پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

اطلاعیه : جهت عضویت و مطالعه مطالب، به آدرس ghadiri1404@ در تلگرام، بپیوندید
محمد حسین قدیری ابیانه
فیلم معرفی قدیری ابیانه در کادر زیر:
Loading
پیوندها
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
محمد حسین قدیری ابیانه
آخرین نظرات

چهارشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۲، ۱۰:۱۷ ب.ظ

۰

http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1391/6/20/210995_705.jpgگفتگو با دکتر "قدیری ابیانه" درباره سیاست پهلوی: ایران پیش مرگ امریکا در منطقه

سیاسیت های داخلی و خارجی ایران به تصمیم خارجی ها بستگی داشت و علی الخصوص توسط آمریکا و انگلیس گرفته می شد/ قبل از انقلاب هیچ کشوری سعی نمی کرد با ایران لابی کند یا نظر ایران را به دست بیاورد/ طوری قوانین را تنظیم کردند که واردات به راحتی و صادرات به سختی انجام بگیرد/ وقتی سفیران امریکا یا انگلیس با شاه حرف می زدند گاها بر سر او فریاد می کشیدند.

برای مردم: در شرح آنچه که بر تاریخ گران بار ایران در زمان طاغوت گذشته است؛ خیانت های بسیاری را استعمارگران بر ملت ایران روا داشته‌اند. در این باره شاید هیچ شاهدی بهتر از رفتارهای دیپلماتیک شاه و نحوه‌ی برخورد مستکبرین با عناصر حکومت پهلوی بیانگر سوء استفاده های دشمنان نمی باشد. در این باره گفتگویی داشتیم با دکتر قدیری ابیانه که برای مردم منتشر می شود.

گفتگوی برای مردم با دکتر قدیری ابیانه:

برای مردم: سیاست های داخله وخارجه ی ایران در زمان قبل از انقلاب را چطور ارزیابی می کنید؟

http://www.mashreghnews.ir/files/fa/news/1391/6/20/210995_705.jpg

من معتقدم سیاسیت های داخلی و خارجی ایران به تصمیم خارجی ها علی الخصوص آمریکا و انگلیس بستگی داشت. حتی این کشورها در تعیین مقامات کشور نقش اصلی را ایفا میکردند و در انتخاب رضاخان و روی کار آمدن پسرش میبینیم نقش اصلی را انگلیس داشت. رضاخان مسئول اسطبل های سفارت هلند بود و بعدها توسط انگلیس انتخاب شد تا حکومت را به دست بگیرد و برای ما قلدری می کرد و برای آنها متواضع و خاشع بود. در تاریخ نقل است در زمانی که به او گفتند باید بروی نمی گوید «چرا بروم؟» یا شما که هستید که می گوئید بروم؟ بلکه می گوید «کجا باید بروم؟» که از دادن این اطلاعات هم به او سر باز زدند.

برای مردم: آیا این نوع برخوردها در دوران پهلوی دوم ادامه داشت؟

بله، این جریان در دوران محمد رضا هم تکرار شد. او بعد از تصمیم انگلیس به تبعید رضا خان از سفارت انگلیس می پرسد که آیا تصمیم این است که «من شاه باشم»؟ حتی زمانی که به او می گویند برو او همان گونه که پدرش برخورد کرده بود، برخورد می کند و فقط می پرسد: «کجا باید بروم؟»

زمانی که سفیران امریکا یا انگلیس با شاه حرف می زدند گاها بر سر او فریاد می کشیدند، گویی که امیری با نوکرش حرف می زند در حالی که در بعد از انقلاب، انگلیس در کشور ما سفارت داشت و جرات نمی کردند که با سرایدار وزارت خانه های ما غیر محترمانه حرف بزنند.

برای مردم: جهت گیری های سیاست های خارجی شاه و دولتش را چگونه بررسی می کنید؟

سیاست خارجی هم در دست آنها بود، یعنی هر چه آنها می گفتند رای شاه بود. در مجامع بین المللی آنها موظف بودند تا از رای امریکا حمایت کنند و استقلال رای اصلا مفهومی نداشت کما این که الان هم کشورهایی وجود دارند و شرایط برای آنها همین گونه است. نظیر عربستان، بحرین و...

