پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

پایگاه شخصی دکتر محمد حسن قدیری ابیانه

دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی، مدیر انجمن نخبگان جهان اسلام، سفیرسابق در مکزیک و استرالیا

اطلاعیه : جهت عضویت و مطالعه مطالب، به آدرس ghadiri1404@ در تلگرام، بپیوندید
محمد حسین قدیری ابیانه
فیلم معرفی قدیری ابیانه در کادر زیر:
Loading
پیوندها
پیوندهای روزانه
طبقه بندی موضوعی
محمد حسین قدیری ابیانه
آخرین نظرات

جمعه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۳:۲۶ ب.ظ

۳

چگونگی افزایش سطح عمومی حقوق ها در ایران و چهان

جمعه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۳:۲۶ ب.ظ

متن زیر بخشی از یکی از فصول کتاب "سبک اقتصادی و فرهنگی زندگی؛ از خودتحریمی در اقتصاد مقاومتی تا عزم ملی و مدیریت جهادی در اقتصاد مقاومتی؛ فرهنگ کارآفرینی" نوشته محمدحسن قدیری ابیانه است که به تشریح یکی از خواسته ای مردم یعنی افزایش حقوق ها و قدرت خرید افراد جامعه مربوط می شود.

چگونگی افزایش سطح عمومی حقوق ها در ایران و چهان

بسیاری از افراد از سطح عمومی حقوق‌ها گلایه می‌کنند و حقوق خویش را با حقوق همتایان خویش در کشورهای ثروتمند مقایسه می‌کنند.

اگر بخواهیم سطح عمومی حقوق‌ها و درآمدها در ایران را با کشورهای دیگر مقایسه کنیم، باید با کشورهایی که تولید سرانۀ‌شان نزدیک به تولید سرانه ایران است، مقایسه کنیم.

برای محاسبه درآمد سرانه، دو فرمول وجود دارد. روشی که سازمان‌های بین‌المللی، آمار خود را بر اساس آن محاسبه می‌کنند، روش برابری قدرت خرید[1] است.

روش دوم برای محاسبه درآمد سرانه، تقسیم تولید ناخالص ملی کشور بر جمعیت و به دست آمدن عدد درآمد سرانۀ کشور است.[2]

هر دوی این آمارها قابل اتکا هستند؛ اما مفاهیم آن‌ها قدری متفاوت است.

 معنای ملاک قدرت خرید

معنای آمار بر اساس قدرت خرید این است که: چه مقدار درآمد به قیمت کشور الف قدرت خریدی به اندازۀ همان مقدار درآمد به قیمت دیگر کشورها دارد. همۀ کشورها قدرت درآمد را با قدرت خرید مقایسه می‌کنند.

به طور مثال قیمت فروش یک بطری آب معدنی یک‌ونیم لیتر در ایران حدود 600 تومان است؛ در حالی که در اروپا حدود یک یورو می‌باشد. در محاسبه از روش قدرت خرید، قدرت خرید 600 تومان با یک یورو برابری می‌کند، لیکن بر اساس تولید ناخالص داخلی یک بطری آب در اروپا یک یورو (حدود4200 تومان) و در ایران 600 تومان، یعنی حدود یک هفتم نرخ اروپا محسوب می‌گردد.[3]

به عبارتی دیگر هر یورو در ایران و معادل ریالی آن، قدرت خریدی 7 برابری در رابطه با آب نسبت به قدرت خرید یورو در اروپا دارد.

سازمان ملل، بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول هر دو آمار را با هم ارائه می‌دهند که بر اساس این آمارها در بین کشورهای دنیا، در حال حاضر ایران از لحاظ قدرت برابری خرید، کشور 17 در دنیاست و بر اساس فهرست صندوق بین‌‍‍‌المللی پول ایران مطابق با روش PPP رتبۀ 27 را دارا می‌باشد.

 

قدرت اقتصادی ایران در جهان

تولید ناخالص داخلی ایران بر اساس قدرت خرید در سال 2013 به 987 میلیارد دلار رسیده و ایران هجدهمین قدرت اقتصادی دنیا در این سال شناخته شده است.

تولید ناخالص داخلی ایران در این سال نسبت به سال قبل از آن 15 میلیارد دلار کاهش داشته و به زیر یک تریلیون دلار رسیده است. ایران در سال 2011 برای نخستین بار تولید ناخالص داخلی یک تریلیون دلاری را تجربه کرد. تولید ناخالص داخلی ایران در این سال به یک تریلیون و 21 میلیارد دلار رسید. این رقم در سال 2012  به یک تریلیون و 2 میلیارد دلار کاهش یافت.

