فرصت ها و تهدیهای اقلیت های مسلمان در جهان
موسسه آینده پژوهی جهان اسلام
بنیان های فکری اقلیت های مسلمان در مناطق مختلف جهان
اعتقاد به وحدانیت خدا و پیامبری حضرت محمد(ص) و اعتقاد به قرآن در بین همه مسلمانها وجود دارد ولی مسلمانان عمدتا اهل سنت هستند. البته عربستان سعودی صدها میلیارد دلار برای اینکه پیروان اهل سنت (حنفی ها، مالکی ها و ...) را به طرف وهابیت سوق دهد و وهابیت را به عنوان دین اهل سنت جلوه دهد هزینه کرده است. در این راستا رقابتی بین حوزه های علمی عربستان و مصر بخصوص دانشگاه الازهر در بین مسلمانان اهل سنت وجود و هر کدام میخواهند مراکز اسلامی در اختیار آنان باشد. این مراکز تا چندی قبل عمدتا در اختیار دانشگاه الازهر بودند و آنها علمای اهل سنت را تربیت میکردند و به نقاط دیگر دنیا میفرستادند اما الان وهابیت، به پشتوانه مالی خود تلاش میکند این مراکز را به دست بگیرد. در واقع یکی از دلایلی که عربستان با اخوان المسلمین رو دررو بود تفاوت نگاه این دو به اسلام بود. چنانچه حمایت عربستان، امریکا و انگلیس منجر به سقوط مرسی و به حاکمیت رسیدن سیسی شد. این اختلافات ادامه خواهد داشت.
در کشورهای غربی، قوانین این حق را برای مسلمانها قائل است که فعالیت کنند اما در برخی از این کشورها فشارهای خاصی وارد شده مثلا در فرانسه با حجاب مخالفت میکنند و حجاب را ضد لائیک میدانند یا افراد حق ندارند مظاهر اسلامی داشته باشند و حجاب را یک مظهر اسلامی عنوان میکنند . حتی دختران 13 ساله به خاطر داشتن حجاب از تحصیل محروم میشوند و حتی فراتر از این، دختران مسلمانی که روسری بر سر ندارند به دلیل اینکه حاضر نمیشوند در کلاس درس شنای مختلط حضور پیدا کنند از تحصیل محروم میگردند.
در مسائل شغلی هم محدودیت هایی قانونی برای اینها ایجاد کردند مثلا در بسیاری از کشورهایی که به ظاهر محدودیت ها وجود ندارد از طرق مختلف سعی میکنند مسلمانها را محدود و به آنها فشار وارد کنند. آنان بهانه های مختلفی برای این فشار، میتراشند و در حقیقت یک فشار پنهان بر علیه مسلمانها وجود دارد و به اسلام هراسی هم دامن میزنند. به نحوی که ما شاهد این بوده ایم که هجوم به مراکز اسلامی، مساجد و حتی خانم های محجبه در کشورهای غربی همواره افزایش یافته است.
این امر نتیجه تبلیغات توسط رسانه های گروهی کشورها، احزاب و گروهها است. پشت این تبلیغات اسلام هراسی، صهیونیست ها قرار دارند. نکته مهم قابل ذکر این است که صهیونیست ها توانسته اند مسلمانان را، دشمن مسیحیان جلوه دهند. در حالی که مسلمانان به مقدسات مسیحیان که اکثریت مردم کشورهای اروپایی را تشکیل میدهند معتقدند و احترام میگذارند .
مثلا حضرت مریم (س) و مسیح (ع) از لحاظ اسلام مقدس هستند و هر چند معتقدیم که انجیل تحریف شده ولی مسیحیت را به عنوان دین به رسمیت میشناسیم.
ولی یهودیان اصولا اعتقادی به مسیح (ع) و مسیحیت ندارند و معتقدند هیچ معجزه ای رخ نداده و یا حضرت مسیح (ع) فرزند گناه حضرت مریم (س)است. در این بین و با این وجود صهیونیست ها توانسته اند به خاطر تسلط رسانه ای خود مسلمان ها را مخالف و دشمن مسیحیان جلوه دهند و یهودیان را دوستان مسیحیان معرفی کنند.
