قدیری ابیانه در گفتوگوی مشروح با فارس: جهانیاندیشی مانند نماز یک تکلیف دینی است.
عضو شورای بینالملل پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: اندیشه گسترش اسلام در جهان در حقیقت با هدف نجات بشریت او از منجلاب فساد و هدایت آنها به سمت سعادت و صلاح است، بنابراین جهانیاندیشی دقیقاً مثل نماز است.
خبرگزاری فارس، گروه آیین و اندیشه: جهانیاندیشی یکی از مؤلفههای اصلی انقلاب اسلامی است که در جای جای تفکر حضرت امام خمینی(ره) و سخنان مقام معظم رهبری دیده میشود، در این بین هم دولت و هم مردم وظیفهای جدی دارند.
در این باره سراغ محمدحسن قدیری ابیانه عضو شورای بینالملل پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی رفتیم تا با او درباره اهمیت نگاه جهانی داشتن صحبت کنیم. وی پس از بیان ضرورت جهانیاندیشی، نسبت به عدم انجام وظیفه مردم صحبت کرد و توهم نفتی را دلیل این دانست که مردم در این موضوع به اندازه کافی تلاش نمیکنند، قدیری ابیانه که سالها به عنوان سفیر جمهوری اسلامی در کشورهای مختلف حضور داشته است، نقش مردم و فعالیتهای مردمی در صدور گفتمان انقلاب را موثرتر از دولت میداند. مشروح گفتوگوی ما با ایشان در ادامه میآید:
نگاه جهانیداشتن یک مسلمان امر بدیهی است
*به عنوان اولین سوال، ضرورت نگاه جهانی داشتن و افق جهانی داشتن چیست؟ آیا ما مکلفیم که نگاه جهانی داشته باشیم؟
- خداوند در قرآن وظایفی را برای مسلمانان تعیین کرده که عمل به آن بر مسلمان واجب است. اندیشه گسترش اسلام در جهان در حقیقت با هدف نجات بشریت از منجلاب فساد و هدایت آنها به سمت سعادت و صلاح است. اسلام دستور میدهد که با ظالم مخالف باشیم و از مظلوم دفاع کنیم و محدودیت زمانی و مکانی برای آن قائل نیست. اسلام دستور میدهد که به مستمندان و مستحقان کمک بشود و محدودیت زمانی و مکانی هم برای آن قائل نیست.
هر چند در زمینه مستمندان اولویتهایی قائل شده است، به نحوی که اگر فقیری در جامعه، در اقوام وجود دارد، آنها در اولویت قرار بگیرند، بعد همسایگان و بعد همشهریها، سپس سایر افراد. البته در اینجا خطراتی که ممکن جان مسلمانان و سایر اقشار را حتی در نقاط دورتر مورد تهدید قرار بدهد مورد لحاظ قرار گیرد، البته قرآن میفرماید: نجات جان یک انسان مثل نجات جان همه بشریت است و کشتن یک انسان بیگناه مثل کشتن همه بشریت. بنابراین یک مسلمان نمیتواند به دیگران ظلم کند.
مطابق فرمایش حضرت علی(ع) که میفرمایند کسی که ظلم را بپذیرد، شریک ظالم است. پس مسلمان نمیتواند ظلمی را بپذیرد و در مقابل ظلمی که به خود او میشود، سکوت کند و نیز نمیتواند نسبت به سرنوشت ابناء بشر بیتفاوت باشد، نه تنها سرنوشت دنیوی بلکه سرنوشت اخروی. این راهنمای عملکرد یک انسان مسلمان است که نشان میدهد نگاه جهانی داشتن یک امر بدیهی است.
«جهانیاندیشی» تدبیر برای آخرت بشریت و بخشی از اندیشه اسلامی است
اسلام به ما به عنوان فرد اجازه نمیدهد که در مقابله با منکرات بیتفاوت باشیم و وظیفه امر به معروف و نهی از منکر بر عهده تک تک ماست.
