پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

قدیری ابیانه در جمع دانشجویان شهید چمران اهواز + تصاویر

روز گذشته قدیری ابیانه در جمع دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز حاضر شد، تا به سوالات آنان درباره مذاکرات اخیر ایران و آمریکا پاسخ دهد.

به گزارش خبرنگار «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ کارشناس عالی امور استراتژیک دراین نشست که به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان این دانشگاه برگزار شد در ابتدای صحبت هایش گفت: اگر از کسانی که به قصد خیانت صحبت می‌کنند بگذریم، چه آنان که می‌گویند باید با آمریکا رابطه داشته باشیم و چه آنان که مخالف این رابطه اند، هدف همه خیر و پیشرفت ایران و حفظ منافع آن است. بر اساس این پیش فرض که قصد همه خیر است باید بررسی کنیم که کدام گزینه به نفع کشورمان است. باید براساس واقعیات تصمیم بگیریم نه براساس توهمات. متاسفانه اقتصاد ایران وابسته به نفت است که با توجه به تحریم نفت و کاهش میزان صادرات آن از آنچه در بودجه تصویب شده، ورشکستگی 74 درصدی صنعت بر اساس گفته های معاون وزیر صنعت و معدن و گرانی ارز که موجب تورم شده است، اقتصاد کشور با مشکل جدی مواجه شده است.اگر این گزینه مطرح بود که ما بتوانیم با حفظ عزتمان با آمریکا رابطه برقرار کنیم و نتیجه آن شود که آمریکا دست از توطئه بردارد و تحریم ها برداشته شود من هم با برقراری رابطه موافق می شدم. ولی آیا رابطه با آمریکا منجر به خاتمه یافتن دشمنی های آمریکا منجر می شود؟ بنده به چنین فرضی معتقد نیستم.

چند درصد از مشکلات ما در نداشتن رابطه با آمریکاست؟

وی در ادامه افزود: باید دید چند درصد از مشکلات ما در نداشتن رابطه با آمریکاست؟ چند درصد برای تحریم است؟ اینکه ما از همت و کار مضاعف و جهاد اقتصادی رسیدیم به حماسه اقتصادی نشانه بدتر شدن اوضاع است.

در حال حاضر آمریکایی ها هفده هزار میلیارد دلار بدهی فدرال دارند که بر اساس ارزیابی ها این میزان بیش از پنج برابر ارزش کل ذخایر ایران است.

 آمریکا از موقعیت تک قطبی خود سقوط کرده است.

زمانی 40 درصد اقتصاد دنیا دست آمریکا بود اما این رقم به کمتر از 20 درصد کاهش یافته است. بعد از سقوط شوروی آمریکا انتظار داشت نظم نوین جهانی به معنی رهبریت آمریکا بر جهان را برقرار کند اما جهان به سوی چند قطبی شدن پیش رفت. چین، هند، روسیه، ژاپن، آفریقای جنوبی، برزیل و اتحادیه اروپا و نیز قطب اسلامی که با بیداری اسلامی و محوریت ایران در حال شکل گیری است و آمریکا از موقعیت تک قطبی خود سقوط میکند.

با انتشار یورو در مقابل دلار، انحصار تجارت جهانی با دلار شکسته شد. اما آیا آمریکا که عنوان می‌کند نفت آمریکا در حال اتمام است این وضعیت را پیش بینی نمی‌کرد؟ آنان این وضعیت را پیش بینی می کردند؛ ولی آنها که نمی نشینند نظاره گر از دست دادن موقعیت خود باشند و تلاش می‌کنند جلو این چند قطبی شدن را بگیرند. اقتصاد آنها و قدرت نظامی آنها برای مواجهه با اقطاب مختلف کفایت نمی کند. تنها یک راه برای آمریکا وجود دارد و آن هم این است که تمام منابع نفت جهان اسلام را به تصرف خود درآورد. به همین دلیل بود که به عراق و افغانستان حمله کرد.

