نامه رهبری مقدمه کار جدی برای شناساندن صحیح اسلام است/راهکارهای ساده برای انتشار بهتر نامه
* بایکوت رسانهای نامه رهبری به جوانان اروپا و آمریکا نشانه هدفگیری درست مقام معظم رهبریست
وی افزود: سانسور این پیام تنها یک اقدام برعلیه ما نیست بلکه اقدامی است علیه مردم غرب و در راستای سانسور، تحریف، تخریب و جهتدهی افکار عمومی مطابق آنچه میلشان است لذا نهتنها تلاش کردهاند این نامه به گوش مخاطب نرسد بلکه سعی کردهاند با سکوت از کنارش بگذرند.
این کارشناس رسانه با بیان اینکه موسسهای چون گوگل امکان جستوجوی این پیام را که مشخص شود کدام سایتها و شبکههای اجتماعی به آن پرداختند را مسدود کرده، تصریح کرد: این نشان میدهد که مقام معظم رهبری درست هدفگیری کردهاند و نقطهای را هدف قرار دادند که اگر این نقطه برای افراد روشن شود، مقدمهای خواهد بود بر آگاهی افراد نه تنها نسبت به اسلام بلکه نسبت به ماهیت خود رسانههای غربی چراکه درصورت مطالعه اسلام از اینکه ببینند اسلام چقدر با آنچه آنها معرفی کردهاند، متفاوت است غافلگیر خواهند شد و آنها سعی کردهاند چه زیباییهایی را زشت جلوه دهند یا جلوی دیده شدن این زیباییها را بگیرند و این میتواند موجب خنثی و بیاعتبار شدن این رسانهها نزد افکار عمومی غرب شود ولی ما باید تلاش خود را بکنیم برای اینکه این مطلب را به مخاطبین برسانیم.
وی در پاسخ به این سوال که دربرابر این بایکوت چه باید کرد، گفت: راه های مختلفی وجود دارد؛ کارهایی برعهده دستگاههای حکومتی مثل وزارت خارجه، سازمان فرهنگ و ارتباطات، سازمان تبلیغات اسلامی، برونمرزی صداوسیما و امثالهم است و بخشهایی هم بهعهده دستگاههای غیردولتی مثل سازمانهای مردمنهاد، یا هر فرد مسلمان در هر جای دنیا و بهخصوص ایرانیان است که میتوانند حتی به صورت فردی برای انعکاس این پیام اقدام کنند.
قدیریابیانه افزود: ما تشکلهایی مثل بسیج مساجد، بسیج دانشجویی، بسیج کارمندان، بسیج دانشآموزی، بسیج معلمان داریم و جنبههای دیگر مثل هنرمندان و ورزشکاران افراد مختلفی هستند که تشکلهایی دارند؛ تشکلهایی غیر از بسیج مثل جامعه اسلامی دانشجویان و امثالهم همه باید به فکر این باشند که یک بعد فعالیتهایشان را به تبلیغات بینالملل اختصاص دهند و فقط دنبال این نباشند که در محیط خودشان، داخل خودشان عمل کنند.
وی ادامه داد: مثلا یک مسجد فقط نباید به فکر این باشد که تبلیغات را مختص کند به کسانی که پا به مسجدشان میگذارند بلکه هر مسجدی باید علاوه بر افرادی که به مسجد میآیند، محلهای که مخاطب آن مسجد هست را نیز مخاطب قرار دهند؛ و سعی کنند تاثیرگذار باشند و درصدد اصلاح جامعه برآیند.
* هر مسجدی میتوان به یک پایگاه جهانی برای تبلیغات اسلام تبدیل شود
قدیریابیانه با بیان اینکه امروز ارتباطات گسترده مخابراتی و اینترنتی این اجازه را میدهد که هر مسجدی به یک پایگاه جهانی برای تبلیغات اسلام تبدیل شود، پیشنهاد کرد: همه این تشکلها، مساجد، هیاتها، تشکلهای مختلف بسیج و سازمانهای غیردولتی یک معاونت بینالملل داشته باشند یعنی یک شاخه بینالملل داشته باشند که به طور متمرکز روی تبلیغات خارجی کار کنند.
