جذابیت زنانه نباید ارزش اجتماعی شود/ دلایل ضرورت تعدد زوجات
محمد حسن قدیری ابیانه دیپلماتی است که به سبب تجربههای زیستهاش در دوران کار دیپلماتیک نظرات خاصی درباره مسائل حوزه زنان و خانواده از جمله موضوع ازدواج مجدد دارد. او معتقد است که جذابیت زنانه باید ارزش زناشویی باشد و نه ارزش اجتماعی و موضوع ازدواج مجدد در جامعه ایرانی باید مورد بازنگری واقع شود. گفتوگو را با سوابقی از دوران دانشجوییاش شروع میکند تا سوابق حرفه ایش...
در ۱۸ ساگی برای درس خواندن راهی شهر فلورانس ایتالیا شد. پنج سال قبل از انقلاب اولین انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی در ایتالیا را در این شهر تشکیل داد. پس از پیروزی انقلاب به مدت سه سال به عنوان رایزن فرهنگی در سفارت رم فعالیت کرد. در سالهای ۶۹ تا ۷۱ سفیر ایران در ایتالیا و مشاور وزیر امور خارجه و از سال ۷۱ تا ۷۳ سفیر ایران در مکزیک، بلیز و گواتمالا بود.
در فروردین سال ۱۳۵۹ در مناظرهای با طرفهای آمریکایی و عراقی در شبکه تلویزیونی ایتالیا شرکت میکند. مناظرهای که با این عبارت آغاز میگردد: به نام خداوند قویتر از ناوهای آمریکا.
این مناظره مقدمه آشناییام با ادواردو آنیلی فرزند سوپر میلیاردر ایتالیایی و موجب تشرف وی به تشیع میگردد. ادواردو بعدها توسط صهیونیستها به شهادت رسید.
کتاب «اسلام بدون تحریف» و کتاب «این است اسلام» به زبان اسپانیایی و انگلیسی، کتاب «مسیحیت از واقعیت تا تحریف» به فارسی و «زن در اسلام و غرب» به فارسی از جمله کتابهای منتشر شده وی است. عمده این کتابها حاصل ارتباط و گفتوگوی وی با مردم غیر مسلمان و غیر ایرانی در خارج از کشور است که مسلمان شدهاند.
س: شما در حوزه زن وخانواده صاحب تالیف هستید؟ چرابه این حوزه وارد شدید؟ شما که رشته تحصیلی اولتان معماری بوده و بعد مدیریت استراتژیک، چرا به موضوع خانواده پرداختهاید؟
پ: در سالهایی که دور از کشور بودم همیشه درمورد دین اسلام با سؤالات و ابهاماتی از طرف مردم غیرایرانی مواجه میشدم. یکی از مهمترین آنها درباره قانون تعدد زوجات و دلیل آن بود که سؤال میکردند و یا اینکه چرا حجاب در اسلام برای زنان واجب شده است.
این دو موضوع را همواره به عنوان وجوه منفی اسلام مطرح میکردند. در غرب زنان به دنبال برابری با مردان بوده و هستند و این به معنای آن است که خود را کمتر از مردان میبینند که میخواهند مثل مردان شوند. غربیها به دنبال برابری در حقوق زن و مرد هستند و ما در اسلام به دنبال عدالت در حقوق هستیم.
در واقع زنان حقوق ویژهای دارند نه حقوق برابر با مردان زیرا زن و مرد نقشها و ویژگیهایی دارند که در خلقت هم لحاظ شده است. مثلا زن برای ایفای بهتر نقش مادری و همسری، احساسات بیشتری دارد، نداشتن احساسات برای زنان افتخار نیست و اینها در مطالبات، عملکردها و تعریف حقوق تأثیر میگذارد. من بکرات این نکات را برای مردم مخصوصا زنان در کشورهای دیگر توضیح میدادم و معمولا این توضیحات هم قانع کننده بود و هم جذاب.
مطالعات خود غربیها درباره مرد و زن با کشف رازهایی از خلقت این دو همراه است که به درک حدود اسلامی کمک میکند. مثلا اینکه مرد بیشتر از لذت بصری برخوردار است و زن با شنیدن تحت تأثیر قرار میگیرد و هر دو با لمس کردن. در اسلام زیبایی به عنوان یک نعمت الهی ارزشمند است و جذابیت فیزیکی و زیبایی هم یک ارزش زناشویی است و اسلام تأکیدات بسیاری درباره خودآرایی برای همسر دارد و میخواهد این ارزش در زناشویی باقی بماند. اما در غرب جذابیت فیزیکی علاوه بر ارزش زناشویی یک ارزش اجتماعی است. اگر جذابیت ظاهری و فیزیکی به ارزش اجتماعی تبدیل شود اولین کسی که صدمه میبیند زنان هستند. زنان در این شرایط با از دست دادن جوانی و زیبایی خود، ارزش اجتماعی خود را نیز از دست میدهند درحالی که اگر ظاهر در اجتماع ارزش نباشد افراد به دنبال کسب ارزشهای دیگری مانند علم آموزی میروند. وقتی من به مساله زیبایی به این شکل میپرداختم، معولا مخاطبان ما مخصوصا زنان کاملا متقاعد میشدند که تبدیل زیبایی زنان به ارزش اجتماعی دقیقا به ضرر زنان است.
