پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

اطلاعیه : جهت عضویت و مطالعه مطالب، به آدرس ghadiri1404@ در تلگرام، بپیوندید
محمد حسین قدیری ابیانه
فیلم معرفی قدیری ابیانه در کادر زیر:
Loading
پیوندها
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
محمد حسین قدیری ابیانه
آخرین نظرات

چهارشنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۲، ۱۱:۴۴ ب.ظ

۰

            محمد حسن قدیری ابیانه گفت: در مذاکرات توانایی هیئت مذاکره کننده مهم است. برای مثال در چرخ خیاطی خیلی مهم است که سوزن چه آلیاژ داشته باشد تا نشکند و خم نشود؛ اما توان دوخت و دوز این سوزن بستگی دارد به چرخ خیاطی که سوزن به آن وصل است. کشور و ساختار اقتصادی و فرهنگی و سبک زندگی آن به منزله ی همین چرخ خیاطی است.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا به نقل از سرویس سیاسی آناج، محمد حسن قدیری ابیانه، کارشناس عالی امور استراتژیک و سفیر سابق کشورمان یکی از فعالان سیاسی است که با حضور در شهرهای مختلف به سخنرانی می پردازد.

قدیری ابیانه را از طرفی به دلیل سوابقش در دستگاه دیپلماسی و از طرف دیگر به دلیل آگاهی های اقتصادی و صریح تر از همه مواضع سیاسی اش می شناسند.

وی که هفته گذشته برای سخنرانی در جمع دانشجویان به تبریز سفر کرده بود، با حضور در دفتر مرکزی پایگاه اطلاع رسانی آناج، به سوالات خبرنگاران آناج هم پاسخ گفت. خلاصه ای از این گفتگو را قبلا منتشر کرده بودیم و امروز مشروح این گفتگو را پیش رو دارید:

    اجازه بدهید بحث را با اقتصاد آغاز کنیم تا در ادامه به سیاست هم برسیم. دیدگاه کلی اقتصادی تان را منطبق با کدام گروه ها می دانید؟

دیدگاه من با دیدگاه های رایج  کشور قدری متفاوت است؛ برای مثال همه از امنیت شغلی دفاع می کنند در حالی که من امنیت شغلی را مانع پیشرفت می دانم و به عقیده ی من کسی که در یک سازمان کارایی ندارد نباید وبال گردن دولت و مردم باشد. و یا این که بنده معتقدم که همه ی دانشگاه های کشور باید پولی باشد و هر کس که می خواهد تحصیل بکند باید پولش را بپردازد و اگر پول ندارد به او وام تعلق بگیرد و تبیین شود که این وام از کیسه ی محرومین به وی پرداخته شده است. بدین معنی که دانشجو باید همواره خود را بدهکار مردم بداند زیرا هزینه ای که خرج تحصیل افراد در دانشگاه های دولتی می شود، از جیب مردم خرج می شود و اموال دولت متعلق به مردم است. ولی متاسفانه امروزه دانشجویان نه تنها خود را بدهکار مردم نمی دانند بلکه طلبکار نیز هستند. کارمندان دولت نیز خود را حقوق بگیر دولت فرض می کنند نه حقوق بگیر مردم.

 همان طور که آقای روحانی در گزارش صد روزه ی خود گفتند، در دوره ی دولت آقای احمدی نژاد بالاترین درآمد های نفتی را در سال های انقلاب داشتیم. بودجه ای که برای سال 91 پیشبینی شده بود از هر سالی در انقلاب بالاتر بود (البته محقق نشد)

پیش بینی 61 هزار میلیار تومان بالاترین میزان درآمد نفتی متعلق به بودجه سال 91 است. اگر این مقدار پول را تقسیم بر تعداد جمعیت (75 میلیون نفر) و حاصل را تقسیم بر 12 ماه بکنیم، هر ماه به ازای هر نفر 67 هزار تومان می شود.

میزان بودجه عمومی پیشبینی شده برای سال 91 شامل نفت و گاز و سایر درآمدها نیز 164 هزار میلیارد تومان بود که این نیز تا به حال بی سابقه بوده است که می شود معادل ماهیانه 182 هزار تومان به ازای هر نفر که البته عملا کسری بودجه نیز وجود داشت.