آمریکا بزرگ‌ترین اقتصاد جهان در سال 2013 شناخته شده است. تولید ناخالص داخلی آمریکا بر اساس قدرت خرید در این سال 16 تریلیون و 720 720 میلیارد دلار برآورد شده است. پس از این کشور، چین با 13 تریلیون و 370 میلیارد دلار و هند با  4 تریلیون و 960 میلیارد دلار به‌ترتیب در رتبه‌های دوم و سوم از این نظر قرار گرفته‌اند.

کشورهای ژاپن، آلمان، روسیه، برزیل، انگلیس، فرانسه، مکزیک، ایتالیا، کره جنوبی، کانادا، اسپانیا،‌ اندونزی، ترکیه و استرالیا نیز به‌ترتیب در رتبه‌های چهارم تا هفدهم بزرگ‌ترین اقتصادهای جهان قرار گرفته‌اند.

عربستان با تولید ناخالص داخلی 927 میلیارد دلاری یک پله پایین‌تر از ایران در رتبه نوزدهم و تایوان با تولید ناخالص داخلی 926 میلیارد دلاری در رتبه بیستم قرار گرفته‌اند.[4]

 

قدرت خرید هر ایرانی

البته ارزانی کالاها در یک کشور، عملاً موجب اسراف در مصرف بی‌رویه و اتلاف سرمایه‌ها شده و از موانع مهم پیشرفت است. کما اینکه ارزانی سوخت در ایران موجب مصرف 80 میلیارد دلاری سوخت در کشور در سال 1392 شده که حداقل 30 میلیارد دلار آن قاچاق و اسراف در مصرف سوخت است

 

 سرانۀ تولید ایران بر اساس روش GDP

اما سرانۀ تولید ایران بر اساس روش GDP مطابق با این جدول، ایران از میان 173 کشور مورد اشاره در این رتبه‌بندی، در رده 96 قرار دارد.

کشورهای آذربایجان، دومینیکن، جامایکا، بوسنی، پرو، مقدونیه به عنوان کشورهایی که درآمد سرانه‌ای بیش از ایران دارند و نیز کشورهایی که بلافاصله پس از ایران قرار می‌گیرند، نامیبیا، الجزایر، اردن، چین، تونس، تایلند و آلبانی است.

البته اگر آنچه ناشی از منابع طبیعی خداداد، مثل نفت را است، از تولید سرانه کم کنیم و فقط میزان تولید ناشی از کار و تلاش مردم را محاسبه نماییم، درخواهیم یافت که وضع از این نیز بدتر است و در نتیجه متوسط سطح رفاه و حقوق مردم در ایران بسیار بیش‌تر از سایر کشورهایی است که تولید سرانه‌شان به ایران نزدیک است.

بنابراین راه افزایش سطح عمومی حقوق‌ها و رفاهیات افزایش تولید سرانه می‌باشد و آن‌هم از طریق افزایش تولید ملی و حمایت از کار و سرمایۀ ایرانی، جهاد اقتصادی، کار و همت مضاعف، فرهنگ و وجدان کاری، پرهیز از اسراف و پرهیز از مصرف کالاهای خارجی، اصلاح سبک زندگی، تحقق اقتصاد مقاومتی و... امکان‌پذیر است که به نوبۀ خود بستگی به تلاش آحاد مردم دارد.

این راهِ عملی برای افزایش سطح عمومی حقوق‌ها و رفاهیات عمومی است. رابطۀ سطح عمومی حقوق‌ها و رفاهیات با سرانۀ تولید باید برای مردم روشن شده و به ملکۀ ذهن مردم تبدیل گردد به نحوی که بتوانند راه را از بیراهه تشخیص داده و آنچه به عملکرد خود آنان بستگی دارد را از دیگران مطالبه نکنند.

 

فهرست درآمد سرانه کشورهای جهان

نگاهی به آمار بانک جهانی[5] از درآمد سرانۀ سالیانه در کشورهای جهان نشان می‌دهد که ایران از میان 173 کشور مورد اشاره در این رتبه‌بندی، در رده 96 قرار دارد.

