مالکوم لطیف شباز شهید غریب
در آمریکا آزادیخواهان را میکشند و میگویند خود کشی کرده است
قدیری ابیانه با اشاره به اینکه آمریکاییها اجازه احساس آزادی را به افراد
نمیدهند، گفت: در آمریکا به افراد اجازه احساس آزادی داشتن نمیدهند، البته آزادی داشتن به جز احساس آزادی داشتن است، مانند کبوتر جلدی که حتی در هنگام آزادی باز هم به قفس برمیگردد. آنها این روشها را درباره افراد آزادیخواه نظیر مالکوم شباز در پیش میگیرند مثلاً در منزل یا ماشین او مواد میگذارند، سپس آنها را دستگیر میکنند و یا به آنها اتهام واهی میزنند، آنها را میکشند و میگویند خودکشی کرد. این چیزی بود که «ادواردو آنیلی» هم پیش از مرگش پیشبینی کرد.
وی با اشاره به اینکه قتل مالکوم در آمریکا برای آنان مشکل ساز میشد، گفت: مالکوم شباز اگر در آمریکا کشته میشد، برای آنها مشکلساز میشد، از این رو او را به مکزیک کشاندند و در آنجا به قتل رساندند، زیرا کشتن انسانها در مکزیک بسیار راحت است، در آنجا باندهای تبهکار زیادی وجود دارد که به راحتی آدم میکشند، در نهایت هم رسانههای غربی اعلام کردند که وی بر اثر درگیری و زد و خورد در کاباره به قتل رسیده، در حالی که آیا کسی که قصد ادامه تحصیل در حوزه علمیه قم را دارد، به کاباره میرود؟
در ابتدا این جنایت از سوی رسانههای غربی بایکوت شد، اما پرستیوی این موضوع را مطرح کرد و پس از آن رسانههای غربی شروع به تخریب مالکوم و شستشوی مغزها کردند
به گزارش دیارآفتاب: «مالکوم لطیف شباز» نوه دختری «مالکوم ایکس» فرزند یک مسلمان اهل الجزایر است، وی چند ماهه بود که به همراه مادرش از پاریس به لس آنجلس نقل مکان کرد و کمی بعد به نیویورک رفته و سپس در فیلادلفیا ساکن شد.
«مالکوم ایکس» در مدرسه در پاسخ به سؤال یکی از معلمان که میخواهید چه کاره شود؟ گفت: میخواهم وکیل شوم، اما معلم در پاسخ به او گفت تو به این آرزویت نمیرسی کاکا سیاه او نیز مدرسه را ترک کرد و به باندهای خلافکار پیوست، مدتی بعد به زندان افتاد و در آنجا با اسلام آشنا شد و به اسلام گروید، چندی بعد هم رهبر مسلمانان آمریکا شد.
آشنایی مالکوم ایکس با اسلام حقیقی پس از تشرف به حج
وی مدتی بعد به سفر حج رفت و در آنجا دید که مسلمانان فقط سیاهان آمریکایی نیستند و از همه نژادها و اقوام هستند. او در مکه با نماز آشنا شد و تازه فهمید که یک فرقهای از مسلمانان آمریکا را رهبری میکرده، پس از بازگشت راه این فرقه را عوض کرد، از این رو وی برای آمریکا خطرناک شد و او را به شهادت رساندند.
کنترل مالکوم شباز از کودکی توسط آمریکاییها
دختر مالکوم ایکس فرزند خود را «مالکوم لطیف شباز» نام گذاشت، او از همان کودکی کنترل میشد و در سن 13 سالگی به جرم آتشسوزی منزل خودشان به زندان افتاد و یا یکبار او را به خاطر عبور نکردن از خط عابر پیاده ماهها به زندان انداختند، اما وی اسلام پذیرفت و راه تشیع را پیش گرفت.
مالکوم چندی پیش به سوریه سفر کرد، در آنجا هیچ کس و هیچ چیزی نداشت. از فردی نشانه حوزه علمیه شیعیان را پرسید و آن فرد رئیس حوزه علمیه شیعیان بود.
وی سال گذشته به نمایشگاه قرآن دعوت شد، اما در آخرین لحظات همه مدارک وی را دزدیدند. او البته قصد سفر به ایران و تحصیل در حوزه علمیه را هم داشت.
پیشنهاد وهابیون به مالکوم شباز برای پیوستن به این فرقه
دو سال پیش وهابیون در سفر حج به او پیشنهاد پیوستن به این فرقه را دادند اما مالکوم با وجود فقر، پیشنهاد مالی وهابیون را نپذیرفت و به آنان گفت: من محبت «اهلبیت(ع)» را با دنیا عوض نمیکنم.
او علاوه بر انگلیسی، بر زبانهای فرانسه، اسپانیولی و عربی نیز مسلط بود، شباز از طریق فیسبوک با شیعیان زیادی در ارتباط بود و اوقات خود را با شیعیان میگذراند، وی یکی از حامیان حفاظت از حرم حضرت «زینب(س)» بود.
