پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

اطلاعیه : جهت عضویت و مطالعه مطالب، به آدرس ghadiri1404@ در تلگرام، بپیوندید
محمد حسین قدیری ابیانه
فیلم معرفی قدیری ابیانه در کادر زیر:
Loading
پیوندها
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
محمد حسین قدیری ابیانه
آخرین نظرات

دوشنبه, ۱۶ دی ۱۳۹۲، ۱۰:۱۳ ق.ظ

۱

 تبلیغات جهانی از قبل از انتخابات به گونه ای بود که اگر آقای احمدی نژاد پیروز شود آنها ادعای تقلب بکنند و این قضایا قابل پیش بینی بود وقتی که این قضایا پیش آمد از معدود سفرایی که از نظام علیه تبلیغات خارجی دفاع کردند من بود.

سرویس سیاسی خبرنو- مجید بهرامیان؛ مردی با چهره ای خندان و دوست داشتنی ، دیپلماتی انقلابی ، سیاستمداری باهوش، مسلمانی دارای دغذغه های فراوان و ایرانی دلسوز که به بسیاری از عادتهایمان نقد جدی دارد. اینها را می توان بخشی از ویژگیهای سفیر سابق جمهوری اسلامی ایران در کشورهای مکزیک، گواتمالا ، بلیز و استرالیا دانست. دکتر محمد حسن قدیری ابیانه متولد 1332 تهران ،بنیانگذار اولین انجمن اسلامی دانشجویی ایتالیا (1353 در سن 20 سالگی) و کارشناس عالی امور استراتژیک وزارت امور خارجه که در طول ساهای پس از انقلاب ده ها مسؤولیت مهم را عهده دار بوده است. وی که به زبانهای ایتالیایی، اسپانیایی و انگلیسی آشنایی دارد تألیفات متعددی در زمینه های مختلف داشته است و این روزها پای ثابت بسیاری از سخنرانی ها و مناظرات در دانشگاه ها و محافل اجتماعی می باشد. چندی پیش دکتر قدیری ابیانه با حضور در دفتر سایت، میهمان خبرنو بود و در مصاحبه ای مفصل پاسخگوی سؤالاتمان شد که در ادامه نظر مخاطبین عزیر را به مشروح مصاحبه انجام شده جلب می کنیم:

 

*بعنوان اولین سوال با توجه به قضایای مذاکرات هسته ای و توافق انجام شده بفرمایید چرا مقام معظم رهبری در این مقطع موضوع "نرمش قهرمانانه" را مطرح کردند؟
در موضوع نرمش قهرمانه‌ای که مقام معظم رهبری فرمودند یک کشتی گیر را مثال زدند که به دنبال به پشت خاک مالیدن حریف است و ممکن است در حین کشتی برای اجرای یک تکنیک قدمهایی به عقب بردارد ولی هدف اصلی او پیروزی بر حریف است و البته باید مراقب باشد چون حریف هم به دنبال پیروزی است. مذاکره با آمریکا را بنده به کاری در موسسه  پاستور تشبیه می کنم که جهت تولید دارو از زهر مار با مارهای زهرآگین سر و کار دارند و اگر با دیپلماتهای غربی مذاکره می شود باید مواظب بود که ضربه نخوریم زیرا این دیپلمات ها همچون مارهای خطرناکی هستند که قصد نیش زدن به ما را دارند. خانم شرمن در کنگره آمریکا می‌گوید که ما الان نمی توانیم تحریمی به عنوان تحریم هسته‌ای انجام دهیم ولی تحت عنوان غیر هسته‌ای می شود و به خاطر همین در توافق ژنو خیلی اصرار داشتند که عنوان هسته‌ای در کنار کلمه تحریم بیاید تا بتوانند در بخش های دیگر تحریم جدید داشته باشند و قطعنامه شورای امنیت که علیه ما صادر شده است هم برای مسائل هسته ای و هم موشکی است و بنابراین اگر ما در زمینه هسته‌ای به توافق برسیم به معنای ختم تحریم ها نیست و همانطور که جان کری گفت تا زمانی که حمایت ایران از سوریه و حزب ا... لبنان ادامه دارد تحریم ها کاهش پیدا نخواهد کرد و یا در خصوص برنامه موشکی ایران هم ابراز نگرانی کرده است.
البته این مواضع خوشبختانه دارد دستکش مخملی را از دست آهنین و زنگ زده آمریکا و غرب بیرون می‌کشد و ماهیت اصلی خودشان را نشان می دهند.
 

