پدر زمینی و پدر معنوی علی مطهری
ادواردو آنیلی طی نامهای که برای یکی از روزنامههای ایتالیا ارسال کرده بود پدرش را با عنوان «پدر زمینی من» نامیده بود. او در حقیقت امام خمینی (ره) را پدر معنوی خویش میدانست.
بلاتشبیه، آیت ا... مطهری نیز «پدر زمینی» علی مطهری است و به نظر میرسد که پدر معنوی او آقای کروبی باشد.
او فرزند جسمی شهید مطهری است و مواضع او که اخیراً در مشهد بیان شد نشاندهنده این است که رابطه او با پدرش مثل رابطه فرزند نوح با پدر پیامبرش است.
قطعاً زمانی که علی مطهری در پوشک بود، کسانی چون مرحوم آیتالله مهدوی کنی همفکر و همرزم شهید مطهری بودند و اگر شهید مطهری نیز زنده و در رأس مجلس خبرگان رهبری بود همچون دوران ریاست آیتالله مهدوی کنی از رهبریت آیت ا... خامنهای حمایت میکرد؛ کاری که آیتالله مهدوی کنی انجام دادند.
در منطق علی مطهری، عدم برخورد مجلس خبرگان رهبری با مقام معظم رهبری در مورد حصر موسوی و کروبی و... نشانه نبود نظارت است. چرا؟ چون آقای علی مطهری که البته نام فامیلی وی فریمانی است، طرز فکر متفاوتی دارد و تحت تأثیر روشنفکرنماها قرار گرفته است. گویی از صلابت پدرش در دفاع از دین و ولایت بویی نبرده است.
مجلس خبرگان رهبری قانوناً میتواند هرگاه اراده کند رهبری را عزل یا نصب نماید و طبق قانون کسی حق ندارد در امور آن مجلس دخالت کند و این عدم مداخله در باره کلیت مجلس شورای اسلامی نیز صدق میکند و چه رسد به نمایندهای در قامت علی مطهری.
مجلس خبرگان رهبری با آگاهی و درایت و با روشنبینی حضرت آیتالله خامنهای را بهترین گزینه روی زمین و زیر آسمان برای رهبریت جمهوری اسلامی یافته و در این رابطه با حضرت امام خمینی (ره) هم نظر است.
اما در مورد اینکه حصر سران فتنه را به دلیل تشکیل نشدن دادگاه غیرقانونی و ظلم تلقی کرده است و با کمال تعجب تصریح نموده است که «پیامبر اسلام هم نمیتواند بگوید حکم فلانی سنگین است و بدون شنیدن دفاعیات آنها حکم صادر کند» گفتنیهای بسیار است.
در این رابطه باید گفت که او مفهوم ولایت مطلقه فقیه را نمیفهمد و یا میفهمد و آن را بر نمیتابد و معلوم میشود که به نظرات فقهی و حکومتی حضرت امام نیز اعتقادی ندارد و نظرش با اصلاحطلبانی چون عیسی سحرخیز که گفته «اصلاحطلبان دیگر امام خمینی را نیز قبول ندارند» یکسان است.
با این تفاوت که عیسی سحرخیز در پناه بیگانگان شرایط را برای اعلام علنی آن مناسب یافته ولی هنوز علی مطهری چنین زمینهای را مناسب نمیداند گرچه در این مورد که حق صدور حکم بدون دادگاه را برای پیامبر (ص) اسلام هم قائل نیست هنوز از زبان سحرخیز نیز بیرون نیامده ولی علی مطهری آن را بیان کرده است.
البته به زودی شاهد نفی اسلام توسط سحرخیز هم خواهیم بود.
سحرخیز در سال ۱۳۸۴ در مناظره با بنده میگفت که ساواکی و بهایی و همجنسباز و خفاش شب هم باید بتوانند نامزد ریاست جمهوری شوند و شورای نگهبان حق ندارد مانع نامزدی آنها شود.
امام خمینی فرمودند اختیارات حکومتی ولی فقیه همان است که اگر معصومین (ع) یا پیامبر گرامی اسلام (ص) بر مصدر امور بودند است. هر چند آقای علی مطهری تکلیف را بر پیامبر گرامی اسلام (ص) نیز مشخص کرده و افاضه کردهاند که «پیامبر اسلام هم نمیتواند بگوید حکم فلانی سنگین است و بدون شنیدن دفاعیات آنها حکم صادر کند».