مالکوم برای سخنرانی به مکزیک دعوت شده بود که در تاریخ 9 می 2013 برابر با 19 اردیبهشتماه 1392 در این کشور به قتل رسید، به گفته خانواده وی، او از ساختمانی به پایین پرتاب شده و گفته میشود وی را در «تیجوانا» ربوده بودند.
پیکر وی سرانجام به نیویورک منتقل و در قبرستان هارتسدیل در کنار قبر مالکوم ایکس دفن شد.
در آمریکا آزادیخواهان را میکشند و میگویند خود کشی کرده است
قدیری ابیانه با اشاره به اینکه آمریکاییها اجازه احساس آزادی را به افراد نمیدهند، گفت: در آمریکا به افراد اجازه احساس آزادی داشتن نمیدهند، البته آزادی داشتن به جز احساس آزادی داشتن است، مانند کبوتر جلدی که حتی در هنگام آزادی باز هم به قفس برمیگردد. آنها این روشها را درباره افراد آزادیخواه نظیر مالکوم شباز در پیش میگیرند مثلاً در منزل یا ماشین او مواد میگذارند، سپس آنها را دستگیر میکنند و یا به آنها اتهام واهی میزنند، آنها را میکشند و میگویند خودکشی کرد. این چیزی بود که «ادواردو آنیلی» هم پیش از مرگش پیشبینی کرد.
وی با اشاره به اینکه قتل مالکوم در آمریکا برای آنان مشکل ساز میشد، گفت: مالکوم شباز اگر در آمریکا کشته میشد، برای آنها مشکلساز میشد، از این رو او را به مکزیک کشاندند و در آنجا به قتل رساندند، زیرا کشتن انسانها در مکزیک بسیار راحت است، در آنجا باندهای تبهکار زیادی وجود دارد که به راحتی آدم میکشند، در نهایت هم رسانههای غربی اعلام کردند که وی بر اثر درگیری و زد و خورد در کاباره به قتل رسیده، در حالی که آیا کسی که قصد ادامه تحصیل در حوزه علمیه قم را دارد، به کاباره میرود؟
«محمدرضا اسلام جمال گلزاری» از دوستان «مالکوم شباز» در خصوص نحوه آشناییاش با مالکوم گفت: من سه سال پیش در میامی به منظور شرکت در یک کنفرانس شیعهها با مالکوم آشنا شدم، او در آن زمان تازه از سوریه بازگشته بود و حدود یک سال بود که به تشیع گرویده بود. در آن زمان من ساکن کشور امارات بودم، یک بار هم مالکوم به منزل من آمد و حدود سه هفته میهمان من بود.
وی در خصوص زندگی مالکوم شباز گفت: مالکوم زندگی سختی داشت و به دلیل شخصیت پدربزرگش، همواره او را اذیت میکردند، او در حالی که تنها 8 سال داشت به جرم آتشزدن منزل به زندان افتاد و حتی یک بار مادر او را هم زندانی کردند.
تلاش مالکوم برای سفر به ایران
«رضا هاشمی» از دوستان مالکوم شباز در خصوص آشناییاش با مالکوم گفت: من دو سال پیش با مالکوم شباز آشنا شدم، در آن زمان در حوزه علمیه قم درس میخواندم و قرار بود مالکوم برای شرکت در کنفرانس هالیودیسم به ایران بیاید، اما درست در همان زمان بازداشت شد و پس از برگزاری کنفرانس او را آزاد کردند.
وی با اشاره به زندگی سخت مالکوم شباز گفت: به دلیل فعالیتهای آزادیخواهانه پدربزرگ مالکوم، حساسیتها بر او زیاد بود تا جایی که او را هم مانند پدربزرگش به قتل رساندند.
در ادامه برنامه، «مرضیه هاشمی» با اشاره به مشکلات و سختیهای پیش روی مالکوم گفت: در آمریکا زندگی برای افرادی که روحیه آزادیخواهی دارند خصوصاً مسلمانان و شیعیان بسیار سخت و دشوار است، سال گذشته من در آمریکا مستندی ساختم او با من همراه بود و همواره از مشکلات و سختیهای زندگیاش برایم تعریف میکرد. مالکوم آرزوی سفر به ایران را داشت و چندی پیش کار سفر و ادامه تحصیل وی در قم فراهم شد، اما در آخرین لحظات او را دستگیر کردند.
علاقه و ارادت مالکوم به «اهلبیت(ع)»
وی با اشاره به اعتقاد مالکوم به «اهلبیت(ع)» گفت: با وجود مشکلات مالی فراوان، کشورهای عربستان و قطر پیشنهادات مالی خوبی به او داده بودند، اما مالکوم هیچگاه به دلیل علاقه به «اهلبیت(ع)» این پیشنهادات را نپذیرفت.
سه سال زندان برای نجات دختری از تجاوز
گلزاری با اشاره به اذیت و آزار فراوان مالکوم در آمریکا گفت: در یکی از دیدارهایی که با وی داشتم از او پرسیدم دلیل این همه بازداشت و دستگیری تو چیست؟ او گفت: در آمریکا حساسیتها بر روی من زیاد است و همواره بیدلیل به زندان میافتم. جرمهای بیهودهای به من میبندند، به عنوان مثال روزی در خیابان راه میرفتم که صدای فریاد دختری را شنیدم، نزدیک که شدم دیدم پسری قصد تجاوز به او را دارد، من آن دختر را نجات دادم، اما سه سال به زندان افتادم، این در حالی بود که خانواده آن دختر هم جرأت حضور در دادگاه و شهادت دادن را پیدا نکردند.