 

*چرا این نرمش قهرمانانه در دولت قبل مطرح نشد؟
برداشت بنده این است که این موضوع می توانست در دولت قبل هم مطرح شود ولی یکی از دلایل طرح آن در این دولت، حماسه سیاسی مردم در انتخابات ریاست جمهوری است. هر چند آقای روحانی با نیم درصد اضافه بر 50 درصد رئیس جمهور شد ولی شرکت مردم گسترده بود و البته حماسه سیاسی مردم در انتخابات سال 88 چه در تعداد شرکت کنندگان و چه آراء کسب شده رئیس جمهور منتخب بسیار گسترده تر از امسال بود، ولی متاسفانه فتنه گران این فرصت و حماسه را تخریب کردند و فرصت هایی را از ما گرفت و دشمن را امیدوار کرد و باعث شد که این تحریم‌ها اجرایی شود و ضربه ای که فتنه گران به کشور زدند باعث شد مذاکراتی که باید آن زمان صورت گیرد به تأخیر بیفتد.


مطلب دیگر اینکه در این اواخر آقای احمدی‌نژاد از مواضع اصول گرایانه خود دور شد و شرایط سابق را برای اداره این قضایا نداشت. موضوع دیگر اینکه در ایام انتخابات عمده نامزدها در خصوص شرایط کشور شروع به سیاه‌نمایی کردند و این گونه وانمود کردند که این مشکلات با تعامل و گفتگو با آمریکا حل می شود و برداشت این شد که یکی از دلایلی که به آقای روحانی رای دادند به خاطر مشکلات اقتصادی که ناشی از مدیریت قبلی است و اگر مدیریت کشور تغییر کند این مشکلات هم حل خواهد شد و دوم اینکه وانمود کردند با یک لبخند و مذاکره با آمریکا می توان چند میلیارد دلار پول بدست آورد. بخشی از جامعه به این باور رسیده بود که اگر مثلاَ به جای مواضع قاطع علیه دشمن، لبخند بزنیم و گفتگوی دیپلماتیک داشته باشیم دشمنی ها می تواند به دوستی تبدیل شود که آقای روحانی و ظریف از جمله کسانی بودند که این گونه فکر می کردند. لذا رهبری با وجود بدبینی نسبت به مذکرات فرصتی به آنها دادند که این مذاکرات را دنبال کنند. البته بنده تا حدودی بدبین هستم و امیدی ندارم این توافقات به نتیجه برسد مگر اینکه این توافق همراه با حماسه اقتصادی هم باشد. اما در این مذکرات یک فایده بزرگ نهفته است زیرا اگر آن طور که آقای روحانی و ظریف فکر می کنند محقق شود و یک نتیجه برد برد حاصل شود خوب است؛ ولی اگر غیر از این شد آن قشر از جامعه که فریب خورده بودند متوجه می شوند که خصومت آمریکا عمیق تر از این حرفهاست و ربطی به مواضع این مسئول و آن مسئول ندارد و با لبخند و دوستی این خصومتها حل نمی‌شود زیرا که اختلاف ما با آمریکا بر اساس یک سری منافع اساسی است.


آمریکا هچون اتحاد جماهیر شوروی در حال سقوط است و جهان در حال چند قطبی شدن است و آمریکا دارد تک ابرقدرتی خود را از دست می دهد و تنها راهی که می تواند از این وضعیت خودش را نجات دهد تصاحب کل منابع نفتی خاورمیانه است. عمق استراتژیک آمریکا تصاحب نه فقط نفت ایران بلکه منابع نفتی کل منطقه خاورمیانه است، کما اینکه کسینجر در مصاحبه ای گفته بود که 7کشور از جمله ایران باید به خاطر منابع نفتی شان تصرف شوند و البته جهت بهره بردن از منابع نفتی این کشورها باید تجزیه شوند و لذا تجزیه ایران و حتی کشورهای اسلامی منطقه از جمله عربستان بخشی از استراتژی غرب است. لذا آمریکا دست از دشمنی با ما برنخواهد برداشت ولی در این فاصله پیروزی که نصیب ما خواهد شد رو شدن دست غربی هاست و در این بین اظهارات متناقض آمریکایی ها باعث می شود ذهن افراد خامی که فریب این حرفها را خورده بودند روشن شود.
 

*تا چه موقع باید بابت افراد ناآگاه و مسئولینی که فریب دشمن را می خورند هزینه بدهیم؟
تا وقتی که عده ای فریب می خورند باید هزینه بدهیم. در صدر اسلام یاران امام علی (ع) فریب قرآن بر سر نیزه را خوردند و باعث شدند که مالک اشتر را از نزدیکی خیمه معاویه برگردانند؛ یا یاران امام حسن(ع) فریب خوردند و نگذاشتند که حکومت آن حضرت ادامه پیدا کند. در کشور خودمان هم در زمان دولت اصلاحات بخشی از رسانه ها توسط دشمن خریداری شدند و یا بخشی دیگر ناآگاهانه در خدمت دشمن بودند و در این میان نقش رسانه های گروهی در آگاهی دادن به مردم از نیات واقعی دشمن نقش مهم و موثر است.
 