 

با این حال چه فرقی می کند که تصور افراد در مورد درآمد نفت واقعی باشد یا بیشتر و یا کمتر.

همه ی مناطق کشور از اوضاع منطقه ی خود شاکی هستند و اعتراض می کنند که به ما نمی رسند و اگر هر یک از این مناطق مربوط به قومیت خاصی باشد تصور می کنند نسبت به آن قومیت ظلم می شود. در واقع تصور فساد و ناکارآمدی مدیریت ها، دولت، نظام و حتی در برخی اذهان ناکارآمدی اسلام بروز می کند.

همه از توزیع ثروت بحث می کنیم نه از تولید ثروت

متاسفانه در کشور ما بیشتر بحث توزیع ثروت را مطرح می کنند نه تولید ثروت. همه مطالبه گر ثروتند و همه تصور می کنند همه چیز به مدیریت ها بستگی دارد و کسی به این فکر نمی کند که من چه سهمی باید در تولید ثروت داشته باشم. در حالی که یک مثال برای مدیریت، مدیریت امام علی(ع) و شخصی معصوم است که به دلیل عدم پایبندی مردم به عهد و پیمان خود و عدم همراهی آن ها، ساقط شد و امیرالمومنین در جاهای مختلفی از نهج البلاغه به گلایه از مردم پرداخته اند که به وظیفه ی خود عمل نکردند. خداوند نیز در قرآن می فرماید: سرنوشت قومی را تغییر نمی دهیم مگر این که خود آن قوم در نفسشان تغییر ایجاد کنند. اما باور عموم بر این است که سرنوشت قوم بستگی به نوع کار مدیران دارد. البته رسانه های ما نیز متاسفانه به شدت به این مسائل دامن می زنند.

 یکی دیگر از تفکراتی که در ایران وجود دارد این است که اگر قیمت بنزین افزایش پیدا کند همه ی کالاهای دیگر نیز گران تر شده و فقرا زیر دست و پا له خواهند شد. بنابراین به شدت با افزایش قیمت سوخت مخالفت می کنند و رسانه ها نیز به این امر دامن می زنند. البته این حقیقت دارد که با افزایش قیمت سوخت همه چیز حتی محصولات کشاورزی گران خواهد شد و به طبقات پایین جامعه فشار بیشتری تحمیل می شود اما باید توجه داشته باشیم بنزینی که با قیمت ارزان در کشور عرضه می شود مال همه ی مردم است نه فقط کسانی که از ان استفاده می کنند. درواقع مال همه ی مردم با قیمت پایین در اختیار عده ی قلیلی از افراد قرار می گیرد. بنزین لیتری سه هزار تومان مال همه ی مردم است و ما از همه ی مردم می گیریم و به کسانی می دهیم که بیشتر مصرف می کنند. در واقع فرمول مورد باور مردم این است که اگر بخواهیم فقرا زیر دست و پا له نشوند، باید مال فقرا را بگیریم و به ثروتمندان بدهیم! در حالی که دهک اول که ثروتمندترها هستند 30 برابر دهک آخر که فقیرترها هستند سوخت مصرف می کنند. آیا واقعا اسلام و منطق این سبک و سیاق را تایید می کند؟!

    راه حل چیست؟ چگونه می توان سهم فقرا را به خودشان برگرداند؟

بدین منظور ما هم رئیس جمهور و هم نماینده ی مجلس را خودمان انتخاب می کنیم که برنامه و بودجه در دست آن هاست. در واقع دولت منتخب ماست و وزیرش نیز باید توسط نمایندگانی که منتخب ماست تایید شود و برنامه ارائه کند.

بنزین یک باک شصت لیتری معادل با مصرف سالانه ی برنج یک نفر است و ما این را از کسی که گرسنه است دریغ کرده و به کسی می دهیم که ثروتمند است. در حالت کلان نیز روزانه دو تن طلا صرف یارانه ی بنزین می شود. طلای کل معادن شناخته شده ی کشور 340 تن است و 170 سال طول می کشد تا این مقدار طلا به شمش تبدیل شود. در حالی که ما در کمتر از شش ماه، بیش از این مقدار طلا را برای بنزین هزینه می کنیم که بیش از تولید یک و نیم قرن کشور ماست.