سوال این است که امام علی (ع) در کدام دادگاه خوارج را محاکمه کرد که دستور جنگ و قتل آنان را صادر فرمود؟
پس از ضربت خوردن امام علی (ع) توسط ابن ملجم حضرت حکم کردند که فقط یک ضربه میتوانند به عنوان قصاص به ابن ملجم بزنند ولی نفرمودند دادگاه تشکیل دهید و دفاعیات او را بشنوید و در صورت صدور حکم قصاص او را قصاص کنید؟ آیا آن حضرت از عدالت و معصومیت خارج شدند و مجاز نبودند چنین حکمی صادر کنند؟
در هنگام فتح مکه پیامبر اسلام نام ۱۰ نفر را اعلام کردند و فرمودند هرجا آنها را یافتید بکشیدشان حتی اگر به پرده کعبه آویزان شده باشند. نفرمودند که اگر آنها را یافتید دستگیرشان کنید و بیاورید تا دادگاهی تشکیل دهیم تا از خود دفاع کنند بعد اگر حکم مرگ برایشان صادر شد بکشیدشان.
آیا به نظر آقای علی مطهری پیامبر اسلام (ص) مطابق با افاضات او "حق نداشت" چنین حکمی صادر کند و لذا مرتکب ظلم شده و از عصمت خارج گردیده است؟
آیا امام خمینی (ره) دادگاهی تشکیل دادند و شاه را برای دفاع از خود فراخواندند که حکم عزل وی از سلطنت را اعلام فرمودند؟ آیا امام حق داشت با شاه در بیفتد و خواستار عزل او گردد بدون اینکه دادگاهی تشکیل شده باشد؟
آیا امام خمینی (ره) حق داشت به بنی صدر که رئیس جمهور بود بگوید که اگر تغییر رویه ندهی در همین زیرزمین خانه ترا حبس میکنم؟
آیا علی مطهری میفهمد چه میگوید!؟ البته اگر ادعای دین مداری نداشته باشد بیان چنین مواضعی دور از انتظار نخواهد بود و البته اگر به این روال ادامه دهد دیر یا زود پا جای پای فرزند آیتالله خزعلی خواهد گذاشت و رابطه او با پدرش مثل رابطه فرزند خزعلی با پدر بزرگوارش خواهد شد.
میبینم روزی را در آینده که او هم همچون برخی از آقایان اصلاحطلب خشونت علیه امام حسین (ع) را نتیجه منطقی خشونت پدرش امام علی (ع) بر علیه پدران قاتلین امام حسین (ع) بنامد.
مطهری نمیفهمد که ولی فقیه فوق قضات است و رئیس قوه قضائیه را ولی فقیه نصب میکند. او نمیفهمد کسی که حق دارد طبق قانون اساسی اعلام جنگ یا صلح کند میتواند حکم حصر امثال موسوی و کروبی که به انقلاب خیانت کردند و عامل تشدید تحریمها شدند و اگر جلویشان گرفته نمیشد حتی دشمن به حمله نظامی ترغیب میشد را صادر نماید. هرچند این تصمیم شورای عالی امنیت ملی بود که نسبت به حصر این دو خائن رای داد.
علی مطهری نمیفهمد که جرم مشهود با سایر جرایم فرق دارد.
موسوی و کروبی به انقلاب و اسلام و ملت و کشور خیانت کردند و با علم به اینکه انتخابات را باختهاند ادعای تقلب سر دادند و به هیچیک از مراجع قانونی مثل شورای نگهبان، مجلس، رهبری و... تمکین نکردند و هواداران خویش و نیز اراذل و اوباش را به لشکر کشی خیابانی فراخواندند و موجب شهادت و کشته شدن عدهای و مجروح و معلول شدن عدهای گردیدند و خوراک تبلیغاتی برای دشمنان قسم خورده ایران و اسلام فراهم آوردند تا جایی که سران رژیم صهیونیستی اینها را سرمایههای اسرائیل نامیدند.
امیدوارم علی مطهری دچار توهم نگردد و فکر نکند با این مواضعی که حتی خدشه در دیدگاههای دینی وی در مورد معصومین (ع) هم وارد کرده انتظار تأیید صلاحیت برای نامزدی دوره بعدی داشته باشد!
و اما ذکر خاطرهای از یکی از سفرای اسبق ایران در یکی از کشورهای همسایه خالی از لطف نیست.
او در زمان جنگ مقدار زیادی از وجوهاتی را که ایرانیان و مسلمانان مقیم آن کشور به او داده بودند که تقدیم حضرت امام خمینی (ره) کند با خود به ایران آورد و به دیدار حضرت امام رفت و کمکها را تقدیم کرد. حضرت امام بابت هر کمکی رسیدی دادند. در پایان ملاقات سفیرمان مبلغی را نیز به عنوان وجوهات از طرف خودش تقدیم کرد. امام رسیدی ندادند. او به حضرت امام (ره) عرض کرد که در این رابطه رسید نمیدهید؟ امام تبسمی میکنند و میفرمایند که این رسیدها برای این بود که اهداء کنندگان مطمئن شوند که وجوهات به من رسیده است.
این سفیرمان میگفت خیلی از آنچه بیان کرده بودم خجالت زده شدم.
جا دارد آقای علی مطهری نیز بابت آنچه گفته است خجالت بکشد.