داده است. اگر این را بپذیریم، باید گفت وقتی شاگرد ایران به چنین پیروزی بزرگی در مقابل اسرائیل با آن همه امکانات و حمایتها دست بافت، پس صلاح نیست با استاد در بیفتند؛ آنهم کشوری با 75 میلیون نفر جمعیت.
امروز مقامات عاقل آمریکا و اسرائیل میدانند که نمیتوانند در یک جنگ فرضی بر ایران پیروز شوند. بنابراین در عمل، خطری کشورمان را تهدید نمیکند ولی این امر نباید باعث غفلت ما از احتمال حماقت آنها شود. باید همیشه فرض را بر این بگذاریم که آنها چنین خوابی را میبینند و مرتب خود را در تمام ابعاد -نه تنها نظامی، بلکه اقتصادی، فرهنگی و...- تقویت کنیم تا خواب آنها بیش از پیش به کابوس تبدیل شود.
هر چه حزب ا... و حماس قویتر شوند جنبه بازدارندگی بیشتری خواهند داشت. ما اگر بخواهیم جلوی یک جنگ علیه ایران را بگیریم باید حزب ا... و حماس را بیشتر تقویت کنیم.
البته امروز سرانگشتان امریکا و اسرائیل، یعنی حکومتهای فاسد یا قطع شدهاند و یا بی اثر و بیداری اسلامی اوضاع منطقه را کاملا دگرگون میکند.
به فرض بسیار بعید، در صورت تحقق تهدیدهای دشمن در زمینه تهاجم نظامی، پاسخ جمهوری اسلامی چگونه خواهد بود؟
اگر بر فرض محال آنها اقدام به تجاوز کنند، پاسخ جمهوری اسلامی روشن است. ایران در هر نقطهای از جهان جواب آنها را خواهد داد و خواب راحت را از آنها خواهد ربود و خود را به پاسخگویی در مکان خاصی محدود نخواهد کرد. قطعا تمام پایگاههای آنها در منطقه مورد هجوم قرار خواهد گرفت. و اما اگر به نیروگاههای هستهای ما حمله کنند باید بدانند که آنها بیش از صد نیروگاه دارند و حفظ امنیت این تعداد نیروگاه برایشان غیرممکن خواهد بود؛ زیرا حمله به ایران، حق حمله متقابل را فراهم خواهد آورد.
شکست امریکا در افغانستان و عراق علی رغم پیروزی اولیه اشغالگران، باید درس خوبی برای آنها باشد.
تحلیل شما درباره قیامهای منطقه چیست؟ چه شواهدی مبنی بر الهامگیری مردم منطقه از انقلاب اسلامی ایران وجود دارد؟ اصولا چرا کشورهای اسلامی مانند تونس و مصر و بحرین و...، در این مقطع زمانی، با قیامهای گسترده مردمی روبهرو شدند؟
این قیامها نتیجه بیداری اسلامی است. قبل از پیروزی انقلاب اسلامی روند خودباختگی در جهان اسلام رو به رشد بود؛ اما با پیروزی انقلاب اسلامی این روند معکوس شد و اسلامگرایی رو به صعود گذاشت. بین بیداری اسلامی تا انقلاب همواره مدت زمانی طول میکشد؛ مثل خود انقلاب اسلامی ایران. بر اثر قیام امام خمینی(ره) و در پی آن 15 خرداد بیداری اسلامی در ایران شکل گرفت اما 15 سال طول کشید تا به انقلاب و پیروزی منجر گردد.
خود آمریکاییها سالها قبل تحقیقات گستردهای را در جهان اسلام انجام داده بودند و نتیجه آن تحقیقات به رسانهها درز کرد و آن اینکه در هر کشور اسلامی انتخابات آزاد برگزار شود مسلمانان ضد آمریکایی پیروز خواهند شد.
این روند در این سالها تقویت شده است. فراموش نکنیم که حکام مستبد، فاسد و جنایتکار در این کشورها نزد ملتها به حق مظهر حاکمیت غربیها بودهاند.
بعضیها تصور میکنند که اگر مثلا ایران با آمریکا و اسرائیل رابطه میداشت و یا از آرمان فلسطین دفاع نمیکرد و با اسرائیل سازش مینمود، ما مشکلات کمتری میداشتیم. خوب! بهترین روابط دیپلماتیک بلکه بالاتر از آن یعنی مزدوری حکام نسبت به آمریکا و اسرائیل در کشوری مانند مصر وجود داشت و حتی دومین کشوری بود که پس از اسرائیل، از آمریکا کمک مالی دریافت میکرد. اما ببینید چه فقری بر مردم این کشور حاکم بود. در همین قاهره پایتخت مصر چند میلیون نفر در قبرستانها زندگی میکنند و در فقر مطلق به سر میبرند؛ همچنین حدود نیمی از جمعیت بیش از 80 میلیون نفری مصر زیر خط فقر هستند.
شعارهای مردم چه بوده است؟ ا... اکبر. قرآن در دست میگرفتند. زنان اغلب محجبه بودهاند و نماز جماعت، سمبل اتحاد و مبارزه است. اینها اگر سمبل اسلامگرایی نیست پس نشانه چیست؟!