وی افزود: البته در این صورت میتوان به مرور یک تقسیم وظیفهای هم انجام داد؛ مثلا تشکلهای دانشجویی، دانشجویان را مورد مخاطب قرار دهند و سعی کنند شناسایی کنند و با آنان گفتوگو کنند و پیام دهند و پیام بگیرند و اسلام را معرفی کنند؛ زنان، زنان را، معلمان، معلمان را و اساتید، اساتید را و هر قشری، قشر مشابه خودش را خطاب قرار دهد که بعد این حالت تخصصیتر پیدا کند و تبلیغات فراگیرتر شود.
قدیری ابیانه رساندن پیام رهبری به گوش مخاطب را تنها بخشی از کار دانست، و افزود: امکان دسترسی آنها به قرآن هم بخشی دیگر است؛ با مطالعه قرآن طبیعتا زمینه برای مطالعه اسلام در ابعاد مختلف فراهم میشود و آن هم باید آماده شود؛ باید سعی کنیم مساله تبلیغ اسلام از طرف مسلمانان به فراتر از ایران هم گسترش پیدا کند؛ مثلا اینکه امکان دسترسی مردم به قرآن و ترغیب به مطالعه آن میتواند در دستور کار سازمان کنفرانس اسلامی هم قرار بگیرد. یا تشکلهای دیگر و افراد دیگر و مسلمانان دیگر در این زمینه فعالیت کنند.
* آیا برای غربیهایی که به ایران میآیند برنامهریزی کردهایم؟
این کارشناس رسانه، با اشاره به محدودیتهای دسترسی به جوامع غربی، تصریح کرد: امکانی اینجا وجود دارد که از آن غافل هستیم و آن اینکه آیا ما معرفی اسلام را به کسانی که برای گردش توریستی به ایران میآیند و در دسترس ما هستند، انجام دادهایم؟ آیا کسانی که برای دیدن زیباییها و آثار تاریخی اصفهان و شیراز میآیند، زمینه فراهم کردهایم که در مدت کوتاهی که اینجا هستند، آشنایی با واقعیتها داشته باشند؟ گرچه حضورشان موثر است اما آیا در معرفی آثار فرهنگی به آنها تلاش کردهایم؟ اگر امروز اعلام شود که مثلا در آلمان این امکان فراهم شده که در فرودگاه فرانکفورت یکصد متر فضا به ما بدهند که برای مسافرانی که از آنجا عبور میکنند، اسلام را معرفی کنیم مطمئن هستم بین دستگاههای مختلف رقابتی درخواهد گرفت و هر کدام خواهند گفت که این وظیفه آنهاست که در این تبلیغات حضور داشته باشیم و برعهده ماست. اما آیا برای استفاده از فرودگاه مهرآباد یا امام خمینی(ره) یا فرودگاه شیراز، اصفهان و مشهد امکان تبلیغی فراهم کردهایم؟ آیا کسی خودش را مسئول میداند؟ آیا در هتلهای ما که خارجیان اقامت میکنند، کتابی برای مطالعه در دسترشان قرار گرفته است؟ آیا کسانی که به عنوان راهنما برای توریست انتخاب میشوند، کسانی هستند که اگر سوالی از آنها شود، بتوانند پاسخگو باشند یا جواب دهند که گاهی جواب غلط هم میدهند! بالاخره ما باید همه امکانات را بسیج کنیم و مطمئن باشیم که اگر بتوانیم پیام اسلام را آنگونه که هست به زبان ساده و قابل فهم و مقایسهای با فرهنگ آنها برایشان بیان کنیم، جذب خواهند شد.