    پس شما را می توان از موافقان سیاست هدفمندی یارانه های آقای احمدی نژاد دانست؟

لیبرال ها اسلامی تر از ما عمل می کنند. من خودم آقای احمدی نژاد را قانع کردم تا یارانه ها را حذف کند. البته من از وضعیت موجود راضی نیستم و به بیش از آن معتقدم. به عقیده ی من کشورهای لیبرالی که ما از آن انتقاد می کنیم، خیلی عاقلانه تر، عادلانه تر، منطقی تر و اسلامی تر از ما عمل می کنند. آنجا قانون این است که اولا هرکس بنزین مصرف می کند باید پولش را بپردازد و هرکس بیشتر مصرف می کند باید بیشتر بپردازد. ثانیا هر کس هرمقدار بنزین مصرف می کند به همان مقدار محیط را آلوده می کند و خود باید آن را جبران کند. لذا از مصرف کنندگان بنزین مالیات نیز دریافت می کنند. در واقع ما برعکس این عمل می کنیم؛ یعنی فردی علاوه بر اینکه بنزین مصرف می کند و موجب آلوده شدن محیط و استهلاک و ... نیز می شود، به عنوان تشویق یارانه نیز دریافت می کند! و هنگامی که دولت قصد اصلاح امور را می کند با مخالفت مردم، به ویژه رسانه ها مواجه می شود. متاسفانه رسانه ها به جای عدالت خواهی و طرفداری از فقرا به ضرر آن ها عمل می کنند.

    میزان درآمد نفتی متعلق به هر فرد در هر ماه، با مبلغی که به عنوان یارانه بنزین ذکر کردید، مطابقت نمی کند؟ همان مشکل آمارهای مختلف همیشگی؟

67 هزار تومانی که گفتم سرانه صادرات نفت در هر ماه به ازاب هر نفر در بودجه سال 91 بود که البته تحقق نیافت. این مبلغ مربوط به صادرات است و 45 هزار و 500 تومانی که امروز به عنوان یارانه به مردم پرداخت می شود، مربوط به نفتی است که در داخل مصرف میشود و این دو متفاوت از هم هستند. علاوه بر این، 600 ملیارد دلاری که آقای روحانی در برنامه تلوزیونی مطرح کردند که در دولت 8 ساله آقای احمدی نژاد بدست آمده است اگر دقیق محاسبه شود، هر ماه به هر نفر می شود 83 دلار دلار. البته 83 دلار پول فروش است و باید هزینه ها را از آن کم کرد.

 در بودجه ی 92 چنین پیش بینی شده است که روزی یک میلیون و سیصد هزار بشکه صادر بشود؛ یعنی روزی یک میلیون بشکه کمتر از سال های قبل صادر خواهد شد. در واقع به ازای هر نفر از جمعیت ایران ماهیانه نیم بشکه نفت قرار است صادر شود. از طرف دیگر روزی یک میلیون و هفتصد هزار بشکه در داخل مصرف می کنیم. با این حال خیلی از افراد توهم نفتی دارند و فکر می کنند درآمد حاصل از نفت مبلغ بالایی است. حال سوالی که پیش می آید این است که با این مبالغ چگونه کشور را اداره می کنند؟ در حالی که خیلی می پرسند: با این همه پول چه می کنند؟! این دو سول خیلی با هم فرق دارند.

    در جلسه مجمع تشخیص احمدی نژاد در جواب طیّب نیا گفته است پولی حاصل از صرفه جویی را در جاهای دیگر صرف کرده و سودش را به مردم می دادیم؟

این خلاف قانون است و این کار فقط باید از محل افزایش قیمت سوخت انجام می گرفت. البته راه های بهتر از این هم وجود دارد و همه ی این روش ها علاوه بر محاسنش، معایب و عوارضی نیز دارند. لکن روشی که اکنون طبق آن عمل می شود بهتر از این است که هیچ اقدامی در مورد آن انجام نمی شد.