این آمار از تقسیم درآمد ملی هر کشور به جمعیت آن کشور به دست می‌آید. شاخص درآمد ناخالص ملی[6] ذکرشده در این رتبه‌بندی بر اساس نرخ ثابت اسمی است؛ اگر چه بر اساس سایر شاخص‌های بانک جهانی در مورد درآمد سرانه، همانند قدرت خرید و... نیز رتبۀ ایران تغییر چندانی نمی‌کند و دامنۀ تغییرات آن چندان محسوس نیست.

گفتنی است، این آمار مربوط به آمار ارائه‌شده در هر کشور می‌باشد.

فهرست برخی از کشورها بر اساس درآمد سرانۀ سالیانه به شرح زیر است:

  1. موناکو با درآمد سرانۀ 183 هزار و 150 دلار.
  2. کشور لیختن اشتاین با 137 هزار و 70 دلار.
  3. سرزمین برمودا 89235 دلار.
  4. نروژ 87350 دلار.
  5. لوکزامبورگ 76 هزار و 980 دلار.
  6. قطر 72 هزار و 532 دلار.
  7. سوئیس 71 هزار و 520 دلار.
  8. دانمارک 59 هزار و 400دلار.
  9. کویت 51 هزار و 365 دلار.

10. سوئد 50 هزار و 110 دلار

  1. آمریکا 47 هزار و 340 دلار.
  2. اتریش 47 هزار 30 دلار.
  3. استرالیا 46 هزار و 200 دلار.

20. کانادا 43 هزار و 250 دلار.

21. آلمان 45 هزار و70 دلار.

22. فرانسه 42 هزار و 370 دلار.

23. امارات متحده عربی 41 هزار و 930 دلار.

24. ژاپن 41 هزار و 850 دلار.

27. انگلیس 38 هزار و 200 دلار.

41. کره جنوبی 19 هزار و 890 هزار و 890 دلار.

46. عربستان سعودی هزار و 190 دلار.

90. جمهوری آذربایجان 5330 دلار.

91. جمهوری دومینیکن 5030 دلار

92. جامائیکا 4800 دلار.

93. بوسنی و هرزگوین 4770 دلار.

94. پرو 4700 دلار.

95. مقدونیه 4570 دلار.

96. ایران 4520 دلار.

97. نامیبیا 4500 دلار.

98. الجزایر 4450 دلار.

99. اردن 4340 دلار.

100. چین 4270 دلار.

101. تونس 4160 دلار.

102. تایلند 4150 دلار.

103. آلبانی 3960 دلار.

104. آنگولا 3940 دلار.

114. سوریه 2750 دلار.

118. اندونزی 2500 دلار.

119. مصر 2420 دلار.

120. عراق 2340 دلار.

128. هند 1330 دلار.

142. پاکستان 1050 دلار.

152. بنگلادش 700 دلار.

166. افغانستان 410 دلار.

173. بروندی 170 دلار.

بر اساس این شاخص، ایران با درآمد سالیانۀ سرانه 4520 دلار در این رتبه‌بندی در ردۀ 96 قرار دارد.

مقایسه حقوق‌ها و رفاهیات بدون توجه به میزان درآمد و تولید سرانۀ کشور امر باطلی است و اگر بخواهیم سطح عمومی حقوق‌ها به کشورهای ثروتمند برسد، باید تولید سرانه را به سطح آن کشورها برسانیم. آن‌هم ممکن نیست مگر با افزایش چشمگیر کار و تلاش آحاد مردم.

مطالبه‌کردن سطح حقوق و رفاهیات سایر کشورها، صرفاً از مدیریت کشور و نادیده‌گرفتن نقش خویش در تحقق آن، مشکلی را حل نمی‌کند و بر مشکلات کشور می‌افزاید.

 

چگونگی بهبود قدرت خرید مردم و رفاه عمومی

افزایش قدرت خرید و رفاهیات مردم نیز تابعی از افزایش تولید سرانۀ کشور است که –همان‌طور که گفته شد – از جمله به افزایش ساعات مفید کاری و پرهیز از اسراف توسط  آحاد مردم بستگی دارد.



[1] - Purchasing Power (PPP) Parity

[2] - GDP

[3]. در تاریخ 12 فروردین 1393  نرخ آزاد یورو حدود 4200 تومان بوده است.

[4]خبرگزاری تسنیم مورخ 16 اسفند 1392 به نقل از سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا

[5]. علی جواهرچی، 16 خرداد91.

