متن کامل مصاحبه قدیری ابیانه با روزنامه ملت ما در مورد اوضاع سوریه
متن کامل مصاحبه قدیری ابیانه با روزنامه ملت ما در مورد اوضاع سوریه
قدیری ابیانه: طرح صلح کوفی عنان مانند قطعنامه 598 است
17 فروردین 1391
جهان
| سمیه دژ|: در طول بیش از یکسالی که از نا ارامیهای سوریه سپری میشود بازیگران مختلف منطقهای و بینالمللی سعی داشته له یا علیه دولت اسد در این منناقشه نقشآفرینی کنند. یکی از قدرتهای بینالمللی که در قامت رهبری مخالفان اسد ظاهر شده امریکاست. ایالات متحده امریکا هر چند تاکنون نسبت به تجهیز نظامی مخالفان اسد چراغ سبز نشان نداده است ولی با حمایت از قطعنامههای ضدسوری در سازمان ملل و اعمال تحریمهای مختلف علیه سوریه و همچنین سازماندهی کشورهای عربی علیه سوریه و همچنین تعیین استراتژی ضدسوری برای ترکیه درصدد بوده است بیشترین فشارها را به اسد وارد سازد.«ملت ما» درگفتوگو با دکتر محمدحسن قدیری ابیانه سفیر پیشین ایران در مکزیک و استرالیا و دکترای علوم دفاع استراتژیک و کارشناس مسائل بینالملل، تحولات سوریه و نقش امریکا در آن را مورد واکاوی قرار داده است.
***
بررسی مسایل سوریه در گفت و گوی« ملت ما» با محمد حسن قدیری ابیانه :
ملت ما: استراتژی امریکا در قبال تحولات سوریه از آغاز ناآرامیها تاکنون به چه صورت بوده است؟
محمد حسن قدیری ابیانه: در حقیقت استراتژی امریکا در قبال سوریه، سیاستی ضدمقاومت و به نفع اسرائیل است. وجود حزبالله در لبنان و وجود سوریه به عنوان جبهه مقاومت به عنوان راه کمکرسانی به لبنان عاملی است که برای نخستینبار اسرائیل را در زیادهخواهی و توسعهطلبیاش با شکست روبهرو کرده و شکست تاریخی و سنگینی را بر اسرائیل تحمیل کرده است و شعار نیل تا فرات رژیم صهیونیستی به شعار نهر تا بحر توسط مسلمین تبدیل شده است.
یعنی آزادسازی کل سرزمین فلسطین و بازگشت فلسطین به تمامی در نقشه جهان. لذا امریکاییها سعی میکنند تا از طریق سرنگونی حکومت اسد و جایگزینی حکومت دستنشانده این سیاست کلان را تغییر دهند و به نفع رژیم صهیونیستی عمل کنند تا بعد بتوانند حزبالله را به عقیده خود محاصره کرده و قتل عام کنند.
بدینترتیب در مسئله سوریه بدون تردید دمکراسی و حقوق مردم و حق دخالت مردم در سرنوشت خودشان به هیچعنوان مطرح نیست. چرا که تاریخ نشان میدهد امریکا از بدترین دیکتاتوریها و مستبدترین حکومتها حمایت میکند و اکثریت اعضای اتحادیه عرب که با این سیاست امریکا همسویی میکنند حکومتهای دستنشانده سلطنتی و مرتجع و فاسد هستند. چطور میشود اردن، مراکش، عربستان و قطر خواستار دمکراسی در سوریه شوند در حالی که آزادی در سوریه به مراتب بیشتر از این کشورها است.
استراتژی غرب علیه سوریه، حزبالله و فلسطینیها در راستای متوقف ساختن بیداری اسلامی است. بیداری که در ادامه، حکومتهای دستنشانده بیشتری را سرنگون میکند و تحولات عظیمی در این مقطع تاریخی در کل جهان بهویژه در جهان اسلام از خود برجا میگذارد. رویارویی در منطقه عملا دو محور دارد یکی محور اسرائیل و دیگری محور ایران است و غربیها میخواهند تمام سنگرهایی که مقابل اسرائیل وجود دارد را از بین ببرند. سوریه و حزبالله لبنان و حماس به عنوان خط مقدم جبهه مقاومت علیه رژیم صهیونیستی و سپس ایران را از سر راه خود بردارند. در این راستا دست به هر جنایت و دخالتی میزنند.
