قدیری ابیانه در گفتوگو با ایران: حل معضلات جهان با نادیده گرفتن ایران امکان پذیر نیست
فاطمه اصلان زاده
محمد حسن قدیری ابیانه، کارشناس مسائل استراتژیک و سفیر سابق ایران در مکزیک و استرالیا معتقد است ایران روز به روز موقعیت عالی تری نسبت به گذشته در سطح جهان پیدا میکند، ریاست ایران بر اجلاس عدمتعهد در شهریور سالجاری نمونهای از آن به شمار میآید، لذا غرب و امریکا باید بدانند به نفع آنان است به جای تقابل با جهان اسلام که مرکز ثقل آن جمهوری اسلامی است، تعامل با جهان اسلام را پیشه کنند.
آقای قدیری ابیانه، به نظر میرسد غرب در مذاکرات 1+5 با ایران درصدد وقتکشی است و مذاکره را فقط برای مذاکره میخواهد چرا که در بغداد با دستور کار روشنی وارد مذاکرات نشد.
غرب باید به این عقلانیت برسد که کلید تعامل اروپا و امریکا با جهان اسلام، ایران است، لذا هرچه زودتر آنان به این درک برسند، به نفعشان خواهد بود.
غرب ادعا دارد، برای حل معضلات جهان تلاش میکند. اگر ما این فرض را بپذیریم که آنها واقعاً به دنبال حل مشکلات جهان هستند و نه سلطه بر ملتها، در این صورت باید بپذیرند که کلید حل بخشی از این مشکلات در دست ایران است و در صورت پذیرش این مسئله میتوان به اصلاح وضعیت جهان موفق شد.
مذاکرات ایران و 1+5 میتوانست بسترسازی مناسبی برای رسیدن طرفین به حل برخی معضلات جهانی باشد، اما به نظر میرسد نمایندگان این کشورها اختیار عمل زیادی برای توافق با ایران ندارند، کما اینکه مذاکرات اخیر بغداد نیز این مطلب را تأیید میکند.
در صورت احترام به حقوق ملتها، جدا کردن منافع مشروع از نامشروع، ترک ادعای واهی و عمل براساس منافع و احترام متقابل زمینه برای حل مسائل جهانی فراهم خواهد شد.
حتی اگر این کشورها در سطح وزرای خارجه در گروه 1+5حضور داشتند، باز هم آنها از قدرت تصمیمگیری برخوردار نبودند و باید باز هم با سران کشورهای خویش هماهنگی انجام میدادند، هر چند که هنوز رؤسای این کشورها نیز نمیتوانند براساس منافع ملی خویش تصمیم بگیرند، چه برسد به نمایندگان آنان در سطح پائینتر.
اما ظاهراً لحن غربیها تا حدودی در چند ماهه اخیر ملایمتر از قبل شده است.
قیمت بالای نفت موجب لحن ملایم غرب در مذاکرات شده، چراکه حل رابطه آنها با ایران موجب کاهش قیمت سوخت و رفع بخشی از مشکلات اقتصادی در غرب خواهد شد و این مسئلهای است که با توجه به اوج بحران در غرب، آنها بشدت به آن نیازمند هستند.
به نظر شما تحولات جهان به سود ایران پیش میرود؟
اگر غربیها آماده پذیرش حق بودند بهطور طبیعی پرونده ایران نباید به شورای امنیت ارجاع میشد. هرچند غرب حاضر به اعتراف نیست، اما در شرایط کنونی تحولات جهانی به نفع ایران و به ضرر غرب پیش میرود. 1+5 درخصوص برنامه هستهای ایران حرف حقی برای گفتن ندارد، غرب و امریکا در قبال ایران همواره از اهرمهای فشار و تهدید استفاده کرده، اما از آن هیچ نتیجهای نگرفتهاند، لذا اگر آنان اندکی دارای عقل سلیم باشند باید روال برخورد خود با ایران را تغییر دهند.
جناب قدیری ابیانه با شرایط موجود، ایران در ادامه مذاکرات بهتر است چه روندی را در پیش بگیرد؟
توصیه ما به غرب آن است که دست از حماقتهای بیهوده در برابر برنامه هستهای ایران بردارند. آنچه مسلم است اینکه روند مذاکرات باید بدون کوچکترین عقب نشینی ما از مواضع و حقوق هستهای مان باشد و در صورت ضرورت به ادامه مذاکرات باید هرگونه مذاکرهای با حفظ صلابت و توأم با اقتدار صورت گیرد.
1+5 به دنبال عقب نشینی ایران است هرچند در این خصوص تاکنون ناامید شدهاند، اما ادامه مذاکرات را هم برای رسیدن به حق دنبال نمیکنند و این در حالی است که باید بفهمند که دیگر دوره تحمیل مواضع زورگویانه آنان سپری شده است. 1+5 باید کند ذهنی خود را کنار بگذارد و نسبت به درک مسائل و حقیقتهای جهان مبنی بر پذیرش حق هستهای و تکمیل چرخه سوخت از سوی ایران تسلیم شوند.
