اولویت آمریکا جلوگیری از پیشروی ایران در خاورمیانه است
مدیر کل آژانس اطلاعات و مراقبت راهبردی آمریکا معتقد است مهمترین راهبرد 10 سال آینده آمریکا در خاورمیانه، جلوگیری از پیشروی و قدرت فزاینده ایران است. جورج فریدمن در کتاب جدید خود تحت عنوان «دهه آینده» تاکید کرد آمریکا باید برای تامین منافعش، از «سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن» در مناطق مختلف جهان و رقبایی چون ایران، روسیه، چین، ژاپن، برزیل و آلمان استفاده کند. جورج فریدمن مدیر کل «آژانس اطلاعات و مراقبت راهبردی آمریکا» است که خود او در سال 1996 پایه گذاشته است. پیش از پایهریزی این نهاد، فریدمن مشاور ارتش و دولت آمریکا در زمینه دفاع و امنیت ملی بود و به مدت بیست سال نیز در کالج دیکینسون آمریکا علوم سیاسی تدریس کرده بود. کتاب جدید فریدمن تحت عنوان «دهه آینده» که تقریباً به طور همزمان به زبانهای انگلیسی و فرانسوی منتشر شده تنها به فاصله یک سال پس از کتاب دیگر وی تحت عنوان «صد سال آینده» به چاپ رسیده و در عین حال هدفی مشابه را در دورنمایی کوتاهتر دنبال میکند. وی در کتاب «دهه آینده» مینویسد که یک دهه مدت زمان جالبی برای بررسی راهبردی است، زیرا، هم به اندازه کافی طولانی است تا نیروهای غیرشخصی و جهانی بتوانند وارد کار شوند و هم به حد کافی کوتاه است تا تصمیمهای فردی رهبران بتوانند بر روند رویدادها اثر بگذارند. درکتاب «دهه آینده»، جورج فریدمن پیشنهاداتش را به رهبران آمریکا در زمینه سیاست خارجی ارائه کرده است. او از همان آغاز به صراحت نوشته که دولت آمریکا به عنوان «امپراتوری» باید به منظور تامین منافعش از سیاست «تفرقه بیانداز و حکومت کن» استفاده و بهرهبرداری کند. تنها به این وسیله است که به گمان جورج فریدمن دولت آمریکا از ظهور قدرتهای منطقهای در دهه پیش رو جلوگیری خواهد کرد. وی معتقد است: ظهور قدرتهای منطقهای میتواند تسلط آمریکا بر صادراتش و همچنین واردات مواد اولیه و تجهیزات مورد نیاز این کشور را مورد تهدید قرار داده و در درازمدت به خطر بیاندازد. برای پیشگیری از چنین تهدید و خطری، دولت آمریکا، به گمان جورج فریدمن، باید رقابتهای منطقهای را تشدید کند. با این اقدام دولت آمریکا، به گمان فریدمن، خواهد توانست با هزینهای بسیار اندک قدرت مسلط جهانی باقی بماند بیآنکه نیازی به اعزام نیروهای نظامی به نقاط مختلف جهان داشته باشد، چنانکه طی ده سال گذشته اخیر ناگزیر از انجام آن در چارچوب مبارزه با تروریسم بوده است. برپایه این استدلال، جورج فریدمن تاکید میکند که اولویت دولت آمریکا در خاورمیانه جلوگیری از پیشروی ایران است. فریدمن به دولت آمریکا پیشنهاد میکند که با ائتلاف محتمل مسکو و برلین مخالفت کند، زیرا، همانطور که آلمان به منابع انرژی روسیه نیازمند است، روسیه نیز محتاج تکنولوژی آلمان است. ائتلاف آلمان و روسیه، به گمان جورج فریدمن، میتواند به نزدیکی بیشتر روسیه و اتحادیه اروپا منجر شود. فریدمن معتقد است که اتحادیه روسیه و اروپا به پیدایش قدرتی منجر خواهد شد که از نظر جمعیت، تکنولوژی، قابلیتهای صنعتی، منابع طبیعی همسطح آمریکا و ایبسا برتر از این کشور خواهد بود. برای جلوگیری از اتحاد مسکو و برلین، دولت آمریکا باید از ابزار کشورهای اروپای شرقی، نظیر لهستان، مجارستان، اسلواکی و رومانی استفاده کند که سنتاً نسبت به روسیه و آلمان بدبین هستند. جورج فریدمن همچنین مینویسد: دولت آمریکا برای کنترل چین و ژاپن باید بیش از هر زمان از کرهجنوبی پشتیبانی و همزمان پیوندهایش را با استرالیا تقویت کند که به دلیل موضع راهبردیاش میتوان از آن در صورت وقوع جنگ در منطقه استفاده کرد. در چارچوب چنین راهبردی دولت آمریکا نباید سنگاپور را از یاد ببرد که تنگه ملکه را در کنترل خود دارد. وی اضافه کرد: در خود قاره آمریکا تنها قدرت نوظهور برزیل است. مشکلی که برزیل میتواند برای آمریکا به وجود آورد این است که ادامه توسعه اقتصادی این کشور موجب توسعه قدرت دریایی و هوایی برزیل شود به طوری که این کشور بتواند کل اقیانوس اطلس را از سواحل خود تا غرب آفریقا تحت کنترل بگیرد. به گفته جورج فریدمن برای مقابله با این احتمال دولت آمریکا باید راهبرد توازن قوا در منطقه را دنبال کند و در این چارچوب علاوه بر تقویت آرژانتین با دیگر کشورهای آمریکای جنوبی همکاری کند. |
|