 

*در خصوص این توافق آنچه که دولت ما می گوید از آنچه که غربیها بیان می کنند متفاوت است؟
در توافقنامه عبارت به رسمیت شناختن حق غنی سازی توسط آنها وجود ندارد ولی دراین توافق آمده که ایران تا 5درصد می‌تواند غنی سازی کند. ولی حق غنی سازی ما موکول به اعتراف آنها به این حق نیست بلکه حق ما در معاهده بین المللی NPT آمده است و  آنها در شورای امنیت می‌خواهند که این حق را از ما بگیرند. حتی در قطعنامه شورای امنیت توان موشکی ما را هم مورد هدف قرار دادند.
 

*آیا قرار است که شش ماه دیگر امتیازات بیشتری به غربیها بدهیم؟
البته ما از ابتدا قصد تولید سوخت 20درصد نداشتیم ولی ما به صفحات آن برای راکتور تحقیقاتی برای تولید رادیو دارو که مورد نیاز برای درمان بیماریهای سرطانی است نیاز داریم. ما در گذشته اینها را می خریدیم و این بار هم تقاضا کردیم ولی آنها ندادند و فکر هم نمی کردند ما بتوانیم تولید کنیم. ولی دانشمندان ما توانستند تولید کنند و امروز ما به واردات صفحات نیازی نداریم و حتی می توانیم صادر کنیم و توانستیم نیاز چند سال آینده را تأمین کنیم. اما اینکه آنها اعلام پیروزی می کنند که جلوی ایران را از هسته ای شدن گرفتند برای این است که نیاز تبلیغاتی خودشان را تامین کنند و گرنه خودشان هم می دانند که ایران به دنبال بمب هسته ای نیست. ما از ابتدا به دنبال بمب هسته ای نبودیم هم به دلیل تعهد ما در NPT و هم بر اساس فتوای مقام معظم رهبری که حرام دانسته اند.


آقای جان کری در کنگره اعلام می کند که ایران به دنبال بمب هسته ای نیست و چندین بار هم مقامات غربی هم به این امر اعتراف کردند و در حقیقت در سال 2007، 16 سازمان امنیتی آمریکا طی گزارشی که به درخواست کنگره آمریکا بود اعلام می‌کنند که ایران به دنبال ساخت سلاح هسته ای نیست و هیچ برنامه ای هم ندارد و اگر امروز یعنی سال 2007 بخواهد تصمیم بگیرد که اقدام به ساخت سلاح هسته ای کند تا سال 2015 طول خواهد کشید و در حالی که 16 سازمان امنیتی به این امر اعتراف می کنند آمریکا همچنان بر طبل دروغین که ایران به دنبال بمب هسته ای است می کوبد. اما چرا 16 سازمان امنیتی بر خلاف نظر کاخ سفید چنین گزارشی را اعلام می کنند؟ به این دلیل است که اقدام آنها یک اقدام وطن پرستانه بود و کاری نبود که به نفع ایران انجام دهند. آنها احساس کردند که افراد تندرویی مثل رامسفلد و دیک چنی به دنبال این هستند که آمریکا را به جنگ با ایران بکشانند و آنها این اقدام را به شدت به ضرر آمریکا می دانستند زیرا آنها در عراق و افغانستان با مشکلات زیادی مواجه هستند و حالا می خواستند با ایران اسلامی با این وسعت و حکومت منسجم و نیروهای وفادار وارد جنگ بشوند و پیش بینی آنها این بود که اگر با ایران وارد جنگ شوند این جنگ حداقل 30 سال طول خواهد کشید و پیروزی هم با آمریکا نخواهد بود و لذا برای اینکه دست افراطیون را ببندند این حقیقت را بیان کردند.