    آقای قدیری شما خود گفتید که به احمدی نژاد در موضوع هدفمندی مشاوره داده اید. اما در سالهای اخیر و بخصوص انتخابات 92 زاویه قابل توجهی با او داشتید

در سال 84 من به نفع آقای هاشمی تبلیغ کردم. البته آقای احمدی نژاد را مردی صادق می دانستم اما فکر می کردم که دارد اشتباه می کند. آقای احمدی نژاد ابتدا با هدفمند کردن یارانه ها مخالف بودند و می گفتند حقوق ها ریالی است ولی یارانه ها را دلاری محاسبه می کنند و مخالف هدفمندسازی یارانه ها بود. اما این نمی تواند دلیل بر این باشد که ما ثروت ارزی کشور را که به همه  تعلق دارد را طوری تقسیم کنیم که ثروتمندها بیشتر از آن سهم ببرند. چون درآمد های دلاری مال همه ی مردم است و همه ی مردم باید به طور عادلانه از آن سهم ببرند.

    و موضوع روز آخر ثبت نام ریاست جمهوری و نشست خبری مشایی؟

احمدی نژاد از ولایتمداری به مشاییسم رسید.

البته من عوض نشدم، آقای احمدی نژاد عوض شد. من همواره خود را پیرو ولایت می دانم. اقای احمدی نزاد نیز در دور اول با ولایتمداری جلو آمد و در دور دوم منحرف شد و به مشایی رسید! ما کسی را که انتخاب می کنیم برای اصلاح امور مردم است و اگر او منحرف شود، ما نباید از انحراف او دفاع کنیم.

    نظرتان در مورد توافق هسته ای ژنو؟ آیا قبلا شرایط این توافق حداقلی وجود نداشت؟

اگر فتنه رخ نمی داد این وضعیت فعلی می توانست در سال 88 اتفاق بیافتد؛ اگر فتنه رخ نمی داد امروز تحریم ها در این ابعاد اتفاق نمی افتاد. در واقع فتنه دشمن را امیدوار کرد و به نظر من سران فتنه باید پاسخگوی این تحریم ها و مشکلاتی که برای مردم به پیش آمد نیز باشند.

از سه عدد تا نوزده هزار

در سال های اخیر توان هسته ای ما خیلی افزیش یافته است. در زمان آقای خاتمی بحث این بود که ایران بتواند سه سانتریفیوژ تحقیقاتی آموزشی داشته باشد اما طرف مقابل مخالفت می کرد در حالی که ما امروز نوزده هزار سانتریفیوژ داریم. در آن دوره ما اصلا دنبال سوخت 20 درصد نبودیم و نیازی هم به تولید آن نداشتیم زیرا نیاز خود را با خرید تامین می کردیم و از این طریق رادیو دارو تولید می کردیم و حدود یک میلیون نفر از ان بهره مند می شدند. مثل گذشته تقاضای خرید کردیم اما آن ها از فروش امتناع کردند و فکر کردند می توانند سلامت یک میلیون نفر ایرانی را گروگان بگیرند و ایران را وادار کنند که از حقوقش بگذرد. با بروز چنین شرایطی ایران وارد مرحله ی تولید سوخت 20 درصد شد. یعنی اگر آن ها مثل گذشته به ما سوخت می فروختند، ما اصلا سراغ سوخت 20 درصد نمی رفتیم. البته دشمن نیز فکر نمی کرد که ما بتوانیم به این مرحله از تولید برسیم و رادیو دارو صفحات سوخت 20 درصد را خودمان تولید کنیم؛ اما ما این کار را کردیم. بنابراین چون ایران قصد ساخت سلاح هسته ای را ندارد و برای انرژی 5 درصد و برای تولید رادیو دارو 20 درصد نیاز دارد، لذا به سمت تولید 20 درصد رفت. اکنون ما از نیاز خود نگذشته ایم و 20 درصد را به صفحات سوخت تبدیل می کنیم.

    پس قبول ندارید که در این شش ماه سوخت 20 درصد که می توانست قدرت چانه زنی در مذاکره بعدی را بالا ببرد از دست می دهیم؟

بعضی ها معتقدند حاصل توافق ژنو بهتر از این نیز می توانست باشد. خیلی ها نیز فکر می کنند مشکل اقتصادی کشور ما ناشی از تحریم هاست و اگر تحریم ها برداشته شود همه ی مشکلات حل خواهد شد؛ اما این توهمی بیش نیست. ما قبل از تحریم هم مشکلات اقتصادی داشتیم و تصور نکنید که با رفع تحریم ها همه ی مشکلات حل خواهد شد. البته درصدی از مشکلات رفع می شود اما مشکل اصلی ما تحریم نیست بلکه ساختار اقتصادی کشور و مشکلات داخلی ماست.