در واقع با یک پنهان کاری، متاسفانه مسلمانها نتوانستند این واقعیت ها را برای مسیحیان روشن کنند. در واقع اگر نگاه یهودیان به مسیحیت و مسیحیان برای غربی ها روشن شود این امر موجب انزوای رژیم صهیونیستی خواهد شد.
مثلا در کتاب تلمود غیریهودیان و از جمله مسیحیان حیوانات ناطقی هستند که باید در خدمت یهودیان باشند. همچنین نطفه غیریهودی را با نطفه ی اسب ........ و خانه شان را با طویله یکسان میدانند. اما جرات معرفی این دیدگاه های خود را ندارند.
هویت و اقلیت های مسلمان درسرتاسر جهان
در کشورهایی که نوعی نژادپرستی وجود داشته است و مسلمانها از طرف مردم طرد شده اند مثل انگلیس و فرانسه، مسلمانها تشکل های خود را ایجاد کرده و سعی کرده اند انسجام خود را حفظ کنند. لذا مساجد و مراکز اسلامی زیادی وجود دارد و نیز رستورانهایی با عرضه غذای حلال)، اما در کشورهایی که نژاد پرستی وجود نداشته است و مردم محلی مسلمانها را ترد نکرده اند، یک نوع ادغام و جذب فرهنگی صورت گرفته است. مثل مکزیک و ایتالیا و بخصوص در مناطق جنوبی ایتالیا. لذا گاهی مسلمانها جذب جامعه شده و یا مدتی بعد با محلی ها ازدواج کرده و فرزندانشان جذب تبلیغات محیطی شده اند.
لذا میتوان گفت نژادپرستی ضد اسلامی و طرد مسلمانها، خود باعث تشکیل تشکل ها و گردهمایی های منسجمی در بین مسلمانها شده است. لذا در انگلستان مشاهده میکنیم که مراکز اسلامی وجود دارد اما در ایتالیا بسیار محدود است هر چند تعداد قابل توجهی مهاجرین مسلمان در این کشور وجود دارد.
در کشورهای لاتین و یا در کشورهایی چون برزیل و آرژانتین مراکز اسلامی ایجاد شده اما آن نژادپرستی که در اروپایی ها و امریکایی ها وجود دارد در مردم امریکای لاتین تقریبا وجود ندارد و اصولا کشورهای اروپایی و امریکایی یک نوع ترد نژادی نسبت به امریکای لاتینی ها هم داشته اند.
در عین حال در کشورهای این منطقه گاه مسلمانان در طی نسل ها کاملا جذب شده و هویت خود را فراموش کرده اند، چنانچه بنده با کسانی در مکزیک مواجه شدم که فامیل آنها رضا یا رضایی است یا از خانواده های مسلمان بودند اما حتی خودشان هم نمیدانستند که این فامیلی آنها از کجا آمده و یا مسلمانانی که فرزندانشان خودشان را مسیحی میدانند و از پیشینه ی اسلامی خود بی اطلاع هستند.
مهمترین تهدیدات فراروی اقلیت های مسلمان در سراسر جهان
مهمترین تهدید، تهدید نسل بعدی آنهاست. فرزندانی که در آن محیط متولد می شوند و تحصیل میکنند با اسلام آشنا نیستند بلکه شاهد تبلیغات گسترده علیه مسلمانها هستند و گاه به همین دلیل از اسلام گریزان میشوند. چون فرزندان شناخت دقیقی از اسلام ندارند ( با وجود اینکه پدر مادر مسلمان بودند) ولی شناخت درستی ازاسلام نداشتند.