 

*پیش بینی شما از نتیجه این توافق چیست؟
این توافق نه جای عزاداری دارد نه جای جشن. اگر آمریکا تمام تحریم ها را بردارد 10 تا 15درصد مشکل اقتصادی ما حل خواهد شد. بیشتر مشکلات اقتصادی ما داخلی است. ما قبل از تحریم هم مشکل اقتصادی داشتیم مشکل بیکاری، کاهش ارزش پول ملی. اینکه من می گویم در هیئت مذاکره کننده آدمهای قوی باشند و مرعوب دشمن نشوند لازم است ولی کافی نیست . رابطه هیئت مذاکره کننده با ساختار داخلی مثل چرخ سوزن خیاطی با سوزن خیاطی می دانم اینکه آلیاژ سوزن خیاطی چه باشد خیلی مهم است ولی مهمتر از آن قدرت و توان چرخ خیاطی است. اقتصاد ما دچار مشکلات زیادی است تعطیلات ما خیلی زیاد است، ساعات کاری مفید ما خیلی کم است. اسراف در کشور ما خیلی زیاد است. از نظر تنبلی اجتماعی ما بعد از اعراب قرار داریم. مردم کالای خارجی را به کالای ایرانی ترجیح می دهند تولیدکنندگان ما اهتمام لازم را به تولید با کیفیت به خرج نمی دهند. همین باعث شده که ما دچار مشکلات عدیده اقتصادی شویم و اقتصاد ما وابسته به نفت شود. اگر مردم و مسئولین به فرمایشات مقام معظم رهبری عمل می کردند امروز ما بودیم که در مذاکرات، آمریکا را تهدید می‌کردیم که که ما نفت به شما نمی فروشیم ولی الان این مشکلات باعث شده که آنها ما را تهدید کنند که نفت از شما نمی خریم. لذاست که مقام معظم رهبری تاکید می کنند ساختار داخلی باید اصلاح شود. ساختار داخلی هم به حکومت، به قوانین و مقررات و شرایط اقتصادی، به فرهنگ عمومی مثل فرهنگ کار، مصرف، وجدان کاری، انضباط اجتماعی و اقتصادی، سبک زندگی و ترجیح کالای ایرانی به کالای خارجی بر می گردد. در سال 90 ساعت مفید کاری در ادارات 64دقیقه بود ولی در سال 91 به 22 دقیقه کاهش پیدا کرد. ما با یک سوم کردن کار توقع داریم ارزش اسکناس ما یک سوم نشود. دلار گران نشد بلکه پول ما بی ارزش شد. پشتوانه پول تولید ثروت است. کار است که ثروت تولید می کند. اگر ساعت کار مفید به دو ساعت می رسید دشمن امید به موثر بودن تحریم ها نداشت و خودشان اعلام کردند که مجموعه کشورهایی که ما را تحریم کردند روزی 2 میلیارد دلار زیان می کنند یعنی حدوداً سالی 700میلیارد دلار. ما در بهترین شرایط 70 تا 100 میلیارد دلار صادرات نفت داشتیم یعنی زیان آنها 10 برابر درآمد نفتی ماست.

اگر ما از خود مقاومت نشان بدهیم و آسیب نبینیم آنها حاضر نیستند چنین زیانی به خود وارد کنند.
 

*آقای ظریف در دانشگاه طی سخنرانی گفت که آمریکا اگر بخواهد با یک بمب می تواند سیستم دفاعی ما را از کار بیندازد. این سخنان ممکن است نشان ترس و انفعال باشد. یعنی در مذاکرات هم این گونه سخن می گویند؟
اگر ایشان چنین حرفی را زده معلوم می شود چنین حرفی را باور دارد هر چند اگر باور هم داشت نباید چنین می زد ولی اگر باور داشته باشد در مذاکرات اثر می گذارد. برای اینکه جنگی صورت نگیرد حاضر می شود امتیازاتی بدهد که لازم نیست داده بشود. لذا لازم است ایشان با توان نظامی ما آشنا شود.


اگر امریکا تا حالا به ایران حمله نکرده نه اینکه نخواسته بلکه ارزیابی آنها این است که نتوانسته اند. از عواقب آن می ترسند آمریکا می تواند جنگی را شروع کند ولی پایان جنگ با او نیست. هیتلر توانست جنگ جهانی را شروع کند ولی در آخر شکست خورد. آمریکا از ویتنام شکست خورد. قطعا از ما شکست خواهد خورد. ما لازم نیست دستمان را دراز کنیم و گلوی امریکا را فشار دهیم خدا با قراردادن تنگه هرمز در اینجا گلوی غرب را در مشت قرار داده است. اگر ما امکان بسته شدن تنگه هرمز را نداشتیم اگر قوای نظامی ما قوی نبودند اگر جنبه های بازدارنده ای مثل حماس و حزب ا.. لبنان و سوریه وجود نداشت و اگر مردم پیروی از ولایت نداشتند تا حالا آمریکا بارها به ایران حمله کرده بود و پیروز هم شده بود. ولی ما قدرتهای زیادی داریم. امروز آمریکا می ترسد که ناو هواپیمابر خود را به خلیج فارس بیاورد می‌داند که ما می توانیم ناو آنها را غرق کنیم و با اینکار اعتبار آمریکا زیر سوال می رود.


