گفتگو با قدیری ابیانه: مطمئنم خانمهای بدحجاب هم آزادی کامل را نمیپسندند
بحث حجاب و اجبار یا اختیار در به کارگیری آن ازابتدای انقلاب اسلامی ایران چالش برانگیز بوده است و این موضوع هنوز هم از مسائل برزمین ماندهای که هرازگاه اظهارات مختلف و گاه ضد و نقیض درباره آن میشنویم.
اخیرا وزیر کشور به دلیل افزایش بیحجابیها از نمایندگان مجلس کارت زرد و تذکر گرفت. حال اینکه نمایندگان مجلس چگونه وبا چه مطالعاتی به این نتیجه رسیدند که وزیر کشورطی سال گذشته در بیحجابی دخیل بوده٬ خود جای قدری تامل دارد.
از همه اینها که بگذریم به سخنان اخیر دکتر روحانی درباره عفاف و حجاب میرسیم که اظهارکرد: من هشدارمیدهم حجاب را عین عفاف ندانیم. به نظر من زنان زیادی در جامعه ما حجاب مطلوب را ندارند ولی عفیفاند.
تفکیک میان حجاب وعفاف با این صراحت در نوع خود جالب و مورد سوال است، چنانچه که مورد رد وتایید و سوال عدهای نیز قرار گرفت.
در این رابطه با دکتر محمد حسن قدیری ابیانه به گفتوگو نشستیم. وی رایزن فرهنگی ایران در کشور مکزیک و دو کشور دیگر٬ سفیر سابق ایران در استرالیا و مکزیک٬ دکترای مدیریت استراتژیک و نویسنده کتاب زن در اسلام و غرب و چند کتاب دیگر است.
قدیری ابیانه در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)- منطقه خراسان اظهارکرد: اگرعفاف را وفاداری زنان به شوهرانشان بدانیم؛ بله عفاف در میان زنان ایرانی فراگیراست اما تحت عنوان آزادی نمیتوان زمینه جهنمی شدن افراد را فراهم کرد. زیرا حد و مرزی برای آزادی وجود ندارد و اگر آزادی بدهیم باید به همجنسبازان نیز آزادی داد.
وی همچنین معتقداست: دولت قبل نیز در رابطه با عفاف و حجاب کم کاری کرد. در مورد این سخن که گفته شد ما هنرمند ارزشی و غیرارزشی نداریم هم باید گفت اگر میان هنرمند ارزشی و غیر ارزشی تفاوتی نباشد پس گلشیفته هم میشود هنرمند ارزشی.
متن تفصیلی این گفتوگو به این شرح است:
با توجه به اینکه وزیر کشور بخاطر افزایش بیحجابی از مجلس کارت زرد گرفت به نظر شما تصمیمهای دولت تا چه حد میتواند به برطرف کردن این مشکل کمک کند؟
توجه داشته باشید که وزارت کشور استانداریها را و به تبع آن کل کشور را زیر نظر دارد از نظر مجلس اقدامات دولت در زمینه حجاب و عفاف کافی نیست. دکتر روحانی در تبلیغات انتخاباتی خود گفت: باید کاری کنیم که دختر و پسر در انظار عمومی احساس آزادی بیشتری داشته باشند. اما سوالی که پیش میآید این است که آیا آزادی که به دنبال آن هستند آزادی حلال است یا حرام؟ جامعه چه برداشتی از این سخن میکند؟ وقتی رئیس جمهور در جمع هنرمندان میگوید ما هنرمند ارزشی و غیر ارزشی نداریم، بنابراین آیا در کل دنیا نیز هنرمند ارزشی و غیر ارزشی نداریم؛ کسانی که در فیلمهای مستهجن نقش ایفاء میکنند ضد ارزش نیستند؟ اما اگر بیشتر درباره این سخن از رئیس جمهور بپرسیم ممکن است این گونه توجیه کنند که من اینگونه افراد را اصلا هنرمند نمیدانم. اما باید گفت چرا جملهای را که ابهام دارد را مطرح میکنید.اگر تفاوتی میان هنرمند ارزشی و غیرارزشی نباشد پس گلشیفته هم هنرمند ارزشی میشود.