وی افزود: از آن طرف چون این افراد تبعه کشورهای خودشان هستند، میتوانند اگر دولتهایشان بخواهند خلافی را مرتکب شوند مثلا جنایتی درقبال فلسطین انجام دهند، در مقابلشان بایستند و این میتواند باعث گرایش بیشتر جوانان غربی به اسلام شود و این در شرایطی است که جوامع بشری امروز به بطالت کمونیسم و لیبرالیسم پی بردهاند اما نمیدانند که راهحل چیست؟ درحالی که راهحل اسلام است و کافی است که اسلام را به آنها بشناسانیم؛ یعنی بتوانیم از این دیوارهای پرزرق و برق سانسور و فریب عبور و این پیام را به مخاطبین برسانیم.
* پیام رهبری دعوت به مسلمان شدن نیست دعوت به شناخت اسلام است
محمدحسن قدیریابیانه در ادامه درباره تلاش غربیها برای نشان دادن پیام آیتالله خامنهای به عنوان دعوت جوانان غرب به اسلام که بیایند و مسلمان شوند؛ گفت: نامه دعوت به شناخت در مورد اسلام نه دعوت به مسلمان شدن؛ هرچند شناخت درمورد اسلام میتواند به مسلمان شدنشان منجر شود.
وی افزود: غربیها هم از شناختهشدن اسلام بیم دارند زیرا میدانند این شناخت میتواند به مسلمان شدنشان منجر شود لذا اینکه آنها بگویند این دعوت به مسلمان شدن است نباید باعث شود که جا بزنیم و موضع انفعالی بگیریم؛ اگر غربیها فکر میکردند، اسلام ناحق است و آشنایی با آن موجب دوری از اسلام میشود، نباید اسلام را تحریف میکردند بلکه باید واقعیت اسلام را بیان میکردند. چرا تحریف میکنند و دروغ میگویند و سعی میکنند جنایتکارانی که به دست خودشان پرورش یافتند را به عنوان مسلمان معرفی کنند؟ برای اینکه میدانند اصل اسلام جذاب است.
قدیریابیانه ادامه داد: مثلا چند سال پیش که روزنامه «شارلی ابدو» کاریکاتور توهینآمیز کشیده بودند، مسلمانان در آلمان تصمیم میگیرند که به هر خانواده آلمانی یک جلد قرآن اهداء کنند که حدود 25 میلیون قرآن میشود اما دولت آلمان به شرکتهای پست دستور داد که از پست کردن قرآن به خانهها خودداری کنند. چرا این کار را درحالی که در آنجا مستهجنترین نشریات و کتابها توزیع آزاد دارد، انجام دادند؟ برای اینکه میدانند اگر قرآن خوانده شود، جوانان و مردم گرایش پیدا میکنند لذا سانسور و تحریم علیه اسلام را فقط یک اقدام علیه مسلمانان و اسلام نباید بدانیم بلکه باید این را یک اقدام علیه مردم خودشان بدانیم که حتی دلشان نمیخواهد مردمشان حق شناخت اسلام واقعی را داشته باشند .
قدیری ابیانه تاکید کرد: این نامه یک فرصتی است برای ما در ایران که افراد به اهمیت شناساندن اسلام در سطح بینالملل واقف شده و وارد این عرصه شوند؛ اگر افراد وارد این عرصه شوند، به تدریج در این زمینه خبره هم خواهند شد و سازوکار لازم شکل خواهد گرفت و اثر خود را خواهد گذاشت.
* نباید نگران دسترسی جوانان غرب به جریانهای وهابی، سلفی یا ازهری بود/ باید تلاش خودمان را گسترش دهیم
وی در پاسخ به این شبهه که در صورت رجوع مستقیم جوانان غربی به قرآن و با توجه به نبود زیرساختهای تبلیغی اسلام در ایران جریانهایی که بیشترین قدرت تبلیغی اسلام در کشورهای اروپایی و آمریکایی دارند جریانهای تندرو مثل سلفیها یا وهابیها خواهند بود، که نتیجه آن ورود جوانهای غرب به جریانهای افراطی باشد، گفت: اگر قرآن به دست مخاطبین برسد، توسط هرکس که باشد؛ اگر کسی قرآن را صادقانه مطالعه کند، جذب آن خواهد شد و ما نگران اینکه چه کسی این را توزیع میکند نباید باشیم و بگذاریم از هر طریق ممکن دست آنها برسد.