لذا ما ضمن اینکه سیاست مان پرهیز از جنگ است ولی باید موارد بازدارنده از جنگ را تقویت کنیم، از نظر نظامی قویتر بشویم، از نظر اقتصادی وابستگی ما به نفت کاهش پیدا کند و حتی قطع شود. مردم باید با کار وتلاش این را محقق کنند.

 


* انتصاب های اخیر در دولت و برخی تصمیم گیریها نشان می دهد که رویکرد بازگشت روال به قبل از سال 84 وجود دارد نظر شما در این خصوص چیست؟
در خصوص برخی تصمیم های دولت مثل احیای سازمان برنامه و بودجه موافق هستم. این سازمان مشکل داشت ولی راه آن پاک کردن صورت مسئله نبود. یا استخدام 500 هزار نفر در طرح مهر آفرین که این امر باعت متورم تر شدن دولت می شد و توقف این طرح کار مثبتی بود. یا در خصوص سود بانکی آقای احمدی نژاد می خواست با دستور سود بانکی را پایین بیاورد اگر این مسئله بدون کارشناسی باشد هزاران مسئله برای کشور بوجود می آورد.


قانون هدفمندی یارانه ها خوب بود ولی مبلغی که تعیین کردند کار اشتباهی بود و الان در تامین اعتبار آن مشکل دارند. بعضی از کارهای دولت احمدی نژاد خوب نبود و باید اصلاح شود ولی اقدامات خوبی هم در دولت قبل صورت گرفته است مثل گسترش سانتریفیوژ ها و یا قرار بودکه مرحله دوم هدفمندی اجرا شود که خوب بود اجرا می شد.
 

مردم توقع دارند از سعی و تلاش مسولین و درآمدهای نفتی بهره ببرند و این اشتباه است. مردم متاسفانه می خواهند که درآمدهای نفتی خرج امور جاری مملکت و رفاه شود نه اینکه تبدیل به سرمایه ای شود که در تولید ثروت به کار رود. ضمن اینکه مردم ما در خصوص درآمدهای نفتی دچار توهم هستند. درآمدهای نفتی را صدها و هزاران برابر مبلغ واقعی می پندارند. اگر از مردم بپرسید که در اوج درآمد نفتی سهم هر ایرانی ماهانه از درآمد نفت چقدر است ارقام میلیونی می گویند اما در بودجه 91 ما که اوج درآمد نفتی ایران پیش بینی شده بود رقم 61هزار میلیارد تومان ذکر شده بود که در طول تاریخ انقلاب بی سابقه بود که سهم هر ایرانی ماهانه 67 هزار تومان می شود. آیا با ماهی 67 هزار تومان می توان معیشت، مسکن و اشتغال را تامین کرد. اما چون فکر مردم می کنند درآمد نفتی خیلی بیشتر از این هاست همه مطالبه گر شدند. همه بحث‌های سیاسی در خصوص توزیع عادلانه بودجه است. کمتر کسی در خصوص تولید ثروت صبحت می کند . ما نیاز داریم که این توهم زدایی از درآمد نفتی در سطح جامعه صورت گیرد. این توقعات توسط هیچ دولتی برآورده شدنی نیست و هر دولتی که بیاید شکست خورده تلقی می شوند زیرا دولتها با استقبال می آیند و با بدرقه بد می روند. هر مسئولی که می آید ابتدا می گوید من یک ویرانه تحویل گرفتم و دوره بعد می گوید که نمی گذارند که من کار کنم. اگر دوره سومی هم بخواهد رئیس جمهور باشد می گوید که باید اختیارات رئیس جمهور بیشتر شود. اگر همه اختیارات را هم داشته باشد نمی تواند کما اینکه اگر خدا هم مسولیت توزیع بودجه (نه تامین بودجه)  را خود بر عهده بگیره باز هم خواسته های مردم برآورده نمی شود. کما اینکه ارث را طبق حکم خدا تقسیم می کینم و همه چیز بستگی به میزان ارث است. یکی از وظایف رسانه های گروهی همین توهم زدایی مردم از درآمدهای نفتی است.