«مرضیه هاشمی» در خصوص نحوه شهادت مالکوم شباز گفت: گویا فردی او را برای سخنرانی در یک اجتماع کارگری به مکزیک دعوت کرده بود، اما وی در این سفر مظلومانه به شهادت رسید و نکته اینجاست که این فرد هم برای همیشه ناپدید شد.
هاشمی با اشاره به اینکه قتل مالکوم شباز در کشور آمریکا عواقب فراوانی به دنبال داشت، گفت: آمریکاییها با عواقب قتل مالکوم در این کشور آشنا بودند، از این رو با طراحی سناریویی او را به مکزیک کشانده و به قتل رساندند.
تخریب رسانههای غربی پس از قتل مالکوم شباز
وی با اشاره به عدم اطلاعرسانی رسانههای غربی از این فاجعه گفت: در ابتدا این جنایت از سوی رسانههای غربی بایکوت شد، اما پرستیوی این موضوع را مطرح کرد و پس از آن رسانههای غربی شروع به تخریب مالکوم و شستشوی مغزها کردند، زیرا آنها مسلمانان و آزادیخواهان را ابتدا به قتل رسانده و سپس به تخریب آنها میپردازند.
امیدی به وزارت امور خارجه برای پیگیری قتل مالکوم نیست
قدیری ابیانه در پاسخ به این سؤال که آیا امکان پیگیری قتل مالکوم شباز وجود دارد؟ گفت: هنگامی که «اداردو آنیلی»در ایتالیا به شهادت رسید، عدهای قصد تحقیق و ساخت مستندی از وی داشتند، اما وزارت امور خارجه وقت، تمام تلاش خود را برای جلوگیری از این کار انجام داد، تا اینکه این افراد به قصد دیگری به ایتالیا رفته و در آنجا شروع به ساخت مستند کردند، اما سفارتهای ایران در ایتالیا و واتیکان تمام تلاش خود را برای منصرف کردن آنها کردند. چندی بعد این گروه در ایتالیا بازداشت شدند و سفارت هیچ تلاشی برای آزادی آنها نکرد، سرانجام این افراد به سختی مستند خود را تهیه کردند، اما در همان زمان وزارت امور خارجه طی نامهای به صدا و سیما درخواست کرد که این مستند به هیچ عنوان پخش نشود. از این رو، نظر من این است که از وزارت خارجه هیچ انتظاری نداشته باشیم.
وی با اشاره به فعالیتهای انجمن ادواردو آنیلی گفت: این انجمن، فعالیتهایی در خصوص پیگیری قتل مالکوم انجام میدهد و قرار است وکیلی هم استخدام کند، از این رو من پیشنهاد میکنم کسانی که میخواهند در این زمینه کمک کنند، منتظر تشکیل NGO نباشند و بهتر است با همین انجمن همکاری کنند.
حال که مالکوم رفته سایر مسلمانان را دریابید
«مرضیه هاشمی» در سخن پایانی خود با اشاره به ضرورت حمایت از سایر مسلمانان آمریکا گفت: مالکوم شباز از بین ما رفته است، اما مبارزان و مسلمانان زیادی در امریکا هستند که نیاز به حمایت دارند، حتی برخی از این افراد به دلیل مبارزاتشان همواره به مرگ تهدید میشوند، از این رو نیاز است آنها را کمک کنیم تا به ایران بیایند.
«رضا هاشمی» در سخن پایانی خود با اشاره به ضرورت وحدت بین مسلمانان گفت: آنچه امروز مهم است وحدت بین مسلمانان است و نباید این وحدت فقط در بین مسلمانان این منطقه باشد. نیاز است با همه مسلمانان خصوصاً مسلمانان ساکن در اروپا و امریکا متحد شویم و به آنها کمک کنیم تا بتوانند فعالیت و مبارزه کنند.
گلزاری هم در سخن پایانی خود با اشاره به شخصیت مالکوم شباز گفت: در مراسم خاکسپاری مالکوم، همه اقوام و گروههای آمریکا مانند اهل سنت، مسیحیان و سیاهپوستان آماده بودند و ما تازه در آنجا فهمیدیم که مالکوم با همه آنها در ارتباط بوده و آنها را به صلح دعوت میکرد.
وی از تماس با همسر مالکوم خبر داد و گفت: امروز پیش از برگزاری مراسم، من با همسر مالکوم تماسی گرفتم و باید بگویم که او باردار است و شاید چند روز دیگر فرزند مالکوم متولد شود.
پیام همسر مالکوم: پشت سر او باشید
گلزاری از پیام همسر مالکوم گفت: همسر مالکوم پیغام داد که ما به این شهید افتخار میکنیم، راه او را ادامه میدهیم و شما هم پشت سر مالکوم باشید.