ظریف نقش سوزن خیاطی را دارد

در مذاکرات توانایی هیئت مذاکره کننده مهم است. برای مثال در چرخ خیاطی خیلی مهم است که سوزن چه آلیاژی داشته باشد تا نشکند و خم نشود؛ اما توان دوخت و دوز این سوزن بستگی دارد به چرخ خیاطی که سوزن به آن وصل است. کشور و ساختار اقتصادی و فرهنگی و سبک زندگی آن به منزله ی همین چرخ خیاطی است. در میز مذاکره کسی که تقاضای وام دارد در موضع ضعف است هرچند که مذاکره کننده خیلی هم قوی باشد و کسی که وام می دهد در موضع قدرت است حتی اگر مذاکره کننده اش ضعیف باشد.

ما در ساختار داخلی مشکل داریم. در سال نود از لحاظ تنبلی اجتماعی بعد از عرب ها و آفریقایی ها، ایران در رتبه ی سوم قرار داشت. در سال 91 به آفریقایی ها هم رودست زدیم و اگر چنین پیش برود چند سال دیگر روی اعراب را هم سپید خواهیم کرد. در میزان تعطیلات نیز ما در دنیا جرء بالاترین ها و در ساعات مفید کاری جزء پایین ترین ها و در اسراف جزء مسرف ترین ها هستیم. حتی اگر همه ی تحریم ها تماما برطرف شود، تا وقتی که فرهنگ مصرفمان غلط باشد و تا زمانی که مردم کالای خارجی را به کالای داخلی ترجیح می دهند ما مشکل خواهیم داشت. لذا مقام معظم رهبری در سال های گذشته شعار های اقتصادی را مطرح کردند و امسال نیز به سبک زندگی تاکید زیادی دارند. اقتصاد ما نه مقاومتی است، نه جهادی و نه حماسی؛ بلکه اقتصاد ما استراحتی است. کشوری با این شرایط پیش برود قطعا دچار ریاضت اقتصادی خواهد شد. مردم باید منتظر ریاضت اقتصادی باشند. مردم نباید فکر کنند دولت به تنهایی می تواند مشکلات را حل کند و یا همه ی مشکلات ناشی از تحریم هاست. یونان، اسپانیا و ایتالیا تحریم نبودند اما با وجود حمایت کشورهایی همچون اتحادیه اروپا بازهم در ریاضت اقتصادی به سر می برند. ما هم داریم به سمت ریاضت اقتصادی می رویم و راه چاره فقط اصلاح سبک زندگی است. اما متاسفانه رسانه ها، احزاب، مسئولین و ... همه دست به یکی کرده اند که بر توقعات بیفزایند. قبل از انتخابات من گفتم اگر قرار است روزی یک میلیون بشکه کمتر از قبل نفت بفروشند، پس درآمد دولت کاهش پیدا می کند و در این صورت بحث این خواهد بود که دولت چه خدماتی را کاهش می دهد نه این که خدماتی را افزایش می دهد. زیرا با کاهش درآمد دولت چاره ای جز حذف برخی خدمات ندارد. اگر بخواهیم اوضاع را اصلاح کنیم نمی توانیم در سال بیست و پنج روز تعطیلی مناسبتی داشته باشیم؛ باید تعطیلات را کاهش بدهیم. در اقتصاد بزرگ فرانسه و آلمان تعطیلات مناسبتی دوازده روز بود و گفتند اقتصاد ما کشش دوازده روز تعطیلی را ندارد و آن را به ده روز کاهش دادند. من خود نامزد ریاست جمهوری بودم اما  احراز صلاحیت نشدم. اگر احراز صلاحیت می شدم، وقتی از برنامه ام می پرسیدند می گفتم تعطیلات را به نصف می رسانم، قیمت سوخت را به سطح واقعی آن می رسانم. اما آیا مردم به این نظرات رای می دهند یا به کسی که بگوید من خدمات بیشتری به مردم خواهم داد؟! اگر آقای روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود می گفت که من قصد دارم یارانه سه دهک اول جامعه را حذف کنم، رای می آورد؟! در همین صد روز اول اندازه ی دویست تن طلا به صورت یارانه در باک بنزین ماشین ها ریخته شده است. با این حال انتظار دارند خزانه خالی نباشد! البته خزانه خالی هم نبود. حق این است که آقای روحانی این یارانه ها را حذف کند اما با مخالفت روبرو می شود. چون مردم به اشتباه فکر می کنند این به ضرر ان هاست. ما برای این دولت و مجلس تشکیل داده ایم که تشخیص بدهند ما دارایی خود را کجا خرج کنیم تا به نتیجه ی بهتری دست بیابیم. آیا واقعا بهترین راه این است که این مبلغ هنگفت را که محصول یک قرن تولید طلاست، در 100 روز در باک ماشین بریزیم؟!