لذا ما باید بر نسل دوم تمرکز کنیم و اسلام را بشناسانیم و از مرحله دفاع از اسلام فراتر رویم و اسلام را به جوامع غیراسلامی بشناسانیم و از این طریق اسلام را گسترش بدهیم. در هر صورت وجود اقلیت های مسلمان در این کشورها خود فرصت و امکانی برای بسترسازی و زمینه سازی برای شناساندن اسلام است. مثلا در آلمان مسلمانها تصمیم گرفتند 25 میلیون جلد قرآن به تعداد خانواده های آلمانی ارسال کنند اما دولت آلمان تلاش کرد مانع این کار شود، حتی اداره پست را هم از ارسال این قرآن ها ممنوع کردند.
در واقع اگر غربی های که به نوعی از جامعه خود دلزده شده اند به واقعیت اسلام پی ببرند امکان گرایش به اسلام هست و در غیر این صورت دولت ها نباید وحشتی از این موضوع داشته باشند.
یکی از سیاست های استعمار گران « اختلاف بینداز و حکومت کن» بوده است. ما شاهد این بوده ایم که حتی سعی میکنند در کشورهای اسلامی به این اختلافات دامن بزنند و اختلاف شیعه و سنی یکی از اینهاست. با این حال به این امر هم ختم نخواهد شد و فراتر از آن خواهند رفت. نمونه اش همین داعش است که جنایاتش را هم علیه اهل سنت و هم اهل تشیع مرتکب می شود و غیرمستقیم در کشورهای دیگر سعی میکنند پیروان ادیان دیگر را علیه مسلمان ها تحریک کنند و به یک نوع نسل کشی دست زنند و مسلمانها را از بیم مرگ وادار کنند که از اسلام دست بکشند. چنانچه در میانمار شاهد چنین جناینی علیه اقلیت مسلمان بوده ایم و این فشارها هم به اینجا هم ختم نخواهد شد و ادامه خواهد داشت.
مهمترین فرصت های پیشرو ی اقلیت های مسلمان جهان
در بسیاری از این کشورها تحصیل برای اتباع رایگان است و یکی از نگرانیهای غربی ها این است که مسلمانها تعداد فرزندانشان بیشتر باشد و به تدریج جمعیت مسلمان نسبت به غیر مسلمان فزونی بگیرد. این اتفاق در کشورهای اروپایی در حال وقوع است و غربی ها دائم هشدار میدهند. در کشورهای غربی چون فرزندان کم اند مشوق هایی برای فرزندان وجود دارد، اما مسلمان هایی که تابعیت این کشور را دارند بیشتر از این مشوق ها استفاده میکنند و فرزندهای بیشتری می آورند تا از این فرصت بتواند بیشتر استفاده کنند. این روال باید ادامه پیدا کند. تحصیل در این کشورها رایگان است و گاهی به خاطر مشکلات مالی، مسلمانها کمتر وارد این عرصه میشوند. در واقع کشورهایی که توان دارند باید به اقلیت مسلمان کمک کنند تا مدارج علمی بالاتری را بدست آورند. همچنین در مسائل اقتصادی مسلمانها باید وضعیت بهتری داشته و منسجم تر شوند تا احزاب حاکم خود را موظف به دادن امتیاز بیشتر به مسلمانها شوند. اکنون لابی های مختلف چون لابی صهیونیست ها، لابی ارامنه ،لابی ایرلندی ها در آمریکا وجود دارند و سعی میکنند منافع کشور مبدع خود را حفظ کنند و دولت امریکا را مجبور کنند رای آنها را جلب کند و مطابق منافع آنها عمل کنند. قویترین آنها لابی صهیونیست است و مسلمان ها باید لابی قوی ای در کشورهای مختلف ایجاد کنند تا برای کسب رای و امتیاز بیشتر تلاش کننند و هم تعداد مسلمان ها در لیست ورود پارلمان ها و سناها قرار بگیرند و هم اینکه انسجام بیشتری در بین آنها باشد تا بتوانند حقوق خاصی را برای مسلمانها اختیار کنند و حداقل، حقوق اقلیت های مذهبی ایرانی در ایران را برای مسلمانها در غرب قائل شوند.
این نوشتار از متن گفتگو با دکتر قدیری ابیانه استخراج شده است.