اگر این روال و سبک زندگی مردم تغییر نکند ما به دوران ریاضت اقصادی هم خواهیم رسید. یونان و ایتالیا و اسپانیا که ریاضت اقتصادی دارند تحریم نبودند. ما هم اگر تحریمها نباشد و کاملا ملغی شود اما اگر سبک زندگی مان را اصلاح نکنیم دچار اقصاد ریاضتی خواهیم شد. ما باید کار مفید را افزایش دهیم و روزی 8 ساعت کار مفید بکنیم تا به شرایط مناسب برسیم. اگر ما به شعارهای مقام معظم رهبری عمل می کردیم دشمن امیدی به تحریم ها نداشت.


*در خصوص اتفاقات روز ثبت نام ریاست جمهوری توضیح بفرمایید که اصل جریان چه بود؟ یا در خصوص جریان انحرافی و یا مطالبی که در خصوص تاثیر گذاری اقای مشایی بر روی آقای احمدی نژاد گفته می شود بفرمایید؟
تفکر آقای مشایی یک تفکر انحرافی است و حرفی در آن نیست. از اسلام ایرانی، گفتن بیداری انسانی به جای بیداری اسلامی اینها همه نشان از یک تفکر انحرافی است. وقتی که بنده در مکزیک سفیر شدم روزهای نهایی نمایشگاهی از آثار تاریخی ایران بود که یک میلیون بازدید کننده داشت از این جهت هم خیلی موفق بود و خود آقای مشایی هم افتتاح کرده بود. روزهای آخر نمایشگاه بود که من سفیر شدم و خودم بازدیدی داشتم دیدم که در این نمایشگاه تعداد زیادی از مجسمه های برهنه را در معرض دید قرار داده بودند و از ایران آورده بودند . آن موقع روزهای اخر نمایشگاه بود و قرار بود در جای دیگری برگزار شود. بنده در آنجا به مدیر کل موزه ملی ایران گفتم این مجسمه ها را از نمایشگاه بعدی بردارید ولی او اصرار داشت که باید باشند من گفتم به عنوان سفیر تام الاختیار جمهوری اسلامی ایران اجازه این کار را نخوهم داد. او گفت در 7 کشور قبلی که نمایشگاه داشتیم هیچ سفیری اعتراض نکرد. بنده موضوع را به وزارت خارجه و یکبار هم به صورت یک نامه که خودم به آقای احمدی نژاد دادم منعکس کردم.


یکبار اقای ملک زاده تلفنی سلام آقای مشایی را رساند و به نقل از وی گفت که شما در این خصوص سختگیری نکنید. بنده هم گفتم چنین چیزی امکان ندارد. این موضوع گذشت و فکر کردم موضوع حل شده است تا اینکه آقای بقایی برای افتتاح نمایشگاه بعدی آمد وقتی ما هم برای افتتاحیه رفتیم دیدیم که مجسمه های برهنه در سر درب ورودی نمایشگاه گذاشته بودند همانجا من خیلی ناراحت شدم و به آقای بقایی گفتم که من به شما و آقای مشایی و سازمان میراث فرهنگی اعلام جنگ می کنم. دید که من خیلی ناراحتم گفت چی شده گفتم که من به مدیر کل شما گفته بودم که این مجسمه ها را در نمایشگاه نمایش ندهند و بعد آقای بقایی همانجا دستور جمع‌آوری انها را داد و گفت که ما این مدیر کل را عوض خواهیم کرد. مسئله از دید من حل شد و حتی گزارش آن را به تهران دادم و در همان سفر اقای بقایی قول پرداخت 2700 دلار به سفارت برای برگزاری یک سری نمایشگاه فرهنگی را دادند که البته هیچی هم ندادند. این ماجرا تمام شد تا اینکه آقای ملک زاده شد معاون وزیر خارجه و دیدم اینها که خیلی متعهد نیستند آمدند در وزارت خارجه و تصمیم گرفتم که این موضوع را رسانه ای کنم. یک سری مطالب و عکسها را در این خصوص آماده کردم البته آقای ملک زاده استعفا داد ولی من آن مطالب را منتشر کردم. در واکنش به این انتشار، سازمان میراث فرهنگی شروع کرد به دروغ پراکنی و گفت که قدیری گفته که برای کسانی که مسلمان شوند ما نفری هزار دلار به آنها بدهیم و چون ما این پول رو ندادیم این مطالب را منتشر کرده است. با این دروغ می خواستند من را خراب کنند ولی این پاسخ آنها توهین به مسلمانان مکزیک بود و ادعا کردند که حتی وزارت خارجه مکزیک سفیر ما را خواسته بود. من هم جواب دادم که آدمهای دین فروش هستند که فکر می کنند دین خریدنی و فروختنی است. تا اینکه در انتخابات سال 92 دیدیم که آقای احمدی نژاد تمام تلاش خودش را می کند که اقای مشایی رای بیاورد و البته رای هم نمی آورد و به نظرم آقای مشایی صلاحیت هیچ مسئولیتی را در نظام ندارد.