    نظرتان در مورد عملکرد صد روزه دولت و گزارش عملکردی که رئیس جمهور ارائه داد چیست؟

آقای روحانی با این که یک وعده ی صد روزه دادند اما به نظر من هنگامی که این وعده را دادند خودشان هم می دانستند که نمی شود در صد روز مشکل اقتصاد را حل کرد. آن حرف ایشان یک شعار انتخاباتی بود و هرکس در انتخابات شعار گیرا تری بدهد احتمال رای آوری اش بیشتر است. ایشان در گزارش خود فقط از مشکلات حرف زدند و این مشکلات چیزی نبود که از مردم پنهان باشد. در واقع هم درآمد دولت در دوره آقای احمدی نژاد 600 میلیار دلار بود. خزانه هم خالی نبود و بعدا نیز وزیر کشور توضیح دادند که منظور از خزانه ی خالی این است که بودجه ی کشور کم است نه این که واقعا خزانه خالی باشد.

وزیر بهداشت گوی سبقت را در سیاه نمایی ربوده است

متاسفانه در ایران، چه در دولت و چه در سایر قوا، کسی که سر کار می آید، بلافاصله می گوید من یک ویرانه تحویل گرفته ام. وزیر بهداشت هم که گوی سبقت را از بقیه ربوده و گفته است بیمارستان های ما از گداخانه بدتر است. به نظرم در این مسابقه وزیر بهداشت برنده شده است. البته در دور دوم دیگر نمی گویند که ما ویرانه تحویل گرفته ایم، بلکه می گویند: نمی گذارند ما کار کنیم. حال اگر دور سومی هم در کار باشد، خواهند گفت باید تمام اختیارات دست من باشد تا بتوانم کار کنم. اما حقیقت این است که اگر همه ی اختیارات هم دست آن ها باشد بازهم نخوهند توانست کار بزرگی از پیش ببرند. چون قرآن می گوید سرنوشت قومی را تغییر نمی دهیم مگر این که آن قوم تغییر رفتار بدهند. قرآن نمی گوید که اگر مدیران تغییر رفتار بدهند سرنوشتشان تغییر می کند.

اگر به جای آقای احمدی نژاد، خاتمی، روحانی و هاشمی و یا دیگران، حتی یک معصوم اختیارات را در دست بگیرد باز هم تا مردم همراهی نکنند امور اصلاح نمی شود. این بارها در تاریخ اثبات شده است. حتی اگر خدا هم بگوید بودجه ی شما را من توزیع می کنم، آیا مشکل ما حل می شود؟! ارث در اسلام طبق حکم خدا تقسیم می شود؛ اما آیا این بدین معنی است که کسی که ارث می برد، وضع خوشی دارد؟! یا بستگی دارد به میزان ارث؟ برخی بدهکارند و ممکن است همه ی ارث را به جای بدهی خود پرداخت کنند و چیزی برایشان باقی نماند. لذا اگر ما تصور کنیم که با درآمد نفت می شود مملکت را اداره کرد، سخت در اشتباهیم.