قدیری ابیانه افزود: البته طبیعتا وقتی فردی با اسلام و قرآن آشنا میشود سراغ مراکز اسلامی میرود که عمده مراکز اسلامی، در اختیار اهلسنت است و یک رقابتی هم بین الازهر مصر و وهابیت در عربستان است که مدیریت این مراکز اسلامی را داشته باشند؛ عربستان سعی میکند با پول خود آنها را جذب کند اما اینکه حتی افراد بروند و در این مراکز اسلامی فعالیت کنند، یک مشکل برای ما نیست. چراکه کسانی که مسلمان و جذب این مراکز شدهاند اگر با تشیع آشنا شوند، به تشییع گرایش پیدا خواهند کرد لذا این مراکزی که بهخصوص دست وهابیت و سلفیان هستند، سعی میکنند با بستن دروغ «تحریف قرآن توسط شیعیان» آن را به موضع وادارند یا آنها را منحرف کنند کمااینکه برخی از اروپاییان که اکنون در سوریه و عراق جنایت میکنند، از همین کسانی هستند که به اسلام گرویدند اما اسلام انحرافی یعنی منحرف شدهاند.
وی ادامه داد: ما باید تلاش خودمان را بکنیم و نقش خودمان را ایفا کنیم؛ یعنی چون کسانی که در جوامع غربی به اسلام گرویدند به داشتههای خودشان پشت کردند و از روی تعقل به اسلام روی آوردند بنابراین اگر اسلام واقعی از اسلام تحریفشده، تفکیک و به آنها معرفی شود آنها به سمت ما جذب خواهند شد کمااینکه این موضوع را در مکزیک هم تجربه کردهام. مثلا کسانی که به دست برادران اهلتسنن و این مراکز مسلمان شده بودند، وقتی با تشیع آشنا میشدند، شیعه میشدند و این موجب ناراحتی همه مراکز اسلامی هم بود ولی شما کمتر ممکن است یک نفر اهل عربستان که سلفی باشد و در تعصب بزرگ شده باشد، حقانیت اسلام را هم بشناسد بخواهد تغییرمذهب دهد درحالی که این موضوع برای کسانی که از دین دیگری وارد اسلام شدهاند، صدق نمیکند. آنها روی تعقل و تفکر و روی زیباییهایی که در اسلام دیدهاند، جذب شدهاند و اتفاقا با جبر جامعه خودشان مقابله کردهاند لذا راهش این است که ما اسلام را به آنها بشناسانیم و تلاشمان را بکنیم.
* اگر جوان غربی مسلمان معتدل اهلسنت شود بهتر از این است که در کفر و شرک باقی بماند
قدیری ابیانه با بیان اینکه نباید از اینکه قرآن به دست هر کسی به دست مخاطبین برسد، ناراحت و نگران باشیم، تصریح کرد: باید همزمان تلاش کنیم، فعالیت خودمان را بیشتر کنیم به هر حال اگر جوان غربی مسلمان شود حتی اگر مسلمان معتدل اهلسنت، بهتر از این است که در کفر و شرک باقی بماند.