*شما معتقدید جهانیاندیشی ریشه در ادبیات دینی ما دارد و در آیات و روایت ما آمده است؟
- بله! کما اینکه اسلام دینی نیست که چون در جزایر العرب ظهور پیدا کرد، به نجات اعراب محدود باشد، بلکه حتی محدود به نجات مردم زمان ظهور نیز نیست، بلکه به عنوان آخرین دین الهی راهنمای کل بشریت است در همه اعصار تا روز قیامت، بنابراین جهانیاندیشی فراتر از زمان و مکان و حتی فراتر از این جهان و تدبیر برای آخرت بشریت بخشی از اندیشه اسلامی است و این مسئولیت برای تک تک ابناء بشر تعیین شده است و محدود به دولتها و مدیریتها نیست، یعنی اگر بهترین و کارآمدترین دولتها و نظامها هم سرکار بودند وظیفه از روی دوش تک تک مردم ساقط نبود، مثل امر به معروف و نهی از منکر، هر چند در نظام ما سازمانهایی برای امر به معروف و نهی از منکر وجود دارند و قوانینی برای مقابله با منکرات وجود دارد، ولی اسلام به ما اجازه نمیدهد به عنوان فرد که در مقابله با منکرات بیتفاوت باشیم و وظیفه امر به معروف و نهی از منکر بر عهده تک تک ماست.
جهانیاندیشی مانند نماز یک تکلیف دینی است
*یعنی در واقع جهانیاندیشی یک تکلیف دینی است؟
- بله! دقیقاً مثل نماز است، نماز برای تک تک ما برای هر فرد بالغ و عاقلی یک فریضه و وظیفه است، اما اگر این فریضه به صورت جماعت برگزار شود، ثواب آن بسیار بیشتر است. این موضوع در مسائل اجتماعی چه در سطح محلی و چه در سطح جهانی صدق میکند. هر فرد مسلمانی باید دغدغه و فعالیت در این زمینه داشته باشد و در حد توان خویش بکوشد، اما اگر این فعالیتها منسجم باشد، آثار بسیار بزرگتری خواهد داشت.
پررنگ جلوه شدن نقش دولتمردان مانعی برای گسترش جهانیاندیشی است
*در دهه اول انقلاب، جهانیاندیشی جز آرمانهای انقلاب بود، چرا اکنون مسئولان و مردم نسبت به این مؤلفه تفکری بیتفاوت شدهاند؟
- یکی از عواملی که باعث شده مردم در سطح جهانی و گاه حتی در سطح داخلی فعالیتهای لازم را نکنند و نقش لازم را برای خویش قائل نباشند، پر رنگ جلوه شدن نقش دولت مردان و مدیران در انجام امور است. قطعاً مسئولان دولتی و مدیران در اصلاح هر وضعیتی چه در داخل چه در خارج نقش دارند، مدیریت آن قدر اهمیت دارد که اسلام بر تشکیل حکومت صالحه اسلامی و انتخاب مدیران صالح تأکید دارد و اگر کسی در راه تشکیل کمک اسلامی کشته شود، شهید محسوب میشود.
همه فکر میکنند که با اتکا به درآمدهای دولتی همه خواستهها برآورده شده و کافی است مدیران صالحی در سر کار باشند و فسادی در کار نباشد تا کشور فاقد مشکلات مختلف باشد.