بعدها فهمیدم که خود آقای مشایی آن مجسمه ها را انتخاب کرده بود. پیش بینی من این بود که اگر در سال 88 رمز فتنه تقلب بود در سال 92 رمز فتنه "آزادی در انتخابات" بود که از زمان رد صلاحیتبرخی کاندیداها شروع می شود و می دانستم که مشایی رد صلاحیت خواهد شد. ولی آقای احمدی نژاد داشت بسیار هزینه می کرد و حدس می زدم که در این دوره آقای احمدی نژاد به فتنه بپیوندد. یکی از خصوصیات من از دوران جوانی این بود که هر کجا احساس کنم که فتنه‌ای بخواهد علیه انقلاب و نظام و امام و رهبری انجام شود من وسط میدان دفاع خواهم کرد و تماشاگر نخواهم بود. ارزیابی کردم و فکر کردم اگر من بیایم کاندیدا شوم و احراز صلاحیت نشوم به عنوان یک احراز صلاحیت نشده بهتر می توانم از نظام دفاع کنم و ثبت نام را گذاشته بودم روز آخر و می دانستم که امکان ندارد همه نامزدهای سرشناس که تعدادشان زیاد بود تایید صلاحیت شوند و گفتم که اگر تایید شدم تبلیغات خواهم کرد و حرفهایی را که باید بزنم خواهم گفت و اگر ببینم که حضور من به ضرر اصول گرایی است به نفع یک اصول گرا کنار خواهم رفت و اگر احراز صلاحیت نشدم به گونه دیگر دفاع خواهم کرد. روز ثبت نام من نامه‌ای در خصوص آقای مشایی به شورای نگهبان نوشته بودم و مستندات هم پیوست بود که اگر مشایی ثبت نام کرد این نامه را تحویل دهم در غیر این صورت نه.

در روز ثبت نام متوجه شدم آقای مشایی به همراه آقای احمدی نژاد برای ثبت نام آمدند و از این کار آقای احمدی نژاد تعجب کردم و این بی تدبیری بیشتر از این نمی شد و تصمیم گرفتم که با این موضوع برخورد کنم و منتظر شدم که صحبتهای آنها در سالن کنفرانس تمام شود. همین که صحبتهای آنها تمام شد و داشتند می رفتند کنار من رفتم پشت تریبون و آن مطالب را گفتم و در این حین یکی از طرفداران مشایی آمد و گفت شما حق صحبت ندارید و بحث شد و یکدفعه زد میکروفون ها را ریخت روی زمین و من هم به صحبتهای خودم ادامه دادم و این اتفاق خیلی منعکس شد و خدا کمک کرد چنین موقعیتی پیش آمد. تمام مطالب رو در خصوص مجسمه ها و مشایی و فساد در دفتر رئیس جمهور را گفتم و این حادثه جزو 4 خبر آن روز رسانه ها بود و فکر می کنم اثرات مثبتی هم داشت.


*در مقطع فتنه سال 88 اوضاع در مکزیک چگونه بود؟
رسانه های صهیونیستی در مکزیک اظهارات کروبی و موسوی را تیتر اول می کردند. مرتب این تبلیغات منفی در آن مقطع صورت می‌گرفت. تبلیغات جهانی از قبل از انتخابات به گونه ای بود که اگر آقای احمدی نژاد پیروز شود آنها ادعای تقلب بکنند و این قضایا قابل پیش بینی بود وقتی که این قضایا پیش آمد از معدود سفرایی که از نظام علیه تبلیغات خارجی دفاع کردند من بودم.با CNN مصاحبه کردم که در مورد ندا آقا سلطان پرسیدند که چرا کشته شد گفتم این را از CIA بپرسید که او را کشتند که حتی رئیس سازمان CIA موضع گیری کرد. حتی از وزارت خارجه ایران به من گفتند که سیاست ما این است به خاطر دروغ پردازی CNN با آنها مصاحبه نشود گفتم که شما اشتباه می کنید که صحنه را خالی می کنید تا آنها هر چی خواستند بگویند.