محمد حسن قدیریابیانه در ادامه این گفتوگو درباره تجربیات تبلیغی خود در ایتالیا و مکزیک گفت: اولا کاری که دستگاههای دولتی مثل وزارت خارجه، سازمان فرهنگ و ارتباطات یا سازمانهای دیگری که موجود هستند میتوانند انجام دهند این است که بعد از گذشت مدتی که نامه رهبری از حالت خبر روز خارج شود، خواستار چاپ آگهی در روزنامهها و رسانههای معتبر شوند؛ مثلا سراغ مجله تایم، نیوزویک، نیویورکتایمز، واشنگتنپست، لوموند، فیگارو و امثالهم بروند و بگویند که میخواهند این نامه را چاپ کنند و هزینه آگهیاش را هم پرداخت کنند اغلب اینها حاضر به چاپ نخواهند شد و حاضر نیستند پول آگهی را بگیرند تا به دست مخاطب نرسد. چاپ نکردن این پیام، بهرغم آمادگی برای پذیرش هزینه خودش میتواند به سوژه خبری تبدیل شود و کنجکاویها را برای اطلاع راجع به این موضوع بیشتر شود.
* رهکارهای ساده برای انتشار هرچه بیشتر پیام رهبری به جوانان اروپا و آمریکای شمالی
وی با بیان اینکه میتواند این آگهی به همراه آدرس سایتی باشد که قرآن را به زبانهای مختلف در دسترس قرار میدهد، افزود: در کنار این امر افراد میتوانند وارد گروهها و شبکههای اجتماعی و اتاقها و انجمنهای گفتوگو شوند؛ کسانی که عضو این گروهها میشوند وقتی مطلبی را درج کنند به اطلاع همه اعضاء خواهد رسید. یک نفر اگر عضو یک گروه صد نفره یا هزار نفره یا بیشتر شود، درحقیقت مطالبی که منتشر میکند به سمع همه خواهد رسید. آنجا میتواند آیاتی را منتشر کند یا لینکهایی ارائه دهد و خود پیام را بگذارد و فعالیت کند.
قدیری ابیانه نکته دیگری که داشت به این شرح بود: میتوان متنی را به صورت ایمیل هم تهیه کرد و برای مخاطبین فرستاد و هر کسی که در غرب این پیام را دریافت میکند آن را برای آدرسهای دیگری که دارد فوروارد کرده و بفرستد. جمعآوری آدرس ایمیل یک کار لازمی است که باید صورت دهیم؛ یعنی باید مراکزی باشد که آدرسهای ایمیل مخاطبین خارجی را جمعآوری کرده و برایشان ایمیل بفرستد.
وی افزود: به نظرم از ایران باید روزانه دهها میلیون ایمیل راجع به مسائل مختلف برای مخاطبین ارسال شود و مراکز مختلف این کار را انجام دهند؛ یکی از کارهایی که خودم در مکزیک انجام دادم این بود که معمولا سازمانهای حقوق بشری مثل عفو بینالملل و امثالهم تلاش میکنند که افکار عمومی را علیه ایران بسیج کنند و گاهی آدرس ایمیل مقامات ما در ایران را میدهند و میگویند اعتراضاتتان را راجع به نقض حقوق بشر ارسال کنید؛ من ایمیلهای معترضین را جمعآوری کرده بودم و بعد راجع به نقض حقوق بشر در فلسطین و آمریکا و سایر جاها، مطلب میفرستادم؛ اکثر کسانی که دست به قلم میزنند و فرض کنید راجع به مخالفت با اعدام در ایران اعتراض میکنند، آدمهایی هستند که دلسوز حقوق بشر هستند تا این حد که انگیزه دارند دست به قلم ببرند البته عدهای هم مزدور و تحت سازمانهای تحت سلطه غرب هستند.