آنها دنبال سرنگونی ایران هستند اما نه برای جایگزینی نظامی به جای نظام حاکم. چون هیچ تضمینی وجود ندارد که این نظام جدید بتواند خواسته های آنها را برآورده کند. هدف آنها سرنگونی ایران برای تجزیه آن است و آنها خواهان تجزیه همه کشورهای حتی عربستان هستند.

آمریکا در حال سقوط است

آمریکا در حال سقوط است و به منابع نفت ما نیاز دارد. آمریکا برای خودش منافع نامشروعی را در منطقه ما به عنوان منافع حیاتی تعریف کرده است که با منافع حیاتی و مشروع ما در تضاد است.

آقای قدیری ابیانه در ادامه افزود: اگر صورت مسئله را نبینید نمیتوانید درست قضاوت کنید. دزد از اینکه بتواند در خانه شما مهمان بشود استقبال میکند چون راه های ورود به منزل شما را می یابد. اگر آمریکا در ایران سفارت خود را برپا کند چه اتفاقی می افتد؟ بعد از انقلاب هم از 22 بهمن 57 تا 13آبان 58 آمریکا در ایران سفارت داشت. با ایران هم مذاکره می کردند. حرف هایی که می زدند که خیلی قشنگ تر از آنچه بود که الان اوباما به روحانی میزند. اما اسناد لانه جاسوسی نشان می دهد که از فرصت داشتن سفارت در ایران برای کودتا، تجزیه ایران، جعل اسناد و شنود تلفنها و ضربه به اقتصاد و حمایت از تروریسم حمایت می کرد.

چه کسی می تواند تضمین کند که گشایش سفارت به معنای ختم تحریم ها و مشکلات است و آنها راه گذشته شان را ادامه نمی دهند؟

بهتر بود ملاقات خصوصی و مکالمه تلفنی انجام نمی شد

ما مردم عاطفی هستیم. اینکه آقای روحانی می گوید: جواب تلفن آنها را دادم چون نمی خواستم تحقیر شوند یا اینکه آقای ظریف به آقای کری وقت ملاقات می دهد. بهتر بود این ملاقات علنی باشد که آنها تفسیر نکنند که تحریم ها جواب داده اس و ایران تحت فشارها و تحریم ها ناچار به مذاکره دوجانبه شده اند.

وی ادامه داد: فرمایش رهبری در مورد "نرمش قهرمانانه" را بنده تهاجم نرم می دانم. مهم ترین نتیجه این مذاکرات می تواند این باشد که «مذاکرات فایده ندارد» که این نتیجه ی خوبی است. این نرمش قهرمانانه – لحن نرم _ باید ادامه یابد تا آن افرادی که در ایران فکر می‌کنند که دشمنی آمریکا با ما به خاطر لحن مقامات ما یا شعار مرگ بر آمریکا است بدانند که ریشه دشمنی آمریکا بسیار عمیق تر از این موضوعات است. اینکه کسانی که فکر می کنند برای حل شدن مشکلاتمان باید با آمریکا رابطه داشته باشیم متوجه بی فایده بودن آن بشوند، در این صورت انسجام ملی بیشتری حاصل می شود و ضریب مقاومت ما در مقابل دشمنی های آنها افزایش می یابد.

آقای قدیری ابیانه با اشاره به مشکلات اقتصادی گفت تنها 10 تا 15 درصد مشکلات اقتصادی ما تحریم هاست.اگر بیشتر اثر گذاشته از خود ماست؛ مشکل ما از «خود تحریمی» هاست، از تعطیلات زیاد، از تقلیل ساعت کار مفید کارمندان به 22 دقیقه، از ترجیح دادن جنس خارجی به داخلی و از تنبلی اجتماعی است.

باید کاری کنیم که ساختار درونی قدرت قوی باشد

 جبهه رویارویی دشمن با ما منحصر در تهدید نظامی نیست بلکه جنگ اقتصادی نیز هست. ما نباید منتظر باشیم که دیگران بیایند و وضعیت ما را بهبود ببخشند. ما باید کاری کنیم که ساختار درونی قدرت قوی باشد و شما دانشجویان هم با اندیشه هایتان و با تحصیلتان در این امر نقش اساسی دارید.