سوال دیگری که در این بین مطرح می شود، این است که اگر درآمد نفت مبلغ مذکور است، پس چگونه جمعیت ایران می تواند به 150 میلیون افزایش یابد؟ جواب این است که اگر قرار است جمعیت کشور را با نفت اداره کنیم، ده میلیون نفر هم زیاد است؛ اما اگر قرار باشد کار و تلاش صورت بگیرد، به نظر من سیصد میلیون هم کم است. خیلی از کشورها هستند که معادن نفت و گاز و ... ندارند، با 200 میلیون نفر جمعیت وضعشان از ما نیز بهتر است؛ زیرا آن ها اهل کار و تلاشند نه وابسته به نفت و گاز و ... ان ها ده ها سال کار کرده اند تا امروز به پیشرفت رسیده اند. ما مسلمان و دوستدار ائمه اطهار هستیم اما در واقع فرمایشاتشان را باور نداریم و اگر باور هم داشته باشیم، عکس آن عمل می کنیم. امیرمومنان امام علی(ع) می فرمایند بهترین تفریح کار است، اما ما می گوییم بهترین کار تفریح است. اگر بهترین تفریح کار است، پس چاه کندن امام علی(ع) برایشان تفریح بوده است اما ما از نگاه خود همین کار را زجر توصیف می کنیم. چون با نگاه خود به موضوع نگاه می کنیم نه با نگاه امام معصوم که در واقع عین حقیقت است.

    اما نگاه حاکم در کشور آنچه شما می فرمایید نیست و دولتمردان ما نیز نگاهی غیر از آنچه که شما فرمودید به اوضاع امور دارند: برای مثال رئیس جمهور در دوره انتخابات گفت: چرخ های سانترفیوژ ها بچرخد به شرطی که چرخ های کارخانه های ما بچرخد

این حرف اشتباهی است و من همان موقع گفتم که اگر ایشان رئیس جمهور شود، تحریم ها تشدید خواهد شد. این مطلب همچون این است که بگوییم من به مافیا باج نمی دهم مگر این که بچه ی مرا بدزدند. این عبارت این حالت را پیش می آورد که باج گیرها بچه را بدزدند. پس برای این که سانترفیوژها نچرخند باید چرخ کارخانه ها را متوقف کنند؛ لذا دشمن به تشدید تحریم ها تشویق می شود. هر چه ما نقطه ضعف از خود نشان بدهیم، تمرکز دشمن در آن نقطه بیشتر می شود. آقای روحانی در این مورد اشتباه کردند. البته نامزدهای دیگری هم بودند که در تبلیغات خود اشتباه داشتند.

    با این اوصاف در انتخابات به چه کسی رای داده بودید؟

من به آقای جلیلی رای دادم. یکی از دلایل انتخابم این بود که ایشان چنین حرف هایی را نزدند. اما بقیه گفتند قضیه بده بستان است و ما باید چیزی به طرف مقابل بدهیم و این خود دشمن را برای اعمال فشار بیشتر تشویق کرد.

دولت باید تلاش خود را بکند تا تحریم ها لغو شود و از طرف دیگر ما باید خود را محکم تر بکنیم که تاثیر تحریم ها کمتر شود و دشمن ناامید شود. برای این که ما در برابر تهدیدها و تحریم ها محکم باشیم، همه – بخصوص رسانه ها- مسئول هستند. مثلا رسانه نباید در فیلم ها کار کردن را به سگ دو زدن و جان کندن تعبیر کند بلکه باید طبق فرهنگ اسلامی کار کردن را به عنوان بهترین تفریح القاء کند. رسانه ها قدرت زیادی دارند و با استفاده از این قدرت هم می توانند تاثیر مثبت در جامعه داشته باشند و هم منفی.

    به عنوان کارشناس عالی وزارت خارجه اطلاعی از ضمیمه اجرایی توافق ژنو دارید؟

اطلاعات من در این مورد در حد همان مطالبی است که منتشر شده است.

آن ضمیمه ای را که رسانه های آمریکا منتشر کرده اند ضمیمه ای است که آمریکا ادعا می کند ایران باید این کار را بکند اما نگفته اند که در مورد این ادعا توافقی صورت گرفته است.

    نامه ی آقای احمدی نژاد به رئیس جمهور و دعوت به مناظره را چگونه ارزیابی می کنید؟

به نظرم آقای روحانی احتیاجی به مناظره ندارد چون تریبون یک جانبه در اختیار دارد و با مناظره هم موافقت نمی کند. او می تواند یک طرفه حرف خود را بزند و احتیاجی به مناظره ندارد.