قدیریابیانه ادامه داد: مثلا من تصاویر جنایاتی که صهیونیستها در فلسطین کردهاند را میفرستادم و میپرسیدم که آیا راجع به اینها هم اعتراض کردهاید؟ اگر نکردهاید، فکر کنید چرا راجع به زندانی بودن یک نفر در ایران اعتراض میکنید اما راجع به کشتار این همه آدم بیتفاوت جلوه میکنید؟ فکر نمیکنید توسط این رسانهها بازی خوردهاید؟ یا مثلا فرض کنید که برنامههای برونمرزی صداوسیما سایت هم دارند و مخاطبینی دارند که با هم ایمیل ردوبدل میکنند. آیا این مخاطبین جایی جمعآوری شده است؟ آیا دستهبندی شده است که بتوانیم آنها را مخاطب قرار دهیم و برایشان مطلب بفرستیم و آنها هم بتوانند مطالب را فوروارد کنند؟ فکر میکنم چنین کاری توسط دستگاههای مختلف ما صورت نگرفته است.
وی بر ضرورت تهیه یک بانک ایمیل در ایران تاکید کرد و اظهار داشت: من خودم در مکزیک از روزی که رفتم، دنبال این بودم که بتوانم یک بانک ایمیل از مخاطبین و مکزیکیها تهیه کنم و بعد بتوانم روی آن کار کنم. همین خواستن، توانستن است و من توانستم حدود هفت میلیون ایمیل جمع کنم که بخشی هم تفکیکشده بود و تمام روسای دانشگاهها، اساتید، معلمین را شامل میشد. آیا ما چنین کاری را کردهایم؟ باید به این سمت برویم که این کار را بکنیم و مرتب آنها را در جریان امور قرار دهیم منتها باید با ظرافت کار کرد تا تاثیر خودش را داشته باشد؛ یعنی باید در ارسال پیام ها، مخاطبشناسی کنیم.
قدیریابیانه افزود: زمانی که مکزیک بودم روزانه بین 10 هزار تا 100 هزار ایمیل برای مخاطبین میفرستادم که هیچ هزینهای هم برای ما نداشت؛ الان نرمافزارهایی هست که شما میتوانید با این نرمافزار ایمیل در حجم انبوه اما دانهدانه بفرستد که اینها اسپم نشود، مزاحم شناسایی نشود و در کنار آن سایتها و مراکزی در آمریکا و جاهای دیگر است که میتوانند 60 پیام یا حتی 1000 پیام در دقیقه به مخاطبین به صورت تکتک ارسال کنند که متاسفانه از این امکانات در ایران استفاده نمیشود.
وی ادامه داد: یک بار در سایتها جستوجو میکردم و دیدم حتی سازمانهایی هستند که این لیست ایمیل را به شما میفروشند. مثلا یکبار که جستوجو میکردم، دیدم ایمیل 400 هزار خبرنگار آمریکایی را گردآوری کرده بودند و 200، 300 یورو میفروختند. اگر از این تعداد یکدهم هم درست باشند یعنی حدود 40 هزار میشود که به صرفه است که این هزینه را بکنیم و این 40 هزار خبرنگار را مورد خطاب قرار دهیم و برایشان اطلاعاتی بفرستیم لذا میتوان کار بسیار گستردهای در ایران انجام داد که هزینه زیادی هم نمیبرد و تنها مستلزم یک همت و برنامهریزی و تلاش است و اثرگذار در ابعاد مختلف است؛ باید دقت کرد و مخاطبشناسی داشت و از هر هفت پیامی که میفرستید، میتواند دو مورد سیاسی و پنج مورد مسائلی دیگری باشد که برای مخاطب ممکن است جالب باشد.
قدیریابیانه با بیان اینکه، این بخش مردمی کار در ایران و سازمانهای غیردولتی در ایران مغفول است، افزود: متاسفانه مردم ما به غلط به این نتیجه رسیدهاند که همه چیز تنها به دست دستگاههای حکومتی است و برای خودشان نقش قائل نیستند که اگر این تفکر را اصلاح کنیم، و چون مراسم محرم مردم منتظر دستگاههای دولتی نباشیم، و این مسئله را به تبلیغات جهانی اسلام سوق دهیم، آن وقت میتوانیم وارد یک عرصه و توان جدیدی از تبلیغات شویم.
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13931111001639#sthash.UYgLK73Z.dpuf