اما این به معنی این نیست که با تشکیل حکومت اسلامی افراد برای خود نقشی قائل نباشند، یکی از عوامل مؤثر در چنین تفکری تصور غلط از میزان ثروتی است که در کشورمان تولید میشود و در اختیار دولت ماست، این توهم که من از آن به عنوان "توهم نفتی" یاد میکنم، موجب شده تا مردم به وظایف خودشان عمل نکنند، یعنی تصور مردم از درآمدهای نفتی دهها، صدها و گاهی هزاران برابر واقعیت است، به طور مثال در بودجه سال 94 مبلغی که برای درآمد نفتی تعیین شده است، مبلغ 53 هزار میلیارد تومان است، اما اگر این مبلغ را بر جمعیت 79 میلیون نفری ایران و بر 12 ماه سال تقسیم کنیم مشاهده میشود که میزان درآمد نفت به ازای هر ایرانی ماهانه فقط 56 هزار تومان پیش بینی شده است، در حالی که معمولاً کف تصورات مردم ماهیانه یک میلیون تومان و سقف آن حتی بیشتر از یک میلیارد تومان در هر ماه به ازای هر نفر است، چون این بودجه در اختیار دولت است همه فکر میکنند که با اتکا به درآمدهای دولتی همه خواستهها برآورده شدنی است و کافی است مدیران صالحی در سر کار باشند و فسادی در کار نباشد تا کشور فاقد مشکلات مختلف باشد.
مساجد باید به واسطه مردم ساخته و نگهداری شوند
*یعنی معتقدید نتیجه چنین تصویری موجب میشود که مردم به وظیفه خودشان عمل نکنند؟
- نتیجه چنین تصوری قصور و تنبلی اجتماعی است، در حالی که قرآن میفرماید: «وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى»؛ یعنی "بهرهای برای انسان جز کار و تلاشش نیست".
مردم توقع دارند نیازهایشان توسط دولت تأمین شود، به نحوی که متأسفانه از نظر تنبلی اجتماعی ایرانیان بعد از اعراب دارای مقام جهانی هستند و این تنبلی اجتماعی در زمینههای مختلف بروز پیدا میکند، متأسفانه فرهنگسازان ما نیز دچار چنین توهمی هستند، به جای رفع این توهمات بر آن دامن میزنند، به نحوی که در هر موضوعی و برای رفع هر مشکلی راه حل پیشنهادی کمک مالی دولت را مطرح میکنند، همه اینها بر میگردد به آن توهمی که گفته شد، به نحوی که حتی برخی میگویند برخی هزینههای مساجد را نیز دولت پرداخت کند، یعنی جایی که اصولاً باید به واسطه مردم ساخته و نگهداری شود.
تغییر نگرش مردم درباره تعجیل در ظهور!
*یعنی شما مانع اصلی برای رشد و توسعه تفکر جهانیاندیشی همین توهم نفتی میدانید؟
- توهم نفتی عامل بسیاری از معضلات و مشکلات کشور است. این توهم باعث شده است همه دست بگیر داشته باشند، همه مطالبهگر باشند، همه متوقع باشند، حتی این در ادبیات دینی ما هم وارد شده است، وقتی صحبت از ظهور حضرت حجت(عج) بود، قدیم وقتی میپرسیدند نظرتان چیست؟ میگفتند، ما منتظر ظهوریم تا یاریش کنیم و جان فدا کنیم. اما الان بسیاری میگویند ما در انتظار ظهور هستیم تا حضرت بیاید و مشکلاتمان را رفع کند.
کسی که منتظر مهمان است، همه چیز را برای پذیرایی او آماده میکند
*و این دقیقاً آغاز انحراف در بحث انتظار است؟
- این نگاه در داخل نیز به وجود آمده است. یعنی افراد به جای اینکه خود را راهحل ببینند و دست یاری داشته باشند، خود را صورت مسأله میپندارند که دیگران باید بیایند و آن را حل کنند. ابتدا نگاهشان به مدیران دولت و نظام است و وقتی از حل مسائل توسط مدیران دولت و نظام ناامید میشوند، در انتظار معجزه و ظهور و ... هستند، مثل این میماند که شما مهمان دعوت کنی و همه کارها را به مهمان بسپاری، در حالی که کسی که مهمانی میدهد در انتظار مهمان است، همه چیز را برای پذیرایی آماده میکند، البته این اشکال در کتب درسی ما و آموزههای جاری ما، در فیلمها و سریالهای ما نیز جاری است.