برخی در مقابل میگوید پس چگونه کشورهای غربی به این اندازه پیشرفت دست یافتهاند که باید پاسخ داد که علل دیگری در پیشرفت این کشورها نقش دارد مانند ساعت مفید کار، مطالعه، قناعت، پشتکار و غیره. همچنین میبینیم که در کشور ژاپن که زنان پوشیدهتر هستند پیشرفت بیشتری داشتهاند. در غرب تمام همصحبتهای ما میپذیرفتند که حجاب یک روش برای ممانعت از تبدیل یک ارزش زناشویی به ارزش اجتماعی است.
زنی که در غرب پا به سن میگذارد میپذیرد که ارزش ندارد و شکست را میپذیرد. در ایتالیا صحبت از بیماری به نام زنان ۴۰ ساله بود چون این زنان جذابیت نداشتند ارزش اجتماعی خود را از دست میدهند و دچار بحران روحی میشوند. اینک این بیماری به 30 سالگی تنزل یافته است.
من وقتی در بازگشت از سفر مکزیک احساس کردم که وضع حجاب بدتر شده تصمیم گرفتم در مورد این موضوع کتاب بنویسم.
س: شما در سخنرانیهایتان در مورد ازدواج مجدد به عنوان یک طرفدار این موضوع صحبت میکنید؟ چرا به این مساله که در جامعه ما هم معمولا مسالهای جنجالی و به تعبیری دردسرسازاست میپردازید؟ میدانید که خیلی از خانمها با این نظر شما مخالفند.
پ: ازدواج مجدد جزو حقوق و آزادی زنان است. یعنی مرد مجاز به ازدواج مجدد است و این موضوع حق زنان است. بهتر است به ویژگی خلقت برگردیم که نیاز روابط جنسی و مادر شدن را در زن و نیز نیاز جنسی و لذت بصری را در مردان قرار داد. خداوند با قرار دادن این نیاز افراد را سفارش به ارضاء کردن آن از راه طبیعی کرد. اسلام میگوید به محض بلوغ جنسی و آماده شدن برای رابطه جنسی بهتر است که ازدواج صورت گیرد. بر اساس احادیث دختری که به سن بلوغ برسد و ازدواج نکند مانند میوهای است که اگر چیده نشود باد آن را فاسد میکند. زن هم چون انسان است اگر ازدواج نکند امکان فسادش وجود دارد. بنابراین در شرایطی که تعداد مردان کمتر از زنان است قانون ازدواج مجدد کمکی است برای حل نیاز زنان مازاد بر مردان.
در جامعهای مانند مکزیک زنها هفت میلیون نفر بیشتر از مردان هستند. تفاوت دین اسلام با غربیها در این است که آنها این هفت میلیون را نادیده گرفتهاند و عملا این زنان ناچار شدند معشوقه مردان متأهل شوند بدون هرگونه حق و حقوقی ولی اسلام قانون ازدواج مجدد را گذاشته است تا این عده نیز از حقوقی همانند همسر اول برخوردار شوند و تبعیضی نباشد. عملا در کشورهای غربی نیز با توجه به ناپسند بودن همسر دوم و اینکه تعدد زوجات وجود دارد این رابطه به صورت معشوقه و مخفیانه برآورده می شود. حال مقایسه کنیم که آیا مجاز دانستن تعدد زوجات به صورتی که در اسلام آمده با تمام حق و حقوق یک همسر دارد بهتر است یا معشوقه مخفی بودن. در آنجا به دلیل نبودن قانون تعدد زوجات، در موارد بسیاری مرد همسر اولش را طلاق میدهد و با زندیگری ازدواج می کند.
زمانی که با رؤسای سازمانهای فمینیستی در غرب به گفتوگو مینشستیم آنها همه اتفاق نظر داشتند که وجود قانون تعدد زوجات به نفع زنان است، زیرا از وضعیت زنان غربی و مسائلی که برایشان پیش می آید باخبرند.
در دنیا روشی از زندگی مشترک تحت عنوان اتحاد آزاد باب شده است که در ایران به آن ازدواج سفید گفته میشود که دو فرد زن و مرد بدون قرار قانونی و حق و حقوق در کنار هم زندگی میکنند و هیچ تعهدی نسبت به یکدیگر ندارند. در پی این سبک از زندگی مشترک در غرب مسأله اجتماعی ای تحت عنوان مادران مجرد ایجاد شده است و بچههایی که از اینکه چه کسی پدرشان است بیاطلاعند و این مادران در فلاکت زندگی میکنند.