در مصر براساس نظر سنجیها بیش از 60 درصد گفتهاند حکومت مبتنی بر اسلام میخواهند و بالاتر از 30 درصد هم گفتهاند حکومتی میخواهند که ارزشهای اسلامی را در همه ابعاد لحاظ کند؛ یعنی بیش از 90 درصد.
بنابراین اینها اسلام را میخواهند. منتهی صددرصد منطبق با عقاید اسلامی ما نیستند. آنها مذهب خود را دارند؛ اما وهابی و سلفی نیستند. ببینید الان در مصر با تغییراتی که در همین حد شده است چه مواضع خوبی دارد. الازهر اعلام میکند که شیعه جزئی از اسلام است، برگزاری مراسم نیمه شعبان را مجاز شمردند، چاپ و توزیع کتب تشیع را اجازه دادند و.... پس اسلامی است که خواستار وحدت جهان اسلام است و ضد آمریکایی و ضد صهیونیستی است. هفتهای نیست که پرچم اسرائیل را آتش نزنند. مگر فلسطینیها سنی نیستند؟ هستند و بهترین رابطه را حماس با ایران دارد. لذا بیداری حاضر قطعا اسلامی است و ایران برای آنها یک الگو است. مبارزه با فقر هست، مخالف سلطه خارجی و رابطه با اسرائیل است. مگر مبارزه با فقر، غیر اسلامی است؟ مگر دفاع از حقوق ملت، ضد اسلامی است؟
اما اینکه چرا حالا این انقلابها به وقوع میپیوندد، دلایل گوناگونی دارد. وقتی مردم در تونس با جمعیت کم توانستند بر دشمن پیروز شوند، این امید در روح مردم مصر دمیده شد و آنها نیز به میدان آمدند. البته مقاومت حسنی مبارک داشت موجب ناامیدی و دلسردی مردم مصر میشد که خطبه مقام معظم رهبری و پیام به ملت مصر و دمیدن روح امید و دعوت به ادامه مقاومت، تأثیر خود را گذاشت.
امروز نامزدهای ریاست جمهوری مصر در اعلام برقراری رابطه با ایران از هم سبقت میگیرند. چرا؟ برای اینکه این نوع اظهارات رای آور است و مردم خواستار رابطه با ایران هستند؛ چون مردم مصر ایران را دوست دارند و انقلاب اسلامی برای آنها الگو و الهام بخش است.
بین انقلاب اسلامی ایران و تحولات اخیر کشورهای منطقه چه تفاوتهای برجستهای را میتوان مطرح کرد؟
انقلابهای منطقه فاقد رهبری منسجمی مثل رهبری انقلاب توسط حضرت امام(ره) هستند اما وجود کشوری مثل ایران با نظام مبتنی بر ولایت فقیه و الگویی موفق مانند ایران با تجربه 32 ساله، امتیازی بزرگ برای آنها محسوب میگردد.
در زمان انقلاب اسلامی ایران همه رسانههای خارجی در جهت خدمت به شاه و ممانعت از پیروزی انقلاب اسلامی بسیج شده بودند. در حال حاضر رسانههای پر قدرتی مثل شبکه العالم و سایر رسانهها به کمک آنها آمدهاند و حوادث را آنگونه که هست منعکس میسازند؛ هر چند رسانههای غالب در جهان، باز هم به نفع حکام ظالم مینویسند.
امروزه آمریکا در سراشیبی سقوط است، حال آنکه در زمان انقلاب اسلامی در اوج قدرت بودند.
امروز اینترنت، امکان ارتباطات بدون سانسور را تا حدودی فراهم کرده ولی در آن زمان چنین امکانی وجود نداشت.
آن زمان شوروی و چین هم از حاکمیت شاه حمایت کامل میکردند؛ اما امروزه وضعیت تا حدودی تغییر کرده است هر چند آنها کماکان هیچ حمایتی از این انقلابها نمیکنند.
در آن زمان فقط رژیم شاه در بحران رفت و در نهایت سرنگون شد؛ امروزه تقریبا همه دولتهای دست نشانده در معرض انقلابهای مردمی قرار گرفته اند.
البته اکثریت ایران شیعه است و به جز بحرین، بقیه انقلابها در کشورهایی صورت میگیرد که اکثریت، اهل سنت هستند.
چرا برخی هر چند اندک، در داخل ابا دارند که از انقلابهای منطقه با صبغه اسلامی یاد کنند و به جای «بیداری اسلامی» بر بیداری انسانی مانور میدهند؟
اینها یا دچار توهم هستند و در ارزیابیهای خود اشتباه میکنند و یا از اسلامی بودن این انقلابها ناراحتند و وجود آن را نفی میکنند. بهویژه افراد ضد حاکمیت دین سعی میکنند اسلامیت این حرکات را نفی کنند. البته نفی یا تأیید آنها در ماهیت این انقلابها تغییری حاصل نمیکند. شاید خود را به خواب زده اند.