 

*در مورد سران فتنه عده ای از آزادی آنها می گویند. نظر شما چیست؟

به نظر من کسانی باید در نظام مسئولیت بگیرند که در مواقع حساس مدافع نظام باشند نه اینکه بنزین روی اتش بریزند مثلاً همین آقای توفیقی در فتنه در تحصن دانشگاه تهران شرکت کرده بود و می گفت که تقلب شده است. کسی که در فتنه ها همگام با دشمن حرکت کند به درد هیچ مسئولیتی در نظام نمی خورد. در مورد آقایان موسوی و کروبی حصر خانگی مصلحت بود نه حق. حق این بود که در دادگاه محاکمه شوند. اتهام اینها کودتا علیه آراء ملت بود. اگر این کاری که اصول گرایان در پیروزی آقای روحانی کردند و به ایشان تبریک گفتند در دوره قبل صورت میگرفت خیلی از این تحریمها و توطئه ها پیش نمی آمد اما آقای موسوی خیانت کرد و حتی اقای خاتمی که رئیس جمهور بود و به موسوی تبریک گفت خیانت کرد و باید محاکمه شوند.


*بعوان آخرین سوال در مورد سابقه آشناییتان با ادواردو آنیلی بگویید؟
ما اول انقلاب مناظره ای داشتیم 29 فروردین 59 در اوج تهدیدات نظامی آمریکا سر مسئله گروگانها و رسانه ها که هر آن احتمال حمله نظامی آمریکا را می دادند. یک مناظره ای ما را دعوت کردند بین سفارت امریکا و عراق و من هم مسئول مطبوعاتی سفارت ایران بودم که در ابتدا من مناظره با دیپلمات های امریکایی را قبول نکردم و گفتم که اگر به عنوان خبرنگار باشیم قبول می کنم و قرار شد هر سه دیپلمات به عنوان خبرنگار شرکت کنیم و من مناظره را با این جمله به نام خداوند قویتر از ناوهای امکریکا شروع کردم که البته این فیلم بعدها که مستند انیلی را ساختند دیده شد. ادواردو از این جمله خیلی خوشش آمده بود و خیلی ها تحت تاثیر این جمله قرار گرفته بودند و هفته بعد از این برنامه می آید در منزل ما در حالیکه او چهار سال قبل از انقلاب در اثر خواندن قران مسلمان شده بود. پدر او مسیحی کاتولیک و مادرش یهودی صهیونیست بود. خودش هم با انجیل و تورات آشنا بود و اتفاقی در کتابخانه با قران آشنا می شود و چند جمله ای می خواند و احساس می کند که این جملات متعلق به بشر نیست. بعد هم این فرد که سوپر میلیاردر است در خانواده تحت فشار قرار می گیرئ که دست از اسلام بکشد و گرنه او را از ارث محروم می کنند و می بایست بین این دو یکی را انتخاب می کرد. سعی می کرد آن ثروت را بدست آورد بدون اینکه دست از اسلام بکشد. وقتی مطئمن شد هیچ راهی ندارد و به ثروت هم نخواهد رسید، تصمیم گرفت بیاید ایران و در حوزه قم طلبه بشود که فرصت به او ندادند و شهیدش کردند و چند بار هم به ایران آمد. وی مقلد امام(ره) بود و بعد هم مقام معظم رهبری. شهادت او را خودکشی نشان دادند همانطور که خودش پیش بینی می کرد. یک خواهر داشت که شوهر اول خواهرش پسر صهیونیست های فرانسه بود و از او 4 پسر داشت که بعد طلاق می گیرد و با یک مسیحی ازدواج می کند. مادر آنیلی که صهیونیست بود و صهیونیست ها برای بدست آوردن ثروت با افراد ثروتمند ازدواج می کردند تا از این طریق ثروت به فرزندان آنها برسد البته کار به اینجا ختم نمی شود وقتی یک یهودی وارد یک خانواده ای می شود مرگ و میز هم درآن خانواده زیاد می شود به نحوی که سهم الارث یهودی‌ها بیشتر شود و در خانواده آنیلی چنین اتفاقی رخ می دهد.
با تشکر از حضور شما در دفتر سایت و پاسخگویی به سؤالاتمان.

۹۲/۱۰/۱۶

نظرات  (۱)

۱۸ دی ۹۲ ، ۱۳:۵۸ دوست داره احمدی نژاد :
فقط اقای رئیس مردم منتظر بودند بداند که شما چه کسانی را مورد وثوق در پست گرفتن در نظام میدانید که به انها اقتدا کنند، بعد از فصل الخطاب های جدید چشم مان به نئو فصل الخطابی دیگر هم روشن شد. اقای دکتر باید بگویم در مکزیک بودید ، ولی به جد سالها از دورانی که در ان زندگی میکنیم عقب تشیف دارید ، سالها باید بگذرد تا منتقدان ان مردی را که رفته و اصحاب او را بشناسند، البته کاش زمانی این فهم برایشان رخ دهد که سر به سنگ نخورده باشد که انوقت دیر است ...
(البته میدانم برایتان قابل انتشار نیست)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">