خودآرایی و خودنمایی در ملا عام نشان ضعف و خود کم بینی افراد است. این افراد با خودآرائی میخواهند احساس ضعف خود را پوشش دهند. در نتیجه تلاش برای پرورش نیروهای خودباور و دارای اعتماد به نفس از راههای گسترش عفاف و حجاب است. به همان میزان که خودنمایی و خودآرایی شدیدتر و غلیظ تر شود میتوان به عدم اعتماد به نفس این افراد و نیز میزان احساس حقارتشان پی برد.
کسی که برای شخصیت خود احترام و ارزش قایل باشد نیازی به جلب توجه و احترام از طریق خودآرایی و خود نمایی کاذب نمیبیند. آرایش غلیظی که برخی از خانمها از جمله در دانشگاه دارند در غرب مختص زنان خود فروش است. البته کسانی که در ایران چنین آرایشی را انجام میدهند این قصد را ندارند. اما این برای زنان ایرانی ننگ است که خود را به نحوی بیارایند که شبیه به پستترینهای جوامع غربی شوند.
تحلیل شما از سخنان رییس جمهور در خصوص حجاب و عفاف مبنی بر اینکه «حجاب را عین عفاف ندانیم به نظر من زنان زیادی از جامعه ما حجاب مطلوب قانون را ندارند، ولی عفیف هستند» چیست؟
معمولا زنان ایرانی به نسبت زنان غربی نسبت به همسران خویش وفادارترند. اگر ما این وفاداری را عفت بنامیم عفاف در ایران فراگیر است. کسانی که پوششان کافی نیست اما قصدی برای خودنمایی نیز ندارند و هیچ اقدامی برای خودآرائی نکردند را میتوان عفیف نامید. اما کسانی که حتی چادر بر سر دارند اما صورت خود را به عنوان تابلوی نقاشی در آوردند فلسفه حجاب را درک نکرده اند، البته قطعا چادر پوشش برتراست.
به نظر شما تمایزی میان دین دولتی و دولت دینی وجود دارد؟
دولت و قوه مجریه به عنوان بخش مهمی از حاکمیت باید در جهت استقرار هر چه بیشتر مبانی اسلامی و گسترش فرهنگ اسلامی و ممانعت از رسوخ فرهنگ غربی تلاش کند و در این راستا خود را موظف بداند و با گفتن اینکه دین دولتی نداریم نمیتوان از انجام وظیفه امر به معرف و نهی از منکر شانه خالی کرد. امر به معروف و نهی از منکر وظیفه همگان و هر فرد مسلمان است چه رسد به دستگاه حکومتی.
برخی افراد نه تنها عبارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را نمیپسندند بلکه اگر جرات کنند آن را به وزارت فرهنگ ضد اسلامی تبدیل میکنند. به یاد داشته باشیم که حتی دولتهای سکولار و غرب نیز خود را موظف به ترویج اخلاق و فرهنگ میدانند؛ هر چند که اخلاق و فرهنگ از دید آنان با نگاه اسلام مغایر است.
مرز ورود حاکمیت به دین و فرهنگ مردم تا چه حد است و آیا اساسا میتوان مردم را به زور بهشتی کرد؟
تحت این عنوان که فرستادن مردم به بهشت اجباری نیست نمیشود که راه فساد را باز گذاشت و زمینه را برای جهنمی کردن و شدن افراد، هموار کرد. دولت همواره وظیفه دارد برای ممانعت از جرم و جنایت و گسترش بیماری دست به پیشگیری بزند و مانع گسترش وبا، بیماری ها، بیکاری، اعتیاد و جرم و جنایت شود و در جهت پیشگیری از فحشاء و فساد و بیبندوباری نیز اقدام کند. در غیر این صورت دولت دینی نخواهد بود و شایستگی لازم را برای تصدی امور نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را نخواهد داشت.