ما شاهد حمایت از تروریستها و عملیات انتحاری و انفجاری و سربریدن مردم بیگناه هم از طرف آنها هستیم حتی رسما برای مزدوران تروریست حقوق و دستمزد تعریف کردهاند.
همانطور که میدانید خانم کلینتون بارها اعلام کرده که از طرف القاعده نگران هستند حتی با تجهیز مخالفان به سلاح هم تاکنون مخالفت کرده است. سرنگویی اسد در صورت جایگزینی بدتر قطعا به ضرر امریکا است. آیا این نگرانیها موجب آن نمیشود که امریکاییها خواهان مدارا با اسد باشند تا جایگزین بدتر؟
شاخه عربی القاعده بهویژه در عراق و کلا در خاورمیانه بعد از دستگیری بنلادن تحت نفوذ امریکا قرار گرفت و عملیاتی که انجام میدهد تحت حمایت و خط دهی امریکا صورت میگیرد و امریکا توانسته است از این جهت نفوذ پیدا کند و کارهایی که القاعده در آن کشورها انجام میدهد در راستای مصالح اسرائیل و امریکا علیه نیروهای مقاومت است و لذا این اظهار نگرانی نوعی ردگم کردن است. همانطور که آمریکا جنایتکاران امریکایی را به شرط حضور در جبههها علیه کشورهای اسلامی از زندان آزاد میکند، همین کار را هم در ارتباط با سوریه انجام میدهد یعنی نیروهای القاعده را به شرط مبارزه با دولت سوریه آزاد میکند یا حتی مورد حمایت قرار میدهد. در ضمن اقدامات امریکا و اسرائیل با اقدامات القاعده تفاوت چندانی ندارد.
شما فرمودید که امریکا از طرف القاعده و سلفیها نگرانی چندانی ندارد آیا فکر میکنید که امریکا سلفیها را به اسد ترجیح میدهد؟ آیا فکر نمیکنید کنار آمدن با اسد به مراتب با کنار آمدن با سلفیها برای امریکا آسانتر است؟
محوری که در حال حاضر تشکیل شده است ایران، عراق، سوریه و لبنان را از یک طرف و تحولاتی که در تونس و مصر تحقق یافته و تحولاتی که در لیبی و یمن مورد پیشبینی است غرب را نسبت به شکلگیری تمدن بزرگ اسلامی و ساقط شدن حکومتهای دست نشانده، بسیار نگران کرده است و در واقع مخالفت با اسد تلاشی است برای برهم زدن این روند. وقتی آنها با حکومت اسد مخالفت میکنند قطعا قصد روی کار آوردن سلفیها یا دیگران را ندارند بلکه خواهان تجزیه سوریه هستند، همانطور که به دنبال تجزیه عراق و ایران و سایر کشورها هستند.
به نظر میرسد که طولانیتر شدن و ادامه بحران در سوریه به مراتب برای رژیم صهیونیستی مفیدتر است. چرا که سوریه به عنوان یکی از اعضای محور مقاومت ضعیفتر خواهد شد؟
همواره ایجاد مزاحمت برای حکومت سوریه جزو خواستههای اسرائیل بوده است. لذا اگر این خرابکاریها و اعمال تروریستی و ایجاد ناامنیها، حتی با وجود عدم سقوط اسد ادامه پیدا کند این برای اسرائیل به مراتب بهتر از سوریهای با ثبات است که یکی از اضلاع اصلی محور مقاومت است. لذا آنها به تلاش خود در جهت افزایش ناامنیها و ناآرامیها ادامه خواهند داد ولی روزبهروز نیروهای مزدوری که در قبال گرفتن حقوق و امیدهای واهی علیه ملت خود دست به جنایت و تضعیف موقعیت کشور خودشان زدند ناامید خواهند شد و این مسئله استحکام حکومت سوریه را به دنبال خواهد داشت یعنی سوریه بعد از این بحران به مراتب از سوریه قبل مستحکمتر خواهد بود همانگونه که با شکست منافقین و گروهکها در ایران هنگامی که دست به مبارزات مسلحانه میزدند، با وجود توطئههای صورت گرفته نظام جمهوری اسلامی تحکیم شد. ما میتوانیم از همین الان سیاستهای دشمنان سوریه را شکست خورده بدانیم کمااینکه اسرائیل اعلام کرده عدم سرنگونی بشار اسد بزرگترین شکست رژیم صهیونیستی در تاریخ شکلگیری این رژیم خواهد بود.