همان طور که نامزد ها در تبلیغات خود سیاه نمایی می کردند، در گزراش صد روزه نیز آقای روحانی سیاه نمایی کردند. خوب بود می گفتند که اگر در دولت قبلی این مقدار سانتریفیوژ حاصل نمی شد، الان قدرت چانه زنی کمتری داشتیم. البته این خوب بود که آقای ظریف از تلاش های دولت قبل و تیم مذاکره کننده قبلی تشکر کرد و کاش آقای روحانی و سایر وزیران و ... نیز به جای این که بگویند ویرانه تحویل گرفته ایم، به این روش عمل می کردند. دولتمردان باید هم به نکات مثبت دولت قبلی توجه کنند و هم نکات منفی آن ها.

    در مورد رفع حصر سران فتنه و مباحث مطرح شده نظرتان چیست؟

من با حصر خانگی موافق نیستم و سران فتنه باید به جرم خیانت به نظام جمهوری اسلامی محاکمه شوند. آن ها باید در زندان باشند نه خانه.

    صحبت های اخیر محمدرضا خاتمی را چگونه ارزیابی می کنید؟

به جمهوریت معتقدند به شرطی که خودشان رای بیاورند

ایشان از حق خود گذشته اند و می گویند اگر رای نیاوردند حق دارند علیه آراء ملت کودتا کنند. آقای محمدرضا خاتمی و دوستانشان به جمهوریت معتقدند، فقط به شرطی که خودشان رای بیاورند و اگر خودشان رای نیاورند به جمهوریت اعتقاد ندارند. ایشان قبلا در مصاحبه ی خود اعلام کرده بود، نظام مطلوبش نظامی شبیه اسپانیای سلطنتی است. مسئولیت هایی که ایشان در دولت گذشته داشتند، از رانت برادر استفاده کردند.

    آقای اژه ای گفته اند که قوه قضائیه در مورد موضوع فتنه گران کوتاهی کرده است؛ نظر شما در این مورد چیست؟

یکی از دلایل تحریم ها فتنه بود

به نظر من این افراد باید به دلیل کودتا علیه آراء ملت محاکمه شوند و در زندان باشند. یکی از دلایلی که موجب تحریم هایی به این شدت شد، بروز همین فتنه است. اگر فتنه رخ نمی داد و اگر این آقایان همانند اصولگرایان رفتار مدنی از خود بروز می دادند ما الان این مشکلات را نداشتیم. با وجود این که آقای روحانی حدود نیم درصد بیش از 50 درصد آراء را کسب کرد، همه نامزد های دیگر رفتند و به ایشان تبریک گفتند. اگر آن ها حداقل فتنه به پا نمی کردند، اکنون ما در شرایط دیگری قرار داشتیم.

    مواضع آقای هاشمی رفسنجانی را در مورد جوادث سال 88 چگونه می بینید؟

من مواضع ایشان را نمی پسندم.

    فکر می کنید آقای هاشمی از قطار نظام پیاده شده اند یا در حال پیاده شدن هستند؟

ایشان فعلا به حکم رهبر انقلاب رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هستند؛ بنابراین سوار بر قطار هستند.

    انتخابات آینده ی مجلس را چگونه ارزیابی می کنید؟

گروه های اصلاحاتی در تلاشند که به هر قیمتی که شده مجلس را فتح بکنند. منتهی این بار امکانات دولتی نیز در اختیار دارند و سعی می کنند از آن نهایت استفاده را بکنند.

اصرار اصلاحات بر کسب وزارتخانه های مهم به منظور استفاده در انتخابات مجلس بود

این که برای وزارت خانه هایی مثل آموزش عالی، آموزش و پرورش و ورزش و جوانان، سعی داشتند که به دست اصلاح طلب ها بیافتد، برای این بود که از این امکان برای انتخابات بعدی استفاده بکنند.

    برنامه های اصولگرایان برای مجلس چیست؟

اصولگرایان باید از الان به فکر باشند و برای انتخابات مجلس کار کنند تا بتوانند آراء عمومی خود را جمع کنند.

    در مورد جریان انحرافی هم بفرمائید

از اسمش پیداست که انحرافی است.

    آیا فکر می کنید جریان انحرافی تداوم داشته باشد؟

نه. به نظر من دیگر تمام شده است. برخی از جریان ها تا زمانی که بر قدرت هستند نفسی می کشند اما زمانی که قدرت عوض شد جریان هم به پایان می رسد. به نظم جریان انحرافی یک جریان مرده است.

۹۲/۰۹/۲۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">