آثار مذاکرات هستهای بر بازار سهام
«محمدحسن قدیری ابیانه» کارشناس عالی امور راهبردی، درمورد تاثیر نتیجه مذاکرهها بر اقتصاد و بازار سرمایه، گفت: بازار ارز و بازار سرمایه بیش از هرچیز تحت تاثیر عوامل روانی بازار قرار دارد و نوسان قیمتها از منطق اقتصادی برخوردار نیست. وقتی در مذاکرهها لبخند بر لبها میآید، قیمت ارز کاهش مییابد و وقتی اخمها درهم میرود، قیمتها افزایش پیدا میکند. دلالان با آگاهی از این وضعیت روانی بازار، تلاش میکنند از هر تحولی برای خرید یا فروش ارز، سکه یا سهام برای افزودن به ثروت خود استفاده کنند. مردم عادی که از مسایل بینالمللی و اقتصادی آگاهی زیادی ندارند، با هجوم خود برای خرید یا فروش ارز و سکه، بر سود سوداگران میافزایند. او افزود: در مذاکرههای شش ماه گذشته قرار شد 4.2 میلیارد دلار از پولهای بلوکه شده ما را پس بدهند که آن هم با تاخیر بود و چنین موضوعی میتواند در بالا و پایین شدن قیمتها تاثیرگذار باشد؛ این در شرایطی بود که سال گذشته 30 میلیارد دلار اضافه مصرف سوخت داشتیم که این اضافه مصرف بیش از هفت برابر رقمی بود که قرار بود طی شش ماه به ما پس داده شود. آنچه بیش از همه در اقتصاد کشور و تقویت پول ما تاثیرگذار است، سبک زندگی مردم است که شامل روزهای تعطیل، ساعت مفید کاری، رتبه ایران در تنبلی اجتماعی، بار تکفل و نوع مصرف و اسراف و ترجیح کالای ایرانی یا خارجی بر یکدیگر است. اینها مسایلی است که قاعدتا باید در نوسانها تاثیر منطقی بگذارد. البته من معتقدم موضوع هستهای بهانه است. واقعیت این است که آمریکا در حال سقوط از موضع تکابرقدرتی یا تکقطبی است. جهان به سمت چندقطبی شدن میرود.
قدیری ابیانه تأکید کرد: قطب بزرگ اسلامی باوجود فراز و فرودها در حال شکلگیری است. ایران هم رهبریت این تمدن بزرگ اسلامی را به اذعان دوست و دشمن برعهده دارد و تنها راهی که آمریکا میتواند ازطریق آن جلوی سقوط خود را بگیرد، اشغال منابع نفتی کل منطقه ما یعنی کل خلیج فارس، دریای خزر و شمال آفریقا است. در غیراینصورت سقوط خواهد کرد. در زمان حاضر، میزان 17هزار میلیارد دلار است؛ یعنی 15 برابر 35 سال درآمد نفتی ایران فقط بدهی دولت فدرال آمریکا است. باید بدهیهای دولتهای ایالتی، بدهی شهرداریها و مردم را به آن اضافه کرد. این درحالی است که آمریکا در جنگهای افغانستان و پاکستان شکست خورده؛ اسراییل هم در لبنان و فلسطین شکست خورده است و بهتازگی هم غربیها در حال متحمل شدن شکست بیشتری در سوریه هستند. این باز درحالی است که سالانه معادل 35 سال درآمد نفت ایران به بدهی دولت آمریکا اضافه میشود.
او تصریح کرد: همانطور که دولت آمریکا دو هفته تعطیل شد و همانطور که شاهد این بودیم که اتحاد جماهیر شوروی باوجود ابرقدرت بودن سقوط کرده است، در آیندهای نهچندان دور شاهد سقوط آمریکا و دلارش خواهیم بود.