[6] - GNI:Gross national income

۹۴/۰۲/۱۱

نظرات  (۳)

۱۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۳:۰۱ تخته سیاه هم در کلاس درس ما رو سفید شد
با سلام
جناب ابیانه معلومه هیچوقت شرمنده زن وبچه ات نشده ای که اینگونه نفست از جای گرم در میاد .
راستی ماشینت چیه؟؟؟؟
ماشیه بچه هات چیه ؟؟؟
چطوری شما صاحب همه چی شدید ما هنوز در خرج معمولی زندگی ماندی؟؟!!
واقعا جای تاسفه که شما با این سواد اینگونه فکر می کنید.
شما چه میدانید مستاجری با چند بچه پس از 20 سال کار با مدرک مهندسی یعنی چه.
شما چه میدانید نرفتن سفر با خانواده حتی یکبارهم یعنی چه
شما چه میدانید در سفر هم باید بجای هتل خوب( نه عالی ) در مدرسه با شرمندگی تمام از اعضای خانواده مستقر شدن یعنی چه.
شما چه میدانید ......اصلا به نظر من شما چیزی از زندگی یه فرهنگی نمیدانید چون اگر میدانستید اینگونه بیرحمانه و از روی شکم سیری حرف نمیزدید.
کاش بجای جستجوی دشمنان خارجی کمی در احوال ما فرهنگیان سیر می کردید.
شما در حرفهایتان حتی گفته های رهبر عزیز را نیز رد کرده اید زیرا ایشان با مشکل فرهنگیان آشنا و خواستار رسیدگی به آن بودند.
و اما یک سوال
اگر از شما سواد (نتیجه زحمات معلمان) را بگیریم به چه درد می خورید؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!
لطفا کمی فکر کنید هرچند فکر نمیکنم دیگه ...
پاسخ:
سلام
دلمان می خواهد مردم ایران از جمله معلمان عزیز بهترین زندگی را داشته باشند.
ولی باید بدانیم که این مملکت غیر از کارکنان دولت دیگرانی هم دارد.
چه می دانید دنبال غذا در سطل آشغال گشتن یعنی چه؟
چه می دانید بیکار بودن یعنی چه؟
چه می دانید کسی که کارمند نیست و نمی تواند پول هتل را بدهد از اقامت در مدرسه هم محروم است یعنی چه؟
کاش علاوه بر جستجو در احوال فرهنگیان قدری هم به جستجو در زندگی کسانی که از سهمشان از درآمد های کشور محرومند می پرداختید.
کاش در احوال افرادی که به خاطر نداشتن شغل معلیمی یا غیره حتی نتوانستند ازدواج کنند تا اگر شده یک بار با همسرشان در شهر خودشان در کنار پارکی بنشینند یعنی چه؟
۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۸:۵۴ سیدمحمدصادق محمدی وفایی
سلام علیکم
خسته نباشید از این که شهامت و شجاعت نقد کردن را دارید خوشحالم .
بنده یادداشتی تحت عنوان «پنج نکته در مورد معلمینارزشمند » نوشتم که سایت بولتن نیوز آن را تحلیلی جامع دانست ولی مورد بی مهری برخی از معلمین قرار گرفت.
http://www.bultannews.com/fa/news/246643
اونگهدارتان
پاسخ:
تحلیلی جامع از سید محمدصادق محمدی وفایی
بسیاری از آموزگاران (اکثریت قریب به اتفاق)محترم لیاقت جایگاه معلمی را دارند. این برادران و خواهران زحمت کش سالهاست دلسوزانه و جهادگونه با تمام کاستی ها مبارزه می کنند و حتی اگر ریالی هم حقوق نگیرند ذره ای از وظیفه آموزگاری خویش کم نمی کنند. این نوع آموزگاران که اکثریت آموزش و پرورشی ها را تشکیل می دهند مویی از انقلاب اسلامی و ارزشهای اسلامی را با هیچ چیزی عوض نمی کنند.
پنج نکته در مورد معلمین ارزشمند
گروه اجتماعی ـ سید محمدصادق محمدی وفایی،چند صباحی است در لابه لای بحث تحریم ها و مذاکرات هسته ای و پایین آمدن بیش از اندازه قیمت نفت و کسری شدید بودجه و سخن از حذف یارانه ها ی ثروتمندان انتقاد و اعتراض و حتی تجمع معلمین کشور خودنمایی می کند.
به گزارش بولتن نیوز،در این که آیا راهی بهتر از این تجمعات وجود نداشت یا این که آیا آموزش و پرورش و در گستره ای گسترده تر آیا دولت نمی توانست دل آموزگارانمان را بنوازد نیاز به کارشناسایی دارد.بنده به عنوان یک شهروند طرفدار نظام مقدس جمهوری اسلامی و آموزش و پرورش و معلمین ارجمند نکاتی به ذهنم رسید که تقدیم محضر نورانی اهل مطالعه می کنم:

نکته اول:

اولین معلم، خداوند دانا و توانست، که فرمود: الرحمن، علم القرآن … خداوند رحمان قرآن را یاد داد … دومین معلم، پیامبر اکرم(ص) است که فرمود: من معلم برانگیخته شده ام و ائمه اطهار و بزرگان دین نیز هر یک معلمانی برجسته و راهنمایانی بسیار شایسته بوده اند.