امروزه جهان تک قطبی نیست که امریکا برای آن تصمیم بگیرد، غرب و ناتو نیز باید بپذیرند که نه تنها امروز در موقعیتی نیستند که برای جهان اسلام تعیین تکلیف کنند، بلکه حل مسائل جهانی نیز با نادیده گرفتن جهان اسلام که ایران محور اصلی آن به شمار میآید، ناممکن خواهد بود.
با این تفاسیر به نظر شما منطقی است که در این شرایط ایران به مذاکرات با 1+5 ادامه دهد؟
ادامه مذاکرات فراگیر ایران با 1+5 نه برای ما زیان و نه برای طرف مقابل ایران فایدهای دارد، 1+5 نخواهد توانست خواست خود را بر ما تحمیل کند، چرا که در جهان چند قطبی امروز، ایران و جهان اسلام، خود قطب مهمی به شمار میآیند.
ایران به خوبی به این موضوع واقف است که غرب و امریکا در اوج بحران به سر میبرند و از هر لحاظ قدرتشان تحلیل رفته است، هرچند غرب سعی میکند ضعف خود را پوشانده و ژست قدرتمند بودن به خود بگیرد، اما دیگر حنایش رنگی ندارد و در حقیقت تحریمها علیه ایران بیشتر به ضرر آنان تمام خواهد شد تا ما.
تحریمهای 33 ساله وابستگی ایران به کشورهای غربی را بشدت کاهش داده است، به همین دلیل نه تنها آسیب پذیری ما نسبت به تحریمها کاهش یافته، بلکه در اوج تحریمها نیز به پیشرفتهای زیادی دست پیدا کردهایم.
ایران و جهان اسلام در یک پیچ تاریخی مهم قرار دارند. جایگاه ایران در مدت زمان اندک بشدت ارتقا یافته و این امری است که غرب و امریکا نیز به آن واقف هستند.
توصیه ما به غرب و از جمله امریکا این است که چشمان خود را به واقعیات گشوده و تسلیم حقیقت، نقش و تأثیر گذاری مهم ایران در مدیریت و رهبری معنوی مدیریت جهان شوند، چرا که مقاومت در برابر این حقیقت نفعی برای آنان نخواهد داشت.
پذیرش این واقعیت به نفع همگان و جهان خواهد بود. اگر آنها این حقیقت را بپذیرند باید در استراتژیها و راهکارهای خود تحول اساسی ایجاد کرده و قبول کنند در مناسبات عادلانه و سالم، خود آنان نیز وضعیت بهتری خواهند داشت. رشد علمی، اقتصادی و صنعتی جهان و همچنین رشد رفاه عمومی در مناسبات عادلانه بسیار سریعتر از رشد در استثمار و استعمار سایر ملل است و لازم است هرچه سریعتر غرب و امریکا به این درک برسند.
اگر غرب در مذاکرات تسلیم حقیقت شود مذاکرات «برد برد» خواهیم داشت، چرا که از نگاه اسلامی تسلیم حق و حقوق ملت ایران شدن و به رسمیت شناختن تمامی حقوق هستهای ما خود نوعی پیروزی و برد برای 1+5 نیز محسوب خواهد شد.
جای تأسف دارد که آنها چنین نگاهی را دنبال نمیکنند و علی رغم همه مخالفتهای غرب و امریکا، ایران امروز جزو باشگاه هستهای محسوب میشود و پذیرش حق ایران در غنیسازی اورانیوم از 1+5 به خاطر دوستی آنان با ما نیست، بلکه شکستشان در دشمنی با ماست.
اما به نظر میرسد غرب تمام تلاش خود را بر تحمیل نظرش مبنی بر تعلیق غنیسازی 20 درصد از سوی ایران مصروف داشته است.
1+5 تلاش دارد با اعتراف به بخشی از حق هستهای ایران، مانع از تحقق بخشی دیگر از حقوق هستهای ما شود، همانطورکه اروپا و امریکا حق غنیسازی 3 تا 5 درصد را پذیرفتهاند، مجبورند واقعیت غنیسازی 20 درصد را هم بپذیرند.
مذاکرات به مانند کفه ترازویی است که در یک کفه آن ایران و در کفه دیگر 1+5 قرار دارد، جمهوری اسلامی ایران با اتکال به قدرت الهی کفهای سنگینتر و از مواضعی بالاتر نسبت به 1+5 برخوردار است. ما خود را ابر قدرتتر از آنان میدانیم و از مواضع بالاتری با آنان برخورد کرده و خواهیم کرد.
در طول تاریخ مذاکرات در جهان، بیسابقه است که کشوری همچون ایران طرف مذاکره با 1+5 قرار بگیرد، آن هم اینکه در مذاکرات از موضع هدایت با آنان برخورد کند.