متن کامل گزارش منتشره به شرح زیر است:
فعالان بازار سرمایه درباره آثار مذاکرات هستهای بر بازار سهام چه میگویند
بورس در انتظار لبخند مذاکرات
گروه اوراق بهادار- مروارید اسلامی: مذاکرههای هستهای مدتهاست چشمهای زیادی را بهدنبال خود میکشد. نتایج مذاکرهها آثار قاطعی بر ابعاد مختلف اقتصاد کشور خواهد گذاشت. رفع تحریمها، رونق تجارت، ورود سرمایههای خارجی، بهبود روابط بینالملل و بهبود فضای کسبوکار از نتایجی است که میتواند در اثر توافق در این مذاکرهها حاصل شود. قدمهای آهسته و شمرده تیم مذاکرهکننده، توسط همه چشمانتظاران رصد میشود تا ببینند دولت تدبیر و امید چه میکند. قرار بود توافق درطول 6 ماه حاصل شود اما در مذاکرههای وین که انتظار میرفت متن توافقنامه نوشته شود، کار به کندی پیش رفت. البته اگر در پایان شش ماه نخست، توافق حاصل نشود، یک شش ماه دیگر فرصت است و مذاکرهها ادامه پیدا میکند. طبیعتا بازار سرمایه هم در انتظار نتایج نهایی نشسته است تا ببیند چه عایدش میشود. عدهای از کارشناسان به توافق در مذاکرهها امید دارند و معتقدند این توافق آثار مثبت زیادی برای اقتصاد کشور به ارمغان میآورد.
همه چیز به مذاکرهها وابسته است
«هوشنگ خستویی» حسابدار رسمی، درمورد آینده روند مذاکرههای هستهای گفت: اطمینان نسبی بالایی دارم که مذاکرههای هستهای ما باید به سرانجام برسد. این مذاکرهها شکست نمیخورد. البته به این شرط که ما بهخاطر منافع فردی، یکسری چیزها را تحمیل نکنیم. او در پاسخ به این پرسش که اگر مذاکرهها شکست بخورد، چه اتفاقی برای بازار سرمایه خواهد افتاد، گفت: اگر مذاکرهها شکست بخورد، بسیاری از سازوکارهای مالی و اعتباری ما بسته میشود و بیتردید آثار ناهنجاری بر بازار سرمایه، بانکها و بازار پول خواهد گذاشت و خوشایند نخواهد بود. اما بهطورکلی به نظر من باید نتیجه این مذاکرهها برد- برد باشد و ایران باید با این نتیجه مذاکرهها را به پایان برساند و من معتقدم این اتفاق خواهد افتاد. اما اگر این اتفاق نیفتد، آثاری خواهد داشت که هنوز همه جوانب و دامنههای آن روشن نیست.
خستویی در ادامه توضیح داد: نتایج مذاکرهها روی تولید اثر خواهد داشت. بهعنوان مثال، درپی انتشار اخبار مثبت درباره صنعت خودروسازی در یک دوره سه، چهار روزه سهامداران به سمت سهام این شرکتها هجوم بردند. خودروییها چیزی در چنته ندارند. اگر بخواهند چیزی داشته باشند، امید بر این موضوع است که بین ایران و 1+5 توافق شود تا صنعت خودروسازی بتواند رشد کند. در این زمان است که خودروسازی میتواند شکل بگیرد. هرجایی را نگاه کنیم، به نتیجه مذاکرهها وابسته است. هماکنون مقادیر زیادی غذا و گندم و ... وارد شده و هنوز روی آب است. دموراژ (خسارت معطلی کشتی) سنگینی باید برای آن بپردازیم. اگر وضع انتقال پول روشن و مشخص نشود، باز هم زیان میبینیم. بنابراین همه راهها از این تفاهم نهایی میگذرد. این تفاهم حتما باید انجام شود. او افزود: وقتی هم که این اتفاق بیفتد، آثار زیادی خواهد داشت؛ ازجمله فروش گاز و خط لوله دیگری که ایران میتواند بیاورد و در این زمینه کار کند. من امید بسیار زیادی دارم که توافق اتفاق بیفتد.