در مقابل این ازدواج آزاد، در اسلام تعدد زوجات یا ازدواج موقت مطرح است که به همسر دوم به عنوان همسر قانونی نگاه میشود و فرزندان این زنان یا فرزندان ازدواج موقت نیز از حق و حقوق کامل برخوردار هستند.
فرق اسلام با جوامع غربی در این است که اسلام صورت مسأله را دیده است.
هم اکنون صورت مسأله ما در ایران ۹۸۰ هزار دختر در آستانه تجرد قطعی هستند همچنین تعدادی زنان بیوه و مطلقه داریم که اسلام برای حل این مسأله، ازدواج مجدد را قرار داده است.
س: سؤال و مسألهای که در اینجا مطرح است این است که اغلب مردانی که زن دوم اختیار میکنند به سراغ این گروه که در آستانه تجرد قطعی قرار دارند نمیروند و اغلب برای هوسرانی همسر دوم میگیرند و در این شرایط تعدد زوجات باعث ازهم پاشیدگی خانوادهای میشود به جای حل کردن مسأله.
پ: اگر مردان برای هوسرانی به سراغ زن دوم میروند، زنان چرا میپذیرند همسر دوم شوند؟ پس این نشان میدهد که این زنان نیاز به ازدواج دارند. از سویی دیگر به دلیل قبح شدیدی که برای ازدواج دوم در جامعه وجود دارد اغلب مردان با نیت سالم، سراغ این مسأله نمیروند و مردان هوسران بیشتر به این کار اقدام میکنند در حالی که اگر طبق قانون اسلام، به این مسأله به عنوان یک راه حل برای معضل دختران مجرد و زنان بیوه نگاه شود شرایط تغییر میکند.
در ایران زنان ازدواج کرده به فکر زناان مجردا نیستند و فکر میکنند آنها که مجرد ماندهاند مشکل خودشان است. این درحالیست که کافیست تنها عده کمی از این مجردها نتوانند عفت پیشه کنند. همینها برای به هم زدن بسیاری از زندگیها کافی هستند.
س: برای اصلاح شرایط فرهنگی موجود نسبت به اجرای صحیح قانون تعدد زوجات در جامعه چه کاری باید صورت گیرد؟
پ: برای اصلاح افکار جامعه نسبت به قانون تعدد زوجات باید رسانههای جمعی به آگاه سازی افکار عمومی بپردازند چرا که ممکن است با ناپسند دانستن این قانون در جامعه برخی از مردان به روابط پنهان روی بیاورند که این روابط هم برای خانواده آنها مضر است و هم زن دوم به دلیل قانونی نبودن روابط از حق و حقوق قانونی یک همسر برخوردار نمیشود.
هم اکنون تعداد دختران دانشجو دو برابر پسران است یعنی اگر تمام پسران دانشجو با دختران دانشجو ازدواج کنند باز نیمی از دختران بدون همسر میمانند که یا نباید ازدواج کنند و یا با مرد دارای تحصیلات دیپلم و پایینتر ازدواج کنند. بنابراین الان ازدواج به یک معضل تبدیل شده است که باید با قرار دادن تسهیلات بیشتر برای پسران امکان تحصیلات عالیه آنها را فراهم کنند.
س: آیا بهتر نیست تعدد زوحات قانونمند شود یعنی مثلا اجازه قانونی برای این کار الزامی باشد؟
پ: بنده موافق این نیستم که برای ازدواج دوم دادگاه به عنوان مرجع تشخیص صلاحیت اینکه مردی مجاز به این کار است یا خیر ورود پیدا کند. چرا که همسر دوم نیز همانند انتخاب همسر اول است و هر فردی دارای قدرت تشخیص است که این ازدواج به صلاح وی است یا خیر و در مورد دختران نیز اجازه پدر لازم است که این برای همراهی عقل پدر به منظور انتخاب صحیح است.
ما به تعدد زوجات از نقطه نظر هوس مرد نگاه میکنیم ولی باید از دید نیاز زن به آن نگاه کرد. در این مورد باید فرهنگی و قانونی عمل کرد نه احساسی و یک بعدی.
با عرض سلام و ارادت خدمت دکتر قدیری ابیانه
امشب ( شب اربعین ) تا پاسی از شب بیدار ماندم و سبب آن نیز خواندن چند خط از کتاب( زن در اسلام و غرب) بود که منجر شد مقدار زیادی از این کتاب را بخوانم
بسیار هنرمندانه و زیبا و با یک قلم و ادبیات بین المللی نوشته اید. ان شا الله خداوند به شما خیر جزیل عنایت فرماید.
yo hace mucho quiero tu personalidad y espero algun dia verte
vivo en sagrada qum
y finalmente
que dios t proteja
a dios