جنگ اقتصادی در کلام امام خمینی (ره)
امروز ملت شما در حال جنگ اقتصادى است. اینطور نیست که یک وقت آرامش باشد، بگویید خوب ما نمىخواهیم زیاد منفعت ببریم. ...
ما در مقابل یک همچه قدرت شیطانى واقع شدیم و او هم تهدید کرده است که ما همه کشورهاى دنیا را تجهیز مىکنیم که در را به سوى شما ببندند، ... اگر ما یک درصد احتمال هم بدهیم باید قیام کنیم. باید غافل نباشیم از اینکه دشمن نمىتواند بکند. خوب، شاید یک وقت شد.
«... دو اصل را باید همه، همه قشرهاى ملت مراعات کنند: یکى اینکه ادراک این را بکنند که ما اگر اقتصادمان تابع خارج باشد آن وقت یک روز مىبینید که خارجیها نمىخواهند به ما چیزى بدهند، و وقتى که در را بستند ما باید تسلیم آنها بشویم که هر چه مىگویند عمل کنیم و این شایسته یک مملکت اسلامى، یک جمهورى اسلامى نیست که پیوسته به غیر باشد در اقتصادش، در گندمش، در جوش، در برنجش، در اینها. این باید با همت کشاورزها، با همت قشرهاى متوجه، با همت دولت که کمک بکند به کشاورزها، و با اینکه همه احساس یک وظیفه بکنند. یک وقت این است که انسان مىخواهد براى منافعش یک کارى بکند، گندم زیاد بشود که منفعت ببرد، خوب، این یک مسئلهاى است که یک قدرى هم اختیارش با خودش [است] آن نمىخواهد نمىبرد. یک وقت کشور شما در یک حالى واقع شده است که وظیفه شرعى الهى است که کارهایى بکنید که وابسته به غیر نباشید. الآن ما یک وضعى داریم که چنانچه خداى نخواسته خودکفا لااقل اگر ما در هجوم اقتصادى هم واقع شدیم که هجوم اقتصادى اسباب این بشود که وابسته به یک کشور دیگرى باشیم، این هم یک وظیفه شرعى است که ما باید خودمان را نجات بدهیم. هر که ازش هر کارى مىآید راجع به اقتصاد باید بکند. ننشیند یک طبقه [که] یک طبقه دیگر بکند. رعیتها کم کارى نکنند. آنهایى که در کارخانه ها کار مىکنند کمکارى نکنند، سستى نکنند، امروز ملت شما در حال جنگ اقتصادى است. اینطور نیست که یک وقت آرامش باشد، بگویید خوب ما نمىخواهیم زیاد منفعت ببریم.
اگر مملکت شما در اقتصاد نجات پیدا نکند، وابستگى اقتصادى داشته باشد، همه جور وابستگیها دنبالش مىآید. وابستگى سیاسى هم ما پیدا مىکنیم. وابستگى نظامى هم پیدا مىکنیم.
... نمىشود که ما تحت نظارت یک کشورى باشیم که به دین اعتقاد ندارد و ما برویم تحت بیرق کُفر. این یکى از مسائل مهم است. ما باید کوشش کنیم و اقتصاد خودمان را خودمان اداره بکنیم. حالایى که ما در مقابل یک همچه قدرت شیطانى واقع شدیم و او هم تهدید کرده است که ما همه کشورهاى دنیا را تجهیز مىکنیم که در را به سوى شما ببندند، ... اگر ما یک درصد احتمال هم بدهیم باید قیام کنیم. باید غافل نباشیم از اینکه دشمن نمىتواند بکند. خوب، شاید یک وقت شد.
براى آن روز شاید باید همه قشرهاى ملت؛ هر کس هر جورى که مىتواند یک تولیدى بکند، که مثلاً باغدارها مىتوانند تولید بکنند، دامدارها مىتوانند تولید بکنند، و کشاورزها مىتوانند تولید کنند، اشخاص مىتوانند کمک کنند به کشاورزها، کارخانهها مىتوانند تولید کنند، کارخانههاى خصوصى که زیاد بود در ایران، و معالأسف از بین رفته بود و دارد مىرود، اینها همه قیام کنند براى اینکه، یک مملکت را از این اقتصاد نجات بدهند.
اگر مملکت شما در اقتصاد نجات پیدا نکند، وابستگى اقتصادى داشته باشد، همه جور وابستگیها دنبالش مىآید. وابستگى سیاسى هم ما پیدا مىکنیم. وابستگى نظامى هم پیدا مىکنیم. براى اینکه وقتى ما چیزى نداشته باشیم که استفاده ازش بکنیم، دستمان را دراز کنیم طرف آمریکا. او مىتواند به ما تحمیل کند همه چیز را. ما وقتى مىتوانیم که زیر بار او نرویم که در این قضیه قدرتمند باشیم. یک وقت او تشر بزند مىگوییم نه، ما احتیاجى نداریم. حالا هم به او مىگوییم که ما احتیاج خودمان را سلب مىکنیم. خودمان مىرویم سراغ کار. خدا زمین به ما داده، آب هم به ما داده، زمینهاى زیاد، زمینهاى موات زیاد، آبهاى هرزبرو، شط کارون همین طورى دارد هرز مىرود، یا زمینهاى اطرافش هم همینطور مانده است زمین. باید همه دست به دست هم بدهند، و کار، کار الهى است، کارى است که عبادت است امروز. اطاعت امر خداست امروز کشاورزى، و باید این کشاورزى را تقویت کرد. هر کس هر جور مىتواند باید تقویت بکند، به طورى که انشاءاللَّه ما از این گرفتارى خارج بشویم. و از سایر گرفتاریها هم امیدوارم که خارج بشویم؛ گرفتارى فرهنگیمان، گرفتاریهاى سیاسىمان، همهشان را [حل] بکنیم.»[1]