از بین رفتن اعتماد
«شاهین شایانآرانی» کارشناس ارشد بازارهای مالی بینالملل، مهمترین نتیجه شکست در مذاکرهها را از بین رفتن اعتماد دانست و گفت: اطمینان و اعتمادی که در داخل برای ما و مسئولان به وجود آمد که میتوان با طرفهای خارجی مذاکره کرد و به نتیجه رسید، خدشهدار خواهد شد و فرصتهای مذاکره را در آینده سختتر میکند. بیاعتمادی به مذاکرهکنندگان خارجی، اثر روانی بسیار بدی را بر مجموعه داخل کشور میگذارد. دولت کنونی تلاش کرد دیواری را که وجود داشت-یعنی بیاعتمادی به مقوله مذاکرهها- رد کند و با نحوه مدیریت صحیح این مباحث بتواند مذاکرهها را جلو ببرد اما وقتی نتیجه ندهد، جبران اثر روانی منفی آن بر مدیریت کشور، بسیار دشوار خواهد بود و مانع هر اقدام مثبت بعدی میشود؛ چه برای دولتهای آینده و چه برای همین دولت. او افزود: بنابراین، بیاعتمادی، مضرترین تاثیر شکست این مذاکرهها است که اثر منفی روانی برای دورنمای اقتصادی کشور ایجاد میکند.
آثار جانبی دیگر آن، تشدید تحریمها، افزایش فشارهای اقتصادی، شدت پیدا کردن تلاطمهای بازار داخل و سختتر شدن مدیریت اقتصاد برای دولت و مسئولان است و درنتیجه، زندگی اقتصادی برای شهروندان سختتر میشود. همچنین، بازار سرمایه متلاطم میشود و ممکن است دستخوش نوسانهای شدید قرار گیرد. شایان آرانی در ادامه به نتایج احتمالی درصورت توافق در مذاکرهها اشاره کرد و گفت: اگر نتیجه مثبت باشد که امیدوارم در قالب یک بازی برد- برد مثبت باشد، دورنمای اقتصادی ما بسیار روشن خواهد شد؛ توانایی تحقق پتانسیلهای موجود در اقتصاد ما بسیار بیشتر میشود؛ فرصتهای بسیار زیاد سرمایهگذاری برای کشور به وجود میآید؛ تمایل مشارکت سرمایهگذاران خارجی با داخل کشور افزایش مییابد و ... . بنابراین توافق در مذاکرهها میتواند برای اقتصاد ما آثار مثبت و ضد التهابی داشته باشد و تاثیر خوبی را برای توسعه اقتصادی بهدنبال داشته باشد. البته تمام این نتایج با فرض یک سازوکار برد- برد است.
اثر مثبت توافق
«غلامحسین دوانی» حسابدار رسمی، درباره تاثیر نتیجه مذاکرهها بر بورس گفت: از آنجا که اقتصاد کشور دچار نابسامانی اساسی است، متاسفانه هرگونه اخبار سیاسی آن را تحتالشعاع قرار میدهد. بنابراین طبیعی است که چنانچه مذاکرهها با موفقیت پیش رود، احتمالا تاثیر مثبت بر بورس خواهد داشت. اما فراموش نکنیم که اگر فضای کسبوکار مناسب شود، طبیعی است که بخشی از سرمایهها از بورس به سمت سایر کسبوکارها سرازیر خواهد شد. در زمان حاضر از سال گذشته تاکنون بهدلیل فقدان فضای کسبوکار، منابع مالی عظیمی روانه بورس شده است. تصور میشود با بهبود فضای کسبوکار، بخش قابلتوجهی از این منابع به سمت سایر صنایع روانه شود. طبیعی است چنانچه نتیجه مذاکرهها مناسب نباشد، بر همه کسبوکار ازجمله بورس اثر میگذارد.
بازار در انتظار
«علی رحمانی» استاد دانشگاه الزهرا نیز با بیان اینکه هنوز جمعبندی مذاکرهها حاصل نشده است، گفت: بازار باید همچنان منتظر بماند. فعلا تغییری حاصل نشده است و وضعیت انتظار باز هم ادامه خواهد داشت. بازار خوشبین بود که گشایشها و نتایجی حاصل شود اما همان ششماهه گذشته هم نکته مثبتی بوده است. با این حال، ابهامها باقی است و بازار باید همچنان منتظر بماند تا نتایج مشخص شود.