ما هم باید به نوبه خود از مقاومت دولت سوریه و حفظ آن در جبهه مقاومت حمایت کنیم کما اینکه این کار را میکنیم و خواهیم کرد و باید بدانیم با وجود توطئه غربیها و صهیونیستیها و مرتجعین عرب مثل قطر و عربستان علیه حکومت سوریه روند امور به سمتی است که حکومتهای دستنشانده بیشتری ساقط میشوند و مردم به حکومت میرسند و جهان اسلام به سمت شکلگیری تمدن اسلامی پیش از گذشته حرکت میکند و در این بیداری موقعیت جمهوری اسلامی روز به روز بهتر و نفوذ آن در افکار عمومی جهان اسلام بیشتر و در همین راستا موقعیت سوریه و لبنان هم بهتر خواهد شد.
موضعگیری ایران نسبت به مسائل سوریه باید چگونه باشد؟ ایران در این موقعیت حساس چه نوع کمکهایی میتواند به سوریه داشته باشد؟
اینکه چه کمکهایی باید صورت بگیرد را باید مقامات مسئول بیان کنند اما قطعا ما باید بدانیم در حقیقت حفظ سوریه در جبهه مقاومت ضدصهیونیستی برای امنیت کشورمان ضروری است و اگر نیاز باشد باید آن را انجام دهیم الان کشورهای غربی، عربی یا حتی ترکیه به مخالفان در سوریه سلاح ارسال میکنند. البته در حال حاضر کشور سوریه در شرایطی است که نیازی به دریافت کمک از سوی ایران ندارد.
با طرح صلح کوفی عنان و پذیرفتن آن توسط دولت و ارتش آزاد سوریه بحران سوریه وارد فاز جدیدی شده است آیا مواضع امریکا نسبت به مسائل سوریه تغییر خواهد کرد یا همان مواضع قبلی را پی میگیرد؟
چیزی از خصومت امریکا و اسرائیل و کشورهای مرتجع علیه سوریه کم نمیشود اما اگر آنها به این نتیجه برسند که با وجود تمام تلاششان قادر به سرنگونی نظام بشار اسد نیستند، روش و راهکارهای خصومت خود را با سوریه تغییر میدهند کمااینکه با شکست صدام در مقابل ایران استراتژی آنها تغییر کرد ولی چیزی از خصومت آنها کم نشد. اگر در حال حاضر آنها به ایران حمله نمیکنند به این دلیل نیست که نمیخواهند، در واقع به این دلیل است که آنها احساس میکنند قادر به انجام چنین کاری نیستند. خصومت آنها علیه نظام سوریه ادامه پیدا خواهد کرد ممکن است تنها شکل آن تغییر کند.
تقریبا تمامی کارشناسان بر این باورند که طرح صلح کوفیعنان به نفع دولت اسد و به ضرر مخالفان است. چرا که فکر میکنند این آتشبس 48 ساعته فرصتی مناسب برای تجدید قوای اسد است و چون در ساختار مخالفان انسجام چندانی وجود ندارد مخالفان آتشبس را زیر پا میگذارند. با در نظر گرفتن این مطالب اقدام بعدی امریکا چه خواهد بود؟
امریکاییها تلاش میکنند از هرجا که میتوانند علیه دولت سوریه رخنه کرده و سوءاستفاده کنند و بدون اینکه بهطور علنی با طرح کوفیعنان مخالفت کنند عملا درصدد کارشکنی علیه آن خواهند بود.
فکر میکنید امریکا در حال حاضر دقیقا از کوفیعنان چه میخواهد آیا میخواهد زمینه را برای سرنگونی اسد فراهم کند یا زمینه را برای مذاکره آماده کند؟
قطعا هدف امریکا براندازی اسد و جانشینی دستنشاندگان خود و در نهایت تجزیه سوریه است. آنها میخواهند حکومت سوریه را مانند مبارک و عبدالله صالح که در راستای امریکا حرکت میکنند تبدیل کند. کمااینکه امریکا پس از اشغال عراق درصدد تجزیه آن برآمد و ما آن را در مناطق مختلف عراق شاهد هستیم. امریکا حتی این هدف را در لیبی و سودان هم دنبال میکند.