وی در پاسخ به این سوال که "چرا ایران رابطه با کشورهای کمونیستی که دین هم ندارد مثل روسیه و چین را بر رابطه با آمریکا ترجیح داده است؟" عنوان کرد: ما غیر از اسرائیل که آن را به رسمیت نمی شناسیم هیچ مانعی برای رابطه با هیچ کشوری نداریم. رابطه با هر کشوری هم منفعت هایی دارد و هم ضررهایی.کارشناسان باید ارزیابی کنند اگر ضرر رابطه بیشتر از منفعت آن بود رابطه ای نداشته باشیم و اگر ما روزی تشخیص دادیم که منافع رابطه با آمریکا از مضرات آن بیشتر است، رابطه را انتخاب می کنیم.

یکی از دانشجویان عنوان کرد: "شما که میگویید آمریکا مشکلات اقتصادی دارد پس چرا این همه مشکلات کشور خودمان مثل بیکاری، مسکن، گرانی و ... را نمی بینید" که قدیری ابیانه در پاسخ گفت: بله کشور ما دارای مشکلات اقتصادی هست. حرف من این است که تمام این مشکلات ما به خاطر تحریم ها نیست. توقعات ما مردم از دولت به خاطر این است که کشور نفت و گاز دارد که البته در مورد میزان آن مردم دچار توهم هستند. اگر دولت حتی در شرایط غیرتحریم هم بخواهد درآمد نفت را به صورت ماهیانه به مردم بدهد به هر فرد چقدر می رسد؟ در سال 91 قبل از شروع تحریم ها پیش بینی شده بود که 61 هزار میلیارد تومان درآمد نفتی داشته باشیم. وقتی ما این را تقسیم میکنیم به 75 میلیون نفر و به 12 ماه مشخص می شود که این رقم یعنی به ازای هر ایرانی در هر ماه تقریبا 67هزار تومان. در صورتی که تحریم هایی که علیه ایران اعمال شد مقدار نفتی که ما صادر کردیم حدود یک سوم صادرات پیش بینی شده بود. با این میزان تولید نفت می خواهیم که دولت همه انتظارات ما مثل مسکن، شغل، تحصیل و ... را پاسخگو باشد. ما از نظر ذهنی وابسته به فروش نفت هستیم. ما باید این وابستگی را با کار و تلاش کم کنیم.

دانشجوی دیگری از وی پرسید: تصور شما این است که اگر ایران با آمریکا رابطه داشته باشد مثل رابطه مصر با آمریکا رابطه ی ارباب رعیتی است ولی می تواند رابطه ی ما مثل رابطه ی ژاپن و آمریکا باشد. مردم کشور ما اصلا زندگی نمی کنند و یکی از دلایل آن هم عدم رابطه با آمریکاست. شما عزتمندی را در چه میبینید؟ عزتمندی یعنی عدم رابطه با آمریکا یا خالی بودن جیب یک پدر در مقابل فرزندانش؟

قدیری ابیانه در جواب گفت: اینکه ما فکرکنیم نداشتن رابطه با آمریکا دلیل اقتصاد ضعیف ماست و ژاپن به خاطر رابطه با آمریکا اقتصاد خوبی دارد اشتباه است. ژاپن بخاطر ساعت کاری مفید بالا، وجدان در کار و قانعت در مصرف رشد کرد. آیا می‌شود با آمریکا رابطه نداشت و پیشرفت کرد؟ بله می‌شود منتها به شرط اینکه کار کنید. آمریکا برای اینکه ژاپن جذب چین کمونیست نشود با رشد اقتصادی آن مخالفت نکرد. اما با این حال ساعت مفید مطالعه، ساعت مفید کار آنهاست که باعث پیشرفت آنها شده است.