نکته دوم:

جامعه ی بشری مدیون معلم هاست .امام علی(ع) فرمود:« کسی که به من یک حرف بیاموزد، مرا بنده خود کرده است.»

و ارسطو نیز می فرماید :« افتخار کسانی که به کودکان تعلیم می‌دهند، بیش از کسانی است که آنها را به وجود می‌آورند.»

نکته سوم:

با توجه به آن جایگاه ، معلم باید از هر جهت سرآمد باشد. معلم با کرامت انسان سر و کار دارد و باید از هر جهت نمادی از عظمت و یزرگواری و مدیریت و تهذیب باشد،تا نقش الگویی او سرافرازانه بدرخشد. حداقل ویژگی هایی که جناب ابوعلی­ سینا برای معلم ها ذکر کرده اند عبارتند از: خردمند بودن،آشنای با تربیت،باوقار و بامروت بودن و دین دار و پاکدامن بودن.

نکته چهارم:

بسیاری از آموزگاران (اکثریت قریب به اتفاق)محترم لیاقت جایگاه معلمی را دارند. این برادران و خواهران زحمت کش سالهاست دلسوزانه و جهادگونه با تمام کاستی ها مبارزه می کنند و حتی اگر ریالی هم حقوق نگیرند ذره ای از وظیفه آموزگاری خویش کم نمی کنند. این نوع آموزگاران که اکثریت آموزش و پرورشی ها را تشکیل می دهند مویی از انقلاب اسلامی و ارزشهای اسلامی را با هیچ چیزی عوض نمی کنند.

ولی در مقابل آن اکثریت قریب به اتفاق برخی از فرهنگیان با معلمی سنخیتی ندارند و حتی با دهها کلاس آموزشی به درجه ی معلمی نمی رسند.این بعض که(در هر صنفی نیز به تناسب آن صنف یافت می شوند) از معلمی فقط به تدریسی دست و پا شکسته آنهم در حدی که حقوقشان قطع نشود پایبند هستند.

برخی از این معلم ها علاوه بر این که در نماز جماعت و جمعه و مراسم های معنوی اثری از آنها دیده نمی شود. وقتی از بحث ولایت فقیه و غیر او سخنی به میان می آید،طرفدار غیرند و در زیر پرچمی غیر از ولایت فقیه جمع می شوند و وقتی از انقلاب و ارزش های آن سخن گفته می شود در مقابل ارزش ها جبهه می گیرند.وقتی از مضرات ماهواره گفته می شود ،به صدا و سیمای کشور می تازند. وقتی از فتنه 88 گفته می شود ،صورتپنج نکته در مورد معلمین ارزشمند فتنه را می بوسند. و وقتی از بسیج و روحانیت سخن گفته می شود یا مخالفند و یا در لباس ضدند!

نکته پنجم:

برخی ها معتقدند:معلمین با توجه به ساعات کارشان درآمد خوبی دارند." مرضیه رضایی معلم نمونه کشوری و دانشجوی دکترای فلسفه و کلام اسلامی با بیان مطلب فوق خاطر نشان می‌کند که این موضوع ممکن است مورد انتقاد خیلی‌ها قرار بگیرد! ولی واقعیت این است که تعطیلی معلمین خیلی زیاد است.»

ولی واقعیت این است باید با توجه به این که دود کمی حقوق آموزگاران از سالها قبل بلند شده است ،زیبنده ی جمهوری اسلامی است دو کار بسیار مهم را در سرلوحه برنامه های آموز و پرورش قرار دهد نخست این که از هر راهی که ممکن است افرادی که در قالب معلمی نمی گنجند و بارها نشان داده اند که با تعلیم وتربیت سنخیتی ندارند بازنشست کند. معلمی که سرشار از بدبینی و انتقاد است و گاه در کلاس آنها را مطرح می کند برای جامعه خسارت بار خواهدبود.