برای مردم: شرایط و میزان تاثیر گذاری ایران در سطح بین الملل را در قبل و بعد از انقلاب چگونه مقایسه می کنید؟

من در اوایل انقلاب از کاظم رجوی – برادر مسعودرجوی- که کارمند قبل از انقلاب وزارت خارجه و سرپرست سفارت ایران در نیویورک در سازمان ملل بود پرسیدم که وضعیت سفارت ما در قبل و بعد از انقلاب چه تغییری داشته؟

او گفت: قبل از انقلاب هیچ کشوری سعی نمی کرد با ایران لابی کند یا نظر ایران را به دست بیاورد. زیرا که رای ایران مشخص بود یعنی در مجامع بین المللی تصمیم ایران را سفرای آمریکا تعیین می کردند. اما بعد از انقلاب کشورهای مختلفی مراجعه می کنند تا نظر ایران را در مورد مسائل بدانند زیرا ایران استقلال رای پیدا کرد و کشورها این را می فهمیدند .

در بعد از انقلاب ایران نه تنها نگذاشت که آمریکا و کشورهای دیگر در رای او دخالت کنند و برای او تصمیم بگیرند بلکه حتی با دخالت آنها در امور سایر کشور ها مخالفت کرد.

برای مردم: یعنی ایران دخالتی در امور منطقه نداشته است؟

خیر! دخالت داشت اما ایران مامور بود که به نفع آمریکا دخالت کند و به نحوی پیش مرگ آمریکا باشد. مثلا در درگیری عمان دیگر آمریکا نیازی به اعزام نیرو نمی بیند بلکه ایران خودش آنها را سرکوب می کند آن هم نه در راستای منافع خودش بلکه در راستای منافع امریکا .

خاطره ای از مادر شاه هست که می گوید روزی پسرم را دیدم که غمگین است. از او پرسیدم چه شده؟ پاسخ داد: تف به این سلطنت. پرسیدم چه شده؟ گفت نیروی هوایی ایران با خلبان ایرانی هواپیماهایی رو به جنگ ویتنام فرستاده بدون این که آمریکایی ها یا مقامات نیروی هوایی از من اجازه بگیرند بلکه حتی مرا مطلع نکردند.

زمانی هم که سه کشور پیروز در ایران به عنوان پل پیروزی در حضور شاه جوان ایران جلسه می گیرند. صندلی برای شاه ایران نمی گذارند بلکه او مثل یک « آژودان» در خدمت آنها ایستاده بود. شاه از نقش خود اطلاع کافی داشت و حیطه ی اختیارات خود را می دانست و به عنوان ژاندارم آنها انجام وظیفه می کرد.

برای مردم: با توجه به این که ایران صادر کننده ی عظیم نفت بوده آیا نمی توانست از این قدرت استفاده کند؟

همیشه کشورهای استعمارگر هدف و تلاششان این بوده که کشورهای مسلمان و یا نفت خیز صرفا فروشنده‌ی نفت باشند و نتوانند از نفت به عنوان اهرم قدرت استفاده کنند. پس باید کاری کنند که تنها نیاز به فروش نفت داشته باشند تا به منافع قدرت های استعمارگر آسیبی نرسانند. و لذا استراتژی آنها این بود که نباید این کشورها تولید ثروت بکنند تا محتاج به فروش نفت باشند. آنها برای این کار سیاست های مختلفی را در پی گرفتند، تخریب فرهنگ کار و ترویج مصرف گرایی یکی از این کارها بود.

برای مردم: چند نمونه از اقدامات آنها را اشاره می کنید؟

مثلا در بنادر ما، طوری قوانین را تنظیم کردند که واردات به راحتی و صادرات به سختی انجام بگیرد. جهت گیرهای آمریکا و انگلیس در گفتارهای سفر ایشان مشخص می شود. زمانی که آخرین سفیر انگلیس قبل از انقلاب خطاب به سرمایه دارانی که می خواهند در ایران سرمایه گذاری کنند می گوید: به هیچ وجه درایران سرمایه گذاری نکنید و اگر ناچار به سرمایه گذاری شدید فقط در کالای منتاژی باشد. سخن هویدا هم که گفته بود هر ایرانی باید یک پیکان داشته باشد دنباله رو همین مسئله است.

برای مردم: تاثیرات این سیاست ها بر جامعه ی آن روز ایران چگونه بوده است؟

در حالی که در زمان شاه 5 میلیون و 400هزار بشکه نفت صادر می شد یعنی به ازای هر ایرانی 5 برابر صادرات نفت در قبل از تحریم اخیر، فقر در کشور بیداد می کرد. 35 سال تلاش برای رفع فقر هنوز هم به انتها نرسیده است. در آن دوره علی رغم صادرات 5 برابر نفت به ازای هر ایرانی امید به زندگی یا عمر متوسط "52" سال بود و مثلا در استان یزد حتی یک دانشکده وجود نداشت. سیاست های کشور در راستای منافع کشور نبود و همچنین بر ضد اسلام و به نفع صهیونیست ها عمل می شد.

 انتشار : 16/11/1392

۹۲/۱۱/۱۶

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">