به نظر شما کدام یک از عناصر اندیشه سیاسی انقلاب اسلامی برای دیگر کشورها بیشتر قابل استفاده است؟
نظام حکومتی مبتنی بر اسلام و قرآن. قانون اساسی که هم بر مردم سالاری تاکید دارد و هم بر اسلامیت قوانین و نظام. برگزاری 32 انتخابات در 32 سال، دستاورد بزرگ و بی نظیری است که گاه دیگرانی که از این نعمت برخوردار نیستند قدر آن را بیشتر میدانند. پیشرفتهای علمی و اقتصادی بینظیر ایران در عرصههای مختلف، آنهم در اوج تحریمها و تهدیدها و حتی علی رغم جنگ 8 ساله، جمهوری اسلامی را به یک ایده آل برای آنها تبدیل کرده است. ساده زیستی مسؤولان، مواضع صریح، انقلابی، ضد امپریالیستی و ضد صهیونیستی ایران و حمایت انقلاب اسلامی ایران از مبارزان فلسطنی و لبنانی برای آنها جذابیت بسیاری دارد. نقش زنان در ایران و رعایت حجاب و عفاف و پیشرفتهای آنها در عرصههای گوناگون، در زمره دیگر عناصر جذاب برای ملل مسلمان است.
بین حوادث سوریه و قیامهای مردم در بحرین، مصر و برخی کشورهای دیگر چه تفاوتهایی وجود دارد؟ نقش امریکا و اسرائیل را در این زمینه چگونه تحلیل میکنید؟
در کشورهای فوق الذکر مردم انقلاب کردند و انقلابشان با تظاهرات گسترده و ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی همراه بوده است؛ اما در سوریه مخالفتها با عملیات مسلحانه و جمعیت محدود و مورد حمایت آمریکا و اسرائیل و اروپا انجام میشود.
در انقلابهای مردمی منطقه، آمریکا تلاش کرد مبارزان را تحریم کند و حتی صفحات فیس بوک آنها را بست، ولی در سوریه همه امکانات در اختیار مخالفین قرار گرفت و حتی اسرائیل با نقاب در این عرصه صحنه گردانی کرد.
در سوریه تظاهرات مردمی در حمایت از دولت سوریه بسیار گستردهتر از تظاهرات مخالفین بوده؛ اما در کشورهای دیگر اینگونه نبود.
خلاصه اینکه مخالفین سوریه، میخواهند در این کشور، دولت دست نشانده غرب حاکم شود ولی مردم در کشورهای دیگر میخواهند دولتهای دست نشانده را سرنگون کنند.
به نظر جنابعالی تفاوت موضعگیریهای شورای امنیت در باره لیبی و بحرین از کجا سرچشمه میگیرد؟
شورای امنیت از نمایندگان دولتهای قدرتمند و 10 کشور دیگر که اغلب تحت سلطه هستند تشکیل شده است و همواره در جهت منافع قدرتهای بزرگ بهویژه غربی حرکت میکند. لیبی کشوری نفت خیزاست و در نقطه جغرافیایی بسیار با اهمیتی قرار دارد. غرب از مردم حمایت نمیکند و فقط میخواهد خود مسلط شود. اما نفت بحرین در حال اتمام است و ضمنا در نزدیکی ایران قرار دارد. به هر حال اگر غرب بخواهد در مصر و تونس و یمن و بحرین دخالت کند، به نفع حکام دخالت خواهد کرد و البته نمیتواند. شورای امنیت، شورای امنیت برای قدرتمندان جهان است و نه امنیت برای مردم.
یکی از هشدارهای رهبر انقلاب خطاب به مردم مصر این بود که مبادا دشمن رانده شده، از راه دیگری وارد شود. زمینههای بازگشت دشمن از نظر شما چیست؟
آنها سعی میکنند اگر مبارک از دست رفت، حداقل وابستگی کشور را به خود استمرار بخشند و به جای دست نشاندگان قبلی، دست نشاندگان جدیدی را جایگزین کنند. کاری که خواستند با ایران انجام دهند؛ یعنی با آوردن بختیار وابستگی را حفظ کنند که نتوانستند. ملتها باید کاملا هشیار باشند تا فریب نخورند و تا پیروزی نهایی، یعنی تحقق خواست واقعی مردم در برقراری نظام مردم سالاری دینی، به مبارزات خود ادامه دهند. البته باید برای حفظ آن نظام مردم سالار نیز تلاش کنند و بدانند حتی با پیروزی انقلابهای اسلامی، توطئهها پایان نخواهد پذیرفت. اهمیت حفظ دستاوردهای انقلاب کمتر از پیروزی در برقراری نظام اسلامی نیست. دشمنان اسلام هرگز دست از توطئه نخواهند کشید و فتنهها پایانی ندارد. همانطور که فتنه گری غرب در مقابل انقلاب اسلامی پایانی ندارد و هر چند شکست بخورند، باز دست از شیطنت برنخواهند داشت. این، خاصیت شیطان بزرگ و دنبالههای آن است.