مذاکرهها شکست میخورد
«محمدحسن قدیری ابیانه» کارشناس عالی امور راهبردی، درمورد تاثیر نتیجه مذاکرهها بر اقتصاد و بازار سرمایه، گفت: بازار ارز و بازار سرمایه بیش از هرچیز تحت تاثیر عوامل روانی بازار قرار دارد و نوسان قیمتها از منطق اقتصادی برخوردار نیست. وقتی در مذاکرهها لبخند بر لبها میآید، قیمت ارز کاهش مییابد و وقتی اخمها درهم میرود، قیمتها افزایش پیدا میکند. دلالان با آگاهی از این وضعیت روانی بازار، تلاش میکنند از هر تحولی برای خرید یا فروش ارز، سکه یا سهام برای افزودن به ثروت خود استفاده کنند. مردم عادی که از مسایل بینالمللی و اقتصادی آگاهی زیادی ندارند، با هجوم خود برای خرید یا فروش ارز و سکه، بر سود سوداگران میافزایند. او افزود: در مذاکرههای شش ماه گذشته قرار شد 4.2 میلیارد دلار از پولهای بلوکه شده ما را پس بدهند که آن هم با تاخیر بود و چنین موضوعی میتواند در بالا و پایین شدن قیمتها تاثیرگذار باشد؛ این در شرایطی بود که سال گذشته 30 میلیارد دلار اضافه مصرف سوخت داشتیم که این اضافه مصرف بیش از هفت برابر رقمی بود که قرار بود طی شش ماه به ما پس داده شود. آنچه بیش از همه در اقتصاد کشور و تقویت پول ما تاثیرگذار است، سبک زندگی مردم است که شامل روزهای تعطیل، ساعت مفید کاری، رتبه ایران در تنبلی اجتماعی، بار تکفل و نوع مصرف و اسراف و ترجیح کالای ایرانی یا خارجی بر یکدیگر است. اینها مسایلی است که قاعدتا باید در نوسانها تاثیر منطقی بگذارد. البته من معتقدم موضوع هستهای بهانه است. واقعیت این است که آمریکا در حال سقوط از موضع تکابرقدرتی یا تکقطبی است. جهان به سمت چندقطبی شدن میرود.
قدیری ابیانه تأکید کرد: قطب بزرگ اسلامی باوجود فراز و فرودها در حال شکلگیری است. ایران هم رهبریت این تمدن بزرگ اسلامی را به اذعان دوست و دشمن برعهده دارد و تنها راهی که آمریکا میتواند ازطریق آن جلوی سقوط خود را بگیرد، اشغال منابع نفتی کل منطقه ما یعنی کل خلیج فارس، دریای خزر و شمال آفریقا است. در غیراینصورت سقوط خواهد کرد. در زمان حاضر، میزان 17هزار میلیارد دلار است؛ یعنی 15 برابر 35 سال درآمد نفتی ایران فقط بدهی دولت فدرال آمریکا است. باید بدهیهای دولتهای ایالتی، بدهی شهرداریها و مردم را به آن اضافه کرد. این درحالی است که آمریکا در جنگهای افغانستان و پاکستان شکست خورده؛ اسراییل هم در لبنان و فلسطین شکست خورده است و بهتازگی هم غربیها در حال متحمل شدن شکست بیشتری در سوریه هستند. این باز درحالی است که سالانه معادل 35 سال درآمد نفت ایران به بدهی دولت آمریکا اضافه میشود.
او تصریح کرد: همانطور که دولت آمریکا دو هفته تعطیل شد و همانطور که شاهد این بودیم که اتحاد جماهیر شوروی باوجود ابرقدرت بودن سقوط کرده است، در آیندهای نهچندان دور شاهد سقوط آمریکا و دلارش خواهیم بود.