. اگر آموزش و پرورش حتی با کمک مردم جیب های چنین افرادی را سرشار از پول کند و دهها امتیاز در پرونده بازنشستی آنها ثبت کند و حتی اگر حقوقی چند برابر تحویلشان دهد ولی اجازه تدریس را نداشته باشند بسیاری از والدین و دانش آموزان بیش از این دلداده آموزش و پروش و معلم ها خواهند شد.و اتفاقی مبارک به صلاح جامعه شاهد خواهیم بود.

بر این اساس به نظر می رسد وزارت آموزش و پرورش نباید به این راحتی برخی از معلمین را رسمی کند ،زیرا بارها تجربه شده است به محض رسمی شدن رفتار و کردار و حتی لباس و صورت و سیرت برخی ها عوض می شود.

کار دوم اینکه کارشناسان نظام در زمینه کم یا زیاد بودن حقوق معلمین با توجه به تعطیلات زیادی که دارند بررسی کنند و سپس با توجه به تورم موجود ، در حد توان کشور تصمیم لازم را بگیرند.البته در کنار بحث حقوق از فرهنگ سازی برای آنها و خانوادهایشان غفلت نشود.در غیر این صورت اگر حقوق را نیز بالا ببرند و چشم و هم چشمی را از بعضی از خانواده نگیرند ، انتقاد و مشکل همچنان باقی خواهد ماند.

روزی معلمی می فرمود بنده و خانمم که معلم هستیم و هر دو هم مدرک بالا داریم به اندازه فلانی که دیپلمی دارد و در فلان اداره است حقوق نمی گیریم و آن فلانی هم می فرمود حیف مدرکم پایین است و گرنه آنهایی که هم امتیاز با بنده هستند و فقط مدرکی بالا دارندچه قدر بیشتر از من حقوق می گیرند!و سومی که به تعبیر خودش کمتر از پنجاه هزارتومان به فقیر نمی داد و کارخانه کود شیمیایی داشت آه جگر سوز تولید می کرد و می گفت ایران جای زندگی نیست!

خدا رحمت کند امام خمینی«ره» که فرمودند:«اگر کره ی زمین را به یک نفر بدهند و بگویند در کره ماه هم ساختمانی هست می گوید آن را هم می خواهم! »
آقای قدیری ابیانه اگر بپذیریم که قیاس کشور ایران با سایر کشورها بدون توجه به سطح درآمد ها وهزینه های هر کشور ناصحیح است چرا گزارشی در مورد توزیع ثروت در ایران تهیه نمی کنید؟ چرا در ایران باید برخی از وزارتخانه ها با پرستل کمتروحوزه کاری کوچکترسهم بیشتری  از درآمد عمومی را به خود اختصاص دهند وبرخی دیگر از وازرتخانه ها همچون آموزش وپرورش همواره شاهدکسری بودجه باشیم؟ چرا یک عضو هیئت علمی دانشگاه دو تا سه برابر معلم هم مدرک وهم سابقه خود در آموزش وپرورش دریافتی دارد ؟چرا شرکتهای دولتی وبانکها پرداخت های بی حساب وکتاب به کارمندان خود دارند؟مگر نه این است که آنان نیز از بیت المال وجیب مردم خرج می کنند؟راستی دلیل این همه تبعیض وتفاوت حقوق بین کارمندان ومدیران چیست؟ چرا علیرغم تصریح قانون بر عدم داشتن بیش از یک شغل مدیران دولتی اکثرا عضو مجامع وهیئت مدیره شرکتهای مختلف بوده واز چندین جا حقوق می گیرند ؟چرا با این بی قانونی ها بر خورد نمی شود؟ آیا جز این است که نان عده ی زیادی که عموما مدیران ارشد ادارات هستند آجر می شود؟ یقین داشته باشید تا وقتی که قانون برای همه وبه طور یکسان اجرا نشود کشور به هیچ پیشرفتی نخواهد رسید.به یاد داشته باشیم که علی (ع) عدالت را از خود و خانواده اش شروع کرد هم ایشان بود که فرمود الملک یبقی مع الکفر ولا یبقی مع الظلم واین همان شعاری است که اکنون معلمین عزیز می گویند که ما از فرق می نالیم نه از فقر.
پاسخ:
من وجود تبعیض ها را قبول دارم و بارها در مورد آن سخنرانی و مصاحبه کرده ام. 
باید امور اصلاح شود ولی نباید برای درست کردن ابرو چشم را کور کنیم. تمام حرف بنده این است.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">