رئیس جمهور بیاناتی را مطرح میکند که افکار عمومی و برخی از اقشار از آن سخنان تمایل ایشان به آزادی عمل بیشتر در شکستن هنجارها را برداشت میکنند؛ متاسفانه این روال در سخنان رئیس جمهور ادامهدار است. دکتر روحانی جملاتی را بیان میکند که هر چند ممکن است از نظر حقوقی قابل توجیه و تفسیر باشد اما برداشت عموم از آن تلاش رئیس جمهور برای ضربه زدن به هنجارها و ترویج ناهنجاریها است. این برداشت هنجارشکنان را جری می کند.
رئیس جمهور باید در بیان مطالب، حرمت مسئولیت و لباسی که به تن دارد را نگه دارد. اگر گفته شود که در رعایت احکام اسلامی اجباری نباید باشد این مساله را باید به آزادی همجنسبازان نیز تعمیم داد. قطعا منظور رئیس جمهور محترم از عبارت رعایت کردن احکام اسلام اجباری نیست این نیست که چنین اعمالی نیز مجاز است و اگر افراد مجاز به اقدام دراین گونه هنجارشکنیها نباشند پس رعایت هنجارها اجباری است.
آیا دولت نهم و دهم اقدامات خوبی در حوزه گسترش عفاف و حجاب انجام داد که وزیر کشور دولت یازدهم از مجلس کارت زرد گرفت؟
دولت دهم و نهم نیز در رابطه با گسترش عفاف دچار کم کاری بود و اقدامات لازم را در این خصوص انجام نداد و این از نقاط منفی و ضعف دولت نهم و دهم است. ظاهرا این دولت نیز در نظر دارد ضعف فرهنگی دولت قبل را ادامه دهد و حتی تشدید کند.
باید توجه داشته باشیم که اجبار نیز در این بحث کفایت نمیکند. این موضوع مانند قوانین راهنمایی و رانندگی است که نمیشود گفته شود جریمه برای برخورد با متخلفین کافی است واقدام ریشهای این است که در نحوه آموزش از ابتدایی تا دانشگاه و در برنامههای تلویزیونی و رادیویی، فرهنگی و حتی در انیمیشن ها برای کودکان، رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی ترویج شود. کما اینکه راهنمایی ورانندگی کشور ضمن افزایش جرایم، نسبت به فرهنگسازی حتی از طریق نمایشهای عروسکی اقدام کرد.
اگر اجبار در مورد حجاب موثر بود بنابراین ترکیه میتوانست در منع حجاب موفق شود در حالی که نشد بنابراین راهکار اجبار تا چه حد میتواند موثرواقع شود؟
مشکل این نیست که گشت ارشاد با بدحجابی برخورد نمیکند. مشکل این است که سایر دستگاهها وظیفه خود را انجام نمیدهند. باید توجه داشته باشیم که راه حل این نیست که گشت ارشاد برچیده شود. ضروری است که دیگران نیز نقش ایفا کنند. مثلا دستگاههای دولتی در وهله اول بر رعایت حجاب کامل برای کارکنان خود اقدام کند و در مرحله بعد از ورود ارباب رجوع بدحجاب را مانع شود.
اما در هر حال باید علاوه بر همه اینها بحث امر به معروف و نهی از منکر فراگیر شود نه تنها برای دستگاههای دولتی بلکه تک تک مردم به این امر اهتمام ورزند. در غیر این صورت حد و مرزی برای آزادی وجود ندارد. اگر قوانین دینی از جامعه رخت بر بندد حد و مرزی برای ناهنجاری ها وجود نخواهد داشت. بلکه ممکن است ناهنجاری ها، هنجار تلقی شوند.
باید توجه کنیم که مرحله بعد از بیحجابی در کشورهای غربی مسائلی مانند ازدواج همجنسبازان است. آنان که میگویند آزادی باشد نمیدانند که اگر آزادی غیر دینی باشد چه خواهد شد. من مطمئن هستم که خانمهای بدحجاب و خانمهایی که ساپورت میپوشند هم آزادی با قید کامل را نمیپسندند.
گفتگو از ریحانه تارقیان- خبرنگار (ایسنا) -منطقه خراسان