به هرحال امریکا تا زمانی که سوریه در خط مقاومت علیه رژیم صهیونیستی قرار دارد به خصومت خود ادامه خواهد داد.
آیا انتخابات امریکا در رویکرد آن کشور نسبت به مسائل سوریه تاثیری داشته است؟
خیر. هیچ تاثیری در آن ندارد، البته امریکا در آستانه انتخابات در شرایطی نیست که بتواند وارد جنگ نظامی با کشور دیگری شود، همانطور که اوباما گفته است اقدام نظامی امریکا علیه افغانستان و عراق با شکست مواجه شده است و اقتصاد امریکا را مختل کرده است.
البته جمهوریخواهان مواضع تندتر و جنگطلبانهتری حتی درباره ایران نسبت به دمکراتها دارند. زمانی که بوش پسر در راس قدرت بود و خود را مامور خداوند برای مهار ایران میدانست نتوانست کاری از پیش برد.
وی جمله حقی را مطرح کرد و آن جمله این است: اگر من نتوانم تکلیف ایران را مشخص کنم پس از من هم کسی نخواهد توانست.
کمااینکه نه او توانست و نه بعد از او کسی قادر به انجام این کار است. روز به روز برای امریکا مشخص میشود که قدرت تقابل با ایران را نخواهد داشت و مجبور به عقبنشینی خواهد شد و هر حکومت دستنشانده که در جهان اسلام سرنگون شود و حکومتی مردمی سرکار بیاید دولت امریکا ضعیفتر و بر قدرت ایران و جهان اسلام اضافه خواهد شد.
پس از عبور امریکا از دوره انتخابات آیا فکر میکنید استراتژی این کشور نسبت به مسائل سوریه تغییر میکند؟
مواضع کلی امریکا چه دمکراتها و چه جمهوریخواهان حمایت بیدریغ از اسرائیل و دشمنی با جهان اسلام است در استراتژیها تغییری ایجاد نخواهد شد، در سیاستها ممکن است تغییرات جزئی حاصل شود کمااینکه اوباما دقیقا سیاستها و تحریمهایی را که دولت بوش علیه ایران اعمال کرده بود ادامه داد و تشدید کرد ولی نتیجهای از این سیاستها عاید آنها نمیشود و دلیل بزرگ در مورد سوریه نیز این است که ملت بزرگ سوریه از دولت سوریه به دلیل مقاومت ضدصهیونیستی راضی است و حمایت میکند.
آیا فکر میکنید که طرح صلح کوفیعنان در سوریه موثر است یا صرفا اقدامی در جهت حل مشکل است؟
کوفیعنان هم در زمین غرب بازی میکند ولی چون به نمایندگی از سازمان ملل وارد سوریه شده است نمیتواند عین مواضع غربیها را اتخاذ کند. میتوانم بگویم طرح صلح او مانند قطعنامه 598 برای ایران است. هرچند قطعنامه عادلانهای نیست ولی به دلایلی در آن زمان ایران آن را پذیرفت و بخشی از حقوق ما در آن لحاظ شده است. طرح صلح کوفیعنان مورد قبول دولت سوریه واقع شده است ولی قطعا غربیها تلاش میکنند در آن اختلال ایجاد کنند.
یکی از مسائل مهم درباره سوریه این است که آیا این تحولات به سقوط اسد منتهی میشود؟ شما در این باره چه ارزیابی دارید؟
چنین تحولی بعید به نظر میرسد چرا که بشار اسد مورد حمایت مردم سوریه است و اعلام کرده خواستار اجرای اصلاحات در کشور سوریه است و مردم هم از حکومت و هم از اصلاحات حمایت میکنند. بنابراین حکومت بشار اسد ماندنی است و حتی غربیها هم متوجه آن شدهاند و سیاست ضدامریکایی و ضدصهیونیستی سوریه پس از آن تشدید خواهد شد.
مردم سوریه مشاهده کردهاند که در یک موقعیت حیاتی برای کشورشان، ایران و حزبالله لبنان از آنها حمایت کردند و دیگران که ادعای حمایت داشتند مانند ترکیه و سایر کشورها به ملت سوریه خیانت کردند. بنابراین، این تحولات موجب عمیقتر شدن رابطه دوستی مردم سوریه با ایران و حزبالله خواهد شد و مقاومت دولت سوریه علیه اسرائیل افزوده خواهد شد.